Categories
ناحوم

ناحوم ‮معرفی کتاب ناحوم‬

معرفی کتاب ناحوم

زادگاه و محل زندگی ناحوم (اِلقوش) مشخص نیست. نیز در کتاب او به هیچ پادشاهی اشاره نشده که بتوان بر اساس آن، تاریخ نگارش کتاب یا زمان خدمت این نبی را تعیین کرد. از مطالب کتاب می‌توان دریافت که مملکت آشور در اوج قدرت خود بوده است، یعنی پیش از مرگ آشوربانیپال در سال ۶۲۶ ق.م. همچنین به سقوط نوآمون (در مصر) اشاره شده است (۳:۸ تا ۱۰) که در سال ۶۶۳ ق.م. رخ داد و خاطره‌اش هنوز زنده بود. لذا می‌توان تاریخ نگارش کتاب را حدود اواسط سدۀ هفتم قبل از میلاد دانست.

موضوع اصلی کتاب همانا داوری خدا بر نینوا (پایتخت آشور) به‌خاطر ستمها، بی‌رحمی‌ها، بت‌پرستی و شرارت آن است. در انتهای کتاب، ویرانی نینوا که به برج و باروهای نیرومند خود می‌بالید، به تصویر کشیده شده است. شاید بتوان گفت که کتاب ناحوم، به نوعی دنبالۀ کتاب یونس است. در کتاب یونس، خدا بر شهر نینوا به خاطر توبۀ مردمانش رحم کرد و بدین‌سان رحمت و شفقت خدا آشکار شد؛ اما در کتاب ناحوم، سختگیری خدا را نسبت به کسانی شاهدیم که به گناهان خود ادامه می‌دهند.

تقسیم‌بندی کلّی

۱- اعلام ویرانی نینوا (باب ۱)

۲- داوری بر نینوا (باب ۲)

۳- ویرانی نینوا (باب ۳)

Categories
ناحوم

ناحوم 1

1 وحی دربارۀ نینوا. کتاب رؤیای ناحوم اِلقوشی.

خشم خدا بر نینوا

2 یهوه خدایی است غیور و انتقام‌گیرنده،

خداوند انتقام‌گیرنده و صاحب‌غضب است.

خداوند از خصمان خویش انتقام می‌ستاند،

و خشم را از برای دشمنانش نگاه می‌دارد.

3 خداوند دیرخشم و بسیار تواناست؛

او گنهکار را هرگز بی‌سزا نمی‌گذارد.

راه خداوند در گردباد و توفان است،

و ابرها خاک پای اویند.

4 دریا را عتاب زده، آن را می‌خشکاند،

و رودها را جملگی بی‌آب می‌سازد.

باشان و کَرمِل می‌پژمُرَند،

و شکوفۀ لبنان می‌پلاسد.

5 در برابر او کوهها به لرزه درمی‌آیند،

و تپه‌ها گداخته می‌شوند.

در پیشگاه او زمین می‌جنبد،

و جهان و تمام ساکنانش.

6 کیست که بتواند در برابر خشم او بایستد؟

و کیست که آتش غضب او را تاب آوَرَد؟

خشم او چونان آتش فرو می‌ریزد،

و صخره‌ها به دست او خُرد می‌شوند.

7 خداوند نیکوست؛

پناهگاه است او به روز تنگی؛

او آنان را که در وی پناه می‌جویند، می‌شناسد.

8 اما نینوارا به سیلاب نابود خواهد کرد،

و دشمنان خود را به درون تاریکی تعقیب خواهد نمود.

9 بر ضد خداوند چه تدبیر می‌کنید؟

او نابودی کامل خواهد آورد،

و مصیبت، دیگر بار قد نخواهد افراشت.

10 زیرا ایشان همچون خارهای به هم پیچیده‌

و مانند میگسارانِ سرمست از باده‌اند؛

و چون کاهی که به‌تمامی خشک است، سوخته شده‌اند.

11 از میان تو مشاور خبیث برخاسته

که بر ضد خداوند دسیسه کرده است.

12 خداوند به یهوداچنین می‌گوید:

«هرچند ایشان در کمال قوّت و بی‌شمار باشند،

اما منقطع خواهند شد و در خواهند گذشت.

اگرچه تو را به مصیبت گرفتار کردم،

دیگر بر تو مصیبت نخواهم فرستاد.

13 و حال یوغِ او را از گردنت خواهم شکست،

و بندهایت را خواهم گسست.»

14 خداوند دربارۀ تو، ای نینوا،حکم داده است که

«نام تو بیش از این باقی نخواهد ماند.

من از معبد خدایانت تمثالِ تراشیده

و بتِ ریخته شده را محو خواهم کرد،

و گور تو را خواهم کند،

زیرا که فرومایه‌ای.»

15 بنگرید بر کوهها

پایهای مبشر را

که صلح و سلامت را ندا می‌کند!

ای یهودا، عیدهای خود را نگاه دار،

و به نذرهای خویش وفا کن،

زیرا که مرد خبیث دیگر از میانت نخواهد گذشت،

بلکه به تمامی منقطع خواهد شد.

Categories
ناحوم

ناحوم 2

سقوط نینوا

1 دشمنی که پراکنده می‌سازد

در مقابل تو برمی‌آید.

حصار را پاس دار،

راه را دیدبانی نما،

لباس رزم بر تن کن،

و همۀ نیرویت را گرد آور!

2 زیرا خداوند عظمت یعقوب را بازمی‌آورد،

آن‌سان که عظمت اسرائیل را؛

چونکه تاراجگران تاراجشان کرده‌اند

و شاخه‌های موِ ایشان را از بین برده‌اند.

3 سپر دلاورانش سرخ‌فام است،

و جامۀ سپاهیانش ارغوانی.

از ارابه‌ها برق فولاد ساطع است،

در روزی که آنها را آماده می‌کند؛

نیزه‌های چوبِ سرو در اهتزاز است.

4 ارابه‌ها در کوچه‌ها دیوانه‌‌‌وار می‌تازند؛

در میان میدانها به هر سو شتابانند.

نمودِ آنها چون مشعلهاست،

و همچون برقها برمی‌جهند.

5 بهترین جنگاوران خود را فرا می‌خواند؛

اما آنان در حین راه رفتن می‌لغزند.

به جانب حصار می‌شتابند؛

اما برجِ محاصرهدیگر بر پا شده است.

6 آب‌بندها گشوده شده،

و کاخ شاهی را آب برده است.

7 حکم صادر شده است:

نینوا اسیر شده،

به تبعید برده می‌شود.

کنیزکانش ماتم می‌کنند،

و سینه‌زنان همچون کبوتر می‌نالند.

8 نینوا در تمامی ایام خود برکۀ آبی بود،

اما اکنون ساکنانش گریزانند.

«بازایستید! بازایستید!»،

اما هیچ‌کس برنمی‌گردد.

9 نقره را غارت کنید!

طلا را به یغما برید!

زیرا خزاین آن را پایانی نیست،

و نه دولتِ تمامی نفایسش را.

10 خرابی و ویرانی و نابودی!

دلها آب شده و زانوان لرزان است.

گُرده‌ها جملگی ضعف به هم رسانده،

و رخسار‌ها همه رنگ باخته است!

11 کجاست کُنام شیران؟

کجاست بیشۀ شیران ژیان؟

که نَرّه شیر و ماده شیر می‌خرامیدند،

و بچه شیر نیز، و ترساننده‌ای نبود؟

12 نَرّه شیر برای شیربچگانش به قدر کافی می‌درید،

و برای ماده شیرانش خفه می‌کرد؛

مغاره‌هایش را از شکار می‌انباشت،

و کُنامش را به لاشه‌ها.

13 خداوندِ لشکرها می‌فرماید: اینک من بر ضد توام، و ارابه‌هایت را به دود خواهم سوزانید؛ و شمشیر، شیران ژیانت را در کام خواهد کشید. طعمۀ تو را از زمین قطع خواهم کرد، و آواز سفیرانت دیگر شنیده نخواهد شد.

Categories
ناحوم

ناحوم 3

وای بر نینوا

1 وای بر شهر خون‌ریز،

که یکسره از دروغ و چپاول آکنده است،

و قربانیان آن را پایانی نیست!

2 صفیر تازیانه‌‌‌ها و غرش چرخها؛

جهیدن اسبها و جولان ارابه‌ها.

3 سواران هجوم می‌آورند؛

شمشیرها برّاق و نیزه‌ها درخشان؛

انبوه کشتگان، تودۀ اجساد، جنازه‌های بی‌پایان؛

ایشان بر لاشها لغزیده، می‌افتند!

4 و این همه به سبب کثرت فَحشای آن فاحشه،

که زیبایی‌اش اغواگر است و سِحرش مهلک؛

همان که قومها را به فحشایش می‌فروشد،

و طایفه‌ها را به جادویش.

5 خداوندِ لشکرها می‌فرماید:

اینک من بر ضد تو هستم!

دامنهایت را بالا زده، آنها را بر رخسارت خواهم کشید؛

عریانی‌ات را بر قومها عیان خواهم ساخت،

و رسوایی‌ات را بر ممالک آشکار خواهم کرد.

6 بر تو نجاستها خواهم ریخت،

و تو را خوار کرده،

انگشت‌نما خواهم ساخت.

7 هر که تو را بیند، از تو خواهد گریخت،

و خواهد گفت: نینوا ویران شده است!

کیست که برایش ماتم گیرد؟

و از کجا تعزیه‌کنندگان برایت بجویم؟

8 آیا تو از تِبِسبهتری

که بر کنارۀ نیل می‌نشست؟

همان که آبها پیرامونش بود،

حصارش دریا بود و دیوارش بحرها؟

9 همان که کوشو مصر قوّت بی‌انتهایش بودند،

و فوط و لوبی، یاری‌دهندگانش؟

10 و با این همه، تبعید گشت و به اسیری رفت،

و کودکانش بر سر هر کوی کوبیده شدند.

بر شریفانش قرعه افکندند،

و بزرگ‌مردانش را جملگی به زنجیر بستند.

11 پس تو نیز مست خواهی شد،

خویشتن را پنهان خواهی کرد

و از گزند دشمن پناه خواهی جُست.

12 دژ‌هایت جملگی درختان انجیرِ نوبرِ رسیده را مانَد

که چون تکانیده شوند، انجیرشان به کامِ خورنده فرو افتد!

13 بنگر که لشکریانت در میان تو، زنانند!

دروازه‌های سرزمینت به تمامی بر دشمنان گشوده است،

و آتش، پشت‌بندهای دروازه‌هایت را در کام کشیده.

14 برای محاصره،‌‌ آب برکِش!

دژ‌‌هایت را مستحکم گردان!

به گِل داخل شو!

ملاط پا بزن!

قالبِ خشت‌ریزی برگیر!

15 در آنجا آتشْ تو را فرو خواهد بلعید،

و شمشیرْ تو را منقطع خواهد ساخت؛

آری، تو را همچون ملخ خواهد خورد.

خویشتن را چون ملخ کثیر کن،

و چون انبوه ملخان بر شمار خویش بیفزا!

16 تو تاجران خویش را از ستارگان آسمان فزونتر ساختی؛

آنان همچون ملخان لخت می‌کنند و پَر می‌کشند.

17 درباریانت به انبوه ملخها می‌مانند،

و صاحبمنصبانت به ابری از ملخ،

که در روزِ سرد بر دیوارها اردو می‌زنند،

اما چون آفتاب برآید،

می‌پرند و کس نداند که کجایند.

18 ای پادشاه آشور! شبانانِ تو را خواب در ربوده،

و نجیب‌زادگانت خفته‌اند.

قوم تو بر کوهها پراکنده گشته‌اند،

و کسی نیست که گردشان آورد.

19 شکستگی تو را التیامی نیست،

و جراحتت لاعلاج است.

هر که خبر تو را بشنود،

بر تو دستک خواهد زد،

زیرا کیست که از بلای بی‌امان تو به دور مانده باشد؟