Categories
اِرمیا

اِرمیا 12

شکایت اِرمیا

1 تو عادلی، ای خداوند، هرگاه شکایتی به حضورت می‌آورم؛

با این حال، با تو از عدالت سخن خواهم گفت.

چرا طریق شریران کامیاب می‌شود؟

چرا خیانت‌پیشگان جملگی در آسایشند؟

2 تو آنان را غرس می‌کنی، و ریشه می‌دوانند؛

نمو می‌کنند و میوه می‌آورند.

تو به دهان ایشان نزدیکی،

اما از قلبشان دور.

3 اما تو، ای خداوند، مرا می‌شناسی؛

مرا می‌بینی و اندیشه‌هایم را دربارۀ خود می‌آزمایی.

ایشان را همچون گوسفندانِ کُشتاری بیرون بِکِش،

و برای روزِ کشتار جدایشان کن.

4 تا به کی این سرزمین به ماتم نشیند

و گیاهان همۀ صحراها خشک مانَد؟

به سبب شرارت ساکنان آن،

چارپایان و پرندگان هلاک گشته‌اند؛

زیرا می‌گویند: «او به عاقبتِ ما توجهی ندارد.»

پاسخ خداوند

5 «اگر وقتی با پیادگان دویدی تو را خسته کردند،

پس چگونه با اسبان برابری توانی کرد؟

و اگر اعتمادت را بر سرزمینی ایمن نهاده‌ای،

در بیشه‌های اطراف اردن چه خواهی کرد؟

6 زیرا حتی برادران و خاندان پدرت به تو خیانت ورزیده‌اند،

و فریاد خویش بر ضد تو بلند کرده‌اند؛

پس گرچه سخنان نیکو با تو بگویند،

به ایشان اعتماد مکن.»

7 «من خانۀ خویش را ترک گفته‌ام،

و میراث خود را به‌دور افکنده‌‌ام؛

من محبوب جانم را به دست دشمنانش تسلیم کرده‌ام.

8 میراث من برایم همچون شیرِ جنگل گشته است؛

او بر من می‌غرّد، پس از او بیزار گشته‌ام.

9 آیا میراث من برایم همچون مرغ شکاری یا کَفتار نگشته است؟

آیا دیگر مرغانِ شکاری از هر سو بر او حمله نمی‌آورند؟

بروید و جانوران درّنده را جملگی گرد آورید،

تا بیایند و بخورند.

10 شبانانِ بسیار تاکستان مرا ویران کرده،

و زمین مرا پایمال نموده‌اند؛

آنان زمین مرغوب مرا،

به بیابانی متروک بَدَل کرده‌اند.

11 آن را به‌کل ویران ساخته‌اند،

و آن ویران شده، نزد من به ماتم نشسته است.

این سرزمین یکسره ویران گشته،

اما کسی را پروای آن نیست.

12 به فراز همۀ بلندیهای خشکِ بیابان،

ویرانگران هجوم آورده‌اند،

زیرا که شمشیر خداوند این سرزمین را

از کران تا کران نابود می‌کند،

و هیچ‌کس ایمن نخواهد ماند.

13 آنان گندمْ کاشته و خار دِرَویده‌اند؛

خویشتن را خسته کرده، اما سودی نبرده‌اند.

پس به سبب خشمِ آتشین خداوند،

از محصول خویش شرمسار خواهند شد.»

14 خداوند دربارۀ تمامی همسایگانِ شریرِ خود که بر میراثِ او برای قومش اسرائیل دستِ تطاول دراز کرده‌اند، چنین می‌فرماید: «من آنان را از سرزمینشان بر خواهم کَند و خاندان یهودا را از میان ایشان بر خواهم کَند.

15 اما پس از بَرکَندنشان، بار دیگر بر ایشان رحم خواهم کرد و هر یک را به میراث و سرزمین خویش باز خواهم گردانید.

16 و اگر ایشان طریقهای قوم مرا نیکو فرا گیرند و به نام من سوگند یاد کرده، بگویند، ”به حیات خداوند سوگند“، چنانکه به قوم من آموختند تا به بَعَل سوگند یاد کنند، آنگاه ایشان در میان قوم من بنا خواهند شد.

17 اما اگر قومی گوش نگیرد، آن قوم را به‌کل بَرکَنده، نابود خواهم ساخت»، این است فرمودۀ خداوند.

Categories
اِرمیا

اِرمیا 13

کمربندی از کتان

1 خداوند به من چنین فرمود: «برو و کمربندی از کتان خریده، بر کمر ببند، اما آن را در آب فرو مبر.»

2 پس مطابق کلام خداوند کمربندی خریدم و آن را بر کمر بستم.

3 دیگر بار کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

4 «اکنون کمربندی را که خریده و بر کمر بسته‌ای، برگیر و نزد رود فُرات رفته، آن را در شکاف صخره‌ای پنهان کن.»

5 پس رفتم و آن را همان‌گونه که خداوند به من فرموده بود، نزد فُرات پنهان کردم.

6 پس از گذشت روزهایی بسیار، خداوند مرا فرمود: «برخیز و به فُرات برو، و کمربندی را که امر فرموده بودم در آنجا پنهان کنی، از آنجا برگیر.»

7 پس به فُرات رفتم و مکانی را که کمربند را در آن پنهان کرده بودم، کَندم و کمربند را از آنجا برگرفتم. اما اکنون پوسیده بود و به هیچ کاری نمی‌آمد.

8 آنگاه کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

9 «خداوند چنین می‌فرماید: به همین‌سان من تکبّر یهودا و تکبّرِ عظیم اورشلیم را نابود خواهم کرد.

10 این قومِ شریر که از شنیدن کلام من سر باز می‌زنند، و از سرکشیِ دلِ خود پیروی می‌کنند و از پی خدایانِ غیر رفته، آنها را عبادت و سَجده می‌نمایند، مانند همین کمربند خواهند شد که به هیچ کاری نمی‌آید.

11 زیرا خداوند می‌فرماید: همان‌گونه که کمربند به کمر آدمی می‌چسبد، من تمامی خاندان اسرائیل و تمامی خاندان یهودا را به خویشتن چسباندم تا قوم و شهرت و ستایش و شکوه برای من باشند، اما گوش نگرفتند!

خُمره‌های شراب

12 «این کلام را بدیشان بگو: ”یهوه، خدای اسرائیل می‌فرماید: ’هر خُمره‌ای از شراب پر خواهد شد.“‘ و آنها به تو خواهند گفت، ”آیا ما نمی‌دانیم که هر خُمره‌ای از شراب پر خواهد شد؟“

13 آنگاه بدیشان بگو، ”خداوند چنین می‌گوید: اینک جمیع ساکنان این سرزمین را، از پادشاهانی که بر تخت داوود می‌نشینند تا کاهنان و انبیا و تمامی ساکنان اورشلیم، جملگی از مستی پُر خواهم ساخت،

14 و خداوند می‌فرماید که آنان یعنی پدران و پسران را به جان هم خواهم افکند، و همگی را بی هیچ دلسوزی و شفقت و رحم، هلاک خواهم کرد.“»

هشدار دربارۀ تبعید

15 بشنوید و گوش بسپارید؛

متکبّر مباشید،

زیرا که خداوند سخن گفته است.

16 یهوه خدایتان را جلال دهید،

پیش از آنکه تاریکی پدید آورد،

و پاهایتان بر کوههای تاریک بلغزد؛

و آنگاه که به امیدِ نور نشسته‌اید،

آن را به تاریکیِ غلیظ بَدَل ساخته،

به ظُلَمات تبدیل کند.

17 اما اگر گوش فرا ندهید،

جان من در خلوت

به سبب تکبّرتان خواهد گریست،

و دیدگانم زاری خواهد کرد

و اشکها خواهد ریخت،

زیرا گَلۀ خداوند به اسیری برده خواهد شد.

18 پادشاه و ملکۀ مادر را بگو:

«از تختهای خویش فرود آیید،

زیرا تاجهای شکوهمندتان از سر شما فرو افتاده است.»

19 شهرهای نِگِب مسدود شده،

و کسی نیست که آنها را بگشاید؛

تمامی یهودا اسیر شده،

و یکسره به تبعید رفته‌‌ است.

20 «چشمان خود را برافراز

و آنان را که از شمال می‌آیند، بنگر.

کجاست گله‌ای‌که به تو سپرده شد؟

کجاست گوسفندان زیبای تو؟

21 چون او یارانی را که تو پرورده‌ای

به حکمرانی بر تو برگمارد، چه خواهی گفت؟

آیا دردی همچون دردِ زنِ زائو بر تو نخواهد آمد؟

22 و اگر در دل خویش بگویی، ”چرا اینها بر سرم آمده؟“

بدان که به سبب کثرت گناهان توست

که دامنت بالا زده شده، و بر تو تجاوز رفته است.

23 آیا حَبَشی، پوست خویش را تغییر تواند داد؟

یا پلنگ خالهای خود را؟

به همین‌گونه، آیا شما که به بدی کردن خو کرده‌اید،

کار نیک توانید کرد؟

24 «من شما را چون کاهی رانده از بادِ صحرا،

پراکنده خواهم ساخت.

25 این است قرعۀ تو،

و نصیبی که برایت رقم زده‌ام؛»

خداوند این را می‌گوید.

«زیرا مرا از یاد بردی

و به دروغ اعتماد کردی.

26 پس من خودْ دامنت را تا روی صورتت بالا خواهم زد،

و رسوایی‌ات دیده خواهد شد.

27 من اعمال قبیح تو را بر فراز تپه‌ها و در دشتها دیده‌ام،

زناکاری و شیهه‌ها، و بی‌شرمیِ روسپیگریت را.

وای بر تو ای اورشلیم!

تا به کی طاهر نخواهی شد؟»

Categories
اِرمیا

اِرمیا 14

خشکسالی، شمشیر، طاعون

1 کلام خداوند که در مورد خشکسالی بر اِرمیا نازل شد:

2 «یهودا سوگوار است،

و شهرهایش سوت و کور؛

مردمانش ماتم‌زده بر خاک می‌نشینند،

و فریاد اورشلیم بلند است.

3 نجبای شهر خادمان خویش را برای آب می‌فرستند؛

آنها نزد آب‌انبارها می‌روند، اما آب نمی‌یابند؛

پس با ظرفهای خالی بازمی‌گردند،

و سرهای خویش را از شرم و رسوایی می‌پوشانند.

4 زمین تَرَک برداشته، زیرا باران بر این سرزمین نباریده است؛

از این رو کشاورزان سرهای خویش را از شرم می‌پوشانند.

5 حتی غَزالهای صحرا نیز نوزادان خود را رها می‌کنند،

زیرا هیچ علفی نیست.

6 خران وحشی بر بلندیهای خشک می‌ایستند،

و همچون شغالان برای هوا نفس نفس می‌زنند؛

چشمانشان تار می‌شود،

زیرا هیچ گیاهی نیست.

7 «خداوندا، اگرچه گناهانمان بر ضد ما شهادت می‌دهد،

اما تو به‌خاطر نام خود عمل کن؛

زیرا ارتدادهای ما بسیار است،

و به تو گناه ورزیده‌ایم.

8 ای تو که امید اسرائیلی،

و نجات‌دهندۀ او در زمان تنگی،

چرا همچون غریبی در این سرزمین شده‌ای،

و مانند مسافری که تنها برای شبی خیمه می‌زند؟

9 چرا به شخصی متحیّر می‌مانی،

یا به جنگاوری که او را یارای نجات دادن نیست؟

اما تو ای خداوند، در میان ما حاضری،

و نام تو بر ماست؛ تَرک‌مان مکن!»

10 خداوند دربارۀ این قوم چنین می‌فرماید:

«ایشان از چنین آوارگی خرسند بوده‌اند،

و پا‌های خویش را باز نداشته‌اند.

پس خداوند ایشان را نمی‌پذیرد؛

اکنون تقصیراتشان را به یاد آورده،

گناهشان را جَزا خواهد داد.»

11 سپس خداوند مرا گفت: «برای بهروزی این قوم دعا مکن.

12 اگرچه روزه بگیرند، به فریاد‌شان گوش نخواهم گرفت، و اگرچه قربانیِ تمام‌سوز و هدیۀ آردی تقدیم کنند، ایشان را نخواهم پذیرفت، بلکه به شمشیر و قحطی و طاعون هلاکشان خواهم کرد.»

انبیای دروغین

13 پس گفتم: «آه ای خداوندگارْ یهوه، اینک انبیا به ایشان می‌گویند: ”شمشیر نخواهید دید و قحطی نخواهید داشت، بلکه در این مکان به شما صلح و سلامتِ پایدار خواهم بخشید.“»

14 خداوند مرا گفت: «این انبیا به دروغ به نام من نبوّت می‌کنند. من ایشان را نفرستاده‌ام و فرمانی به ایشان نداده‌ام، و سخنی با ایشان نگفته‌ام. آنچه برای شما نبوّت می‌کنند، رؤیای دروغین، پیشگوییِ باطل و فریبِ دل خودشان است.

15 پس خداوند دربارۀ این انبیا که به نام من نبوّت می‌کنند، هرچند من ایشان را نفرستاده‌ام، و می‌گویند که این سرزمین روی شمشیر و قحطی نخواهد دید، می‌گوید: همین انبیا به شمشیر و قحطی هلاک خواهند شد.

16 و مردمی نیز که برایشان نبوّت می‌کنند، قربانی قحطی و شمشیر شده، بر کوچه‌های اورشلیم افکنده خواهند شد، و کسی نخواهد بود که آنها و همسران و پسران و دخترانشان را به خاک بسپارد؛ زیرا که شرارتشان را بر خودشان خواهم ریخت.

17 «پس این کلام را بدیشان بگو:

”بگذار چشمانم شبانه‌روز اشک بریزد،

و آرام نگیرد،

زیرا دختر باکره‌ای که قوم عزیز من باشد،

به زخمی عظیم و ضربتی مهلک، مجروح گشته است؛

18 چون به صحرا بیرون می‌روم

کُشتگانِ شمشیر را می‌بینم،

و چون به شهر درمی‌آیم

بیمارانِ قحطی را.

زیرا هم انبیا و هم کاهنان

در این سرزمین در پی تجارت خویشند،

و هیچ نمی‌دانند.“»

19 آیا یهودا را به‌تمامی طرد کرده‌ای؟

آیا جانت از صَهیون کراهت دارد؟

چرا ما را چنان زده‌ای

که برایمان هیچ علاجی نیست؟

به امید سلامتی بودیم،

اما خیری حاصل نشد؛

به امید زمان شفا،

اما اینک رعب و وحشت بود.

20 خداوندا، ما به شرارتِ خود معترفیم،

و به تقصیر پدران خویش؛

چراکه به تو گناه ورزیده‌ایم.

21 به‌خاطر نام خود ما را طرد مکن؛

سَریرِ جلالِ خویش را خوار مشمار؛

عهدی را که با ما بستی به یاد آر،

و آن را مَشکن.

22 آیا در میان خدایانِ دروغینِ قومها

خدایی هست که بتواند باران بباراند؟

و آیا آسمان می‌تواند خودش بارش دهد؟

آیا تو آن نیستی،

ای یهوه خدای ما؟

امید ما بر توست؛

زیرا تو کنندۀ همۀ این کارهایی.

Categories
اِرمیا

اِرمیا 15

مجازات گریزناپذیر است

1 آنگاه خداوند مرا گفت: «حتی اگر موسی و سموئیل در حضور من می‌ایستادند، جان من به این قوم مایل نمی‌شد! ایشان را از حضور من بیرون کن و بگذار بروند.

2 و اگر از تو بپرسند، ”کجا برویم؟“ بدیشان بگو، ”خداوند چنین می‌فرماید:

«”آنان که سزاوار طاعونند، نزد طاعون،

آنان که مستوجب شمشیرند، نزد شمشیر،

آنان که درخور قحطیند، نزد قحطی،

و آنان که لایق اسیری‌اند، به اسیری.“

3 «خداوند می‌فرماید: بر آنان چهار گونه نابودکننده بر خواهم گماشت: شمشیر برای کشتن، سگان برای دریدن، و پرندگان هوا و وحوش صحرا برای خوردن و نابود کردن.

4 من آنان را به سبب مَنَسی پسر حِزِقیا پادشاه یهودا و آنچه او در اورشلیم کرد، برای تمامی ممالک روی زمین مایۀ دِهشَت خواهم ساخت.

5 «ای اورشلیم، کیست که بر تو دل بسوزاند؟

کیست که برایت سوگواری کند؟

کیست که راهِ خویش کج کند

تا از سلامتی تو بپرسد؟

6 خداوند می‌فرماید:

چونکه مرا ترک کردی،‌

و به عقب برگشتی،

من نیز دست خویش بر تو بلند نموده، نابودت خواهم کرد،

زیرا از گذشت کردن، خسته شده‌‌ام.

7 آنان را نزد دروازه‌های این دیار

به باد خواهم افشاند؛

قوم خود را داغدار ساخته، نابود خواهم کرد؛

زیرا که از راههای خود بازگشت نکردند.

8 بیوه‌هایشان را از ریگهای دریا

پرشمارتر خواهم ساخت؛

در نیمروز، نابودکننده‌ای بر مادرانِ جوانانشان خواهم آورد،

و اضطراب و وحشت را به‌ناگاه بر شهر نازل خواهم کرد.

9 آن که هفت اولاد زاده است،

به حال ضعف افتاده، جان خواهد سپرد؛

آفتابِ عمرش آنگاه که هنوز روز است، غروب خواهد کرد

و او خجل و رسوا خواهد شد.

من باقیماندگان قوم را،

در برابر دشمنانشان به شمشیر خواهم سپرد؛»

این است فرمودۀ خداوند.

گلایۀ اِرمیا

10 وای بر من، ای مادرم، که مرا بزادی، مردی را که تمامی این سرزمین با او در جنگ و ستیز است! نه رِبا داده‌‌ام و نه رِبا گرفته‌ام، و با وجود این، همه لَعنم می‌کنند.

11 خداوند می‌گوید: «به‌یقین تو را برای مقصودی نیکو آزاد خواهم کرد. به‌یقین دشمن را به وقت تنگی و مصیبت نزد تو به التماس وا خواهم داشت.

12 «آیا کسی می‌تواند آهن را، آهن شمال را، بشکند؟ و یا برنج را؟

13 من ثروت و گنجهای شما را، به سبب همۀ گناهانی که در سرتاسر حدودتان مرتکب شده‌اید، بی‌قیمت به تاراج خواهم داد،

14 و شما را در سرزمینی که نمی‌شناسید به خدمت دشمنانتان در خواهم آورد، زیرا آتشی در خشم من افروخته شده که تا به ابد شعله‌ور خواهد بود.»

15 خداوندا، تو می‌دانی!

مرا به یاد آر و به یاری‌ام بیا،

و انتقامم را از آزاردهندگانم بگیر.

در شکیباییِ خویش هلاکم مساز؛

بدان که به‌خاطر تو رسوایی کشیده‌ام.

16 سخنانت یافت شد، و آنها را خوردم،

و کلامت شادی و لذت دل من گردید.

17 در مجلس عیّاشان ننشستم،

و با ایشان شادمانی نکردم؛

به سبب دست تو که بر من بود تنها نشستم،

زیرا که مرا از خشم لبریز کرده بودی.

18 چرا درد مرا پایانی نیست،

و چرا جراحت من مهلک است و بی‌علاج؟

آیا تو برایم مانند چشمه‌‌ای فریبنده خواهی بود،

و همچون نهری ناپایدار؟

19 پس خداوند چنین می‌گوید:

«اگر بازگشت کنی، تو را احیا خواهم کرد،

و در حضور من به خدمت خواهی ایستاد.

اگر از نفایس سخن بگویی و نه از چیزهای باطل،

مانند دهان من خواهی بود.

مردمند که باید نزد تو بازگردند،

و نه تو نزد ایشان.

20 من تو را در برابر این قوم،

دیوارِ مستحکمِ برنجین خواهم ساخت؛

با تو خواهند جنگید،

اما بر تو چیره نخواهند شد،

زیرا من با تو هستم

تا نجاتت دهم و رهایی‌ات بخشم؛»

این است فرمودۀ خداوند.

21 «من تو را از دست شریران رهایی خواهم بخشید،

و از چنگِ ستمگران فدیه خواهم کرد.»

Categories
اِرمیا

اِرمیا 16

روز بلا

1 کلام خداوند بر من نازل شده، فرمود:

2 «برای خود زنی مگیر، و تو را در این مکان پسران و دختران نباشد.

3 زیرا خداوند دربارۀ پسران و دخترانی که در این مکان زاده شوند، و دربارۀ مادرانی که آنان را بزایند و پدرانی که ایشان را در این سرزمین تولید کنند، چنین می‌فرماید:

4 به بیماریهای مُهلک خواهند مرد. کسی برایشان ماتم نخواهد گرفت و دفنشان نخواهد کرد، بلکه بر زمین همچون فضولات خواهند بود. به شمشیر و قحطی هلاک خواهند شد و اجساد‌شان طعمۀ پرندگان هوا و حیوانات زمین خواهد گشت.

5 «آری، زیرا خداوند چنین می‌فرماید: به خانه‌ای که در آن مجلس سوگواری بر پاست، قدم مگذار؛ بدان‌جا مرو و با اهل آن خانه به ماتم و سوگ منشین، زیرا سلامتیِ خویش و محبت و رحمت خود را از این قوم برگرفته‌ام؛ این است فرمودۀ خداوند.

6 بزرگ و کوچک در این سرزمین خواهند مرد. به خاک سپرده نخواهند شد، و کسی برایشان سوگواری نخواهد کرد و خود را مجروح نخواهد ساخت و موی خویش را نخواهد تراشید.

7 کسی برای شخص سوگوار نانی پاره نخواهد کرد تا او را برای مُرده‌اش تسلی دهد، و نه پیالۀ تسلی به وی خواهد داد تا برای پدر یا مادر خویش بنوشد.

8 «نیز به خانۀ بزم داخل مشو و با ایشان به خوردن و نوشیدن منشین.

9 زیرا خداوند لشکرها، خدای اسرائیل، چنین می‌فرماید: اینک من در ایام شما، و در برابر دیدگان خودتان، فریاد خوشی و بانگ شادمانی، و آواز عروس و صدای داماد را در این مکان خاموش خواهم ساخت.

10 «آنگاه که تمامی این سخنان را به این قوم بازگفتی، چون ایشان از تو بپرسند: ”خداوند از چه سبب تمامی این بلای عظیم را بر ضد ما اعلام کرده است؟ تقصیر ما چیست؟ و چه گناهی به یهوه خدای خود ورزیده‌ایم؟“

11 آنگاه به ایشان بگو: ”خداوند چنین می‌فرماید: این از آن روست که پدران شما مرا ترک کردند و در پی خدایانِ غیر رفته، آنان را عبادت و سَجده نمودند. ایشان مرا ترک کرده، شریعت مرا نگاه نداشتند.

12 و شما نیز بدتر از پدرانتان عمل کرده‌اید، زیرا هر یک از شما از سرکشیِ دلِ شریرِ خود پیروی می‌کنید و به من گوش نمی‌گیرید.

13 از این رو شما را از این سرزمین به سرزمینی که نه شما شناخته‌اید و نه پدرانتان بیرون خواهم افکند، و در آنجا روز و شب خدایانِ غیر را عبادت خواهید کرد، زیرا بر شما نظر لطف نخواهم داشت.“

بازگشت اسرائیلیان پراکنده

14 «بنابراین خداوند می‌فرماید: اینک ایامی می‌آید که دیگر گفته نخواهد شد، ”قسم به حیات خداوند که بنی‌اسرائیل را از سرزمین مصر بیرون آورد،“

15 بلکه خواهند گفت، ”قسم به حیات خداوند که بنی‌اسرائیل را از سرزمین شمال و از همۀ ممالکی که آنان را بدان‌جا رانده بود، بازآورْد.“ زیرا من ایشان را به سرزمینشان که به پدران ایشان بخشیدم، باز خواهم آورد.

16 «اما خداوند می‌فرماید: اینک از پیِ ماهیگیرانِ بسیار خواهم فرستاد تا ایشان را صید کنند. سپس از پیِ شکارچیانِ بسیار خواهم فرستاد تا ایشان را از هر کوه و تَلی، و از شکافهای صخره‌ها شکار کنند.

17 زیرا چشمانم بر تمامی راههای ایشان است؛ آنها از نظرم پنهان نیست و نه تقصیر ایشان از چشمانم پوشیده.

18 پس نخست تقصیر و گناه ایشان را دوچندان مکافات خواهم رسانید، زیرا سرزمین مرا به لاشهای بتهای منفورِ خود آلودند و میراث مرا با تمثالهای کراهت‌آورشان پر ساختند.»

19 ای خداوند، ای قوّت و قلعۀ من،

ای پناهگاه من در روز تنگی،

قومها از کرانهای زمین

نزد تو آمده، خواهند گفت:

«پدران ما چیزی به میراث نبردند،

جز خدایان دروغین و بتهای باطل

که هیچ فایده‌ای نمی‌رسانند.

20 آیا انسان برای خویشتن خدایان بسازد؟

حال آنکه خدا نیستند!»

21 «پس اینک من بدیشان معرفت خواهم بخشید؛

آری، این بار قدرت و عظمت خویش را بدیشان خواهم شناسانید،

و آنگاه خواهند دانست که نام من یهوه است!»

Categories
اِرمیا

اِرمیا 17

گناه یهودا

1 «گناه یهودا به قلم آهنین نگاشته شده، و به نوک الماس بر لوح دلشان و شاخهای مذبحهایشان حک شده است.

2 فرزندانشان، مذبحهای خویش و اَشیرَه‌هایخود را نزد هر درخت سبز، و بر هر تَلِ بلند، یاد می‌دارند.

3 ای کوه من که در صحرایی، من ثروت و تمامی خزانه‌هایت را همراه با مکانهای بلندت به تاراج خواهم داد، به سبب گناهانی که در سرتاسر حدودت مرتکب شده‌ای.

4 تو خود آنچه را به تو به میراث بخشیدم بر باد خواهی داد، و من تو را در سرزمینی که نمی‌شناسی، به خدمت دشمنانت در خواهم آورد، زیرا که آتش خشم مرا برافروخته‌ای، که تا به ابد شعله‌ور خواهد ماند.»

5 خداوند چنین می‌فرماید:

«ملعون باد آن که بر انسان توکل کند،

و بشرِ خاکی را قوّت خویش سازد،

و دلش از خداوند برگردد.

6 او همچون بوته‌‌ای در بیابان خواهد بود

که روی سعادت نخواهد دید.

او در مکانهای خشکِ بیابان ساکن خواهد بود،

بر زمینِ شوره‌زارِ غیرمسکون.

7 «اما مبارک است آن که بر خداوند توکل کند،

و اعتمادش بر او باشد.

8 او همچون درختی نشانده در کنار آب خواهد بود،

که ریشه‌های خویش را به جانب نهر می‌گستراند؛

چون موسم گرما فرا رسد، هراسان نخواهد شد،

و برگهایش همیشه سبز خواهد ماند؛

در خشکسالی نیز نگران نخواهد بود،

و از ثمر آوردن باز نخواهد ایستاد.»

9 دل از همه چیز فریبنده‌تر است،

و بسیار بیمار؛

کیست که آن را بشناسد؟

10 «من، یهوه، کاوشگرِ دل و آزمایندۀ افکارم؛

تا به هر کس بر حسب راههایش

و بر وفق ثمرۀ کارهایش سزا دهم.»

11 آن که به ناحق ثروت اندوزد،

کبکی را مانَد نشسته بر تخمهایی که خود نگذاشته است؛

چون عمرش به نیمه رسد،

تَرکش خواهد کرد،

و در پایان کار خویش، احمقی بیش نخواهد بود.

12 مکان قُدسِ ما سَریری است پرجلال،

که از آغاز رفیع بوده است.

13 ای خداوند، ای امید اسرائیل،

آنان که تو را ترک کنند،

جملگی سرافکنده خواهند شد؛

آنان که از تو روی بگردانند،

بر خاک مکتوب خواهند شد؛

زیرا خداوند را ترک کرده‌اند،

او را که چشمۀ آب حیات است.

دعای اِرمیا برای رهایی

14 ای خداوند، شفایم ده، که شفا خواهم یافت؛

نجاتم ده، که نجات خواهم یافت.

زیرا تویی ستایش من.

15 اینک مرا گویند:

«کجاست کلام خداوند؟

بگذار اکنون واقع شود!»

16 من از شبانی برای تو نگریخته‌ام،

و تو می‌دانی که روز هلاکت را نخواسته‌‌ام.

آنچه بر لبانم جاری می‌شود،

در حضورت آشکار است.

17 مرا به وحشت میفکن،

ای که در روز بلا، پناه منی.

18 باشد که آزاردهندگانم سرافکنده شوند، نه من!

باشد که آنان هراسان شوند، نه من!

روز بلا را بر ایشان بیاور،

و به هلاکتِ مضاعف، هلاکشان کن.

رعایت روز شَبّات

19 خداوند به من چنین گفت: «برو و نزد دروازۀ ’قوم‘ که پادشاهان یهودا از آن داخل و خارج می‌شوند، و نزد همۀ دروازه‌های اورشلیم بایست،

20 و بدیشان بگو: ”ای پادشاهان یهودا و تمامی مردمان یهودا و همۀ ساکنان اورشلیم که از این دروازه‌ها داخل می‌شوید، کلام خداوند را بشنوید.

21 خداوند چنین می‌فرماید: به‌خاطر جان خود برحذر باشید که در روز شَبّات باری حمل نکنید و آن را از دروازه‌های اورشلیم داخل مسازید.

22 در روز شَبّات هیچ باری از خانه‌های خود بیرون میاورید و هیچ کار مکنید. بلکه همان‌گونه که به پدرانتان فرمان دادم، روز شَبّات را مقدس بدارید.

23 اما آنان نشنیدند و گوش فرا ندادند، بلکه گردن خویش را سخت ساختند تا نشنوند و تأدیب نپذیرند.

24 «”اما خداوند می‌فرماید: اگر به من به‌درستی گوش فرا دهید و در روز شَبّات هیچ باری از دروازه‌های این شهر داخل نسازید، بلکه روز شَبّات را مقدس بدارید و در آن هیچ کار نکنید،

25 آنگاه پادشاهان و حاکمانی که بر تخت داوود می‌نشینند، سوار بر ارابه‌ها و اسبان، همراه با صاحبمنصبان و مردمان یهودا و ساکنان اورشلیم از دروازه‌های این شهر داخل خواهند شد، و این شهر تا به ابد مسکون خواهد ماند.

26 و مردم از شهرهای یهودا و نواحی اطرافِ اورشلیم، و از سرزمین بنیامین، و از نواحی پست و مرتفع، و از نِگِب خواهند آمد و قربانیهای تمام‌سوز و دیگر قربانیها و هدایای آردی و بخور و قربانیهای شکرگزاری به خانۀ خداوند خواهند آورد.

27 اما اگر مرا نشنوید و روز شَبّات را مقدس ندارید، و در روز شَبّات باری حمل کرده، آن را از دروازه‌های اورشلیم داخل سازید، آنگاه بر دروازه‌هایش آتشی بر خواهم افروخت که کاخهای اورشلیم را در کام خواهد کشید و خاموشی نخواهد پذیرفت.“»

Categories
اِرمیا

اِرمیا 18

در خانۀ کوزه‌گر

1 این است کلامی که از جانب خداوند بر اِرمیا نازل شد:

2 «برخیز و به خانۀ کوزه‌گر فرود آی، و در آنجا کلام خود را به تو خواهم شنوانید.»

3 پس به خانۀ کوزه‌گر فرود شدم، و او را بر چرخ خود سرگرم کار دیدم.

4 هان ظرفی که کوزه‌گر از گِل می‌ساخت، در دستش ضایع شد؛ پس ظرفی دیگر از آن ساخت، آن‌گونه که در نظرش پسند می‌آمد.

5 آنگاه کلام خداوند بر من نازل شده، فرمود:

6 «خداوند می‌فرماید: ای خاندان اسرائیل، آیا من نمی‌توانم با شما همان کنم که این کوزه‌گر کرد؟ هان ای خاندان اسرائیل، شما نیز در دستان من، همچون گِل در دستان کوزه‌گرید.

7 هرگاه دربارۀ قوم یا مملکتی اعلام کنم که آن را برکَنده، منهدم و نابود خواهم ساخت،

8 اگر آن قوم که درباره‌اش چنین گفته‌ام، از شرارت خویش بازگشت کنند، آنگاه من نیز از آن بلا که قصدِ آن داشته‌ام، باز خواهم گشت.

9 و هرگاه دربارۀ قوم یا مملکتی اعلام کنم که آن را بنا خواهم کرد و غرس خواهم نمود،

10 اگر ایشان در نظر من شرارت ورزند و سخن مرا نشنوند، آنگاه من از آن نیکویی که قصد انجامش داشته‌ام، باز خواهم گشت.

11 «پس حال به مردمان یهودا و ساکنان اورشلیم بگو، ”خداوند چنین می‌فرماید: هم‌اکنون برای شما بلایی تدارک می‌بینم و بر ضدتان تدبیری می‌اندیشم. پس هر یک از شما از راه زشت خود بازگشته، راهها و کردارتان را اصلاح کنید.“

12 اما ایشان می‌گویند: ”بیهوده است! ما نقشه‌های خودمان را پیروی خواهیم کرد و هر یک بر طبق سرکشیِ دلِ شریرِ خود رفتار خواهیم نمود.“

13 «پس خداوند چنین می‌فرماید:

در میان قومها پرس و جو کنید،

کیست که چنین چیزی شنیده باشد؟

اسرائیلِ باکره کاری بسیار زشت کرده است.

14 آیا برفِ لبنان هرگز از صخره‌های سیریون ناپدید می‌شود؟

آیا آبهای سردش که از جای دور جاری است، هرگز خشک می‌گردد؟

15 اما قوم من مرا از یاد برده‌اند،

و برای خدایانِ دروغین بخور می‌سوزانند!

آنها ایشان را از راههایشان، یعنی از راههای قدیم، منحرف می‌کنند،

تا در کوره‌راهها گام بردارند، نه در شاهراهها،

16 و تا سرزمینشان را مایۀ وحشت بسازند،

و تا به ابد مایۀ انگشت به دهان ماندن مردمان؛

چندان که هر که از آنجا بگذرد،

متحیر شده، سَر تکان دهد.

17 آنان را همچون باد شرقی،

در برابر دشمن پراکنده خواهم ساخت،

و در روز مصیبتِ ایشان

پشت سر خود را به ایشان نشان خواهم داد، نه روی خود را.»

18 پس گفتند: «بیایید بر ضد اِرمیا تدبیرها کنیم، زیرا تعلیم از کاهنان ضایع نخواهد شد، و نه مشورت از حکیمان، و نه کلام از انبیا. پس بیایید او را به زبان خود بزنیم و به هیچ سخنش اعتنا نکنیم.»

19 خداوندا، به من گوش فرا ده،

و سخن مخالفانم را بشنو!

20 آیا پاداشِ نیکویی بدی است؟

زیرا که گودالی برای جان من کنده‌اند.

به یاد آور چگونه به حضورت می‌ایستادم

تا از ایشان به نیکویی سخن گفته،

خشم تو را از ایشان برگردانم.

21 پس اکنون فرزندانشان را به قحطی بسپار،

و خودشان را به دَمِ شمشیر تسلیم کن؛

بگذار زنانشان بی‌‌اولاد و بیوه شوند،

و مردانشان از طاعون بمیرند،

و جوانانشان در جنگ به شمشیر از پا درآیند.

22 باشد که فریادی از خانه‌هایشان به گوش رسد،

آنگاه که مهاجمان را به‌ناگاه بر ایشان فرود آوری.

زیرا برای گرفتار کردنم، گودال کنده‌اند،

و برای پاهایم دامها گسترده‌اند.

23 اما تو ای خداوند، همۀ دسیسه‌های ایشان را می‌دانی،

دسیسه‌هایی را که به قصد جان من کرده‌اند.

پس تقصیرشان را کفّاره مکن،

و گناهشان را از نظرت محو مساز.

بگذار در حضورت سرنگون شوند،

و با ایشان به هنگام خشم خویش عمل نما.

Categories
اِرمیا

اِرمیا 19

کوزۀ شکسته

1 خداوند چنین می‌فرماید: «برو و کوزه‌ای سفالین از کوزه‌گر بخر، و برخی از مشایخ قوم و مشایخِ کاهنان را با خود برداشته،

2 به وادی بِن‌هِنّوم که در آستانۀ دروازۀ کوزه‌گران است بیرون برو و سخنانی را که به تو می‌گویم، در آنجا اعلام کن.

3 بگو، ”ای پادشاهان یهودا و ای ساکنان اورشلیم، کلام خداوند را بشنوید! خداوند لشکرها، خدای اسرائیل، چنین می‌فرماید: اینک چنان بلایی بر این مکان خواهم آورد که گوش هر کس بشنود، صدا کند!

4 زیرا مرا ترک کرده‌اند و این مکان را با سوزاندنِ بخور برای خدایانِ غیر بی‌حرمت ساخته‌اند، خدایانی که نه خود می‌شناختند، نه پدرانشان و نه پادشاهان یهودا. آنان این مکان را از خونِ بی‌گناهان آکنده‌اند‌

5 و برای بَعَل مکانهای بلند بنا کرده‌اند تا پسرانشان را چون قربانیِ تمام‌سوز برای بَعَل بسوزانند، کاری که من هرگز بدان امر نفرموده و چیزی درباره‌اش نگفته بودم و حتی از خاطرم نگذشته بود.

6 پس خداوند می‌فرماید: هان ایامی فرا می‌رسد که این مکان نه توفِت و نه وادی بِن‌هِنّوم، بلکه وادی ’کشتار‘ نامیده خواهد شد.

7 «”زیرا من در این مکان نقشه‌های یهودا و اورشلیم را باطل خواهم کرد و آنان را در برابر دشمنانشان به دَم شمشیر و به دست کسانی که قصد جانشان دارند، از پا در خواهم آورد؛ و اجسادشان را خوراک پرندگان هوا و جانوران زمین خواهم ساخت.

8 من این شهر را مایۀ حیرت و انگشت به دهان ماندنِمردمان خواهم ساخت، چندان که هر که از آن عبور کند، متحیر شده، از دیدن همۀ صدماتش انگشت به دهان مانَد.

9 گوشت تن پسران و دخترانشان را به ایشان خواهم خورانید؛ در محاصره و تنگی‌ای که دشمنان ایشان و آنان که قصد جانشان دارند بر ایشان وارد خواهند آورد، هر یک گوشت تن همسایۀ خویش را خواهند خورد.“

10 «سپس کوزه را در برابر دیدگان مردانی که همراه تو می‌روند، بشکن،

11 و بدیشان بگو، ”خداوند لشکرها چنین می‌فرماید: چنانکه کسی کوزۀ کوزه‌‌گر را می‌شکند و دیگر آن را مرمت نتوان کرد، من نیز این قوم و این شهر را خواهم شکست. و اجساد را در توفِت دفن خواهند کرد، زیرا جایی دیگر برای دفن کردن باقی نخواهد بود.

12 آری، خداوند می‌فرماید با این شهر و ساکنانش چنین خواهم کرد و این شهر را همچون توفِت خواهم ساخت.

13 خانه‌های اورشلیم و خانه‌های پادشاهان یهودا همچون مکانِ توفِت نجس خواهد شد، یعنی همۀ خانه‌هایی که بر بامهایشان بخور برای تمامی لشکر آسمان سوزانیدند و هدایای ریختنی به خدایانِ غیر تقدیم کردند.“»

14 سپس اِرمیا از توفِت که خداوند او را به جهت نبوّت کردن بدان‌جا فرستاده بود، بازگشت و در صحن خانۀ خداوند ایستاده، خطاب به همۀ مردم گفت:

15 «خداوند لشکرها، خدای اسرائیل، چنین می‌فرماید، اینک من بر این شهر و همۀ شهرهای اطراف، تمامی بلایایی را که بر ضد آن اعلام کرده‌ام، وارد خواهم آورد، زیرا که گردن خود را سخت ساخته، کلام مرا نشنیدند.»

Categories
اِرمیا

اِرمیا 20

آزار فَشحور بر اِرمیا

1 و اما فَشحورِ کاهن، پسر اِمّیر، که ناظر ارشد خانۀ خداوند بود، شنید که اِرمیا این نبوّتها را می‌کند.

2 پس فَشحور اِرمیای نبی را بزد و او را در کُنده‌ای نزد دروازۀ بالاییِ بنیامین در خانۀ خداوند نهاد.

3 فردای آن روز، چون فَشحور اِرمیا را از کُنده بیرون آورد، اِرمیا به او گفت، «خداوند تو را نه فَشحور، بلکه ’ماگور میسّابیب‘نامیده است.

4 زیرا خداوند چنین می‌فرماید: اینک تو را مایۀ وحشت خودت و همۀ دوستانت خواهم ساخت. ایشان در برابر دیدگانت به شمشیر دشمنانشان خواهند افتاد. من یهودا را یکسره به دست پادشاه بابِل تسلیم خواهم کرد، و او آنان را به بابِل به اسیری برده، به شمشیر خواهد کشت.

5 تمامی ثروت این شهر و همۀ دسترنجش و جمیع نفایس آن و تمامی گنجینه‌های پادشاهان یهودا را به دست دشمنانشان خواهم سپرد، که آنان را غارت کرده، گرفتار خواهند نمود و به بابِل خواهند برد.

6 و تو ای فَشحور، با همۀ اهل خانه‌ات به اسیری خواهید رفت. آری، تو و یارانت که بدیشان به دروغ نبوّت کردی، جملگی به بابِل خواهید رفت و در آنجا خواهید مرد و دفن خواهید شد.»

شکایت اِرمیا

7 خداوندا، تو مرا فریفتی، و فریفته شدم؛

از من نیرومندتر بودی، و غالب آمدی.

تمامی روز مضحکه شده‌ام،

و هر کس به ریشخندم می‌گیرد.

8 زیرا هرگاه زبان به سخن می‌گشایم، فریاد سر می‌دهم،

و ندا می‌کنم که: «خشونت و ویرانی!»

زیرا کلام خداوند برایم تمامی روز

مایۀ رسوایی و تمسخر شده است.

9 ولی اگر بگویم، «ذکری از او نخواهم کرد،

و دیگر به نامش سخن نخواهم گفت»،

آنگاه در دلم همچون آتشی سوزان می‌گردد،

محبوس در استخوانهایم،

و از نگاه داشتنش در درونم خسته شده،

توان خودداریِ بیشتر نخواهم داشت.

10 زمزمۀ بسیار به گوشم می‌رسد؛

از هر سو وحشت است!

دوستان نزدیکم جملگی می‌گویند:

«شکایت کنید! بیایید از او شکایت کنیم!»

و افتادن مرا انتظار می‌کشند.

می‌گویند: «شاید فریفته شود،

آنگاه بر او چیره خواهیم شد،

و انتقام خویش از او خواهیم ستاند!»

11 اما خداوند همچون جنگاوری مَهیب با من است؛

پس آزاردهندگانم خواهند لغزید و غالب نخواهند آمد.

به‌غایت سرافکنده خواهند شد، زیرا که کامیاب نخواهند گردید؛

و رسوایی ابدی‌‌شان هرگز فراموش نخواهد گشت.

12 ای خداوند لشکرها، که پارسایان را می‌آزمایی،

ای که دلها و ذهنها را می‌بینی،

باشد که انتقام تو را از ایشان ببینم،

زیرا که دعوی خویش به تو واگذارده‌‌‌ام.

13 برای خداوند بسرایید؛

خداوند را بستایید!

زیرا که جان نیازمندان را

از دست شریران رهانیده است.

14 نفرین بر روزی که زاده شدم!

فرخنده مَباد آن روز که مادرم مرا بزاد!

15 نفرین بر آن که پدرم را مژده داد:

«برایت پسری زاده شد!»

و او را بسیار شادمان ساخت.

16 باشد که چون شهرهایی گردد،

که خداوند بدون هیچ گذشتی سرنگون ساخت!

باشد که صبحگاهان آواز فریاد بشنود

و نیمروزان ندای خطر،

17 زیرا که مرا در رَحِم نکُشت،

تا مادرم گور من باشد،

و رَحِمش همیشه آبستن مانَد.

18 چرا از رَحِم به در آمدم

تا شاهد مشقت و غم باشم،

و روزگار خویش به شرمساری به سر آورم؟

Categories
اِرمیا

اِرمیا 21

نبوّت دربارۀ سقوط اورشلیم

1 این است کلامی که از جانب خداوند بر اِرمیا نازل شد، آنگاه که صِدِقیای پادشاه، فَشحور پسر مَلکیا و صَفَنیای کاهن پسر مَعَسیا را نزد وی فرستاده، گفت:

2 «برای ما از خداوند مسئلت کن، زیرا که نبوکدنصرپادشاه بابِل به جنگ با ما برخاسته است، شاید که خداوند بر وفق کارهای شگفت‌انگیز خود با ما عمل کند، تا او از جنگیدن با ما دست بَرکِشد.»

3 اما اِرمیا بدیشان گفت،

4 «به صِدِقیا بگویید، ”یهوه خدای اسرائیل چنین می‌فرماید: اینک من اسلحۀ جنگ را برمی‌گردانم، اسلحه‌ای که در دست شماست و شما بدانها با پادشاه بابِل و کَلدانیانی که از بیرونِ دیوارها شما را محاصره کرده‌اند می‌جنگید، و ایشان را جملگی در وسط این شهر گرد می‌آورم.

5 من خود با دستِ افراشته و بازوی نیرومند، در خشمی آتشین و غضبی عظیم با شما خواهم جنگید.

6 ساکنان این شهر را از انسان و حیوان خواهم زد، و آنها به طاعونی عظیم خواهند مرد.

7 همچنین خداوند می‌فرماید: پس از آن، صِدِقیا پادشاه یهودا و خادمانش و مردمان این شهر را که از طاعون و شمشیر و قحطی جان به در برده‌اند، به دست نبوکدنصر پادشاه بابِل و به دست دشمنانشان و آنان که قصد جانشان دارند، خواهم سپرد. او آنان را به دَم شمشیر از پا در خواهد آورد و بر ایشان رحم و شفقت و گذشت نخواهد کرد.“

8 «نیز به این قوم بگو: ”خداوند چنین می‌فرماید: اینک طریق حیات و طریق مرگ را پیش پایتان می‌نهم؛

9 هر که در این شهر بماند از شمشیر و قحطی و طاعون خواهد مرد، اما هر که بیرون رود و خود را تسلیم کَلدانیانی کند که شما را محاصره کرده‌اند، زنده خواهد ماند و جان خویش به غنیمت خواهد برد.

10 زیرا خداوند می‌فرماید: من روی خود را بر ضد این شهر نهاده‌ام تا بر آن بدی کنم و نه نیکی. این شهر به دست پادشاه بابِل تسلیم خواهد شد و او آن را به آتش خواهد کشید.“

پیامی به خاندان داوود

11 «و به خاندان پادشاه یهودا بگو: ”به کلام خداوند گوش فرا دهید.

12 ای خاندان داوود، خداوند چنین می‌فرماید:

«”هر بامداد به انصاف داوری کنید،

و غارت‌شدگان را از دست ظالمان برهانید،

مبادا به سبب اعمال شرارت‌بار‌تان،

خشم من همچون آتش شعله بَرکشد،

و بسوزاند و کسی را یارای خاموش کردن نباشد.“»

13 خداوند می‌فرماید:

«ای ساکن همواری و ای صخرۀ دشت،

اینک من بر ضد تو هستم،

تویی که می‌گویی، ”کیست که بر ضد ما فرود آید،

یا کیست که به مسکنهای ما درآید؟“

14 من تو را بر حسب ثمرۀ کردارت جزا خواهم داد،

و آتشی در جنگل تو خواهم افروخت،

که تمامی حوالی تو را در کام خواهد کشید؛»

این است فرمودۀ خداوند.