Categories
حَبَقوق

حَبَقوق 3

دعای حَبَقوق

1 دعای حَبَقوقِ نبی، بر شیگونوت.

2 ای خداوند، آوازۀ تو را شنیده‌ام؛

خداوندا، از کارهایت در شگفتم.

در میان این سالها، آنها را زنده ساز،

در ایام ما، آنها را بشناسان،

و در حین غضب، رحمت را به یاد آور.

3 خدا از تیمان آمد،

آن قدوس، از کوه فاران. سِلاه

جلال او آسمانها را پوشانید،

و ستایش او زمین را آکنده ساخت.

4 درخشندگی او همچون نور بود؛

از دستش پرتوها ساطع می‌گشت،

و قدرت او در آنجا پنهان بود.

5 پیش روی او، طاعون می‌رفت،

و آتشِ تب نزد قدمهای او بود.

6 او ایستاد و زمین را به جنبش درآورد؛

او نگریست و قومها از جا جَستند.

کوههای ازلی در هم شکستند

و تپه‌های ابدی پست شدند.

طریقهایاو جاودانی است.

7 خیمه‌های کوشان را در زحمت دیدم؛

چادرهای سرزمین مِدیان لرزان شدند.

8 خداوندا، آیا غضب تو بر نهرها افروخته شد؟

و خشم تو بر رودخانه‌ها؟

آیا بر دریا غیظ داشتی،

آنگاه که بر اسبان خود پیش راندی،

بر ارابه‌های نجات خویش؟

9 کمان خویش از غلاف بیرون کشیدی،

و تیرهای بسیار طلب کردی.سِلاه

زمین را به نهرها منشق ساختی.

10 کوهها تو را دیدند و از درد به خود پیچیدند؛

سیلابها جاری شدند،

و ژرفا به غرش درآمده،

دستان خویش برافراشت.

11 از تابش برق تیرهای تو و درخشندگی نیزۀ برّاقت،

خورشید و ماه در برجهای خود بی‌حرکت ایستادند.

12 در خشم، زمین را درنَوَردیدی،

و در غضب، ملتها را پایمال کردی.

13 برای نجات قوم خود بیرون آمدی،

برای نجات مسیح خویش.

سَرِ خاندان شریران را کوبیدی

و از شالوده تا به گردن را مکشوف ساختی. سِلاه

14 سَرِ جنگاورانِ ایشان را به نیزۀ خودشان مجروح کردی،

آنگاه که چون گردباد آمدند تا مرا پراکنده سازند،

شادمان از اینکه گویی برای فرو بلعیدن فقیران در خفا می‌رفتند.

15 با اسبان خود دریا را زیر پا نهادی؛

آبهای بسیار را به تلاطم درآوردی.

16 این را شنیدم و احشایم بلرزید،

و از صدایش لبانم بجنبید.

پوسیدگی به استخوانهایم داخل شد،

و در جای خود لرزیدم.

اما به آرامی انتظار روزی را خواهم کشید

که تنگی بر قومی که بر ما حمله می‌آورند، عارض شود.

شادی حَبَقوق در خداوند

17 اگرچه درخت انجیر شکوفه نیاورَد،

و میوه در موها یافت نشود،

محصول زیتون از میان برود،

و مزرعه‌ها آذوقه ندهد،

گله از آغل منقطع شود،

و رمه‌ای در طویله‌ها نباشد،

18 لیکن من در خداوند شادمان خواهم بود

و در خدای نجات خویش وجد خواهم کرد.

19 خداوندگارْ یهوه قوّت من است؛

او پاهایم را همچون پاهای آهو می‌گرداند،

و مرا بر مکانهای بلندم خرامان می‌سازد.

برای سالار سرایندگان، با همراهی سازهای زهی.

Categories
صَفَنیا

صَفَنیا ‮معرفی کتاب صَفَنیا‬

معرفی کتاب صَفَنیا

صَفَنیا یگانه نبی‌ای است که اصل و نسب خود را ذکر کرده است. او از تبار حِزِقیای پادشاه بود. اما جز این، چیز دیگری دربارۀ او نمی‌دانیم. او در روزگار یوشیای پادشاه (۶۰۹ تا ۶۴۰ ق.م.) نبوّت می‌کرد و با اِرمیا، ناحوم و احتمالاً حَبَقوق همدوره بود. خدمت نبوّتی او به احتمال زیاد پیش از اصلاحات دینی یوشیا صورت گرفته است. صَفَنیا به علت تبار سلطنتی‌اش، با محافل درباری و مسائل جاری سیاسی در ارتباط بود.

موضوع کتاب صَفَنیا اعلام داوری زودهنگام خدا بر یهودا است. او آمدن روز خداوند را اعلام می‌کند که در آن خدا ملتها را مجازات خواهد کرد، از جمله یهودای مرتد را. روز خداوند زمان خشم، پریشانی، ویرانی، طردشدگی، تاریکی، ابر، ظلمتِ غلیظ و صدای کَرِنا خواهد بود. اما در کشاکش همین پیشگوییهای هولناک، صَفَنیا قوم را اندرز می‌دهد که خدا را بطلبند تا بلکه پناهگاهی بیابند. همچنین به باقیماندگانِ وفادار، نوید نجات آینده را می‌دهد.

تقسیم‌بندی کلّی

۱- فرا رسیدن روز خداوند بر یهودا و ملتها (باب ۱)

۲- داوری خدا بر ملتها (۲:۱ تا ۳:۸)

۳- رهایی باقیماندگان (۳:۹ تا ۲۰)

Categories
صَفَنیا

صَفَنیا 1

1 کلام خداوند که در ایام یوشیا فرزند آمون، پادشاه یهودا، بر صَفَنیا فرزند کوشی، پسر جِدَلیا، پسر اَمَریا، پسر حِزِقیا نازل شد:

هشدار به یهودا

2 خداوند می‌فرماید:

«همه چیز را از روی زمین

یکسره نابود خواهم کرد؛

3 انسان و حیوان را نابود خواهم کرد،

پرندگان آسمان و ماهیان دریا را،

و سنگهای لغزش را با شریران.

من آدمیان را از روی زمین

ریشه‌کن خواهم کرد؛»

این است فرمودۀ خداوند.

4 «من دست خود را بر ضد یهودا دراز خواهم کرد،

بر ضد همۀ ساکنان اورشلیم؛

همۀ آثار باقیمانده از بَعَل را از این مکان ریشه‌کن خواهم کرد،

و نامهای موبدان و نیز کاهنان را،

5 آنان را که بر بامها در برابر لشکر آسمان سَجده می‌کنند،

و آنان را که سَجده کرده، به خداوند سوگند می‌خورند و به مِلکوم نیز سوگند می‌خورند؛

6 آنان را که از پیروی خداوند روی برمی‌تابند،

نه خداوند را می‌جویند

و نه از او مسئلت می‌کنند.»

نزدیک شدن روز خداوند

7 در پیشگاه خداوندگارْ یهوه خاموش باشید،

زیرا که روز خداوند نزدیک است؛

خداوند قربانی‌ای مهیا کرده

و دعوت‌شدگانِ خود را تقدیس نموده است.

8 در روز قربانی خداوند،

«من صاحبمنصبان و شاهزادگان را مجازات خواهم کرد

و همۀ کسانی را که جامۀ بیگانه بر تن می‌کنند.

9 در آن روز همۀ آنان را که از روی آستانه می‌جهندمجازات خواهم کرد،

آنان را که خانۀ خداوند خویش را از ظلم و فریب آکنده می‌سازند.»

10 خداوند می‌گوید: «در آن روز،

فریادی از ’دروازۀ ماهی‘ شنیده خواهد شد،

شیونی از ’محلۀ جدید‘،

و صدای شکستگی عظیم از تَلها.

11 ای ساکنان محلۀ بازار، شیون کنید!

زیرا که بازرگانان جملگی از میان رفته‌اند؛

آنان که با پول سر و کار دارند،

جملگی منقطع گشته‌اند.

12 در آن زمان اورشلیم را به چراغها تفحص خواهم کرد،

و آنان را که آسوده‌خیال بر ته‌ماندۀ شراب خود چُرت می‌زنند مجازات خواهم نمود،

آنان را که در دلهای خود می‌گویند:

”خداوند نه نیکی می‌کند و نه بدی.“

13 ثروت ایشان به یغما خواهد رفت

و خانه‌هایشان ویران خواهد شد.

خانه‌ها بنا خواهند کرد،

اما در آنها ساکن نخواهند شد؛

تاکستانها غرس خواهند کرد،

اما از شراب آنها نخواهند نوشید.»

14 روز عظیم خداوند نزدیک است،

نزدیک است و خیلی زود فرا می‌رسد؛

آوای روز خداوند تلخ است،

مرد جنگاور در آن فریاد برمی‌آورد.

15 آن روز، روز غضب است،

روز تنگی و فشار،

روز خرابی و ویرانی،

روز تاریکی و تیرگی،

روز ابرها و سیاهی،

16 روز کَرِنا و غریو جنگ

علیه شهرهای حصاردار و برجهای بلند.

17 من آدمیان را به تنگ خواهم آورد،

چندان که کورانه راه خواهند رفت،

زیرا که به خداوند گناه ورزیده‌اند؛

خونشان چون غبار بر زمین خواهد ریخت،

و پیکرشان همچون فضولات.

18 در روز غضب خداوند،

نه نقرۀ آنان رهایی‌شان تواند داد، نه طلایِشان.

تمامی جهان از آتش غیرت او خواهد سوخت،

زیرا بر جمله ساکنان زمین هلاکتی هولناک خواهد آورد.

Categories
صَفَنیا

صَفَنیا 2

داوری بر دشمنان اسرائیل

1 گرد آیید!

ای قوم بی شرم و حیا، گرد آیید!

2 پیش از آنکه حکم اجرا شود

و آن روز چون کاه درگذرد؛

پیش از آنکه آتش خشم خداوند بر شما فرود آید،

پیش از آنکه روز خشم خداوند بر شما نازل شود.

3 ای همۀ حلیمانِ زمین خداوند را بجویید،

ای که قوانین او را به جا می‌آورید؛

پارسایی را بجویید، و هم فروتنی را،

شاید که در روز خشم خداوند پنهان داشته شوید.

4 زیرا غزه متروک خواهد شد،

و اَشقِلون ویران؛

اَشدود در نیمروز بیرون رانده خواهد شد،

و عِقرون ریشه‌کن خواهد گردید.

5 وای بر شما ای ساحل‌نشینان،

ای قوم کِریتیان!

کلام خداوند بر ضد شماست،

ای کنعان، ای سرزمین فلسطینیان؛

من تو را چنان هلاک خواهم کرد

که دیگر کسی در تو ساکن نخواهد بود.

6 ساحل دریا چراگاه خواهد شد،

با سرپناه‌ها برای شبانان و آغلها برای گوسفندان.

7 ساحل دریا از آنِ باقیماندگان خاندان یهودا خواهد بود،

که در آنجا خواهند چرید،

و شبانگاهان در خانه‌های اَشقِلون خواهند آرمید.

زیرا یهوه خدایشان به یاری ایشان خواهد آمد،

و سعادت گذشته را بدیشان باز خواهد گردانید.

8 «اهانتهای موآب را شنیده‌ام

و توهینهای عَمّونیان را،

که چگونه قوم مرا دشنام می‌گویند

و علیه مرزهای ایشان فخر می‌فروشند.»

9 از این رو خداوند لشکرها،

خدای اسرائیل، چنین می‌فرماید:

«به حیات خودم قسم که موآب همچون سُدوم خواهد شد،

و عَمّونیان همچون عَمورَه؛

سرزمینی پر از علفهای هرز

و گودالهای نمک و ویرانی ابدی.

باقیماندگان قوم من ایشان را غارت خواهند کرد،

و بازماندگان ملت من ایشان را به تصرف در خواهند آورد.»

10 این است نصیب ایشان در ازای غرورشان،

زیرا قومِ خداوندِ لشکرها را ناسزا گفتند

و بر ایشان فخر فروختند.

11 خداوند بر ضد آنان مَهیب خواهد بود،

زیرا تمامی خدایان جهان را زایل خواهد ساخت،

و همۀ سواحل قومها، هر یک در جای خود،

او را پرستش خواهند کرد.

12 و شما نیز ای کوشیان،

به دم شمشیر من کشته خواهید شد.

13 او دست خود را بر شمال دراز خواهد کرد

و آشور را نابود خواهد ساخت؛

او نینوا را به ویرانه‌ای بدل خواهد کرد،

به ویرانه‌ای خشک همچون بیابان.

14 گله‌ها در میانش خواهند آرمید،

و همه گونه جانور وحشی.

حتی جغد و بوم بر سر ستونهایش منزل خواهند گرفت،

و صدای آوازشان از پنجره‌ها به گوش خواهد رسید؛

ویرانی بر آستان آن خواهد بود،

زیرا چوبهای سرو آزادش برهنه خواهد شد.

15 این است شهر شادمانی که در امنیت می‌زیست،

و با خود می‌گفت: «من هستم و جز من نیست.»

حال، چگونه ویران شده

و استراحتگاه جانوران گشته است!

هر که از آن می‌گذرد،

انگشت به دهان مانده، سر خویش تکان خواهد داد.

Categories
صَفَنیا

صَفَنیا 3

داوری بر اورشلیم و دیگر قومها

1 وای بر شهر ستمگر،

که عِصیانگر است و فاسد!

2 از کسی فرمان نمی‌برد،

و تأدیب نمی‌پذیرد؛

بر خداوند توکل نمی‌کند،

و به خدای خویش نزدیکی نمی‌جوید.

3 صاحبمنصبانش در میانش همچون شیرانِ غرّانند،

و قاضیانش همچون گرگان شب،‌

که چیزی برای صبح باقی نمی‌گذارند.

4 انبیایش بی‌ملاحظه وخیانت‌پیشه‌اند؛

کاهنانش قُدس را نجس می‌سازند

و شریعت را زیر پا می‌گذارند.

5 خداوند در میانش عادل است

و بی‌انصافی نمی‌کند؛

صبح به صبح عدل خویش را نمایان می‌سازد

و کوتاهی نمی‌کند؛

اما ظالم شرم نمی‌شناسد.

6 «قومها را منقطع ساخته‌ام،

و برجهای ایشان ویران شده است؛

کوچه‌هایشان را متروک ساخته‌ام،

و کسی از آنها گذر نمی‌کند.

شهرهایشان چنان ویران گشته

که نه انسانی باقی مانده و نه سکنه‌ای.

7 «گفتم: ”بی‌گمان از من خواهید ترسید،

و تأدیب خواهید پذیرفت.

آنگاه مسکنتان برکنده نمی‌شد،

و نه آنچه مقرر داشتم بر شما وارد می‌آمد.“

اما شما همچنان حریصانه

راههای خویش را فاسد ساخته‌اید.»

8 بنابراین خداوند می‌فرماید: «برای من انتظار بکشید،

برای روزی که به جهت غارت برخیزم.

زیرا بر آنم که قومها را گرد آورم،

و ممالک را جمع کنم،

تا غضب خویش را بر آنها فرو ریزم،

آری، تمامی آتش خشم خود را؛

زیرا جهان یکسره در آتش غیرت من خواهد سوخت.

روی آوردن قومها به خداوند

9 «در آن زمان، زبان قومها را به زبانی پاک تبدیل خواهم کرد،

تا همگی نام یهوه را بخوانند

و او را با یکدلی خدمت کنند.

10 از فراسوی رودخانه‌های کوش،

مسئلت‌کنندگانم، یعنی قوم عزیز من که پراکنده‌اند،

هدایای مرا خواهند آورد.

11 «در آن روز، دیگر به سبب اعمال خود شرمسار نخواهی بود،

یعنی به سبب همۀ اعمالی که بدانها بر‌من عِصیان ورزیدی.

زیرا در آن زمان آن کسانت را که سرمست غرورند،

از میانت دور خواهم کرد،

و تو دیگر بر کوه مقدس من

تکبر نخواهی کرد.

12 اما در میانت مردمانی حقیر و بینوا بر جا خواهم نهاد

که در نام خداوند پناه خواهند گرفت.

13 باقیماندگان اسرائیل خطا نخواهند ورزید

و دروغ نخواهند گفت،

و در دهانشان زبان حیله‌گر نخواهد بود.

زیرا آنان چَریده، خواهند آرَمید

و کسی بیمناکشان نخواهد ساخت.»

سرود شادمانی اسرائیل

14 ای دختر صَهیون، فریاد شادمانی سر دِه!

ای اسرائیل، بانگ برآور!

ای دختر اورشلیم، به تمامی دل

شادی کن و وجد بنما!

15 زیرا خداوند عقوبتهای تو را از تو برگرفته

و دشمنانت را دور کرده است.

یهوه پادشاه اسرائیل، در میان توست؛

پس دیگر از بلا نخواهی ترسید.

16 در آن روز به اورشلیم خواهند گفت:

«ای صَهیون، مترس و دستانت سست نشود!

17 یهوه خدایت در میان توست،

او جنگاور است و نجات خواهد داد.

او بر تو شادی بسیار خواهد کرد

و در محبتش آرام خواهد پذیرفت؛

او با سرودها بر تو شادی خواهد نمود.

18 «آن کسانِ تو را که به‌خاطر عیدها اندوهگین‌اند، گرد خواهم آورد،

تا دیگر زیر بار ملامت نباشی.

19 هان در آن زمان، بر ضد همۀ آزاردهندگانت عمل خواهم کرد؛

لنگان را نجات خواهم داد

و طردشدگان را گرد خواهم آورد.

آری من رسوایی ایشان را در سراسر جهان

به عزّت و شهرت بدل خواهم کرد.

20 در آن زمان شما را باز خواهم آورد،

و آنگاه که شما را گرد آورم

به‌یقین به شما در میان همۀ اقوام جهان شهرت و عزّت خواهم بخشید،

آن هنگام که سعادت گذشته را در برابر چشمانتان به شما بازگردانم؛»

این است فرمودۀ خداوند.

Categories
حَجَّی

حَجَّی ‮معرفی کتاب حَجَّی‬

معرفی کتاب حَجَّی

حَجَّی و زکریا هر دو انبیایی بودند که بازگشتگان از تبعید را به بازسازی معبد ترغیب می‌کردند. حَجَّی پیامهای خود را در سال دوّم سلطنت داریوش، پادشاه پارس، یعنی ۵۲۰ قبل از میلاد به نگارش درآورد. پیش از آن، دشمنان یهودیان با مخالفتها و کارشکنی‌های خود، دستهای ایشان را در کار بازسازی معبد سست می‌کردند و منع قانونی برای آن می‌تراشیدند. اما در این سال، داریوش فرمان کوروش را به اجرا گذاشت و کار بازسازی از سر گرفته شد.

موضوع این کتابِ کوتاه، هشدار در مورد نااطاعتی و تشویق به اطاعت است. قوم خدا وقتی به بنای معبد خدا اولویت می‌دادند، برکت می‌یافتند. نبی خدا اعلام می‌دارد که آمدن مسیحای موعود معبد را از جلال آکنده خواهد ساخت. خدا زَروبابِل را انگشتریِ مُهر خود می‌سازد تا تضمینی باشد برای آمدن مسیحای موعود. این پیامها به داوری ملتها به هنگام بازگشت مسیح اشاره دارند که طی آن، ملتها و مملکتها سرنگون خواهند شد.

تقسیم‌بندی کلّی

۱- توبیخ به‌خاطر نااطاعتی و واکنش باقیماندگان (باب ۱)

۲- بازگشت جلال خدا (۲:۱ تا ۹)

۳- تطهیر و برکت قوم گناهکار (۲:۱۰ تا ۱۹)

۴- سلطنت خدا (۲:۲۰ تا ۲۳)

Categories
حَجَّی

حَجَّی 1

فرمان بازسازی خانۀ خداوند

1 در سال دوّم داریوش پادشاه، در نخستین روز از ماه ششم، کلام خداوند به واسطۀ حَجَّی نبی به زَروبابِل فرزند شِئَلتیئیل، فرماندار یهودا، و نیز به یِهوشَع فرزند یِهوصاداق، کاهن اعظم رسید:

2 «خداوند لشکرها چنین می‌فرماید: این قوم می‌گویند هنوز زمان بازسازی خانۀ خداوند فرا نرسیده است.»

3 آنگاه کلام خداوند به واسطۀ حَجَّی نبی نازل شده، گفت:

4 «آیا اکنون زمان آن است که خود در خانه‌های مُجلل‌خویش ساکن شوید و این خانه ویران بماند؟

5 پس حال خداوندِ لشکرها چنین می‌گوید: به راههای خویش نیک بیندیشید!

6 بسیار کاشته‌اید، ولی کم درویده‌اید؛ می‌خورید، اما هرگز سیر نمی‌شوید؛ می‌نوشید، اما هرگز سیراب نمی‌گردید؛ می‌پوشید، اما گرم نمی‌شوید؛ و آن که مزد می‌گیرد، مزد خود را در کیسۀ سوراخ می‌نهد!

7 «خداوندِ لشکرها چنین می‌فرماید: به راههای خویش نیک بیندیشید!

8 بر فراز کوهها برآمده، چوب بیاورید و این خانه را بنا کنید، تا از آن خشنود شوم و جلال یابم. این است فرمودۀ خداوند.

9 بیش از اینها انتظار داشتید، اما بنگرید که چه اندک حاصل آمد. و آنگاه که همان اندک را به منزل بردید، بر آن دمیدم و بر باد شد. چرا؟ خداوند لشکرها می‌فرماید: به سبب خانۀ من که ویران مانده است، در حالی که شما هر یک به خانۀ خویش مشغولید!

10 از این رو، آسمانها بر فرازتان شبنم را بازداشته‌اند، و زمین نیز محصول خویش را.

11 و من بر زمینها و کوهها خشکسالی فراخوانده‌ام، و نیز بر غلّه و شراب تازه و روغن و بر هر چه زمین می‌رویانَد، و بر انسان و حیوان، و بر تمامی محنت دستها.»

اطاعت از فرمان خداوند

12 آنگاه زَروبابِل فرزند شِئَلتیئیل و یِهوشَع فرزند یِهوصاداق، کاهن اعظم، و تمامی باقیماندگان قوم به صدای یهوه خدای خویش گوش فرا دادند، و به سخنان حَجَّی نبی نیز، زیرا که او را یهوه خدایشان فرستاده بود. و قوم از خداوند ترسیدند.

13 آنگاه حَجَّی، پیام‌آور خداوند، پیام خداوند را به قوم بیان کرده، گفت: «خداوند می‌فرماید: من با شما هستم.»

14 و خداوند روحِ زَروبابِل فرزند شِئَلتیئیل فرماندار یهودا، و روحِ یِهوشَع فرزند یِهوصاداق کاهن اعظم، و روح تمامی باقیماندگان قوم را برانگیخت. و آنان آمده، به کار بر روی خانۀ یهوه خدای خویش، خدای لشکرها، پرداختند.

15 این در دوّمین سال داریوش پادشاه، در روز بیست و چهارم از ماه ششم، رخ داد.

Categories
حَجَّی

حَجَّی 2

جلال خانۀ جدید

1 در روز بیست و یکم از ماه هفتم، کلام خداوند به واسطۀ حَجَّی نبی نازل شده، گفت:

2 «اکنون با زَروبابِل فرزند شِئَلتیئیل، فرماندار یهودا، یِهوشَع فرزند یِهوصاداق، کاهن اعظم، و نیز با تمامی باقیماندگان قوم سخن بگو و از ایشان بپرس:

3 ”کیست از میان شما باقیماندگان که این خانه را در جلال نخستینش دیده باشد؟ اکنون آن را چگونه می‌بینید؟ آیا در نظرتان چون هیچ نمی‌نماید؟

4 «”اما اکنون خداوند می‌فرماید: ای زَروبابِل، قوی باش! ای یِهوشَع فرزند یِهوصاداق، کاهن اعظم، قوی باش! و ای همۀ قومِ این سرزمین، قوی باشید؛ این است فرمودۀ خداوند. خداوند لشکرها می‌گوید: به کار مشغول شوید، زیرا من با شما هستم،

5 بر حسب عهدی که به هنگام خروجتان از مصر با شما بستم. روح من در میان شما باقی است، پس هراسان مباشید.

6 زیرا خداوند لشکرها چنین می‌گوید: یک بار دیگر، پس از اندک زمانی، آسمانها و زمین و دریا و خشکی را به لرزه در خواهم آورد.

7 و نیز همۀ قومها را خواهم لرزانید، و گنجینه‌های تمامی قومها بدین‌جا در خواهد آمد. و خداوند لشکرها می‌گوید: من این خانه را از جلال پر خواهم ساخت.

8 «”خداوند لشکرها می‌فرماید: طلا و نقره از آن من است.

9 خداوند لشکرها می‌گوید: جلال این خانه از جلال خانۀ پیشین عظیمتر خواهد بود، و من در این مکان، سلامتی ارزانی خواهم داشت؛ این است فرمودۀ خداوند لشکرها.“»

برکت برای قوم ناپاک

10 در دوّمین سال داریوش، در روز بیست و چهارم از ماه نهم، کلام خداوند به واسطۀ حَجَّی نبی نازل شده، گفت:

11 «خداوند لشکرها چنین می‌فرماید: از کاهنان دربارۀ شریعت پرسیده، بگویید:

12 ”اگر کسی گوشت مقدس را در دامن جامۀ خود حمل کند، و آنگاه دامن جامه‌اش به نان، آش، شراب، روغن، یا هر خوراک دیگری برخورَد، آیا آن خوراک مقدس می‌شود؟“» کاهنان پاسخ دادند: «خیر.»

13 آنگاه حَجَّی گفت: «اگر کسی که به سبب تماس با جنازه‌ای نجس شده است یکی از آن خوراکها را لمس کند، آیا آن خوراک نجس می‌شود؟» کاهنان در پاسخ گفتند: «آری، نجس می‌شود.»

14 آنگاه حَجَّی در جواب گفت: «خداوند می‌فرماید، این قوم نیز چنین‌اند و این ملت نیز در نظر من بدین‌گونه‌اند، و عمل دستهایشان جملگی چنین است. هر هدیه‌ای که بدان‌جا می‌آورند، نجس است.

15 به ایام اخیر نیک بیندیشید: از پیش از نهاده شدن سنگی بر سنگِ دیگر در معبد خداوند تا کنون،

16 در تمامی این ایام، چون کسی سراغ پشتۀ خرمنِ بیست مَنی می‌آمد، تنها ده مَن می‌یافت؛ و چون کسی نزد حوضچۀ شراب می‌رفت تا پنجاه پیمانه از آن برگیرد، تنها بیست پیمانه می‌یافت.

17 خداوند می‌فرماید: من شما و تمامی دسترنجتان را به باد سوزان و کپک و تگرگ زدم، اما نزد من بازگشت نکردید!

18 به ایام اخیر نیک بیندیشید؛ آری، از روز نهاده شدن پی خانۀ خداوند تا روز بیست و چهارم ماه نهم را از نظر بگذرانید:

19 آیا هنوز بذری در انبار هست؟ براستی که درختان مو و انجیر و انار و زیتون هیچ میوه نداده‌اند؛ ولی من از امروز شما را برکت خواهم داد!»

انگشتر مُهر خداوند

20 و کلام خداوند بار دوّم، در بیست و چهارمین روزِ ماه، بر حَجَّی نازل شده، گفت:

21 «زَروبابِل، فرماندار یهودا را خطاب کرده، بگو که من به‌زودی آسمانها و زمین را به لرزه در خواهم آورد،

22 و تخت پادشاهی ممالک را واژگون خواهم ساخت. به‌زودی قدرت ممالکِ قومها را از میان خواهم برد، ارابه‌ها و سوارانشان را سرنگون خواهم کرد، و اسبان و سوارانشان به شمشیر یکدیگر از پا در خواهند آمد.

23 «خداوند لشکرها می‌فرماید: در آن روز، ای خادم من زَروبابِل، فرزند شِئَلتیئیل، تو را بر خواهم گرفت، و خداوند می‌گوید که تو را چون انگشترِ مُهر خواهم ساخت، زیرا که تو را برگزیده‌ام؛» این است فرمودۀ خداوند لشکرها.

Categories
زکریا

زکریا ‮معرفی کتاب زکریا‬

معرفی کتاب زکریا

زکریا مانند اِرمیا و حِزقیال، هم نبی بود و هم کاهن. رسالت او نیز همچون حَجَّی، ترغیب یهودیان به بازسازی معبد بود. کوروش، پادشاه پارس، در سال ۵۳۸ ق.م.، تبعیدیانِ یهودی را آزاد کرد تا به زادگاه خود بازگردند. حدود پنجاه هزار تن از ایشان بازگشتند و بی‌درنگ دست به کار بازسازی معبد شدند. اما مخالفت همسایگان از بیرون، و بی‌تفاوتی قوم از درون، موجب وقفه در کار شد. شانزده سال بعد، زکریا و حَجَّی از جانب خدا رسالت یافتند تا قوم را به بازسازی معبد ترغیب کنند. در نتیجه، چهار سال بعد، یعنی در سال ۵۱۶ ق.م.، بنای معبد جدید تکمیل شد.

اگر پیام حَجَّی حاوی توبیخهایی نیز بود، پیام زکریا آهنگی مثبت دارد. او قوم را به توبه فرا می‌خوانَد و به ایشان وعده می‌دهد که روزی مسیحای موعود در معبد سکونت خواهد گزید. کتاب زکریا ’کتاب مکاشفۀ عهدعتیق‘ نامیده شده، زیرا پیام آن نه تنها به مردم روزگار خودش مربوط است، بلکه او وعده می‌دهد که مسیحا چون بازگردد، پادشاهی خود را در معبد استوار ساخته، از آنجا به تمام جهان خواهد گسترد. در این کتاب پیشگوییهای بسیار دربارۀ عیسی مسیح یافت می‌شود که هم به ظهور نخست او در میان یهودیان اشاره دارد و هم به بازگشت او در ایام آخر.

تقسیم‌بندی کلّی

۱- دعوت به توبه (۱:۱ تا ۶)

۲- هشت رؤیای شبانه (۱:۷ تا ۶:۱۵)

۳- چهار پیام زکریا (بابهای ۷ و ۸)

۴- ظهورهای اوّل و دوّم مسیحا (بابهای ۹ تا ۱۴)

Categories
زکریا

زکریا 1

دعوت به بازگشت به سوی خداوند

1 در هشتمین ماه از سال دوّم داریوش، کلام خداوند بر زکریای نبی فرزند بِرِکیا فرزند عِدّو نازل شده، گفت:

2 «خداوند بر پدران شما بسیار خشمگین بود.

3 پس بدین قوم بگو، خداوند لشکرها چنین می‌فرماید: به سوی من بازگشت کنید؛ این است فرمودۀ خداوند لشکرها. و خداوند لشکرها می‌گوید: من نیز به سوی شما باز خواهم گشت.

4 شما همچون پدران خود مباشید که انبیای پیشین به آنان ندا داده، گفتند: ”خداوند لشکرها می‌فرماید: از راههای بد و اعمال پلید خود بازگشت کنید.“ اما خداوند می‌گوید، آنان نشنیدند و به من اعتنا نکردند.

5 پدران شما امروز کجایند؟ آیا انبیا تا ابد زنده می‌مانند؟

6 آیا کلام و فرایض من که به خادمان خود انبیا امر فرموده بودم، پدران شما را درنگرفت؟ پس آنها بازگشت کرده، گفتند: چنانکه خداوند لشکرها قصد نمود بر طبق راهها و اعمال ما با ما رفتار کند، به همان سان با ما عمل کرده است.»

رؤیای اسب‌سوار

7 در روز بیست و چهارمِ ماه یازدهم که ماه شِباط باشد، در سال دوّم داریوش، کلام خداوند بر زکریای نبی فرزند بِرِکیا فرزند عِدّو نازل شده، گفت:

8 «شب‌هنگام در رؤیا مردی را دیدم سوار بر اسبی سرخ که در میان درختان آس در فرورفتگی ایستاده بود، و پشت سرش اسبانی به رنگهای سرخ و کَهَرو سفید بودند.

9 پرسیدم: ”سرورم، اینها چیستند؟“ فرشته‌ای که با من سخن می‌گفت، پاسخ داد: ”به تو نشان خواهم داد که چیستند.“

10 آنگاه مردی که میان درختان آس ایستاده بود، پاسخ داده، گفت: ”اینها کسانی هستند که خداوند آنان را برای گشت زدن در جهان فرستاده است.“

11 آنها به فرشتۀ خداوند که میان درختان آس ایستاده بود، گفتند: ”ما جهان را گشت زده‌ایم، و هان تمامی جهان آسوده و آرام است.“

12 آنگاه فرشتۀ خداوند گفت: ”ای خداوند لشکرها، تا به کی رحمت خود را از اورشلیم و شهرهای یهودا که در این هفتاد سال بر آنها خشمگین بودی، دریغ خواهی کرد؟“

13 خداوند با کلماتی نیکو و تسلی‌بخش فرشته‌ای را که با من سخن می‌گفت، پاسخ داد.

14 پس فرشته‌‌ای که با من سخن می‌گفت، مرا فرمود: ”ندا کرده بگو، خداوند لشکرها چنین می‌گوید: من برای اورشلیم و صَهیون غیرتی عظیم دارم

15 و بر قومهای آسوده‌خیال، بسی خشمگینم؛ زیرا اندکی خشمگین بودم، اما آنها بر بلا افزودند.

16 از این رو خداوند چنین می‌گوید: با رحمت به اورشلیم باز خواهم گشت؛ خانۀ من در آن بنا خواهد شد و ریسمان اندازه‌گیری بر اورشلیم کشیده خواهد گشت؛ این است فرمو‌دۀ خداوند لشکرها.

17 دیگر بار ندا کرده بگو، خداوند لشکرها چنین می‌فرماید: شهرهای من بار دیگر از نعمت لبریز خواهد شد، و خداوند صَهیون را باز تسلی خواهد داد و اورشلیم را دیگر بار بر خواهد گزید.“»

رؤیای شاخها

18 آنگاه سر برافراشته، نگریستم و هان در برابرم چهار شاخ بود!

19 از فرشته‌ای که با من سخن می‌گفت، پرسیدم: «اینها چیستند؟» مرا گفت: «اینها شاخهایی هستند که یهودا، اسرائیل و اورشلیم را پراکنده ساخته‌‌اند.»

20 سپس خداوند چهار آهنگر به من نشان داد.

21 پرسیدم: «اینان برای چه کاری می‌آیند؟» پاسخ داد: «آن شاخها یهودا را چنان پراکنده ساختند که هیچ‌کس را یارای سر برافراشتن نبود؛ اما اینها آمده‌اند تا آنها را بترسانند و شاخهای قومهایی را که شاخ خویش را بر یهودا به جهت پراکنده ساختنِ آن برافراشتند، بر زمین افکنند.»