Categories
حِزقیال

حِزقیال 13

محکومیت انبیای دروغین

1 کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

2 «ای پسر انسان، بر ضد انبیای اسرائیل که نبوّت می‌کنند، نبوّت کن! به آنان که از افکار خود نبوّت می‌کنند، بگو، ”کلام خداوند را بشنوید!“

3 خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: وای بر انبیای نادان که تابع روح خویشند و چیزی ندیده‌اند!

4 ای اسرائیل، انبیای تو همچون شغالانی میان ویرانه‌هایند!

5 آنها به شکافهای حصار برنیامدند و حصاری را برای خاندان اسرائیل مرمت نکردند تا در روز خداوند، بتوانند در جنگ ایستادگی کنند.

6 رؤیاهای آنان باطل است و غیبگوییهایشان دروغین. می‌گویند، ”خداوند می‌فرماید،“ حال آنکه خداوند ایشان را نفرستاده است، و با این همه، انتظار دارند سخنانشان واقع شود!

7 آیا رؤیاهای باطل ندیده بودید و غیبگوییهای دروغین بر زبان نمی‌راندید، آنگاه که می‌گفتید، ”خداوند می‌فرماید،“ حال آنکه من سخن نگفته بودم؟»

8 پس خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: «از آنجا که سخنان باطل گفته‌اید و رؤیاهای دروغین دیده‌اید، اینک من به ضد شما هستم؛ این است فرمودۀ خداوندگارْ یهوه.

9 دست من بر ضد انبیایی خواهد بود که رؤیاهای باطل می‌بینند و غیبگوییهای دروغین می‌کنند. آنان در گردهم‌آییِ قوم من جایی نخواهند داشت و نامشان در دفتر خاندان اسرائیل ثبت نخواهد شد، و به سرزمین اسرائیل داخل نخواهند گردید. آنگاه خواهید دانست که من خداوندگارْ یهوه هستم.

10 به‌یقین از آن رو که قوم مرا گمراه کرده و گفته‌اند: ”سلامتی است،“ حال آنکه سلامتی نیست، و از آن رو که وقتی قوم دیواری بنا می‌کنند، ایشان آن را به دوغاب می‌پوشانند،

11 پس به کسانی که آن را به دوغاب می‌پوشانند بگو که فرو خواهد ریخت! باران سیل‌آسا خواهد بارید و من تگرگهای سخت خواهم فرستاد و باد شدید خواهد وزید.

12 و هان چون دیوار فرو ریزد، آیا از شما نخواهند پرسید: ”چه شد دوغابی که دیوار را بدان آغِشتید؟“

13 پس خداوندگارْ یهوه چنین می‌گوید: در غضب خود بادی شدید خواهم وزانید و در خشم من، باران سیل‌آسا و تگرگ عظیم خواهد بود تا همه چیز را نابود کند.

14 و آن دیوار را که به دوغاب پوشاندید، فرو ریخته، با خاک یکسان خواهم ساخت تا بنیان آن منکشف گردد. و چون فرو ریزد، شما در میانش هلاک خواهید شد و آنگاه خواهید دانست که من یهوه هستم.

15 بدین‌سان، غضب خود را بر آن دیوار و بر آنان که آن را به دوغاب پوشاندند، به کمال جاری خواهم ساخت، و به شما خواهم گفت: دیوار از میان رفت و آنان نیز که آن را به دوغاب پوشاندند، نابود شدند،

16 یعنی انبیای اسرائیل که دربارۀ اورشلیم نبوّت می‌کردند و برایش رؤیای سلامتی می‌دیدند، با آنکه سلامتی نبود؛ این است فرمودۀ خداوندگارْ یهوه.

17 «هان ای پسر انسان، روی به جانب دختران قوم خویش که از افکار خود نبوّت می‌کنند کرده، بر ضد ایشان نبوّت کن

18 و بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: وای بر زنانی که بندهای جادویی برای مچ هر دستی می‌دوزند و حجابها برای سر هر قامتی می‌سازند، تا جانها را صید کنند! آیا جان قوم مرا صید خواهید کرد و جان خود را زنده نگاه خواهید داشت؟

19 به‌خاطر مشتی جو و پاره‌ای نان، مرا در میان قومم بی‌حرمت ساخته‌اید. با دروغ گفتن به قوم من که به دروغ گوش فرا می‌دهند، آنان را که لایق مرگ نبودند، کشتید و آنان را که سزاوار مرگند، زنده گذاشتید.

20 «پس خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: هان من به ضد بندهای جادویی شما هستم که بدان جانهای مردم را چون جانهای پرندگان صید می‌کنید. آنها را از بازوانتان خواهم دَرید و جانهایی را که همچون پرندگان بدان صید کرده‌اید، خواهم رهانید.

21 حجابهایتان را نیز چاک خواهم زد و قوم خود را از چنگتان خواهم رهانید و دیگر همچون طعمه در دستان شما نخواهند بود؛ آنگاه خواهید دانست که من یهوه هستم.

22 از آنجا که شما با دروغهایتان دل مرد پارسا را که من محزون نکرده بودم، محزون ساخته‌اید، و دستان مرد شریر را تقویت داده‌اید تا از راه زشت خود بازگشت نکرده، زنده نماند،

23 بنابراین دیگر رؤیاهای باطل نخواهید دید و غیبگویی نخواهید کرد. و چون قوم خود را از دستان شما برهانم، آنگاه خواهید دانست که من یهوه هستم.»

Categories
حِزقیال

حِزقیال 14

محکومیت مشایخ بت‌پرست

1 برخی از مشایخ اسرائیل نزد من آمده، پیش رویم نشستند.

2 آنگاه کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

3 «ای پسر انسان! این مردان بتهای بی‌ارزششان را در دل خود جای داده و سنگِ لغزشِ گناهِ خویش را در برابر خود نهاده‌اند. پس آیا حال از من مشورت بطلبند؟

4 بنابراین، ایشان را خطاب کرده بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: هر کس از خاندان اسرائیل که بتهای بی‌ارزش خود را در دلش جای دهد و سنگِ لغزشِ گناهِ خود را در برابر خود بنهد و آنگاه نزد نبی آید، من که خداوندم به او که آمده است، فراخور انبوه بتهایش پاسخ خواهم داد!

5 آری، چنین خواهم کرد تا دلهای خاندان اسرائیل را که جملگی به سبب بتهایشان از من مرتد شده‌اند، دوباره تسخیر کنم.

6 «پس به خاندان اسرائیل بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: توبه کنید و از بتهای خود دست برکشید و از همۀ اعمال کراهت‌آور خود روی بگردانید.

7 زیرا هر کس از خاندان اسرائیل و یا از غریبانِ ساکنِ اسرائیل که خود را از من جدا کند و بتهایش را در دل خود جای داده، سنگ لغزش گناهش را در برابر خود بنهد و آنگاه نزد نبی آید تا به واسطۀ او از من مشورت بخواهد، من که خداوندم، خودْ او را پاسخ خواهم داد.

8 من بر ضد چنین کسی خواهم بود و او را مایۀ عبرت و ضرب‌المثل ساخته، از میان قوم خود منقطع خواهم کرد. آنگاه خواهید دانست که من یهوه هستم.

9 و اگر نبی فریفته گشته، سخنی بگوید، من، یهوه، آن نبی را فریفته‌ام، و من دست خود را به ضد او دراز کرده، او را از میان قوم خود منقطع خواهم ساخت.

10 و آنان مجازات گناهانشان را متحمل خواهند شد، و مجازات مشورت‌خواهنده همانند مجازات نبی خواهد بود،

11 تا خاندان اسرائیل دیگر از پیروی من گمراه نشوند و باز خود را با تمامی نافرمانیهای خویش نجس نسازند. آنگاه ایشان قوم من خواهند بود و من خدای ایشان؛ این است فرمودۀ خداوندگارْ یهوه.»

داوری اورشلیم

12 و کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

13 «ای پسر انسان! هرگاه سرزمینی به من خیانت کرده، نسبت به من گناه ورزد و من دست خود را بر آن دراز کنم و عرضۀ نان را در آن قطع کرده،قحطی بر آن بفرستم و انسان و حیوان را از آن ریشه‌کن سازم،

14 حتی اگر این سه مرد، یعنی نوح و دانیال و ایوب نیز در میان آن باشند، تنها جانهای خود را به پارسایی خویش خواهند رهانید؛ این است فرمودۀ خداوندگارْ یهوه.

15 «و اگر جانوران وحشی را بر آن سرزمین بفرستم تا آن را خالی از سکنه ساخته، به ویرانه‌ای بدل کنند به گونه‌ای که از ترسِ آن جانوران کسی از آن گذر نکند،

16 حتی اگر این سه مرد در میان آن باشند، خداوندگارْ یهوه می‌فرماید، به حیات خودم قسم که نخواهند توانست پسران و دختران خود را رهایی دهند، بلکه تنها خود رهایی خواهند یافت ولی آن سرزمین به ویرانه‌ای بدل خواهد شد.

17 «و یا اگر شمشیری بر آن سرزمین بیاورم و بگویم: ای شمشیر از این زمین بگذر، و انسان و حیوان را از آن ریشه‌کن سازم،

18 حتی اگر این سه مرد در میان آن باشند، خداوندگارْ یهوه می‌گوید، به حیات خودم قسم که نخواهند توانست پسران و دختران خود را رهایی دهند، بلکه تنها خود رهایی خواهند یافت.

19 «و اگر طاعون بر آن سرزمین بفرستم و غضب خود را با خون بر آن بریزم تا انسان و حیوان را از آن ریشه‌کن سازم،

20 حتی اگر نوح و دانیال و ایوب در میان آن باشند، خداوندگارْ یهوه می‌گوید، به حیات خودم قسم که نخواهند توانست پسران و دختران خود را رهایی دهند، بلکه تنها جانهای خود را به پارسایی خویش خواهند رهانید.

21 «زیرا خداوندگارْ یهوه چنین می‌گوید: چقدر بیشتر هنگامی که چهار مجازاتِ سختِ خود، یعنی شمشیر و قحطی و جانوران وحشی و طاعون را بر اورشلیم بفرستم تا انسان و حیوان را از آن ریشه‌کن سازم!

22 اما بازماندگانی در آن باقی خواهند ماند، پسران و دخترانی که بیرون آورده خواهند شد؛ هان ایشان نزد شما بیرون خواهند آمد، و شما با دیدن رفتار و کردار ایشان، از مصیبتی که بر اورشلیم نازل کرده‌ام و از هرآنچه بدان رسانیده‌ام، تسلی خواهید یافت.

23 خداوندگارْ یهوه می‌گوید که با دیدن رفتار و کردار ایشان تسلی خواهید یافت و خواهید دانست که هرآنچه بدان کردم، بی‌سبب نبوده است.»

Categories
حِزقیال

حِزقیال 15

اورشلیم، تاک بی‌ثمر

1 و کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

2 «ای پسر انسان، چوب تاک را بر چوب شاخۀ دیگر درختان جنگل چه مزیت است؟

3 آیا چوب آن برای ساختن چیزی به کار می‌آید؟ و یا از چوب آن میخی برای آویزان کردن چیزی می‌توان ساخت؟

4 اینک آن را به عنوان هیزم در آتش می‌افکنند. و چون آتش دو سرش را سوزانْد، و میانش نیم‌سوز شد، آیا دیگر به کاری می‌آید؟

5 براستی که وقتی سالم بود، به کاری نمی‌آمد؛ چقدر بیشتر اکنون که آتش آن را سوزانده و نیم‌سوز شده است؟

6 پس خداوندگارْ یهوه چنین می‌گوید: همچون چوب تاک که آن را از میان درختان جنگل به عنوان هیزم به آتش تسلیم کرده‌ام، ساکنان اورشلیم را نیز تسلیم خواهم کرد.

7 و بر ضد آنان خواهم بود. اگرچه از آتشی جان به در بَرَند، آتشی دیگر آنان را خواهد سوزانید، و چون بر ضد ایشان باشم آنگاه خواهید دانست که من یهوه هستم.

8 و من این سرزمین را به سبب بی‌وفایی ایشان ویران خواهم ساخت. این است فرمودۀ خداوندگارْ یهوه.»

Categories
حِزقیال

حِزقیال 16

اورشلیم، عروس بی‌وفا

1 کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

2 «ای پسر انسان، اورشلیم را از اعمال کراهت‌آورش آگاه ساز!

3 و بگو، خداوندگارْ یهوه به اورشلیم چنین می‌گوید: اصل و ولادت تو از سرزمین کنعان است؛ پدرت اَموری و مادرت حیتّی بود.

4 و اما تولد تو: در روزی که متولد شدی، نافت را نبریدند و تو را به آب نشستند تا طاهر شوی، و نه تو را نمک مالیدند ونه به قنداقه پیچیدند.

5 چشمی بر تو ترحم نکرد تا از شفقت یکی از این کارها را در حق تو انجام دهد، بلکه در روز تولدت تو را خوار شمرده، به صحرا بیرون افکندند.

6 «و من از نزد تو گذر کردم و تو را در خونت غلتان دیدم. پس به تو که در خونت می‌لولیدی، گفتم: ”زنده شو!“ آری، به تو که در خونت می‌لولیدی، گفتم: ”زنده شو!“

7 و تو را همچون گیاهان صحرا پروردم. پس نمو کرده، بزرگ شدی و به سن بلوغ رسیدی. پستانهایت شکل گرفت و گیسوانت بلند شد. اما برهنه و عریان بودی.

8 «و دیگر بار از نزد تو گذر کردم، و چون بر تو نگریستم، دیدم که اینک به سن عشق رسیده‌ای. پس دامن ردایم را بر تو گستردم و عریانی‌ات را پوشاندم، و برای تو سوگند خوردم و با تو عهد بستم و از آنِ من شدی؛ این است فرمودۀ خداوندگارْ یهوه.

9 تو را به آب شستم و خون از پیکرت زدودم و به روغن تدهینت کردم.

10 بر تو لباس گلدوزی شده پوشانیدم و پاپوشهای چرمین به پایت کردم. تو را به کتان نفیس پیچیدم و به ابریشم پیراستم.

11 به زیورها زینتت دادم و دستبندها بر دستانت و گردنبندی بر گردنت نهادم.

12 بر بینی‌ات حلقه و بر گوشهایت گوشواره‌ها و بر سرت تاجی زیبا نهادم.

13 پس، به طلا و نقره آراسته شدی. جامه‌ات از کتانِ نفیس و ابریشم و پارچۀ گلدوزی شده بود و خوراکت آرد مرغوب و عسل و روغن. پس بی‌نهایت زیبا شده، به درجۀ ملوکانه ممتاز گشتی.

14 آوازۀ تو به سبب زیبایی‌ات در میان قومها پخش شد، زیرا خداوندگارْ یهوه می‌فرماید که آن زیبایی به سبب فرّ و شکوه من که آن را بر تو نهادم، کامل بود.

15 «اما تو بر زیبایی خود توکل کردی و به سبب آوازه‌ات فاحشگی نمودی و فحشای خود را بر هر رهگذری که خواهان آن بود فرو ریختی.

16 از جامه‌هایت برخی را گرفته، بدانها مکانهای بلندِ رنگارنگ برای خود ساختی و بر آنها زنا کردی، کارهایی که نباید واقع شود و هرگز نباید رُخ دهد.

17 همچنین، جواهرات زیبایت را، از طلا و نقره‌ای که من به تو داده بودم، برگرفته تمثالهای مردان برای خود ساختی و با آنها زنا کردی.

18 و جامه‌های گلدوزی شده‌ات را گرفته، بر آنها پوشانیدی و روغن و بخورِ مرا پیش آنها نهادی.

19 همچنین نانی را که من به تو داده بودم و آرد مرغوب و روغن و عسلی را که تو را بدان پرورده بودم، همچون رایحۀ خوشایند پیش آنها گذاشتی. آری، خداوندگارْ یهوه می‌گوید که چنین بود.

20 پسران و دخترانی را که برای من زاده بودی، برگرفتی و آنها را چون خوراک برای بتها قربانی کردی. آیا فاحشه‌گری تو کم بود

21 که فرزندان مرا نیز کشتی و آنها را با گذراندن از آتش به بتها تسلیم کردی؟

22 در تمامی اعمال کراهت‌آور و فاحشه‌گری خود، ایام جوانی خویش را به یاد نیاوردی، آنگاه که عریان و برهنه در خون خود می‌غلتیدی.

23 «خداوندگارْ یهوه می‌گوید: وای بر تو! وای بر تو! زیرا علاوه بر تمامی شرارتهایت،

24 محرابگاه و مکانی بلند در هر میدان برای خود ساختی.

25 و بر سر هر کوچه، مکانهای بلند خود را بنا کردی و زیبایی خویش را مکروه ساختی، و برای هر رهگذری پاهای خود را گشوده، بر زناکاری خویش افزودی.

26 با همسایگانِ مصریِ شهوترانت زنا کردی و بر زناکاری خود افزوده، خشم مرا برافروختی.

27 پس، اینک من دست خود را بر تو دراز کرده، از سهمیه‌ات کاستم و تو را به آرزوی نفرت‌کنندگانت، یعنی دختران فلسطینیان، که از رفتار قبیح تو شرمگین بودند، تسلیم کردم.

28 و چون باز سیر نشدی، با آشوریان نیز زنا کردی؛ آری، با آنان نیز زنا کردی، اما باز سیر نشدی.

29 و فحشای خود را تا به سرزمین تاجران، یعنی کَلدِه، گستردی، اما از این هم سیر نشدی.

30 «خداوندگارْ یهوه می‌گوید: دل تو چه بیمار است که تمامی این اعمال را که کار فاحشه‌ای بی‌حیا است، انجام می‌دهی.

31 برای خود محرابگاهی بر سر هر کوی، و مکانی بلند در هر میدان بنا کردی. با این همه، همچون دیگر فاحشه‌ها نبودی، زیرا که مزد را خوار شمردی.

32 ای زن زناکار که بیگانگان را به جای شوهر خود می‌پذیری،

33 همۀ فاحشه‌ها اُجرت می‌گیرند، اما تو به همۀ معشوقانت هدیه دادی. تو به ایشان رشوه دادی تا از هر سو در پی فحشای تو نزدت بیایند.

34 پس، تو در فاحشگی خود برخلاف دیگر زنان بودی. هیچ‌کس از پی تو نیامد تا تو را به فاحشگی بگیرد، و تو اُجرت نگرفتی بلکه اُجرت دادی، پس تو برخلاف دیگران بودی.

35 «پس، تو ای فاحشه، کلام خداوند را بشنو:

36 خداوندگارْ یهوه چنین می‌گوید: از آن رو که هَوَسرانی تو به فراوانی جریان یافت و عریانی تو در زناکاری با معشوقانت و با همۀ بتهای بی‌ارزشت آشکار گردید، و نیز به سبب خون فرزندانت که به پای ایشان ریختی،

37 اینک همۀ معشوقانت را که از ایشان لذت می‌بردی گِرد خواهم آورد، خواه آنان را که دوست می‌داشتی و خواه آنان را که نفرت می‌کردی؛ آری همۀ آنان را از هر سو بر ضد تو گِرد خواهم آورد و برهنگی تو را بر ایشان آشکار خواهم ساخت تا تمامیِ عریانی‌ات را ببینند.

38 بر تو همان فتوایی را خواهم داد که بر زنانی که زنا می‌کنند و خون می‌ریزند، و در خشم و غیرت خویش خونت را خواهم ریخت.

39 و تو را به دست عاشقانت تسلیم خواهم کرد و آنان محرابگاههای تو را ویران کرده، مکانهای بلندت را فرو خواهند ریخت و جامه‌هایت را از تنت کنده، جواهرات زیبایت را خواهند گرفت و برهنه و عریان رهایت خواهند کرد.

40 آنان جماعتی را بر ضد تو فرا خواهند آورد که تو را سنگسار کرده، به شمشیر خود پاره پاره خواهند نمود،

41 و خانه‌های تو را به آتش خواهند سوزانید و در برابر دیدگانِ زنانِ بسیار بر تو مکافات خواهند رسانید. پس من تو را از فاحشگی باز خواهم داشت و تو دیگر اُجرت نخواهی داد.

42 بدین‌سان خشم خود را نسبت به تو فرو خواهم نشانید و غیرتم از تو بر خواهد گشت؛ و آرام گرفته، دیگر خشمگین نخواهم بود.

43 چون دوران جوانی خویش را به یاد نیاوردی بلکه خشم مرا به همۀ اینها برانگیختی، پس خداوندگارْ یهوه می‌گوید که هان من نیز کردار خودت را بر سرت خواهم آورد. آیا علاوه بر تمامی کارهای کراهت‌آور خود، هرزگی نکردی؟

44 «اینک هر که مَثَل می‌آورد، این مَثَل را بر تو خواهد آورد که: ”دختر، به مادرش می‌رود!“

45 براستی که تو دختر مادرت هستی! همان که از شوهر و فرزندان خود نفرت داشت؛ و براستی که جفت خواهرانت هستی! همانان که از شوهران و فرزندان خود نفرت داشتند. مادرت حیتّی و پدرت اَموری بود.

46 خواهر بزرگت، سامِرِه است که با دخترانش به جانب شمال تو زندگی می‌کند و خواهر کوچکت سُدوم است که با دخترانش به جانب جنوب تو ساکن است.

47 تو نه تنها در راههای ایشان گام برداشتی و مطابق اعمال کراهت‌آورشان عمل کردی، بلکه در مدتی بس کوتاه، در همۀ راههایت از آنان فاسدتر گشتی.

48 خداوندگارْ یهوه می‌گوید: به حیات خودم قسم که حتی خواهرت سُدوم و دخترانش چنان نکردند که تو و دخترانت کردید.

49 «هان گناه خواهرت سُدوم این بود: او و دخترانش تکبر و خوراک فراوان داشتند و در رفاه و آسوده‌خیالی به سر می‌بردند، اما از فقیران و نیازمندان دستگیری نمی‌کردند.

50 آنها مغرور بودند و در حضور من مرتکب اعمال کراهت‌آور می‌شدند؛ پس چون این را دیدم، ایشان را از میان برداشتم.

51 سامِرِه نیز نیمِ گناهان تو را مرتکب نشد. تو بیش از همۀ آنان مرتکب اعمال کراهت‌آور شدی و با همۀ اعمال قبیحت خواهرانت را پارسا نمایاندی.

52 حال تو نیز که به دفاع از خواهرانت برخاستی، متحمل رسوایی خود شو! از آنجا که تو با قباحتی بیش از خواهرانت مرتکب گناه شدی، ایشان از تو پارساترند. پس تو نیز شرمگین باش و متحمل رسوایی‌خود شو، زیرا روی خواهرانت را سپید کردی!

53 «اما سعادت ایشان، یعنی سعادت سُدوم و دخترانش و سعادت سامِرِه و دخترانش را احیا خواهم کرد، و سعادت تو را نیز در میان ایشان احیا خواهم کرد،

54 تا متحمل رسوایی خود شوی و به سبب هرآنچه در تسلی بخشیدن ایشان کرده‌ای، به شرم آیی.

55 و اما خواهرانت، یعنی سُدوم و دخترانش، به حالت نخستِ خود بر خواهند گشت و سامِرِه و دخترانش به حالت نخست خود بر خواهند گشت، و تو و دخترانت نیز به حالت نخست خود بر خواهید گشت.

56 آیا خواهرت سُدوم در روز تکبرِ تو بر زبانت ضرب‌المثل نبود،

57 پیش از آنکه شرارت تو هویدا گردد؟حال تو خودْ در میان دختران اَرامو جمیع همسایگانش و دختران فلسطین مورد نکوهش هستی، یعنی همۀ اطرافیان که تو را خوار می‌شمارند.

58 خداوند می‌فرماید: تو متحمل عواقب هرزگی و اعمال کراهت‌آورت خواهی شد.

عهد جاودانی خداوند

59 «زیرا خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: به همان‌گونه که تو عمل کردی، من با تو عمل خواهم کرد، زیرا تو با شکستن عهد، سوگند را خوار شمردی.

60 با این حال، من عهد خود را که در ایام جوانی‌ات با تو بستم، به یاد خواهم آورد و با تو عهد جاودانی استوار خواهم داشت.

61 و آنگاه که خواهران بزرگتر و کوچکترت را بپذیری، راههای خود را به یاد خواهی آورد و شرمسار خواهی شد. من ایشان را به جای دختران به تو خواهم بخشید، اما نه بر اساس عهد خویش با تو.

62 من عهد خود را با تو استوار خواهم کرد، و آنگاه خواهی دانست که من یهوه هستم.

63 و خداوندگارْ یهوه می‌گوید که چون برای تو به جهت هرآنچه کرده‌ای کفاره کنم، آنگاه به یاد آورده، شرمسار خواهی شد و از فرط رسوایی دیگر هرگز دهان نخواهی گشود.»

Categories
حِزقیال

حِزقیال 17

مَثَل دو عقاب و تاک

1 کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

2 «ای پسر انسان، معمایی طرح کن و مثَلی برای خاندان اسرائیل بیاور.

3 بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: عقابی بزرگ با بالهای سِتُرگ و پرهای بلند و رنگارنگ به لبنان آمد و نوک سرو آزاد را گرفت.

4 و بالاترین جوانۀ آن را کَند و به دیار تاجران برد و در شهر سوداگران نهاد.

5 سپس، از بذر آن سرزمین برگرفت و در زمینی حاصلخیز، کنار آبهای بسیار، چون درخت بیدی بر زمین کاشت.

6 دانه روئید و تاکی کوتاه اما رو به رشد گردید و شاخه‌هایش به سوی عقاب سر برکشید ولی ریشه‌هایش زیرِ آن ماند. پس تاکی شد و شاخه‌ها رویانید و نهالها آورد.

7 «و اما عقاب بزرگ دیگری بود با بالهای سِتُرگ و پرهای بسیار. اینک تاک از بستری که در آن کاشته شده بود، ریشه‌های خود را به سوی آن عقاب مایل گردانید و شاخه‌هایش را به جانب او فرستاد تا عقاب او را سیراب کند.

8 باری، آن تاک در زمینی خوب کنار آبهای بسیار کاشته شده بود تا شاخه رویانیده، میوه دهد و تاکی مرغوب گردد.

9 «بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: آیا این تاک برومند خواهد شد؟ آیا عقاب ریشه‌هایش را بر نخواهد کَند و میوه‌اش را نخواهد چید تا خشک شود؟ همۀ برگهای نورسته‌اش خشک خواهد شد، و برای برکَندنش از ریشه به بازوی نیرومند و مردمان بسیار نیاز نیست.

10 هان اگرچه کاشته شده است، آیا برومند خواهد شد؟ آیا چون باد شرقی بر آن بوزد، یکسره نخواهد پژمرد و در بستری که در آن روییده است، نخواهد خشکید؟»

11 آنگاه کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

12 «به این خاندان عِصیانگر بگو، آیا معنی این چیزها را نمی‌دانید؟ به آنان بگو، اینک پادشاه بابِل به اورشلیم آمد و پادشاه و صاحبمنصبانش را گرفته، نزد خود به بابِل برد.

13 و از نسل ملوکانه یکی را برگرفت و با وی عهد بست و او را سوگند داد. او همچنین مردان برجستۀ آن سرزمین را به اسارت برد،

14 تا آنکه مملکت خوار شود و نتواند سر بلند کند بلکه تنها با حفظ عهد خویش استوار بماند.

15 اما او بر پادشاه بابِل عِصیان ورزیده، فرستادگانی به مصر گسیل داشت تا اسبان و لشکریان بسیار به او بدهند. آیا او کامیاب خواهد شد؟ آیا کسی که چنین کند، خواهد رَست؟ آیا کسی که پیمان‌شکنی کرده است، جان به در خواهد بُرد؟

16 «خداوندگارْ یهوه می‌گوید: به حیات خودم قسم که به‌یقین در وسط بابِل خواهد مرد، در سرزمین پادشاهی که او را به سلطنت رسانید اما او سوگند خود را به وی خوار شمرد و پیمان خود را با وی شکست.

17 پس چون بابِلیان پشته‌ها بر پا کنند و سنگرها بسازند تا جانهای بسیاری را هلاک سازند، فرعون با لشکر عظیم و گروه کثیرش او را در جنگ یاری نخواهد داد.

18 زیرا پیمان را شکسته، سوگند را خوار شمرد، و با آنکه دست داده بود، این کارها را کرد؛ پس جان به در نخواهد برد.

19 بنابراین خداوندگارْ یهوه چنین می‌گوید: به حیات خودم قسم که مکافات خوار شمردنِ سوگند من و شکستن پیمانم را به‌یقین بر سرش خواهم آورد.

20 تور خود را بر او خواهم گسترد و او در دام من گرفتار خواهد شد. او را به بابِل خواهم آورد و به سبب خیانتی که به من ورزیده، محاکمه خواهم کرد.

21 برگزیدگانِلشکرش همگی به دم شمشیر خواهند افتاد و بازماندگانشان به دست هر باد پراکنده خواهند شد. آنگاه خواهید دانست که من، یهوه، سخن گفته‌ام.»

22 خداوندگارْ یهوه چنین می‌گوید: «من خودْ از بلندترین نوک سرو آزاد، جوانه‌ای گرفته، آن را خواهم کاشت. من از بالاترین جوانه‌هایش، جوانه‌ای لطیف خواهم کَند و خودْ آن را بر کوهی رفیع و بلند خواهم نشانید.

23 آری من آن را بر کوهی بلند که اسرائیل باشد خواهم کاشت، تا شاخه‌ها آورده، میوه دهد و سَرو آزادی مرغوب گردد. انواع پرندگان زیر آن ساکن خواهند شد و هر قِسم مرغ بالدار در سایۀ شاخه‌هایش آشیان خواهد کرد.

24 و همۀ درختان صحرا خواهند دانست که من، یهوه، درخت بلند را پست می‌سازم و درخت پست را برمی‌افرازم؛ درخت سبز را می‌خشکانم و درخت خشک را برومند می‌سازم. من، یهوه، سخن گفته‌ام و آن را به عمل خواهم آورد.»

Categories
حِزقیال

حِزقیال 18

مجازات هر شخص به‌خاطر گناهش

1 کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

2 «مقصود شما از آوردن این مَثَل دربارۀ سرزمین اسرائیل چیست که می‌گویید: ”پدران غوره می‌خورند، و دندان فرزندان کُند می‌شود“؟

3 خداوندگارْ یهوه می‌فرماید، به حیات خودم قسم که از این پس در اسرائیل این مَثَل را نخواهید آورد.

4 اینک همۀ جانها از آنِ من است؛ جانهای پدران همانند جانهای پسران از آن من است، و هر جانی که گناه کند، همان خواهد مرد.

5 «اگر کسی پارسا باشد و انصاف و عدالت را به جا آورد،

6 و بر روی کوهها خوراک نخورد و چشم به سوی بتهای بی‌ارزش خاندان اسرائیل برنیفرازد، و زن همسایۀ خویش را بی‌عصمت نسازد و به زنی در ایام قاعدگی نزدیکی ننماید،

7 و بر کسی ظلم نکند و گرو کسی را که از او قرض گرفته، به او بازپس دهد و مال کسی را غَصْب نکند، بلکه نان خویش را به گرسنگان دهد و برهنگان را به جامه بپوشاند،

8 و نقد خود را به ربا ندهد و سود نستاند، و از بی‌انصافی بپرهیزد، و انصاف حقیقی را میان افراد برقرار دارد،

9 و در فرایض من سلوک کند و قوانین مرا نگاه داشته آنها را با امانت به عمل آورد، چنین کسی پارسا است و به‌یقین خواهد زیست؛ این است فرمودۀ خداوندگارْ یهوه.

10 «اما اگر این شخص پسری خشن و خون‌ریز تولید کند که یکی از این کارها را به عمل آورد –

11 اگرچه خود او هیچ‌یک از آنها را نکرده باشد – یعنی بر فراز کوهها خوراک بخورد و زن همسایۀ خویش را بی‌عصمت سازد

12 و بر فقیران و نیازمندان ستم روا دارد و مال دیگری را غصب کند و آنچه را به گرو گرفته، بازپس ندهد و چشمان خویش به سوی بتها برافرازد و مرتکب اعمال کراهت‌آور شود،

13 و نقد خود را به ربا دهد و سود بستاند، آیا چنین کسی زنده خواهد ماند؟ البته که نه! او به سبب همۀ کارهای کراهت‌آوری که کرده است، به‌یقین خواهد مرد، و خونش بر گردن خودش خواهد بود.

14 «حال اگر این مرد پسری داشته باشد که همۀ گناهانی را که پدرش مرتکب می‌شود، ببیند، و آنها را ملاحظه کرده، مانند پدرش عمل نکند،

15 یعنی بر فراز کوهها خوراک نخورد و چشم به سوی بتهای خاندان اسرائیل برنیفرازد و زن همسایۀ خویش را بی‌عصمت نسازد،

16 و بر کسی ستم روا ندارد و گرو نگیرد و مال کسی را غصب نکند، بلکه نان خویش را به گرسنگان دهد و برهنگان را به جامه بپوشاند

17 و دست خویش از گناهبازدارد و ربا و سود نستاند و قوانین مرا به عمل آورد و در فرایض من سلوک کند، چنین کسی به سبب گناه پدرش نخواهد مرد، بلکه به‌یقین زنده خواهد ماند.

18 و اما پدرش، از آنجا که ستم روا داشته و مال برادرانش را غصب کرده و در میان قوم خویش به آنچه نیکو نیست عمل کرده است، در گناه خویش خواهد مرد.

19 «اما شما می‌گویید: ”چرا پسر متحمل بار تقصیر پدر نشود؟“ وقتی پسر به انصاف و پارسایی عمل کرده و تمامی فرایض مرا نگاه داشته و آنها را به جا آورده است، به‌یقین زنده خواهد ماند.

20 هر که گناه کند، اوست که خواهد مرد. پسر متحمل بار تقصیر پدر نخواهد شد و نه پدر متحمل بار تقصیر پسر. پارساییِ شخص پارسا به حساب خودش گذاشته خواهد شد و شرارت شخص شریر نیز به حساب خودش.

21 «اما اگر شخص شریر از همۀ گناهانی که مرتکب شده، روی بگرداند و همۀ فرایض مرا نگاه داشته، به انصاف و پارسایی عمل کند، به‌یقین زنده خواهد ماند و نخواهد مرد.

22 هیچ‌یک از نافرمانیهایی که مرتکب شده، به ضد او به یاد آورده نخواهد شد؛ بلکه به سبب آن پارسایی که به جا آورده، زنده خواهد ماند.

23 خداوندگارْ یهوه می‌فرماید: آیا براستی من از مردن شخص شریر خشنود می‌شوم؟ نه! بلکه از اینکه او از راههای خود بازگشت کند و زنده بماند.

24 اما اگر شخص پارسا، از پارسایی‌اش برگردد و شرارت ورزد و بر وفق همۀ اعمال کراهت‌آوری که شریران انجام می‌دهند عمل کند، آیا زنده خواهد ماند؟ نه! به‌واقع هیچ‌یک از اعمال پارسایانه‌ای که به جا آورده است به یاد آورده نخواهد شد، بلکه به سبب خیانتی که ورزیده و گناهی که کرده است، خواهد مرد.

25 «اما شما می‌گویید: ”راه خداوندگار منصفانه نیست!“ پس اکنون ای خاندان اسرائیل بشنوید: آیا راه من است که منصفانه نیست یا راههای شما؟

26 وقتی شخص پارسا، از پارسایی‌اش برگردد و مرتکب شرارت شود، به سبب آن خواهد مرد؛ آری، او به سبب شرارتی که مرتکب شده، خواهد مرد.

27 به همین‌سان، اگر شخص شریر از شرارتی که کرده، برگردد و به انصاف و پارسایی عمل کند، جان خود را زنده نگاه خواهد داشت.

28 از آنجا که او همۀ نافرمانیهایی را که مرتکب شده، ملاحظه کرده و از آنها برگشته است، به‌یقین زنده خواهد ماند و نخواهد مرد.

29 اما خاندان اسرائیل می‌گویند: ”راه خداوندگار منصفانه نیست!“ ای خاندان اسرائیل، آیا راههای من است که منصفانه نیست یا راههای شما؟

30 «پس ای خاندان اسرائیل، خداوندگارْ یهوه می‌گوید، من هر یک از شما را بر حسب اعمالش داوری خواهم کرد. توبه کنید و از تمامی نافرمانیهای خود بازگشت نمایید، تا شرارت موجب سقوط شما نشود.

31 همۀ نافرمانیهایی را که مرتکب شده‌اید، از خود به دور افکنید و قلبی نو و روحی تازه برای خود فراهم کنید! ای خاندان اسرائیل، چرا بمیرید؟

32 زیرا، خداوندگارْ یهوه می‌گوید، من از مرگ هیچ‌کس خشنود نمی‌شوم؛ پس بازگشت کنید و زنده مانید.»

Categories
حِزقیال

حِزقیال 19

مرثیه‌ای برای رهبران اسرائیل

1 و اما تو مرثیه‌ای برای رهبران اسرائیل بسرا

2 و بگو:

مادر شما چه بود؟

ماده‌شیری در میان شیران!

در میان شیران ژیان می‌خوابید،

و بچه‌هایش را می‌پرورْد!

3 یکی از بچه‌هایش را بزرگ کرد،

و او شیر ژیانی شد؛

شکار کردن آموخت،

و آدمیان را خورد.

4 قومها درباره‌اش شنیدند،

و او در حفرۀ آنان گرفتار شد؛

و به قلابها او را به سرزمین مصر بردند.

5 چون ماده‌شیر دید که عبث انتظار کشیده،

و امیدش بر باد رفته است،

یکی دیگر از شیربچگان خود را برگرفت

و او را شیر ژیانی ساخت.

6 او با شیران گشته،

شیری ژیان شد،

و شکار کردن آموخت

و آدمیان را خورد؛

7 قلعه‌های ایشان را فرو ریخت،

و شهرهایشان را ویران ساخت.

زمین و هر چه در آن بود،

از آوای غرش او به وحشت افتادند.

8 پس قومها از ولایات پیرامونش

به ضد او برآمدند،

و تور خود را برایش گستردند،

و او در حفرۀ ایشان گرفتار شد.

9 به قلابها او را کشیده، در قفس نهادند

و نزد پادشاه بابِل بردند.

او را در حبس نهادند،

تا آوایش دیگر بر کوههای اسرائیل شنیده نشود.

10 مادرت همچون تاکی بود در تاکستان،

نشانده بر کنارۀ آب؛

پر میوه بود و پر شاخه،

از فراوانی آب.

11 شاخه‌های نیرومند داشت،

مناسب به جهت عصای سلاطین؛

قامتش بلند بود،

بلندتر از دیگر شاخه‌های ستبر؛

نمایان در بلندایش،

با انبوه شاخه‌ها.

12 اما در غضب از ریشه کنده شد،

و بر زمین افکنده گردید؛

باد شرقی میوه‌هایش را خشکانید

و شاخه‌های نیرومندش شکسته، خشک شدند،

و آتش آنها را سوزانید.

13 حال در بیابان نشانده شده است،

در زمینی خشک و تشنه.

14 آتش از ساقه‌اش برآمد

و میوه‌اش را سوزانید،

آن‌سان که دیگر شاخۀ نیرومندی در آن نماند،

و نه عصایی به جهت سلاطین.

این مرثیه است و مرثیه شده است.

Categories
حِزقیال

حِزقیال 20

سرکشی دائمی اسرائیل

1 در روز دهمِ ماه پنجم از سال هفتم، برخی از مشایخ اسرائیل آمدند تا از خداوند مشورت بخواهند، و در برابر من نشستند.

2 کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

3 «ای پسر انسان، مشایخ اسرائیل را خطاب کرده، بدیشان بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: آیا آمده‌اید تا از من مشورت بخواهید؟ به حیات خودم قسم که به شما اجازۀ مشورت‌خواهی از خود نخواهم داد؛ این است فرمودۀ خداوندگارْ یهوه.

4 «ای پسر انسان، آیا ایشان را داوری خواهی کرد؟ آیا ایشان را داوری خواهی کرد؟ ایشان را از اعمال کراهت‌آور پدرانشان آگاه ساز،

5 و بدیشان بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: آن روز که اسرائیل را برگزیدم، با دست افراشته برای فرزندان خاندان یعقوب سوگند خوردم و خود را در سرزمین مصر به آنان شناسانیدم. با دست افراشته، برایشان سوگند خورده، گفتم، من یهوه، خدای شما هستم.

6 آن روز برای ایشان سوگند خوردم که ایشان را از سرزمین مصر بیرون آورده، به سرزمینی خواهم برد که برایشان جستجو کرده بودم؛ سرزمینی که شیر و شهد در آن جاری است، و پرشکوه‌ترینِ همۀ سرزمینهاست.

7 بدیشان گفتم: هر یک از شما چیزهای قبیحی را که چشم بدانها دارید از خود دور کنید و خویشتن را به بتهای بی‌ارزش مصر نجس مسازید؛ زیرا من یهوه خدای شما هستم.

8 اما ایشان بر من عِصیان ورزیده، نخواستند به من گوش فرا دهند. هیچ‌یک از آنان چیزهای قبیحی را که چشم بدانها داشتند، از خود دور نکردند و بتهای مصر را ترک نگفتند.

«پس گفتم غضب خود را بر ایشان فرو خواهم ریخت و خشم خویش را در میان سرزمین مصر به کمال بر آنان جاری خواهم ساخت.

9 اما به پاس نام خود عمل کردم تا نامم در نظر قومهایی که ایشان در میان آنها بودند بی‌حرمت نشود، قومهایی که در نظر ایشان با بیرون آوردن بنی‌اسرائیل از سرزمین مصر، خود را به قوم خویش شناسانیده بودم.

10 پس ایشان را از سرزمین مصر به در آورده، به بیابان رهنمون شدم.

11 فرایض خود را بدیشان دادم و قوانین خویش را بدیشان آموختم، که هر که بدانها عمل کند، خواهد زیست.

12 نیز شَبّاتهای خود را بدیشان دادم تا نشانی میان من و آنان باشد، تا بدانند که من یهوه هستم که آنان را تقدیس می‌کنم.

13 اما خاندان اسرائیل در بیابان بر من عِصیان ورزیده، در فرایضم سلوک نکردند و قوانین مرا خوار شمردند، فرایض و قوانینی را که هر که بدانها عمل کند، خواهد زیست. آنان همچنین شَبّاتهای مرا بس بی‌حرمت کردند.

«آنگاه گفتم غضب خود را در بیابان بر ایشان فرو خواهم ریخت تا به‌کلی نابودشان کنم.

14 اما به پاس نام خود عمل کردم تا نامم در نظر قومهایی که ایشان را در نظر آنها بیرون آورده بودم، بی‌حرمت نشود.

15 همچنین در بیابان با دست افراشته برای آنان سوگند خوردم که ایشان را به سرزمینی که بدیشان داده بودم، درنخواهم آوَرد، سرزمینی که شیر و شهد در آن جاری است، و پرشکوه‌ترینِ همۀ سرزمینهاست.

16 زیرا ایشان قوانین مرا خوار شمرده، در فرایض من سلوک نکردند و شَبّاتهای مرا بی‌حرمت ساختند، چراکه دل ایشان پیوسته از پی بتهایشان می‌رفت.

17 با این حال، چشمانم بر ایشان ترحم کرد به گونه‌ای که هلاکشان نساختم و در بیابان به‌کلی نابودشان نکردم.

18 «در بیابان به فرزندانشان گفتم: در فرایض پدرانتان سلوک مکنید و قوانین ایشان را نگاه مدارید و خویشتن را به بتهای آنان نجس مسازید.

19 من یهوه خدای شما هستم. در فرایض من سلوک کنید و قوانین مرا نگاه داشته، آنها را به جا آورید.

20 شَبّاتهای مرا مقدس بدارید تا در میان من و شما نشانی باشد، تا بدانید که من یهوه خدای شما هستم.

21 «اما فرزندان بر من عِصیان ورزیده، در فرایض من سلوک نکردند و قوانین مرا به‌دقّت نگاه نداشتند، فرایض و قوانینی را که هر که بدانها عمل نماید، بدانها زیست خواهد کرد. آنان همچنین شَبّاتهای مرا بی‌حرمت کردند.

«پس گفتم که غضب خود را در بیابان بر ایشان فرو خواهم ریخت و خشم خود را به کمال بر آنان جاری خواهم ساخت.

22 اما دست خویش را بازداشتم و به پاس نام خویش عمل کردم تا نامم در نظر قومهایی که آنان را در نظر ایشان بیرون آورده بودم، بی‌حرمت نشود.

23 همچنین در بیابان با دست افراشته برای آنان سوگند خوردم که ایشان را میان قومها پخش خواهم کرد و در میان ممالک، پراکنده خواهم ساخت.

24 زیرا قوانین مرا به جای نیاوردند و فرایض مرا خوار شمردند و شَبّاتهای مرا بی‌حرمت ساختند و چشمانشان در پی بتهای پدرانشان بود.

25 بنابراین من نیز فرایضی بدیشان دادم که نیکو نبود و قوانینی که بدان زیست نتوانستند کرد.

26 و ایشان را به هدایای ایشان همچون قربانی نخست‌زادگانشان نجس ساختمتا ایشان را به هراس افکنم و دریابند که من یهوه هستم!

27 «بنابراین، ای پسر انسان، خاندان اسرائیل را خطاب کرده، بدیشان بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: در این نیز پدرانتان خیانت کرده، به من کفر ورزیدند.

28 زیرا هنگامی که ایشان را به سرزمینی درآوردم که با دست افراشته سوگند خورده بودم بدیشان بدهم، هر جا تپه‌ای بلند و یا درختی پر برگ می‌دیدند، همان‌جا قربانیهایشان را تقدیم می‌کردند و مرا با هدایایشان به خشم می‌آوردند و رایحۀ خوشایند خود را می‌پراکندند و هدایای ریختنی‌شان را می‌ریختند.

29 پس آنان را گفتم: این مکان بلند چیست که بدان‌جا می‌روید؟ پس نام آن تا بدین روز بامَهخوانده می‌شود.

30 «بنابراین به خاندان اسرائیل بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: آیا با در پیش گرفتن طریق پدرانتان، خویشتن را نجس می‌سازید و با پیروی از اعمال قبیح آنها فاحشگی می‌کنید؟

31 شما تا بدین روز وقتی هدایای خود را تقدیم می‌کنید و فرزندانتان را از آتش می‌گذرانید، خود را با همۀ بتهایتان نجس می‌سازید. ای خاندان اسرائیل، آیا به شما اجازۀ مشورت‌خواهی از خود بدهم؟ خداوندگارْ یهوه می‌فرماید، به حیات خودم قسم که اجازه نخواهم داد.

32 آنچه به ذهن شما خطور کرده، هرگز تحقق نخواهد یافت – آنگاه که می‌گویید: ”همچون قومها و طوایفِ دیگر ممالک گشته، چوب و سنگ را عبادت خواهیم کرد.“

احیای اسرائیل

33 «خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: به حیات خودم قسم که با دست قوی و بازوی دراز و غضبِ فرو ریخته، بر شما سلطنت خواهم کرد.

34 شما را از میان ملتها بیرون خواهم آورد و با دست قوی و بازوی دراز و غضب فرو ریخته، شما را از ممالکی که در آنها پراکنده شده‌اید، گرد خواهم آورد.

35 و شما را به بیابانِ ملتها آورده، در آنجا رو در رو بر شما داوری خواهم کرد.

36 خداوندگارْ یهوه می‌فرماید: همان‌گونه که در بیابانِ سرزمین مصر بر پدرانتان داوری کردم، بر شما نیز داوری خواهم کرد.

37 و شما را از زیر عصای خود گذرانیده، به پیوندِ عهد خود در خواهم آورد.

38 آنان را که سرکش شده و از من نافرمانی کرده‌اند، از میانتان خواهم زدود. آنان را از سرزمین غربتشان بیرون خواهم آورد اما به سرزمین اسرائیل در نخواهند آمد. آنگاه خواهید دانست که من یهوه هستم.

39 «و اما در مورد شما ای خاندان اسرائیل، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: هر یک از شما رفته، بتهای خود را عبادت کنید، اما پس از آن به‌یقین به من گوش فرا خواهید داد و دیگر نام قدوس مرا با هدایا و بتهای خود بی‌حرمت نخواهید ساخت.

40 «زیرا خداوندگارْ یهوه می‌فرماید: در کوه مقدس من، در کوه بلند اسرائیل، همۀ خاندان اسرائیل، آری همۀ آنها، در آنجا مرا عبادت خواهند کرد. آنجا ایشان را پذیرفته، اعانات و پیشکشهای مرغوب شما را با همۀ هدایای مقدستان خواهم طلبید.

41 چون شما را از میان ملتها بیرون آورم و از ممالکی که در آنها پراکنده شده‌اید، جمع کنم، آنگاه شما را همچون رایحه‌ای خوشایند خواهم پذیرفت و در نظر قومها، در میان شما مقدس شمرده خواهم شد.

42 و چون شما را به سرزمین اسرائیل درآورم، به سرزمینی که به دست افراشته سوگند خوردم به پدرانتان بدهم، آنگاه خواهید دانست که من یهوه هستم.

43 در آنجا راههای خود را به یاد خواهید آورد و نیز همۀ اعمال خود را که خویشتن را به آنها نجس ساختید، و به سبب همۀ شرارتهایی که به عمل آوردید، از خود کراهت خواهید داشت.

44 و ای خاندان اسرائیل، خداوندگارْ یهوه می‌فرماید: چون با شما نه بر وفق راههای شرارت‌بار و اعمال فاسدتان، بلکه به پاس نام خود عمل کنم، آنگاه خواهید دانست که من یهوه هستم.»

45 و کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

46 «ای پسر انسان، روی به سوی جنوب کرده، علیه آن موعظه کن، و بر ضد جنگل‌زار نِگِب نبوّت نما.

47 جنگل‌زار نِگِب را بگوی: کلام خداوند را بشنو؛ خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: اینک در تو آتشی بر خواهم افروخت که هر درخت سبز و هر درخت خشک را خواهد سوزانید. شعله‌های سوزانش خاموش نخواهد شد و همۀ رویها از جنوب تا شمال بدان خواهند سوخت.

48 تمامی بشر خواهند دید که من، یهوه، آن را افروخته‌ام تا خاموشی نپذیرد.»

49 آنگاه گفتم: «آه ای خداوندگارْ یهوه! آنان دربارۀ من می‌گویند: ”آیا فقط مَثَلها نمی‌گوید؟“»

Categories
حِزقیال

حِزقیال 21

شمشیر داوری خدا

1 و کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

2 «ای پسر انسان، روی به جانب اورشلیم کرده، بر ضد مکانهای مقدس آن موعظه کن و بر ضد سرزمین اسرائیل نبوّت نما.

3 سرزمین اسرائیل را بگوی که خداوند چنین می‌فرماید: اینک من بر ضد تو هستم؛ و شمشیر خویش از نیام برکشیده، پارسا و شریر را از میان تو منقطع خواهم ساخت.

4 و از آنجا که بر آنم پارسا و شریر را از میانت منقطع سازم، از این رو شمشیر من بر ضد تمامی بشر، از شمال تا جنوب، از نیام به در خواهد آمد.

5 و تمامی بشر خواهند دانست که من یهوه شمشیرم را از نیام برکشیده‌ام و دوباره در نیام نخواهد رفت.

6 «و اما تو ای پسر انسان، با دلی شکسته ناله کن! آری، به تلخیِ جان در برابر دیدگانشان ناله کن!

7 و چون تو را گویند: ”چرا چنین نالانی؟“ بگو: ”به سبب خبری که می‌رسد. زیرا هر دلی گداخته خواهد شد و همۀ دستها سست خواهد گردید و هر جانی بیهوش خواهد گشت و همۀ زانوان مانند آبْ لرزان خواهد شد. خداوندگارْ یهوه می‌فرماید: هان این فرا خواهد رسید و به وقوع خواهد پیوست.“»

8 و کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

9 «ای پسر انسان، نبوّت کرده، بگو: خداوندگار چنین می‌فرماید:

«شمشیر، شمشیرْ تیز گشته،

و صیقل دیده شده است؛

10 تیز گشته تا کشتار کند،

و صیقل دیده تا همچون برق بدرخشد!

پس آیا شادمان باشیم؟ شمشیر عصای پسرم را خوار خواهد شمرد، چنانکه هر چوبی را.

11 او شمشیر را سپرده تا صیقل بیند و به دست گرفته شود؛ این شمشیر تیز گشته و صیقل دیده تا به دست کشتارگر سپرده شود.

12 ای پسر انسان، فریاد برآور و شیون کن، زیرا که آن بر ضد قوم من و همۀ رهبران اسرائیل است. آنان همراه قوم من، به شمشیر سپرده شده‌اند. پس بر سینۀ خود بزن!

13 زیرا خداوندگارْ یهوه می‌گوید: این آزمایش است؛ و چه می‌شود اگر شمشیر حتی عصا را خوار شمارد؟ آن عصا دیگر نخواهد بود.

14 «اکنون تو ای پسر انسان، نبوّت کن و دست بر هم بکوب، و بگذار شمشیر دو بار بلکه سه بار فرود آید. این شمشیر به جهت مقتولان است، شمشیری برای کشتار عظیم که ایشان را در میان می‌گیرد.

15 از این رو دلها گداخته می‌شود و بسیاری می‌افتند. بر تمامی دروازه‌ها‌یشان شمشیری براق قرار داده‌ام. آه، شمشیری که چون برقِ آذرخش است و به جهت کشتار برگرفته شده است.

16 به جانب راست به تیزی بِبُر و به جانب چپ رویْ کن، به هر سو که لبه‌ات بدان میل می‌کند.

17 من نیز دستانم را بر هم خواهم کوفت و غضبم را جاری خواهم ساخت؛ من یهوه سخن گفته‌ام.»

18 بار دیگر کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

19 «و اما تو ای پسر انسان، دو راه به جهت آمدن شمشیر پادشاه بابِل تعیین کن که هر دو از یک جا بیایند. نشانی فراهم کن و آنرا در آغاز راهی که به شهر می‌رود، نصب نما.

20 راهی برای آمدن شمشیر به رَبَّۀ عَمّونیان، و به یهودا، و به قلعۀ اورشلیم تعیین کن.

21 زیرا پادشاه بابِل در جادۀ اصلی بر سر دوراهی خواهد ایستاد، تا فال بگیرد. او تیرها را تکان خواهد داد و از بتهای خانگی مشورت خواهد جست و به جگر خواهد نگریست.

22 به دست راستش، فال از برای اورشلیم خواهد بود تا مَنجِنیقها بر پا کند و دهان برای کشتار بگشاید و نعرۀ جنگ برآورد و بر ضد دروازه‌هایش مَنجِنیقها مستقر سازد و به جهت محاصره‌اش پشته‌ها بر پا داشته، سنگرها بسازد.

23 اما آن در نظر کسانی که برایش سوگند یاد کردند، فالی باطل بیش نمی‌نماید. اما او تقصیر ایشان را به یادشان خواهد آورد و ایشان را به اسارت خواهد برد.

24 «بنابراین خداوندگارْ یهوه چنین می‌گوید: چون شما سبب شده‌اید که تقصیراتتان به یاد آورده شود، در اینکه نافرمانیهای شما نمایان گشته است تا گناهانتان در همۀ کارهای شما به ظهور آید؛ پس چون به یاد آورده شده‌اید، گرفتار خواهید شد.

25 «حال تو ای حاکم کافر و شریر اسرائیل که روز تو یعنی زمان مکافات نهایی‌ات فرا رسیده است،

26 خداوندگارْ یهوه چنین می‌گوید: دستار از سر برگیر و تاج از سر فرو گذار! وضعیت چنین باقی نخواهد ماند. آنچه را پست است، برافراز و آنچه را افراشته است، پست کن.

27 ویرانی، ویرانی، من پادشاهی را ویران خواهم کرد. و دیگر نخواهد بود تا زمانی که آن که به حق به او تعلق دارد، بیاید، و آن را به وی عطا خواهم کرد.

28 «و تو ای پسر انسان نبوّت کن و بگو: خداوندگارْ یهوه دربارۀ عَمّونیان و اهانتهایشان چنین می‌گوید: بگو،

«شمشیر، شمشیر،

برکشیده شده به جهت کشتار،

صیقل خورده برای در کام کشیدن

و درخشیدن چون برقِ آذرخش.

29 هرچند رؤیاهای کاذب برایش می‌بینند

و غیبگویی دروغین برایش می‌کنند،

لیکن بر گردنهایِ شریرانِ کافر فرود خواهد آمد

که روز آنها یعنی زمان مکافات نهایی‌شان فرا رسیده است.

30 شمشیر در نیام کن! تو را آنجا که آفریده شدی، و در سرزمین نیاکانت، داوری خواهم کرد.

31 خشم خود را بر تو فرو خواهم ریخت و آتش غضبم را بر تو خواهم دمید، و تو را به دست مردان وحشی که در هلاک کردن چیره‌دستند، خواهم سپرد.

32 هیزمِ آتش خواهی بود و خون تو در میان سرزمینت ریخته خواهد شد و دیگر به یاد آورده نخواهی شد، زیرا من، یهوه، سخن گفته‌ام.»

Categories
حِزقیال

حِزقیال 22

شهر خون‌ریز

1 کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

2 «تو ای پسر انسان، آیا داوری خواهی کرد؟ آیا بر شهر خون‌ریز داوری خواهی کرد؟ پس آن را از همۀ اعمال کراهت‌آورش آگاه ساز.

3 بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: ای شهری که در میانت خون می‌ریزی تا اجلت برسد! ای که بتها می‌سازی تا خود را نجس سازی!

4 به سبب خونهایی که ریخته‌ای، تقصیرکار شده‌ای و به سبب بتهای بی‌ارزشی که ساخته‌ای، نجس گشته‌ای؛ بدین‌سان، اجل خویش نزدیک آورده و به پایان سالهایت رسیده‌ای. بنابراین تو را نزد قومها مایۀ رسوایی و نزد همۀ ممالک مایۀ تمسخر ساخته‌ام.

5 ای پلیدْ نام و ای آکنده از آشوب! آنان که به تو نزدیکند و آنان که از تو دورند، تو را تمسخر خواهند کرد.

6 «اینک حاکمان اسرائیل هریک به اندازۀ قدرت خویش، در پی خون‌ریزی در میانت بوده‌اند.

7 بر پدران و مادران در میان تو اهانت رفته است؛ بر غریبان در میانت ظلم می‌شود و یتیمان و بیوه‌زنان در میانت آزار می‌بینند.

8 چیزهای مقدس مرا خوار شمرده و شَبّاتهای مرا بی‌حرمت کرده‌اید.

9 کسانی در میان تو هستند که به جهت خون‌ریزی افترا می‌زنند، و کسانی که بر کوه‌ها طعام می‌خورند و دامن به هر بی‌عفتی می‌آلایند.

10 مردان، عریانی پدرشان را هویدا می‌کنندو زنان را در دورۀ نجاست ماهانۀ ایشان بی‌عصمت می‌سازند.

11 یکی با زن همسایۀ خود مرتکب قباحت می‌شود و دیگری بی‌شرمانه عروس خود را نجس می‌سازد، و باز دیگری خواهر یعنی دختر پدر خود را بی‌عصمت می‌کند!

12 خداوندگارْ یهوه می‌فرماید: در میان تو، مردم برای ریختن خون رشوه می‌گیرند. شما ربا و سود می‌ستانید و ظالمانه از همسایۀ خود بهره‌کشی می‌کنید، و مرا فراموش کرده‌اید!

13 «اینک من بر ضد سود نامشروعی که به چنگ آورده‌اید و خونهایی که در میان خود ریخته‌اید، خشمگینانه دست بر هم خواهم کوفت!

14 پس آیا در ایامی که تو را مکافات رسانم، دلت قوی و دستهایت محکم خواهد بود؟ من یهوه، چنین سخن گفته‌ام و آن را به عمل خواهم آورد.

15 تو را در میان قومها پراکنده خواهم ساخت و میان ممالک پخش خواهم کرد و بدین‌گونه ناپاکی‌ات را به تمامی از تو خواهم زُدود.

16 آری، تو خویشتن را در نظر قومها بی‌عصمت خواهی ساخت و آنگاه خواهی دانست که من یهوه هستم!»

17 و کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

18 «ای پسر انسان، خاندان اسرائیل برای من همچون دُرد شده‌اند؛ همۀ آنها مانند مس، قَلع، آهن و سُربند؛ ایشان در کوره مانند دُردِ نقره گشته‌اند.

19 بنابراین، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: از آنجا که همگی شما مانند دُرد شده‌اید، هان من شما را در میان اورشلیم گرد خواهم آورد.

20 چونان کسی که نقره و مس و آهن و سُرب و قَلع را در میان کوره‌ای گرد می‌آورد تا با دمیدن آتش آنها را بگدازد، من نیز به خشم و غضب خود، شما را گرد هم خواهم آورد و در میان اورشلیم قرار داده، خواهم گداخت.

21 من شما را گرد خواهم آورد و به آتش غضب خود بر شما خواهم دمید و در میان آن گداخته خواهید شد.

22 همان‌گونه که نقره در کوره گداخته می‌شود، شما نیز در میان آن گداخته خواهید شد و آنگاه خواهید دانست که من یهوه غضب خویش را بر شما فرو ریخته‌ام!»

23 و کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

24 «ای پسر انسان، او را بگو: تو زمینی هستی که در روز غضب شسته نشده و باران بر آن نباریده است.

25 دسیسۀ حاکمانش در میان آن، شیری غرّان را مانَد که شکار را می‌دَرَد و جان مردمان را می‌ستاند. آنان گنجینه‌ها و نفایس را به یغما برده‌اند و زنان بسیاری را در میان آن بیوه ساخته‌اند.

26 کاهنانش شریعت مرا زیر پا نهاده‌اند و چیزهای مقدس مرا بی‌حرمت کرده‌اند. آنان مقدس را از نامقدس تمییز نمی‌دهند و فرق میان طاهر و نجس را نمی‌آموزند؛ شَبّاتهای مرا نادیده می‌گیرند و بدین‌گونه در میان ایشان بی‌حرمت گشته‌ام.

27 صاحبمنصبان ایشان در میانش همچون گرگان شکار را می‌دَرَند و خون می‌ریزند و جانها را هلاک می‌کنند تا سود نامشروع به کف آورند.

28 انبیایش با رؤیاهای کاذب و فالگیریِ دروغین خود بر کارهای ایشان سرپوش گذاشته، می‌گویند: ”خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید،“ با اینکه خداوند سخن نگفته است!

29 مردمان این سرزمین ظلم کرده دست به چپاول زده‌اند. بر فقیران و نیازمندان ستم روا داشته‌اند و با غریبان بدرفتاری کرده و بی‌عدالتی نموده‌اند.

30 من در میان ایشان کسی را جستم که دیوار را بنا کند و برای این سرزمین به حضور من در شکاف بایستد تا آن را ویران نسازم، اما کسی را نیافتم!

31 پس، خداوندگارْ یهوه می‌گوید، خشم خود را بر آنان فرو ریختم و ایشان را به آتش غضب خویش هلاک ساخته، مکافات اعمالشان را بر سرشان آوردم.»