Categories
میکاه

میکاه 5

فرمانروایی از بِیت‌لِحِم

1 حال ای دختر افواج،

فوجهای سربازانت را بسیج کن،

زیرا به محاصره درآمده‌ایم.

ایشان با عصای خویش،

بر گونۀ حاکم اسرائیل می‌کوبند.

2 اما تو، ای بِیت‌لِحِمِ اِفراتَه،

گرچه در میان طوایف یهودا کوچکی،

از تو کسی برای من بیرون خواهد آمد

که بر اسرائیل فرمانروایی خواهد کرد؛

طلوع او از قدیم

و از ایام ازل بوده است.

3 پس ایشان را تسلیم خواهد کرد

تا زمانی که زن زائو بزاید؛

آنگاه باقیماندۀ برادرانش به بنی‌اسرائیل باز خواهند گشت.

4 و او خواهد ایستاد و گلۀ خود را شبانی خواهد کرد،

به قوّت خداوند و در کبریاییِ نام یهوه خدای خویش.

و آنان آرام و قرار خواهند یافت،

زیرا اکنون او تا به کرانهای زمین بزرگ خواهد شد،

5 و صلح و سلامتِ ایشان خواهد بود.

و چون آشوریان به سرزمین ما درآیند،

و کاخهای ما را لگدمال کنند،

در برابرشان هفت، بلکه هشت شبان و رهبر بر پا خواهیم داشت،

6 و ایشان به شمشیر بر سرزمین آشور فرمانروایی خواهند کرد،

بر سرزمین نِمرود به شمشیر برهنه.

و او ما را از آشور رهایی خواهد داد،

آنگاه که به سرزمین ما درآید

و در حدود ما گام بردارد.

باقیمانده‌ای رهایی خواهند یافت

7 آنگاه باقیماندگان یعقوب در میان ملتهای بسیار

مانند شبنمی از جانب خداوند خواهند بود،

و همچون بارشی بر سبزه‌ها؛

که به انتظار انسان نمی‌نشیند،

و منتظر بنی آدم نمی‌ماند.

8 و باقیماندگانِ یعقوب در میان قومها

و در وسط ملتهای بسیار،

مانند شیری خواهند بود میان جانوران جنگل،

و همچون شیر ژیان در میان گله‌های گوسفندان،

که چون می‌گذرد، پایمال می‌کند و می‌درَد،

و کسی نیست که از چنگش برهاند.

9 دست تو بر خصمانت بلند خواهد شد

و دشمنانت جملگی منقطع خواهند گردید.

10 و خداوند می‌گوید:

در آن روز اسبانت را از میانت منقطع خواهم ساخت،

و ارابه‌هایت را نابود خواهم کرد.

11 شهرهای سرزمین تو را از میان خواهم برد،

و دژهایت را جملگی فرو خواهم ریخت؛

12 جادوگری را از دست تو بر خواهم چید،

و دیگر هیچ فالگیری در تو یافت نخواهد شد.

13 تمثالها و ستونهایت را از میانت منقطع خواهم ساخت،

و دیگر در برابر صنعت دستان خود سَجده نخواهی کرد؛

14 اَشیرَه‌هایتو را از میانت بر خواهم کَند،

و شهرهایت را نابود خواهم ساخت.

15 و از اقوامی که فرمان نمی‌برند

با خشم و غضب انتقام خواهم ستاند.

Categories
میکاه

میکاه 6

شکایت خداوند علیه اسرائیل

1 حال به آنچه خداوند می‌گوید، گوش بسپارید:

برخیز و دادخواهی خویش را نزد کوهها بیان دار

و آواز خود را به گوش تپه‌ها برسان.

2 ای کوهها شکایت خداوند را بشنوید،

و ای بنیانهای زمین، گوش بسپارید!

زیرا خداوند علیه قوم خود شکایتی دارد

و بر ضد اسرائیل اقامۀ دعوی می‌کند.

3 «ای قوم من،

به شما چه کرده‌ام؟

به چه چیز شما را خسته کرده‌ام؟

پاسخم دهید!

4 زیرا شما را از سرزمین مصر به در آوردم

و از خانۀ بندگی فدیه دادم،

و موسی و هارون و مریم را پیش رویتان فرستادم.

5 ای قوم من، به یاد آرید

که بالاق، پادشاه موآب، چه تدبیر کرد

و بَلعام پسر بِعور بدو چه پاسخ داد،

و از شِطّیم تا جِلجال چه واقع شد،

تا اعمال عادلانۀ خداوند را دریابید.»

خداوند از تو چه می‌طلبد؟

6 «با چه به حضور خداوند بیایم،

و در پیشگاه خدای متعال خم شوم؟

آیا با قربانیهای تمام‌سوز،

و با گوساله‌های یک ساله؟

7 آیا خداوند از هزاران قوچ خشنود خواهد شد،

و از ده هزاران نهر روغن؟

آیا نخست‌زاده‌ام را به جهت عِصیانم بدهم،

و ثمرۀ بدن خویش را برای گناه جانم؟»

8 ای مرد، او تو را از آنچه نیکوست آگاه ساخته است؛

و خداوند از تو چه می‌طلبد،

جز آنکه انصاف را به جای آری و محبت را دوست بداری،

و با فروتنی در حضور خدایت سلوک کنی؟

نابودی شریران

9 آواز خداوند به شهر ندا درمی‌دهد –

ترسیدن از نام تو، خردمندی است:

«به عصا و مقرر‌دارندۀ آن گوش فرا دهید!

10 آیا هنوز در خانۀ شریران گنجهای شرارت یافت می‌شود،

و میزانهای کمتر از اندازه که ملعونند؟

11 آیا کسی را با ترازوهای نادرست

و کیسۀ سنگهای تقلبی، تبرئه کنم؟

12 ثروتمندانت مملو از خشونتند،

و ساکنانت دروغگو؛

زبان ایشان در دهانشان فریب محض است.

13 پس من نیز به ضربه‌ای تو را مجروح می‌سازم

تا به سبب گناهانت تو را هلاک کنم.

14 خواهی خورد اما سیر نخواهی شد،

و شکمت همچنان خالی خواهد ماند؛

جمع خواهی کرد اما نخواهی اندوخت،

و آنچه را که بیندوزی به دم شمشیر خواهم سپرد.

15 خواهی کاشت، اما درو نخواهی کرد؛

زیتون خواهی افشرد، اما خود را به روغن تدهین نخواهی نمود؛

شراب تازه فراهم خواهی آورد، اما از آن نخواهی نوشید.

16 زیرا قوانین عُمری و همۀ رسوم خاندان اَخاب را نگاه داشته‌ای،

و در مشورتهای ایشان سلوک کرده‌ای؛

از این رو تو را ویران خواهم کرد،

و ساکنانت را مایۀ تمسخر خواهم ساخت؛

پس سرزنشِ درخورِ قوم مرا متحمل خواهی شد.»

Categories
میکاه

میکاه 7

در انتظار خدای نجات

1 وای بر من!

زیرا همچون گردآورندۀ میوۀ تابستانی شده‌ام،

و مانند کسی که انگورچینی می‌کند؛

نه خوشۀ انگوری برای خوردن یافت می‌شود

و نه نوبر انجیری، که جان من مشتاق آن است.

2 سرسپردگان از زمین نابود شده‌اند،

و صالحی در میان آدمیان بر جا نمانده است؛

همگی برای ریختن خون در کمین می‌نشینند،

و همنوع خود را به دام صید می‌کنند.

3 در شرارت‌ورزی چیره‌دستند؛

حاکمْ رشوه می‌طلبد و قاضی نیز همچنین؛

قدرتمندانشان به هرآنچه می‌خواهند حکم می‌کنند،

و ایشان آن را به هم می‌بافند.

4 بهترینشان مانند خارند،

و صالح‌ترینشان همچون خاربست.

روز دیدبانان توست، و مجازاتت فرا رسیده؛

اکنون زمان پریشانیِ ایشان است.

5 بر دوست خود اعتماد مکن

و به یار خویش اطمینان مدار؛

نزد هم‌آغوش خود نیز عنان دهان خویش نگاه دار؛

6 زیرا پسر بر پدر بی‌حرمتی می‌کند،

دختر بر ضد مادر، قیام

و عروس علیه مادرشوهر؛

و دشمنان شخص، اهل خانۀ اویند.

7 اما من به سوی خداوند چشم می‌دوزم،

و برای خدای نجاتِ خویش انتظار می‌کشم؛

خدای من مرا اجابت خواهد کرد.

8 ای دشمن من بر من شادی مکن،

زیرا اگرچه بیفتم، بر خواهم خاست،

و اگرچه در تاریکی بنشینم،

خداوند نور من خواهد بود.

9 غضب خداوند را متحمل خواهم شد،

زیرا که به او گناه ورزیده‌ام،

تا آنگاه که به دفاع از من برخیزد

و دادرسی‌ام کند.

او مرا به روشناییْ بیرون خواهد آورد،

و من عدالت او را نظاره خواهم کرد.

10 آنگاه دشمنم این را خواهد دید،

و غرقِ شرمساری خواهد شد؛

همان که به من می‌گفت:

«یهوه خدایت کجاست؟»

چشمانم بر او خواهد نگریست،

و حال مانند گِل کوچه‌ها پایمال خواهد شد.

11 روز ساختن دیوارهایت فرا خواهد رسید؛

در آن روز مرزها گسترش خواهد یافت.

12 در آن روز، از آشور و شهرهای مصر نزد تو خواهند آمد،

از مصر تا رود فرات؛

از دریا تا دریا

و از کوه تا کوه.

13 اما زمین ویران خواهد شد،

به سبب ساکنانش و ثمرۀ اعمالشان.

ستایش خداوند

14 قوم خویش و گلۀ میراث خود را به عصای خویش شبانی کن،

آنان را که به تنهایی در جنگل، میان سرزمینی حاصلخیزساکنند؛

باشد که چون روزگاران پیشین،

در باشان و جِلعاد بچرند.

15 همچون روزهایی که از سرزمین مصر به در آمدی،

بدیشان چیزهای شگفت‌انگیز نشان خواهم داد.

16 قومها چون این را بینند،

از همۀ قوّت خویش شرمسار خواهند شد؛

دست بر دهان خواهند نهاد،

و گوشهایشان کر خواهد شد؛

17 مانند مار خاک را خواهند لیسید،

مانند موجوداتی که بر زمین می‌خزند؛

از دژهای خود لرزان بیرون خواهند آمد،

و هراسان رو به سوی یهوه خدای ما خواهند نهاد،

و از تو خواهند ترسید.

18 کیست خدایی همانند تو،

که گناه را می‌آمرزد

و از نافرمانیِ باقیماندۀ میراث خویش درمی‌گذرد؟

خشم خود را تا به ابد نگاه نمی‌دارد،

زیرا از محبت کردن لذت می‌برد.

19 بار دیگر بر ما رحم خواهد کرد،

و بر گناهان ما چیره خواهد شد.

تو تمامی گناهان ما را به قعر دریا خواهی افکند.

20 امانت را برای یعقوب و محبت را برای ابراهیم به جا خواهی آورد،

چنانکه در روزگاران کهن برای پدران ما سوگند خوردی.

Categories
ناحوم

ناحوم ‮معرفی کتاب ناحوم‬

معرفی کتاب ناحوم

زادگاه و محل زندگی ناحوم (اِلقوش) مشخص نیست. نیز در کتاب او به هیچ پادشاهی اشاره نشده که بتوان بر اساس آن، تاریخ نگارش کتاب یا زمان خدمت این نبی را تعیین کرد. از مطالب کتاب می‌توان دریافت که مملکت آشور در اوج قدرت خود بوده است، یعنی پیش از مرگ آشوربانیپال در سال ۶۲۶ ق.م. همچنین به سقوط نوآمون (در مصر) اشاره شده است (۳:۸ تا ۱۰) که در سال ۶۶۳ ق.م. رخ داد و خاطره‌اش هنوز زنده بود. لذا می‌توان تاریخ نگارش کتاب را حدود اواسط سدۀ هفتم قبل از میلاد دانست.

موضوع اصلی کتاب همانا داوری خدا بر نینوا (پایتخت آشور) به‌خاطر ستمها، بی‌رحمی‌ها، بت‌پرستی و شرارت آن است. در انتهای کتاب، ویرانی نینوا که به برج و باروهای نیرومند خود می‌بالید، به تصویر کشیده شده است. شاید بتوان گفت که کتاب ناحوم، به نوعی دنبالۀ کتاب یونس است. در کتاب یونس، خدا بر شهر نینوا به خاطر توبۀ مردمانش رحم کرد و بدین‌سان رحمت و شفقت خدا آشکار شد؛ اما در کتاب ناحوم، سختگیری خدا را نسبت به کسانی شاهدیم که به گناهان خود ادامه می‌دهند.

تقسیم‌بندی کلّی

۱- اعلام ویرانی نینوا (باب ۱)

۲- داوری بر نینوا (باب ۲)

۳- ویرانی نینوا (باب ۳)

Categories
ناحوم

ناحوم 1

1 وحی دربارۀ نینوا. کتاب رؤیای ناحوم اِلقوشی.

خشم خدا بر نینوا

2 یهوه خدایی است غیور و انتقام‌گیرنده،

خداوند انتقام‌گیرنده و صاحب‌غضب است.

خداوند از خصمان خویش انتقام می‌ستاند،

و خشم را از برای دشمنانش نگاه می‌دارد.

3 خداوند دیرخشم و بسیار تواناست؛

او گنهکار را هرگز بی‌سزا نمی‌گذارد.

راه خداوند در گردباد و توفان است،

و ابرها خاک پای اویند.

4 دریا را عتاب زده، آن را می‌خشکاند،

و رودها را جملگی بی‌آب می‌سازد.

باشان و کَرمِل می‌پژمُرَند،

و شکوفۀ لبنان می‌پلاسد.

5 در برابر او کوهها به لرزه درمی‌آیند،

و تپه‌ها گداخته می‌شوند.

در پیشگاه او زمین می‌جنبد،

و جهان و تمام ساکنانش.

6 کیست که بتواند در برابر خشم او بایستد؟

و کیست که آتش غضب او را تاب آوَرَد؟

خشم او چونان آتش فرو می‌ریزد،

و صخره‌ها به دست او خُرد می‌شوند.

7 خداوند نیکوست؛

پناهگاه است او به روز تنگی؛

او آنان را که در وی پناه می‌جویند، می‌شناسد.

8 اما نینوارا به سیلاب نابود خواهد کرد،

و دشمنان خود را به درون تاریکی تعقیب خواهد نمود.

9 بر ضد خداوند چه تدبیر می‌کنید؟

او نابودی کامل خواهد آورد،

و مصیبت، دیگر بار قد نخواهد افراشت.

10 زیرا ایشان همچون خارهای به هم پیچیده‌

و مانند میگسارانِ سرمست از باده‌اند؛

و چون کاهی که به‌تمامی خشک است، سوخته شده‌اند.

11 از میان تو مشاور خبیث برخاسته

که بر ضد خداوند دسیسه کرده است.

12 خداوند به یهوداچنین می‌گوید:

«هرچند ایشان در کمال قوّت و بی‌شمار باشند،

اما منقطع خواهند شد و در خواهند گذشت.

اگرچه تو را به مصیبت گرفتار کردم،

دیگر بر تو مصیبت نخواهم فرستاد.

13 و حال یوغِ او را از گردنت خواهم شکست،

و بندهایت را خواهم گسست.»

14 خداوند دربارۀ تو، ای نینوا،حکم داده است که

«نام تو بیش از این باقی نخواهد ماند.

من از معبد خدایانت تمثالِ تراشیده

و بتِ ریخته شده را محو خواهم کرد،

و گور تو را خواهم کند،

زیرا که فرومایه‌ای.»

15 بنگرید بر کوهها

پایهای مبشر را

که صلح و سلامت را ندا می‌کند!

ای یهودا، عیدهای خود را نگاه دار،

و به نذرهای خویش وفا کن،

زیرا که مرد خبیث دیگر از میانت نخواهد گذشت،

بلکه به تمامی منقطع خواهد شد.

Categories
ناحوم

ناحوم 2

سقوط نینوا

1 دشمنی که پراکنده می‌سازد

در مقابل تو برمی‌آید.

حصار را پاس دار،

راه را دیدبانی نما،

لباس رزم بر تن کن،

و همۀ نیرویت را گرد آور!

2 زیرا خداوند عظمت یعقوب را بازمی‌آورد،

آن‌سان که عظمت اسرائیل را؛

چونکه تاراجگران تاراجشان کرده‌اند

و شاخه‌های موِ ایشان را از بین برده‌اند.

3 سپر دلاورانش سرخ‌فام است،

و جامۀ سپاهیانش ارغوانی.

از ارابه‌ها برق فولاد ساطع است،

در روزی که آنها را آماده می‌کند؛

نیزه‌های چوبِ سرو در اهتزاز است.

4 ارابه‌ها در کوچه‌ها دیوانه‌‌‌وار می‌تازند؛

در میان میدانها به هر سو شتابانند.

نمودِ آنها چون مشعلهاست،

و همچون برقها برمی‌جهند.

5 بهترین جنگاوران خود را فرا می‌خواند؛

اما آنان در حین راه رفتن می‌لغزند.

به جانب حصار می‌شتابند؛

اما برجِ محاصرهدیگر بر پا شده است.

6 آب‌بندها گشوده شده،

و کاخ شاهی را آب برده است.

7 حکم صادر شده است:

نینوا اسیر شده،

به تبعید برده می‌شود.

کنیزکانش ماتم می‌کنند،

و سینه‌زنان همچون کبوتر می‌نالند.

8 نینوا در تمامی ایام خود برکۀ آبی بود،

اما اکنون ساکنانش گریزانند.

«بازایستید! بازایستید!»،

اما هیچ‌کس برنمی‌گردد.

9 نقره را غارت کنید!

طلا را به یغما برید!

زیرا خزاین آن را پایانی نیست،

و نه دولتِ تمامی نفایسش را.

10 خرابی و ویرانی و نابودی!

دلها آب شده و زانوان لرزان است.

گُرده‌ها جملگی ضعف به هم رسانده،

و رخسار‌ها همه رنگ باخته است!

11 کجاست کُنام شیران؟

کجاست بیشۀ شیران ژیان؟

که نَرّه شیر و ماده شیر می‌خرامیدند،

و بچه شیر نیز، و ترساننده‌ای نبود؟

12 نَرّه شیر برای شیربچگانش به قدر کافی می‌درید،

و برای ماده شیرانش خفه می‌کرد؛

مغاره‌هایش را از شکار می‌انباشت،

و کُنامش را به لاشه‌ها.

13 خداوندِ لشکرها می‌فرماید: اینک من بر ضد توام، و ارابه‌هایت را به دود خواهم سوزانید؛ و شمشیر، شیران ژیانت را در کام خواهد کشید. طعمۀ تو را از زمین قطع خواهم کرد، و آواز سفیرانت دیگر شنیده نخواهد شد.

Categories
ناحوم

ناحوم 3

وای بر نینوا

1 وای بر شهر خون‌ریز،

که یکسره از دروغ و چپاول آکنده است،

و قربانیان آن را پایانی نیست!

2 صفیر تازیانه‌‌‌ها و غرش چرخها؛

جهیدن اسبها و جولان ارابه‌ها.

3 سواران هجوم می‌آورند؛

شمشیرها برّاق و نیزه‌ها درخشان؛

انبوه کشتگان، تودۀ اجساد، جنازه‌های بی‌پایان؛

ایشان بر لاشها لغزیده، می‌افتند!

4 و این همه به سبب کثرت فَحشای آن فاحشه،

که زیبایی‌اش اغواگر است و سِحرش مهلک؛

همان که قومها را به فحشایش می‌فروشد،

و طایفه‌ها را به جادویش.

5 خداوندِ لشکرها می‌فرماید:

اینک من بر ضد تو هستم!

دامنهایت را بالا زده، آنها را بر رخسارت خواهم کشید؛

عریانی‌ات را بر قومها عیان خواهم ساخت،

و رسوایی‌ات را بر ممالک آشکار خواهم کرد.

6 بر تو نجاستها خواهم ریخت،

و تو را خوار کرده،

انگشت‌نما خواهم ساخت.

7 هر که تو را بیند، از تو خواهد گریخت،

و خواهد گفت: نینوا ویران شده است!

کیست که برایش ماتم گیرد؟

و از کجا تعزیه‌کنندگان برایت بجویم؟

8 آیا تو از تِبِسبهتری

که بر کنارۀ نیل می‌نشست؟

همان که آبها پیرامونش بود،

حصارش دریا بود و دیوارش بحرها؟

9 همان که کوشو مصر قوّت بی‌انتهایش بودند،

و فوط و لوبی، یاری‌دهندگانش؟

10 و با این همه، تبعید گشت و به اسیری رفت،

و کودکانش بر سر هر کوی کوبیده شدند.

بر شریفانش قرعه افکندند،

و بزرگ‌مردانش را جملگی به زنجیر بستند.

11 پس تو نیز مست خواهی شد،

خویشتن را پنهان خواهی کرد

و از گزند دشمن پناه خواهی جُست.

12 دژ‌هایت جملگی درختان انجیرِ نوبرِ رسیده را مانَد

که چون تکانیده شوند، انجیرشان به کامِ خورنده فرو افتد!

13 بنگر که لشکریانت در میان تو، زنانند!

دروازه‌های سرزمینت به تمامی بر دشمنان گشوده است،

و آتش، پشت‌بندهای دروازه‌هایت را در کام کشیده.

14 برای محاصره،‌‌ آب برکِش!

دژ‌‌هایت را مستحکم گردان!

به گِل داخل شو!

ملاط پا بزن!

قالبِ خشت‌ریزی برگیر!

15 در آنجا آتشْ تو را فرو خواهد بلعید،

و شمشیرْ تو را منقطع خواهد ساخت؛

آری، تو را همچون ملخ خواهد خورد.

خویشتن را چون ملخ کثیر کن،

و چون انبوه ملخان بر شمار خویش بیفزا!

16 تو تاجران خویش را از ستارگان آسمان فزونتر ساختی؛

آنان همچون ملخان لخت می‌کنند و پَر می‌کشند.

17 درباریانت به انبوه ملخها می‌مانند،

و صاحبمنصبانت به ابری از ملخ،

که در روزِ سرد بر دیوارها اردو می‌زنند،

اما چون آفتاب برآید،

می‌پرند و کس نداند که کجایند.

18 ای پادشاه آشور! شبانانِ تو را خواب در ربوده،

و نجیب‌زادگانت خفته‌اند.

قوم تو بر کوهها پراکنده گشته‌اند،

و کسی نیست که گردشان آورد.

19 شکستگی تو را التیامی نیست،

و جراحتت لاعلاج است.

هر که خبر تو را بشنود،

بر تو دستک خواهد زد،

زیرا کیست که از بلای بی‌امان تو به دور مانده باشد؟

Categories
حَبَقوق

حَبَقوق ‮معرفی کتاب حَبَقوق‬

معرفی کتاب حَبَقوق

کتاب حَبَقوق نوعی گفتگو میان نبی و خدا است و حاوی هیچ پیام نبوّتی خطاب به اسرائیل نیست. نبی به نوعی بیان می‌دارد که راههای خدا در چشم او عادلانه نمی‌نماید. اما چون خدا پاسخ می‌دهد، او لب به اعترافِ ایمان می‌گشاید.

حَبَقوق نبی از ظلم و بی‌عدالتی مشهود در یهودا غمگین بود و از خدا می‌پرسید که چرا قوم خویش را مجازات نمی‌کند. خدا در پاسخ می‌فرماید که مجازات را به دست بابِلی‌ها جاری خواهد ساخت. این امر بر نبی دشوار می‌نماید که چگونه ملتی ستمکارتر از خودِ یهودا مجازات الهی را در حق آنان به اجرا در خواهد آورد. اما خدا به حَبَقوق اطمینان می‌دهد که بابِل نیز به نوبۀ خود مجازات خواهد شد.

دربارۀ حَبَقوق نبی تنها این را می‌دانیم که او همدورۀ اِرمیا بود و به سنن دینی یهود تعلق‌خاطر شدید داشت. تاریخ نگارش کتاب حَبَقوق را معمولاً اندکی پیش یا پس از نبرد کرکمیش در سال ۶۰۵ ق.م. می‌دانند.

تقسیم‌بندی کلّی

۱- شکایت نخست حَبَقوق (۱:۱ تا ۴)

۲- پاسخ خدا (۱:۵ تا ۱۱)

۳- شکایت دوّم حَبَقوق (۱:۱۲ تا ۲:۱)

۴- پاسخ خدا (۲:۲ تا ۲۰)

۵- دعای توکل و شادی حَبَقوق (باب ۳)

Categories
حَبَقوق

حَبَقوق 1

1 وحی‌ای که حَبَقوقِ نبی دید.

شکایت حَبَقوق

2 خداوندا، تا به کی فریاد برکشم

و تو نشنوی؟

یا نزد تو فغان برآرَم که «خشونت!»

و نجات ندهی؟

3 چرا ظلم را به من می‌نمایی

و بر آنم می‌داری که بر تیره‌روزی بنگرم؟

هلاکت و خشونت پیش روی من است؛

مجادله پدید می‌آید و ستیزه سر برمی‌کشد.

4 از این رو شریعت سست شده است

و عدالت هرگز برقرار نمی‌شود.

زیرا شریران پارسایان را احاطه می‌کنند؛

بنابراین عدالت منحرف می‌شود.

پاسخ خداوند

5 «در میان ملل بنگرید و ملاحظه کنید!

حیرت نمایید و در شگفت شوید!

زیرا در ایام شما کاری می‌کنم

که هرچند آن را به شما بازگویند هرگز باور نخواهید کرد.

6 هان من کَلدانیان را برمی‌افرازم،

آن قوم بی‌رحم و بی‌پروا را،

که پهنۀ زمین را درمی‌نوردند

تا مسکنهایی را که از آن ایشان نیست،

به تصرف درآورند.

7 ایشان هولناک و مَهیبند،

و قانون و منزلتشان از خودشان است.

8 اسبانشان از یوزپلنگان چالاکترند

و از گرگانِ شب وحشی‌تر.

سوارانشان به پیش می‌تازند،

و از دوردستها سر می‌رسند؛

همچون عقاب پرواز می‌کنند،

و برای بلعیدن به‌سرعت فرود می‌آیند.

9 جملۀ ایشان به جهت خشونت می‌آیند؛

سپاهیانشان رو به سوی پیش دارند،

و اسیران را همچون ریگِ بیابان گرد می‌آورند.

10 پادشاهان را به ریشخند می‌گیرند،

و حکمرانان را تمسخر می‌کنند؛

بر همۀ قلعه‌ها می‌خندند،

و تَلی از خاک برای تسخیر آنها بر پا می‌دارند.

11 آنگاه همچون باد می‌گذرند و پیش می‌روند؛

اینان که قوّت خودشان خدایشان است،

متحمل تقصیر خود خواهند شد.»

شکایت مجدد

12 ای یهوه، خدای من! ای قدوس من!

آیا تو از ازل نیستی؟

پس نخواهیم مرد.

ای خداوند، تو ایشان را به جهت داوری مقرر کرده‌ای؛

ای صخره، تو ایشان را برای تنبیه برقرار داشته‌ای.

13 چشمان تو پاکتر از آن است که بر شرارت بنگرد؛

تو بی‌انصافی را نظاره‌گر نمی‌توانی شد؛

پس چرا خیانتکاران را تاب می‌آوری؟

و آنگاه که شریر پارساتر از خویش را فرو می‌بلعد،

سکوت می‌کنی؟

14 تو انسان را همانند ماهیان دریا می‌سازی،

همچون خزندگانی که حاکمی ندارند.

15 او ایشان را به قلاب بالا می‌آورد

و به دام خود می‌کِشد

و در تور خود جمع می‌کند.

از این رو سرخوش است

و شادی می‌کند.

16 پس به تور خود قربانی تقدیم می‌نماید

و برای دام خود بخور می‌سوزاند.

زیرا عایدیِ او از آنها فربه می‌شود،

و خوراک او لذیذ می‌گردد.

17 آیا باید همچنان تور خود را خالی کند

و به کشتار بی‌رحمانۀ ملتها ادامه دهد؟

Categories
حَبَقوق

حَبَقوق 2

1 بر دیدبانگاه خود می‌ایستم و بر حصار قرار می‌گیرم؛

خواهم نگریست تا ببینم به من چه خواهد گفت،

و برای شکایتم چه پاسخی خواهم یافت.

پاسخ خداوند

2 آنگاه خداوند مرا پاسخ داد:

«رؤیا را بنویس و آن را بر لوحها به‌روشنی بیان دار،

تا نداکننده با آن بدود.

3 زیرا زمان مقرر برای تحقق رؤیا هنوز نرسیده،

ولی به سوی مقصد می‌شتابد و قاصر نخواهد آمد.

اگرچه به طول انجامد، منتظرش بمان،

زیرا که به‌یقین خواهد آمد و تأخیر نخواهد کرد.

4 «هان او را که به خویشتن می‌بالد ملاحظه کن!

جان او در اندرونش صالح نیست؛

اما پارسا به ایمانخود زیست خواهد کرد.

5 شراب شخص متکبر را رسوا می‌کند؛

او قرار و آرام ندارد.

زیرا همچون گور آزمند است،

و بسان مرگ، سیری‌ناپذیر.

همۀ قومها را نزد خود جمع می‌کند،

و همۀ ملتها را با خود گرد می‌آورد.»

وای بر کَلدانیان شریر

6 آیا اینان همه بر او طعنه نخواهند زد و به تمسخر او را نخواهند گفت:

«وای بر آن که بر آنچه از آنِ وی نیست می‌افزاید،

و خویشتن را زیر بار سنگین وثیقه‌ها خم می‌سازد!

تا به کی چنین خواهد کرد؟»

7 آیا طلبکارانِ تو به ناگاه بر نخواهند خاست،

و آزاردهندگانت بیدار نخواهند شد،

و تو برای ایشان غنیمت نخواهی بود؟

8 از آنجا که تو ملتهای بسیار را به غنیمت بردی،

باقیماندگانِ قومها تو را به غنیمت خواهند برد؛

زیرا خون آدمیان را ریختی،

و بر زمین و شهر و ساکنان آن خشونت روا داشتی.

9 «وای بر آن که برای خانۀ خود حریصِ سود نامشروع باشد،

تا آشیانۀ خویش را بر بلندی قرار دهد

و از چنگ بلا در امان مانَد!

10 تو با منقطع ساختن قومهای بسیار

رسوایی برای خانۀ خویش تدبیر کرده،

و بر جان خویشتن گناه ورزیده‌ای.

11 زیرا که سنگ از میان دیوار به فریاد در خواهد آمد،

و تیرِ چوبین او را پاسخ خواهد داد.

12 «وای بر آن که با خونریزی شهری بنا کند

و آن را بر بی‌انصافی استوار سازد!

13 آیا این از جانب خداوند لشکرها نیست

که قومها برای آتش مشقّت کِشند،

و ملتها برای بطالت خویشتن را خسته سازند؟

14 زیرا همان‌گونه که آبها دریا را می‌پوشاند،

جهان از معرفتِ جلالِ خداوند مملو خواهد شد.

15 «وای بر آن که همسایۀ خویش را می‌نوشاند،

و با ریختن زهرِ خود او را مست می‌سازد،

تا بر عریانی‌اش بنگرد.

16 تو به عوض جلال، از رسوایی سیر خواهی شد؛

اکنون خود نیز بنوش و بی‌دینیخویش را نمایان ساز.

زیرا که جامِ دست راست خداوند به تو خواهد رسید،

و رسوایی، جلالِ تو را خواهد پوشانید.

17 خشونتی که بر لبنان روا داشتی،

اکنون تو را فرو خواهد گرفت،

و نابودی حیوانات،

اکنون تو را به هراس خواهد افکند؛

زیرا خون آدمیان را ریختی،

و بر زمین و شهر و ساکنانش خشونت روا داشتی.

18 «از تمثال تراشیده چه فایده که صنعتکاری آن را بسازد،

از بت ریخته شده و آموزگار دروغ؟

که صانع بر مصنوع خود توکل کند،

حال آنکه بتی گنگ بیش نیست!

19 وای بر آن که به چوبی گوید، ”بیدار شو!“

یا به سنگی خاموش که: ”برخیز!“

آیا تواند تو را چیزی آموزد؟

اینک به طلا و نقره اندود گشته،

لیکن در اندرونش هیچ روحی نیست.

20 اما خداوند در معبد مقدس خویش است،

پس تمامی زمین به حضور وی خاموش باشد.»