Categories
خروج

خروج 30

مذبح بخور

1 «مذبحی برای سوزاندن بخور بساز؛ آن را از چوب اقاقیا بساز.

2 مذبح مربع باشد، به درازای یک ذِراع،پهنای یک ذِراع، و بلندی دو ذِراع، و شاخهایش با مذبح یکپارچه باشد.

3 آن را با روکشی از طلای ناب بپوشان، روی آن، جوانبش و شاخهایش را. و گِردِ آن نیز قابی از طلا بساز.

4 زیر قاب، دو حلقۀ زرین برای مذبح بساز که مقابل هم قرار داشته باشند، تا تیرکهای حمل مذبح را نگاه دارند.

5 تیرکها را از چوب اقاقیا بساز و آنها را زراندود کن.

6 مذبح را جلوی حجابی که مقابل صندوق شهادت است بگذار، مقابل جایگاه کفّاره که بر صندوق شهادت است، آنجا که در آن با تو ملاقات می‌کنم.

7 هارون باید هر روز صبح هنگام رسیدگی به چراغها، بر این مذبح، بخور خوشبو بسوزاند.

8 به هنگام عصر نیز که برای روشن کردن چراغها می‌آید، باید بار دیگر بخور بسوزاند، تا بدین‌سان، بخور نسل اندر نسل به‌طور مرتب در حضور خداوند سوزانده شود.

9 هیچ بخورِ دیگر یا قربانی تمام‌سوز یا هدیۀ آردی بر این مذبح تقدیم مکنید، و هدیۀ ریختنی بر آن مریزید.

10 هارون سالی یک بار بر شاخهای آن کفّاره کند. این کفّاره باید همه‌ساله نسل اندر نسل با خون قربانی گناه که برای کفّاره است، انجام گیرد. این برای خداوند بسیار مقدس است.»

بهای کفّاره

11 آنگاه خداوند به موسی گفت:

12 «هنگامی که بنی‌اسرائیل را برای نام‌نویسی سرشماری می‌کنی، هر یک از ایشان که شمرده می‌شود باید به عنوان فدیۀ جان خود مبلغی به خداوند بپردازد. در آن صورت، به هنگام شمارش، بلایی بر قوم نازل نخواهد شد.

13 هر که به جانب شمرده‌شدگان می‌گذرد باید نیم مثقالمطابق مثقالِ قُدس، که بیست قیراطاست، بپردازد. این نیم مثقال هدیه‌ای است به خداوند.

14 هر کس، از بیست ساله و بالاتر، که نام‌نویسی می‌شود، هدیۀ خداوند را بپردازد.

15 هنگامی که هدیۀ خداوند را به جهت انجام کفّاره برای جان خود می‌پردازید، ثروتمندان بیشتر از نیم مثقال ندهند و فقیران نیز کمتر ندهند.

16 نقد کفّاره را از بنی‌اسرائیل دریافت کن و آن را برای خدمات خیمۀ ملاقات هزینه نما، تا به جهت بنی‌اسرائیل یادگاری به حضور خداوند باشد و برای جانهای شما کفّاره کند.»

حوض شستشو

17 آنگاه خداوند به موسی گفت:

18 «حوضی برنجین با پایۀ برنجین جهت شستشو بساز. آن را میان مذبح و خیمۀ ملاقات بگذار و در آن آب بریز.

19 هارون و پسرانش دست و پای خود را بدین آب بشویند.

20 وقتی به خیمۀ ملاقات داخل می‌شوند، با این آب شستشو کنند تا نمیرند، نیز آنگاه که برای خدمت به مذبح نزدیک می‌آیند تا هدیۀ اختصاصی به خداوند تقدیم کنند.

21 آنها باید دست و پایشان را بشویند تا نمیرند. این برای هارون و فرزندانش، نسل اندر نسل، فریضۀ ابدی خواهد بود.»

روغن مسح

22 سپس خداوند به موسی گفت:

23 «ادویۀ اعلا بدین شرح تهیه کن: پانصد مثقال مُرّ مایع؛ معادل نصف آن، یعنی دویست و پنجاه مثقال دارچین معطر؛ دویست و پنجاه مثقال نیشکر معطر؛

24 پانصد مثقال سَلیخَه (که همگی به مثقالِ قُدس وزن شده‌اند)، و یک هینروغن زیتون.

25 از آمیختن این ادویۀ معطر، روغن مقدس مسح را، به مهارتِ عطاران تهیه کن.

26 سپس این روغن را برای مسح خیمۀ ملاقات، صندوق شهادت،

27 میز و تمامی اسباب آن، چراغدان و لوازم آن، مذبح بخور،

28 مذبح قربانی تمام‌سوز و اسباب آن، و حوض و پایه‌اش به کار گیر.

29 آنها را تخصیص کن تا بسیار مقدس باشند، و هر چه با آنها تماس یابد نیز مقدس خواهد بود.

30 هارون و پسرانش را مسح کرده، تخصیص نما تا برای من کهانت کنند.

31 به بنی‌اسرائیل بگو: ”این است روغن مقدسِ مسح برای من در نسلهای شما.

32 آن را برای تدهین معمولیِ بدن آدمیان به کار نبرید و روغن دیگری را با همین ترکیب تهیه نکنید. این روغن مقدس است و بر شماست که آن را مقدس بشمارید.

33 هر که روغنی معطر شبیه آن ترکیب کند، یا آن را بر شخصی که کاهن نیست بمالد، از میان قوم خود منقطع شود.“»

بخور

34 آنگاه خداوند به موسی گفت: «از ادویۀ خوشبو، یعنی صَمْغِ کاج، اَظفار، قِنّه و کندر خالص به مقدار مساوی فراهم آور

35 و به مهارت عطّاران، از آمیختن آنها بخوری خوشبو بساز. این بخور باید نمکین، خالص و مقدس باشد.

36 مقداری از آن را بکوب و به شکل گَرد درآور، و در خیمۀ ملاقات، جایی که با تو ملاقات می‌کنم، مقابل شهادت قرار بده. این بخور باید برای شما بسیار مقدس باشد.

37 بخور دیگری با این ترکیب برای خود مسازید؛ آن را برای خداوند مقدس بشمارید.

38 هر که شبیه این بخور را برای بوییدن بسازد، از میان قوم خود منقطع شود.

Categories
خروج

خروج 31

بِصَلئیل و اُهولیاب

1 آنگاه خداوند به موسی گفت:

2 «ببین که من بِصَلئیل پسر اوری، نوۀ حور را از قبیلۀ یهودا برگزیده‌ام،

3 و او را به روح خدا پر کرده، بدو حکمت و فهم و دانش بخشیده‌ام، برای همه گونه صنعت،

4 تا ماهرانه با طلا و نقره و برنج کار کند،

5 و برای تراشیدن سنگ و تَرصیع آن، و درودگری چوب، تا در انواع صنایع مشغول کار شود.

6 افزون بر این، من اُهولیاب پسر اَخیسامَک از قبیلۀ دان را نیز دستیار او ساخته‌ام و به تمام صنعتگران حکمت بخشیده‌ام تا هرآنچه به تو امر کرده‌ام، بسازند:

7 خیمۀ ملاقات، صندوق شهادت با جایگاه کفّاره روی آن، و تمام دیگر اسباب خیمه،

8 میز و اسباب آن، چراغدان از طلای ناب و تمامی لوازم آن، مذبح بخور،

9 مذبح قربانی تمام‌سوز و لوازم آن و حوض و پایۀ آن؛

10 نیز جامه‌های بافته، جامۀ مقدس هارونِ کاهن و نیز جامه‌های پسرانش برای کهانت،

11 و نیز روغن مسح و بخور خوشبو برای قُدس. این همه را همان‌گونه که به تو امر کردم، بسازند.»

شَبّات

12 سپس خداوند به موسی گفت:

13 «به بنی‌اسرائیل بگو: ”بر شماست که شَبّات‌های مرا نگاه دارید؛ زیرا در نسلهای شما نشانه‌ای خواهد بود میان من و شما، تا بدانید که من خداوند هستم که شما را تقدیس می‌کنم.

14 شَبّات را نگاه دارید، زیرا که برای شما مقدس است. هر که آن را حرمت ننهد، البته کشته شود؛ هر که در آن روز کار کند از میان قوم خود منقطع شود.

15 شش روز کار می‌باید کرد، اما روز هفتم شَبّاتِ فراغت است و مقدس برای خداوند. هر که در روز شَبّات کار کند، البته کشته شود.

16 پس بنی‌اسرائیل باید شَبّات را نگاه دارند و آن را نسل اندر نسل چون عهدی جاودانه به جا آورند.

17 این روز تا به ابد میان من و بنی‌اسرائیل نشانه‌ای خواهد بود، زیرا که خداوند در شش روز آسمان و زمین را ساخت، ولی در روز هفتم فراغت جسته، بیاسود.“»

18 چون خدا سخنان خود را با موسی بر کوه سینا به پایان رسانید، دو لوح شهادت را به وی داد. آنها دو لوح سنگی بود که خدا به انگشت خود بر آنها نگاشته بود.

Categories
خروج

خروج 32

گوسالۀ طلایی

1 چون قوم دیدند فرود آمدن موسی از کوه به درازا کشید، گِرد هارون جمع شده گفتند: «بیا برای ما خدایانبساز تا پیش روی ما بروند. زیرا نمی‌دانیم بر سر این مرد، موسی، که ما را از سرزمین مصر بیرون آورد، چه آمده است.»

2 هارون در پاسخ گفت: «گوشواره‌های طلا را که در گوش زنان و پسران و دخترانتان است، به در آورده، نزد من آورید.»

3 پس همۀ قوم گوشواره‌های طلا را از گوشهایشان به در آورده، نزد هارون بردند.

4 هارون آن را از دست ایشان گرفته، با قلم شکل داد و به صورت گوساله‌ای ریخته‌شده درآورد. آنگاه ایشان گفتند: «ای اسرائیل، اینها هستند خدایان توکه تو را از سرزمین مصر بیرون آوردند.»

5 هارون چون این را دید، مذبحی در برابر آن گوساله بنا کرد و اعلام نمود: «فردا جشنی برای خداوند خواهد بود.»

6 پس قوم سحرگاهان برخاستند و قربانیهای تمام‌سوز و قربانیهای رفاقت تقدیم کردند. سپس به خوردن و نوشیدن نشستند و به جهت لَهو و لَعِب به پا خاستند.

7 آنگاه خداوند به موسی گفت: «بی‌درنگ فرود آ، زیرا قوم تو که از سرزمین مصر به در آوردی، فساد کرده‌اند.

8 آنها به همین زودی از راهی که بدیشان امر فرمودم انحراف ورزیده، برای خود گوسالۀ ریخته‌شده ساخته‌اند و در برابر آن سَجده کرده و قربانی نموده، گفته‌اند: ”ای اسرائیل، اینها هستند خدایانی که تو را از سرزمین مصر بیرون آوردند!“»

9 پس خداوند به موسی گفت: «من این قوم را دیده‌ام که همانا قومی گردنکشند.

10 اکنون مرا واگذار تا خشمم بر آنها شعله‌ور شده، ایشان را بسوزانم. آنگاه از تو قومی عظیم به وجود خواهم آورد.»

11 اما موسی دست التماس به سوی یهوه خدای خود دراز کرده، گفت: «ای خداوند، چرا باید خشم تو بر قومت که با قدرتی عظیم و دستی توانمند از سرزمین مصر به در آوردی، شعله‌ور گردد؟

12 چرا مصریان بگویند: ”ایشان را به قصد بد بیرون برد، تا آنها را در کوهها بکشد و از روی زمین محو سازد؟“ پس، از خشم شدید خود بازگرد و منصرف شده، بر قوم خویش بلایی نازل منما.

13 خادمانت ابراهیم، اسحاق و اسرائیل را یاد آور، که برای ایشان به ذات خود سوگند یاد کرده گفتی: ”نسل شما را همچون ستارگان آسمان، بی‌شمار می‌سازم، و تمامی این سرزمین را که دربارۀ آن سخن گفتم به نسل شما خواهم بخشید تا میراث همیشگی ایشان باشد.“»

14 پس خداوند از بلایی که گفته بود بر سر قوم خویش خواهد آورد، منصرف شد.

15 آنگاه موسی برگشت و در حالی که دو لوح شهادت را در دست داشت، از کوه به زیر آمد. بر هر دو طرف لوحها، یعنی پشت و روی آنها، نوشته شده بود.

16 لوحها کارِ دست خدا بود و نوشته، نوشتۀ خدا بود که بر لوحها حک شده بود.

17 چون یوشَع آواز قوم را شنید که فریاد برمی‌آوردند، به موسی گفت: «آواز جنگ از اردوگاه به گوش می‌رسد.»

18 موسی گفت:

«این نه آواز پیروزی است

نه آواز شکست؛

بلکه آواز سرایندگان است

که به گوش من می‌رسد.»

19 چون موسی به اردوگاه نزدیک شد و آن گوساله و رقص مردم را دید، خشمش شعله‌ور گشت و لوحها را از دستان خود به زیر افکنده، آنها را پای کوه شکست.

20 او گوساله‌ای را که ایشان ساخته بودند گرفته، در آتش سوزانید و آن را خرد کرده به صورت گَرد درآورد و بر آب پاشید و به بنی‌اسرائیل نوشانید.

21 موسی رو به هارون کرد و گفت: «این قوم به تو چه کرده بودند که چنین گناه عظیمی بر ایشان آوردی؟»

22 هارون در پاسخ گفت: «سرور من، خشمگین مباش. تو خود این قوم را می‌شناسی و می‌دانی که به بدی گرایش دارند.

23 آنها به من گفتند: ”برای ما خدایان بساز تا پیش روی ما بروند، زیرا نمی‌دانیم بر سر این مرد، موسی، که ما را از سرزمین مصر بیرون آورد، چه آمده است.“

24 پس بدیشان گفتم: ”هر کس زیوری از طلا دارد، به در آورد.“ پس ایشان طلای خود را به من دادند و من آن را در آتش انداختم، و این گوساله بیرون آمد!»

25 چون موسی دید که قوم افسارگسیخته شده‌اند زیرا هارون آنها را واگذاشته بود تا افسار بگسلند و مضحکه دشمنان شوند،

26 پس در مدخل اردوگاه ایستاد و گفت: «هر که طرف خداوند است نزد من آید.» پس تمام لاویان نزد او گرد آمدند.

27 آنگاه موسی خطاب بدیشان گفت: «یهوه خدای اسرائیل چنین می‌فرماید: ”هر کس شمشیرش را به پهلوی خود ببندد و در میان اردوگاه از یک سر تا سر دیگر حرکت کند و هر کس برادر، دوست و همسایۀ خود را بکشد.“»

28 لاویان طبق گفتۀ موسی عمل کردند، و در آن روز نزدیک سه هزار تن از قوم کشته شدند.

29 آنگاه موسی گفت: «امروز خویشتن را وقف خداوند کنید تا او امروز شما را برکت دهد، زیرا هر یک از شما بر ضد پسر و برادر خود به پا خاستید.»

30 روز بعد موسی خطاب به قوم گفت: «شما مرتکب گناهی عظیم شده‌اید. اما اکنون من نزد خداوند برمی‌آیم، شاید بتوانم گناهتان را کفّاره کنم.»

31 پس موسی نزد خداوند بازگشت و گفت: «آه که این مردمان چه گناه عظیمی کرده‌اند! آنان خدایانی از طلا برای خود ساخته‌اند.

32 حال اگر ممکن باشد گناه ایشان را ببخشا، وگرنه مرا از دفتری که نگاشته‌ای محو ساز.»

33 خداوند در جواب موسی گفت: «هر که را که به من گناه ورزیده است از دفتر خود محو خواهم ساخت.

34 حال برو و قوم را به مکانی که گفتم هدایت کن، و فرشتۀ من پیش روی تو خواهد رفت. اما زمانی که برای مجازاتشان بیایم، ایشان را به سبب گناهشان جزا خواهم داد.»

35 و خداوند به سبب گوساله‌ای که قوم به دست هارون ساخته بودند، بلایی بر آنان فرستاد.

Categories
خروج

خروج 33

1 آنگاه خداوند به موسی گفت: «این مکان را ترک کن، تو و این قوم که از سرزمین مصر برآوردی، و به سرزمینی برآ که برای ابراهیم، اسحاق و یعقوب سوگند یاد کردم و گفتم: ”آن را به نسل تو خواهم بخشید.“

2 من فرشته‌ای پیش روی تو خواهم فرستاد و کنعانیان، اَموریان، حیتّیان، فِرِزّیان، حِویان و یِبوسیان را بیرون خواهم راند.

3 به سرزمینی برآ که شیر و شهد در آن جاری است. اما من در میان تو نخواهم آمد، زیرا قومی گردنکشی، مبادا تو را در بین راه هلاک سازم.»

4 چون قوم این سخنان مصیبت‌بار را شنیدند، ماتم گرفتند و هیچ‌کس بر خود زیور نیاویخت.

5 زیرا خداوند به موسی گفته بود: «به بنی‌اسرائیل بگو: ”شما قومی گردنکشید. اگر حتی لحظه‌ای در میان تو آیم، ممکن است نابودت کنم. حال زیور خود را به در آر تا ببینم با تو چه کنم.“»

6 پس بنی‌اسرائیل زیورهای خود را از کوه حوریب از خود به در کردند.

خیمۀ ملاقات

7 باری، موسی را عادت بر این بود که خیمه‌ای برگیرد و آن را بیرون از اردوگاه، کمی دور از آن، بر پا کند. او این خیمه را خیمۀ ملاقات می‌خواند. هر که طالب خداوند بود به آن خیمه که بیرون از اردوگاه بود، می‌رفت.

8 هرگاه موسی به سوی آن خیمه بیرون می‌رفت، قوم جملگی برخاسته، هر یک به در خیمۀ خود می‌ایستادند، و موسی را تا هنگامی که داخل آن خیمه می‌شد، نظاره می‌کردند.

9 وقتی موسی به خیمه داخل می‌شد، ستون ابر فرود می‌آمد و به دَرِ خیمه می‌ایستاد و خدا با موسی سخن می‌گفت.

10 هنگامی که همۀ قوم ستون ابر را ایستاده به در خیمه می‌دیدند، همگی برخاسته، هر یک به در خیمۀ خود پرستش می‌کردند.

11 خداوند با موسی رو در رو سخن می‌گفت، چنانکه کسی با دوست خود سخن بگوید. سپس موسی به اردوگاه بازمی‌گشت، ولی خادم جوانش یوشَع، پسر نون، خیمه را ترک نمی‌کرد.

موسی و جلال خداوند

12 موسی به خداوند گفت: «تو به من می‌گویی: ”این قوم را بِبَر،“ ولی نمی‌گویی چه کسی را همراه من می‌فرستی. می‌گویی: ”تو را به نام می‌شناسم و در نظرم فیض یافته‌ای.“

13 اگر در نظرت فیض یافته‌ام، تمنا دارم راههای خود را به من بیاموزی تا تو را بشناسم و همچنان در نظرت فیض یابم. و در نظر داشته باش که این مردم قوم تو‌اَند.»

14 خداوند پاسخ داد: «روی من خواهد آمد، و تو را آرامی خواهم بخشید.»

15 آنگاه موسی به خداوند گفت: «اگر روی تو با ما نیاید، ما را از اینجا مبر.

16 زیرا از کجا معلوم می‌شود که من و قوم تو در نظرت فیض یافته‌ایم، اگر نه از آمدن تو با ما؟ چه چیز دیگر من و قوم تو را از همۀ اقوام دیگرِ روی زمین متمایز می‌سازد؟»

17 خداوند به موسی گفت: «این کار را نیز که گفته‌ای خواهم کرد، زیرا در نظرم فیض یافته‌ای و تو را به نام می‌شناسم.»

18 آنگاه موسی گفت: «تمنا اینکه جلال خود را بر من بنمایی.»

19 گفت: «من تمامی نیکویی خود را از برابر تو می‌گذرانم، و در برابر تو نام خود، یهوه را ندا می‌کنم. فیض خواهم بخشید به هر که نسبت به او فیاض هستم و رحم خواهم کرد بر هر که نسبت به او رحیم هستم.»

20 و گفت: «اما روی مرا نمی‌توانی دید، زیرا انسان نمی‌تواند مرا ببیند و زنده بماند.»

21 و خداوند ادامه داد: «اینک نزدیک من مکانی هست که آنجا می‌توانی بر صخره بایستی.

22 چون جلال من بگذرد، تو را در شکافی در آن صخره می‌نهم و با دست خود تو را می‌پوشانم تا آنگاه که بگذرم.

23 سپس دست خود را بر خواهم داشت و پشت مرا خواهی دید؛ اما روی من دیده نخواهد شد.»

Categories
خروج

خروج 34

لوحهای سنگی جدید

1 خداوند به موسی گفت: «دو لوح سنگی، همچون لوحهای نخستین بتراش، و من کلماتی را که بر لوحهای نخستین بود که شکستی، بر آنها خواهم نگاشت.

2 بامدادان آماده باش و به کوه سینا برآی. آنجا بر قلۀ کوه نزد من حاضر شو.

3 هیچ‌کس با تو بالا نیاید و هیچ‌کس نیز بر تمامی کوه دیده نشود؛ حتی گله و رمه نیز جلوی این کوه چرا نکنند.»

4 پس موسی دو لوح سنگی همچون لوحهای نخست تراشید و همان‌گونه که خداوند به او فرمان داده بود، سحرگاهان از کوه سینا بالا رفت، و دو لوح سنگی را در دستان خود می‌برد.

5 آنگاه خداوند در ابر فرود آمد و آنجا با موسی ایستاد، و نام یهوه را ندا کرد.

6 خداوند از برابر موسی گذشت و چنین ندا کرد:

«یهوه، یهوه،

خدای رحیم و فیّاض،

دیر خشم،

و آکنده از محبت و وفا،

7 پایدار در محبت برای هزار پشت،

و آمرزندۀ تقصیر و نافرمانی و گناه.

اما تقصیرکار را هرگز بی‌سزا نمی‌گذارد،

بلکه جزای تقصیرات پدران را به فرزندان و فرزندانِ فرزندان تا پشت سوّم و چهارم می‌رساند.»

8 موسی بی‌درنگ روی بر زمین نهاده، پرستش کرد.

9 و گفت: «ای خداوندگار، اگر حال در نظرت فیض یافته‌ام، تمنا دارم خداوندگار در میان ما بیاید. با این که این قوم گردنکش است، ولی تو تقصیر و گناه ما را بیامرز و ما را میراث خود بساز.»

10 آنگاه خداوند گفت: «اینک عهدی می‌بندم. من در برابر تمامی قوم تو، عجایبی خواهم کرد که تا به حال در میان هیچ قومی در تمامی جهان روی نداده است. قومی که تو در میانشان ساکنی جملگی کار خداوند را خواهند دید، زیرا کاری که با تو می‌کنم کاری مَهیب است.

11 «آنچه را امروز به تو امر می‌فرمایم نگاه دار. من اَموریان، کنعانیان، حیتّیان، فِرِزّیان، حِویان و یِبوسیان را از برابر تو خواهم راند.

12 مراقب باش با ساکنان دیاری که بدان‌جا خواهی رفت پیمان نبندی، وگرنه در میان تو دام خواهند شد.

13 مذبحهایشان را در هم شِکَن، ستونهایشان را خُرد کن و اَشیرَه‌هایایشان را قطع نما.

14 هیچ خدای غیر را پرستش مکن، زیرا یهوه که نام او غیور است، خدایی است غیور.

15 مراقب باش با کسانی که در آن سرزمین ساکنند پیمان نبندی، زیرا آنگاه که در پی خدایانشان زنا می‌کنند و به آنها قربانی تقدیم می‌نمایند، شما را نیز دعوت خواهند کرد و شما از قربانی ایشان خواهید خورد.

16 و آنگاه که از دختران ایشان برخی را برای پسران خود به زنی بگیرید و آن دختران در پی خدایان خود زنا کنند، پسران شما را نیز به انجام این کار وا خواهند داشت.

17 «بتهای ریخته‌شده برای خود مسازید.

18 «عید نانِ بی‌خمیرمایه را نگاه دارید. همان‌گونه که به شما فرمان دادم، هفت روز نانِ بی‌خمیرمایه بخورید. این را در موعد مقرر، در ماه اَبیب انجام دهید، چراکه در این ماه از مصر بیرون آمدید.

19 «نخستین ثمرۀ هر رَحِمی از آنِ من است، از جمله هر نخست‌زادۀ نرینه از چارپایان تو، چه گاو، چه گوسفند.

20 نخست‌زادۀ الاغ را با بره‌ای فدیه دهید، ولی اگر فدیه نمی‌دهید، گردنش را بشکنید. هر نخست‌زاده‌ای از پسرانت را نیز فدیه بده.

«هیچ‌کس دستِ خالی در پیشگاه من حاضر نشود.

21 «شش روز کار کن، اما در روز هفتم فراغت جو؛ حتی در موسم شخم زدن و برداشت محصول نیز باید فراغت یابی.

22 عید هفته‌ها را که همان عید نوبر محصول گندم باشد، برگزار کن و همچنین عید جمع‌آوری را به هنگام تحویل سال.

23 همۀ مردان قوم تو باید سالی سه بار در پیشگاه خداوندگارْ یهوه، خدای اسرائیل حاضر شوند.

24 قومها را از برابر تو خواهم راند و قلمرو تو را وسیع خواهم گردانید، و هنگامی که سه مرتبه در سال می‌روی تا در پیشگاه یهوه خدایت حاضر شوی، هیچ‌کس به سرزمین تو دست‌اندازی نخواهد کرد.

25 «خون قربانی را با چیزی که خمیرمایه در آن باشد تقدیم مکن، و مگذار از قربانی عید پِسَخ چیزی تا صبح باقی بماند.

26 «بهترین نوبر زمین خود را به خانۀ یهوه خدایت بیاور.

«بزغاله را در شیر مادرش مپز.»

27 آنگاه خداوند به موسی فرمود: «این سخنان را بنویس، زیرا مطابق این سخنان با تو و با اسرائیل عهد بسته‌ام.»

28 موسی چهل شبانه روز آنجا با خداوند بود، بی‌آنکه نان بخورد یا آب بنوشد. و خداوندبر آن لوحها کلام عهد، یعنی ده فرمان را نگاشت.

چهرۀ درخشان موسی

29 موسی در حالی که دو لوح شهادت را در دست داشت از کوه سینا فرود آمد. اما به هنگام فرود آمدن از کوه، آگاه نبود که پوست چهره‌اش به سبب سخن گفتن با خداوند درخشان است.

30 چون هارون و همۀ بنی‌اسرائیل موسی را دیدند، پوست چهره‌اش می‌درخشید. پس ترسیدند نزدیک او بیایند.

31 ولی موسی ایشان را فرا خواند؛ پس هارون و همۀ رهبران جماعت نزد موسی بازآمدند و او با ایشان سخن گفت.

32 سپس همۀ بنی‌اسرائیل نزدیک آمدند، و او همۀ فرمانهایی را که خداوند بر کوه سینا به او گفته بود، بدیشان داد.

33 چون موسی سخن خود را با ایشان به پایان رساند، نقابی بر چهره زد.

34 او هرگاه برای گفتگو با خداوند به حضور او داخل می‌شد نقاب از چهره برمی‌گرفت تا بیرون می‌آمد. و هنگامی که بیرون می‌آمد و آنچه به او فرمان داده شده بود به بنی‌اسرائیل بازمی‌گفت،

35 آنها می‌دیدند که پوست چهره‌اش درخشان است. پس موسی دوباره نقاب بر چهره می‌زد تا آنگاه که برای گفتگو با خداوند به پیشگاه او می‌رفت.

Categories
خروج

خروج 35

قانون شَبّات

1 موسی همۀ جماعت بنی‌اسرائیل را گرد آورد و بدیشان گفت: «این است آنچه خداوند شما را به انجام آن فرمان داده است:

2 شش روز کار می‌باید کرد، اما روز هفتم روز مقدس برای شما باشد، شَبّاتِ فراغت برای خداوند. هر که در این روز کاری کند باید کشته شود.

3 در روز شَبّات در هیچ‌یک از منازل خویش آتشی نیفروزید.»

هدایا برای خیمۀ ملاقات

4 موسی به همۀ جماعت بنی‌اسرائیل گفت: «این است آنچه خداوند فرمان داده است:

5 از آنچه دارید، هدیه‌ای به خداوند تقدیم کنید. هر که از دل مایل به این کار باشد هدیه‌ای از اینها برای خداوند بیاورد: طلا، نقره و برنج؛

6 نخ آبی، ارغوانی و قرمز و کتان ریزبافت؛ پشم بز؛

7 پوست قوچ که به رنگ سرخ رنگ شده باشد؛ چرم نازک؛چوب اقاقیا؛

8 روغن برای چراغها؛ ادویه برای روغن مسح و بخور خوشبو؛

9 سنگهای عقیق و سنگهای گرانبهای دیگر جهت نشاندن بر ایفودو پیش‌سینه.

10 «در میان شما هر کس مهارتی دارد، بیاید و آنچه را خداوند فرمان داده است بسازد:

11 مسکن با چادر و پوشش آن، گیره‌ها، تخته‌ها، تیرهای افقی، ستونها و پایه‌های آن،

12 صندوق و تیرکهایش، جایگاه کفّاره و حجاب حائلِ آن،

13 میز و تیرکهایش با تمامی وسایل آن، نان حضور،

14 چراغدان برای روشنایی با لوازم آن، چراغهایش و روغن برای روشنایی؛

15 مذبح بخور با تیرکهایش، روغن مسح و بخور خوشبو؛ پرده برای درگاهِ مدخلِ مسکن؛

16 مذبح قربانی تمام‌سوز با شبکۀ برنجی آن، تیرکهایش و تمامی وسایل مربوط به آن؛ تشت برنجی با پایه‌اش؛

17 پرده‌های صحن با ستونها و پایه‌هایش، و نیز پردۀ ورودی صحن؛

18 میخهای مسکن و میخهای صحن و طنابهای آن؛

19 جامه‌های بافته‌شده برای خدمت در قُدس، یعنی جامه‌های مقدس هارونِ کاهن و جامه‌های پسرانش برای کهانت.»

20 آنگاه تمامی جماعت بنی‌اسرائیل از حضور موسی بیرون رفتند،

21 و هر که رغبت داشت و در قلبش بود، پیش آمد و برای کار خیمۀ ملاقات، تمامی خدمات مربوط به آن و نیز جهت جامه‌های مقدس، هدیه به خداوند تقدیم کرد.

22 همۀ کسانی که از دل مایل بودند، از زن و مرد، آمدند و همه نوع زیورهای طلا از سنجاق سینه، گوشواره، حلقه و زینتها به همراه آوردند. آنان همگی هدایای طلای خود را به خداوند تقدیم کردند.

23 تمام کسانی که نخهای آبی، ارغوانی یا قرمز، کتان ریزبافت، پشم بز، پوست به رنگ سرخ شدۀ قوچ یا چرم نازکداشتند، آنها را آوردند.

24 هر که هدیه‌ای نقره‌ای یا برنجین داشت نیز آن را به خداوند تقدیم کرد. هر که چوب اقاقیا برای هر قسمت از کار داشت، آن را آورد.

25 زنانِ صنعتگر نیز به دست خود ریسندگی کردند و آنچه را که رشته بودند، از نخهای آبی، ارغوانی و قرمز یا کتان ریزبافت، با خود آوردند.

26 همۀ زنانی که مایل بودند مهارتشان را به کار برند، پشم بز رشتند.

27 رهبران قوم سنگهای عقیق و دیگر سنگهای گرانبها را آوردند تا بر ایفود و پیش‌سینه نشانده شود.

28 آنان همچنین ادویه و روغن برای روشنایی، برای روغن مسح و برای بخور خوشبو آوردند.

29 همۀ مردان و زنان اسرائیلی که مایل بودند، داوطلبانه برای انجام کاری که خداوند به واسطۀ موسی فرمان داده بود، هدیه آوردند.

بِصَلئیل و اُهولیاب

30 آنگاه موسی به بنی‌اسرائیل گفت: «بنگرید که خداوند بِصَلئیل پسر اوری نوۀ حور از قبیلۀ یهودا را برگزیده است،

31 و او را با روح خدا پر کرده، بدو مهارت، فهم و دانش در انواع صنایع بخشیده است،

32 تا از طلا و نقره و برنج نقشهای هنری بریزد،

33 سنگ ببُرد و بتراشد، صنایع چوبی بسازد و در انواع هنرها مشغول کار شود.

34 نیز به او و اُهولیاب پسر اَخیسامَک از قبیلۀ دان، این توانایی را بخشیده که به دیگران تعلیم دهند.

35 خدا به ایشان مهارت بخشیده است تا هر نوع کاری را که حکاکان، طراحان و گلدوزان با نخهای آبی و ارغوانی و قرمز بر کتان ریزبافت می‌کنند، یعنی کارهایی را که هر نوع صنعتگر یا طراح ماهر انجام می‌دهد، خود انجام دهند.

Categories
خروج

خروج 36

1 «بِصَلئیل، اُهولیاب و همۀ افراد ماهری که خداوند بدیشان مهارت و فهم بخشیده است تا بدانند چگونه باید کارهای مربوط به بنای قُدس را انجام دهند، باید درست مطابق آنچه خداوند فرمان داده است این کار را به انجام رسانند.»

2 آنگاه موسی، بِصَلئیل و اُهولیاب و همۀ افراد ماهری را که خداوند بدیشان مهارت بخشیده بود فرا خواند، هر که را که دلش راغب بود بیاید و این کار را انجام دهد.

3 آنان همۀ هدایایی را که بنی‌اسرائیل برای بنای قُدس آورده بودند، از موسی تحویل گرفتند. و اما قوم همچنان هر بامداد برای این کار هدیۀ اختیاری می‌آوردند.

4 پس همۀ صنعتگران ماهری که مشغول انجام کارهای گوناگونِ بنای قُدس بودند، کارشان را رها کرده، آمدند

5 و به موسی گفتند: «قوم بیش از آنچه لازم است برای انجام کاری که خداوند به انجام آن امر فرموده هدیه می‌آورند.»

6 پس موسی دستور داد در سرتاسر اردوگاه اعلام کنند: «هیچ مرد یا زنی بیش از این برای قُدس هدیه نیاورد.» بدین‌سان قوم از آوردن هدایای بیشتر بازداشته شدند،

7 زیرا آنچه آورده بودند برای اتمام کار کافی و حتی بیش از نیاز بود.

ساختن مسکن

8 تمام افراد ماهر از میان کارکنان، مسکن را با ده پرده ساختند که از کتان ریزبافتِ تابیده تهیه شده و نخهای آبی، ارغوانی و قرمز در آنها به کار رفته بود. تصویر کروبیان نیز ماهرانه بر آنها نقش شده بود.

9 پرده‌ها همه به یک اندازه بود: درازایشان بیست و هشت ذِراعو پهنایشان چهار ذِراع.

10 آنان پنج پرده را به هم و پنج پردۀ دیگر را نیز به هم متصل کردند.

11 آنگاه بر لبۀ آخرین پردۀ دستۀ اوّل، حلقه‌هایی از پارچۀ آبی ساختند؛ بر لبۀ آخرین پردۀ دستۀ دوّم نیز چنین کردند.

12 همچنین پنجاه حلقه بر یک پرده و پنجاه حلقه بر آخرین پردۀ دستۀ دیگر ساختند، به گونه‌ای که حلقه‌ها رو در روی هم قرار گرفت.

13 آنگاه پنجاه گیره از طلا ساختند و آن دو دسته پرده را توسط آنها به هم متصل کردند تا مسکن یکپارچه شود.

14 نیز برای چادر روی مسکن پرده‌هایی از پشم بز ساختند، بر روی هم یازده پرده.

15 این یازده پرده همه به یک اندازه بود: درازایشان سی ذِراع و پهنایشان چهار ذِراع.

16 پنج پرده را در یک دسته به هم متصل کردند و شش پرده دیگر را نیز در دسته‌ای دیگر به هم.

17 آنگاه بر لبۀ آخرین پردۀ یکی از دو دسته، پنجاه حلقه، و بر لبۀ آخرین پردۀ دستۀ دیگر نیز پنجاه حلقۀ دیگر کار گذاشتند.

18 پنجاه گیرۀ برنجین نیز ساختند تا خیمه را به صورت یکپارچه به هم متصل کند.

19 سپس برای خیمه، پوششی از پوست قوچ که به رنگ سرخ رنگ شده بود تهیه کردند و بر روی آن پوششی از چرم نازککشیدند.

20 تخته‌های قایم از چوب اقاقیا برای مسکن ساختند.

21 درازای هر تخته ده ذِراع و پهنایش یک و نیم ذِراع بود

22 و هر تخته دو زبانۀ قرینۀ هم داشت. تمامی تخته‌های مسکن این‌گونه ساخته شدند.

23 برای جانب جنوبی مسکن بیست تخته ساختند

24 و برای زیر آنها چهل پایۀ نقره، یعنی دو پایه برای دو زبانۀ هر تخته.

25 برای جانب دیگر مسکن، یعنی جانب شمالی نیز بیست تخته ساختند

26 و چهل پایۀ نقره برای زیر آنها، یعنی دو پایه برای هر تخته.

27 برای قسمت انتهاییِ مسکن، یعنی انتهای بخش غربی، شش تخته ساختند،

28 و برای هر یک از گوشه‌های قسمت انتهایی مسکن نیز دو تخته.

29 این دو تخته در هر یک از این دو گوشه از پایین تا بالا به هم متصل و به یک حلقۀ واحد بسته شدند؛ هر دو گوشه به همین شکل ساخته شد.

30 پس هشت تخته و شانزده پایۀ نقره بود، یعنی برای هر تخته دو پایه.

31 همچنین پشت‌بندهایی از چوب اقاقیا ساختند، پنج پشت‌بند برای تخته‌های یک جانب مسکن،

32 پنج پشت‌بند برای تخته‌های جانب دیگر و پنج پشت‌بند نیز برای تخته‌های بخش غربی واقع در انتهای مسکن.

33 پشت‌بند میانی را به گونه‌ای ساختند که در وسط تخته‌های قایم قرار می‌گرفت و از یک سر تا سر دیگر می‌رسید.

34 تخته‌ها را زراندود کردند و حلقه‌هایی زرین ساختند تا پشت‌بندها را نگاه دارند. پشت‌بندها را نیز زراندود کردند.

35 حجاب را از کتان ریزبافت تابیده دوختند که نخهای آبی، ارغوانی و قرمز در آن به کار رفته و نقش کروبیان ماهرانه بر آن دوخته شده بود.

36 برای این پرده، چهار ستون از چوب اقاقیا ساختند و ستونها را زراندود کردند. برای ستونها نیز قلابهای طلا ساختند و چهار پایۀ نقره برای آنها ریختند.

37 برای دَرِ خیمه، پرده‌ای از نخهای آبی، ارغوانی و قرمز و کتانِ ریزبافتِ تابیده دوختند که ماهرانه گلدوزی شده بود

38 و برای این پرده، پنج ستون با قلابهایش ساختند. سرستونها و بندهای آنها را زراندود کردند و پنج پایۀ برنجین نیز برای آنها ساختند.

Categories
خروج

خروج 37

صندوق عهد

1 بِصَلئیل صندوق را از چوب اقاقیا ساخت، به درازای دو و نیم ذِراع،پهنای یک و نیم ذِراع و بلندای یک و نیم ذِراع.

2 صندوق را از درون و بیرون با طلای ناب پوشاند و قابی از طلا نیز گِرد آن ساخت.

3 برای صندوق چهار حلقه از طلا ریخت و آنها را به چهار پایۀ صندوق متصل کرد، دو حلقه در یک جانب و دو حلقه در جانب دیگر.

4 آنگاه تیرکهایی از چوب اقاقیا ساخت و آنها را زراندود کرد.

5 تیرکها را جهت حمل صندوق از حلقه‌های پهلوی صندوق گذراند.

6 جایگاه کفّارهرا از طلای ناب ساخت، به درازای دو و نیم ذِراع و پهنای یک و نیم ذِراع.

7 آنگاه بر دو سر جایگاه کفّاره، دو کروبی زر‌کوب ساخت،

8 یک کروبی بر یک سر و کروبی دیگر بر سر دیگرِ آن؛ جایگاه کفّاره و کروبیانِ دو سر آن را یکپارچه ساخت.

9 کروبیان با بالهایی گشاده، از بالا بر جایگاه کفّاره سایه‌گستر بودند؛ رویهایشان به سوی یکدیگر و نگاهشان به جانب جایگاه کفّاره بود.

میز

10 او میز را از چوب اقاقیا ساخت، به درازای دو ذِراع، پهنای یک ذِراع و بلندای یک و نیم ذِراع.

11 آن را با روکشی از طلای ناب پوشاند و قابی از طلا گِرد آن ساخت.

12 گِرد میز لبه‌ای به پهنای یک کف دستساخت و گرد آن نیز قابی از طلا.

13 همچنین چهار حلقۀ طلا برای میز ریخت و آنها را به چهار گوشۀ میز در محل چهار پایه متصل کرد.

14 حلقه‌ها را نزدیک لبه قرار داد تا تیرکهای حمل میز را نگه دارند.

15 تیرکهای حمل میز را از چوب اقاقیا ساخت و آنها را زراندود کرد.

16 اسباب میز یعنی بشقابها و ظروف، کاسه‌ها و پارچهای مخصوصِ ریختنِ هدایای ریختنی را از طلای ناب ساخت.

چراغدان

17 چراغدان را از طلای ناب ساخت و پایه و بدنۀ آن را چکش‌کاری کرد؛ پیاله‌های گل‌مانند و جوانه‌ها و غنچه‌هایش با آن یکپارچه بود.

18 شش شاخه از دو طرف چراغدان بیرون می‌آمد: سه شاخه از یک طرف و سه شاخه از طرف دیگر.

19 سه پیاله به شکل گلهای بادام با جوانه‌ها و غنچه‌هایش بر یک شاخه قرار داشت، سه پیالۀ دیگر بر شاخۀ بعدی، و هر شش شاخه که از چراغدان بیرون می‌آمد به همین شکل بود.

20 بر چراغدان چهار پیاله بود به شکل گلهای بادام با جوانه‌ها و غنچه‌هایش.

21 یک جوانه زیر اوّلین جفت شاخه بود که از چراغدان بیرون می‌آمد، جوانۀ دوّم زیر دوّمین جفت شاخه، و جوانۀ سوّم زیر سوّمین جفت شاخه؛ یعنی در مورد هر شش شاخه به همین‌گونه بود.

22 جوانه‌ها و شاخه‌ها همگی با چراغدان یکپارچه بودند و از طلای ناب چکش‌کاری شده ساخته شده بودند.

23 هفت چراغِ آن با گُلگیرها و سینی‌هایش را از طلای ناب ساخت.

24 برای ساختن چراغدان و تمامی لوازم آن، یک وزنهطلای ناب به کار برد.

مذبح بخور

25 مذبح بخور را از چوب اقاقیا ساخت. مذبح مربع بود، به درازای یک ذِراع، پهنای یک ذِراع، و بلندای دو ذِراع، و شاخهایش با مذبح یکپارچه بود.

26 آن را با روکشی از طلای ناب پوشانید، روی آن، جوانبش و شاخهایش را. و گِرد آن نیز قابی از طلا ساخت.

27 زیر قاب، دو حلقۀ زرین ساخت که مقابل هم قرار داشت تا تیرکهای حمل مذبح را نگاه دارند.

28 تیرکها را از چوب اقاقیا ساخت و آنها را زراندود کرد.

29 همچنین روغن مقدسِ مسح و بخور خالصِ خوشبو را با مهارت عطّاران تهیه کرد.

Categories
خروج

خروج 38

مذبح قربانی تمام‌سوز

1 مذبح قربانی تمام‌سوز را از چوب اقاقیا ساختند، به بلندای سه ذِراع.مذبح مربع بود، به درازای پنج ذِراع و پهنای پنج ذِراع.

2 بر هر یک از چهار گوشۀ مذبح شاخی ساختند، به گونه‌ای که شاخها با مذبح یکپارچه بود. روی مذبح را با روکشی از برنج پوشاندند.

3 تمامی اسباب مذبح را از برنج ساختند، از لگنها و خاک‌اندازها گرفته تا پیاله‌ها، چنگالهای گوشت و آتشدانها را.

4 برای مذبح، شبکه‌ای از برنج ساختند و آن را زیر لبۀ مذبح گذاشتند، به گونه‌ای که در نیمۀ بلندیِ مذبح قرار گرفت.

5 چهار حلقه برای چهار گوشۀ شبکۀ برنجین ریختند تا تیرکها را نگاه دارند.

6 تیرکها را از چوب اقاقیا ساختند و آنها را با روکشی از برنج پوشاندند.

7 تیرکها را از حلقه‌ها گذراندند تا برای حمل مذبح در دو پهلوی آن قرار گیرد. مذبح را توخالی و از تخته ساختند.

حوض شستشو

8 حوض برنجین را با پایه‌های برنجین آن از آینه‌های بانوانی ساختند که به دَرِ خیمۀ ملاقات خدمت می‌کردند.

صحن مسکن

9 سپس صحن مسکن را ساختند. برای جانب جنوبی صحن، پرده‌هایی از کتانِ ریزبافتِ تابیده دوختند، به درازای صد ذِراع،

10 با بیست ستون و بیست پایۀ برنجین، و قلابها و بندهای ستونها از نقره بود.

11 جانب شمالی نیز به درازای صد ذِراع بود و بیست ستون و بیست پایۀ برنجین داشت، و قلابها و بندهای ستونها از نقره بود.

12 انتهای غربی به پهنای پنجاه ذِراع بود و پرده‌ها داشت، با ده ستون و ده پایه، و قلابها و بندهای ستونها از نقره بود.

13 انتهای شرقی به سوی طلوع آفتاب، به پهنای پنجاه ذِراع بود.

14 در یک طرفِ مدخل، پرده‌هایی بود به درازای پانزده ذِراع با سه ستون و سه پایه،

15 و در طرفِ دیگرِ مدخلِ صحن نیز پرده‌هایی بود به درازای پانزده ذِراع با سه ستون و سه پایه.

16 همۀ پرده‌های اطراف صحن از کتانِ ریزبافتِ تابیده تهیه شده بود.

17 پایۀ ستونها از برنج و قلابها و بندهای ستونها از نقره بود. سرستونها نیز روکشی از نقره داشت؛ بدین ترتیب تمامی ستونهای صحن بندهایی از نقره ‌داشت.

18 پردۀ مدخلِ صحن از نخهای آبی، ارغوانی و قرمز و کتان ریزبافتِ تابیده بود که ماهرانه گلدوزی شده بود. درازای این پرده بیست ذِراع بود و بلندای آن، همچون پرده‌های صحن، پنج ذِراع،

19 با چهار ستون و چهار پایۀ برنجین. قلابها و بندهای ستونها از نقره بود و سرستونها نیز روکشی از نقره داشت.

20 تمام میخهای مسکن و صحن اطراف آن، برنجین بود.

حساب مواد به کار رفته در مسکن

21 این است حساب مواد به کار رفته در ساختن مسکن، یعنی مسکنِ شهادت، که لاویان به دستور موسی و زیر نظر ایتامار پسر هارونِ کاهن ثبت کردند.

22 بِصَلئیل پسر اوری، نوۀ حور، از قبیلۀ یهودا، هرآنچه را که خداوند به موسی امر فرموده بود، ساخت.

23 اُهولیاب پسر اَخیسامَک از قبیلۀ دان که حکاک و طراح بود و با نخهای آبی، ارغوانی و قرمز و کتانِ ریزبافت گلدوزی می‌کرد، بِصَلئیل را در انجام این کار یاری می‌داد.

24 مقدار کل طلایی که از هدایا جهت تمام کارهای ساختمانی قُدس به کار رفت، بیست و نه وزنهو هفتصد و سی مثقال،به مقیاس مثقال قُدس بود.

25 نقره‌ای که از جماعتِ شمارش شده به دست آمد، صد وزنه و هزار و هفتصد و هفتاد و پنج مثقال به مقیاس مثقال قُدس بود

26 یعنی برای هر فرد یک بِکا،که به مقیاس مثقال قُدس معادلِ نیم مثقال است. این مقدار نقره از جمعیتی که به سوی شمرده‌شدگان گذشته بودند، گرفته شد، از اشخاص بیست ساله به بالا، بر روی هم ششصد و سه هزار و پانصد و پنجاه مرد.

27 پایه‌های قُدس و پایه‌های حجاب را از این یکصد وزنه نقره ساختند، یعنی یکصد پایه را از یکصد وزنه، برای هر پایه یک وزنه.

28 از هزار و هفتصد و هفتاد و پنج مثقال نیز برای ساختن قلابهای ستونها، روکش کردن سرستونها و ساختن بندهایی برای آنها استفاده شد.

29 مقدار برنج اهدایی معادل هفتاد وزنه و دو هزار و چهارصد مثقال بود.

30 با آنها پایه‌های دَرِ خیمۀ ملاقات، مذبح برنجین و شبکۀ آن، و همۀ وسایل مذبح را ساختند؛

31 و نیز پایه‌های پیرامون صحن، پایه‌های مدخل صحن، تمام میخهای مسکن و میخهای گرداگرد صحن را.

Categories
خروج

خروج 39

جامه‌های کهانت

1 از نخهای آبی، ارغوانی و قرمز جامه‌هایی برای خدمت در قُدس بافتند. همچنین بنا به فرمان خداوند به موسی، جامه‌های مقدسی برای هارون دوختند.

ایفود

2 ایفود را از طلا، نخهای آبی، ارغوانی و قرمز، و کتان ریزبافت تابیده دوختند.

3 با چکش‌کاری، ورقه‌های نازکی از طلا فراهم آوردند و آنها را بریده، به صورت رشته‌هایی درآوردند تا با مهارتی خاص با نخهای آبی، ارغوانی و قرمز و نیز با کتان ریزبافت در هم بِتَنَند.

4 برای ایفود دو سرشانه دوختند که به دو سرِ ایفود متصل می‌شد تا ایفود پیوسته باشد.

5 کمربند نقش‌دارِ ایفود از جنس خودِ ایفود، و با آن یکپارچه بود، یعنی از طلا و نخهای آبی، ارغوانی و قرمز، و کتان ریزبافتِ تابیده دوخته شده بود؛ همان‌گونه که خداوند به موسی فرمان داده بود.

6 سنگهای عقیق را بر نگین‌دانِ زرین نشاندند و نامهای پسرانِ اسرائیل را بر آنها حک کردند، همان‌گونه که مُهر را حکاکی می‌کنند.

7 سپس آنها را به عنوان سنگهای یادآوری برای پسران اسرائیل بر سرشانه‌های ایفود نصب کردند؛ همان‌گونه که خداوند به موسی فرمان داده بود.

پیش‌سینه

8 پیش‌سینه را ماهرانه و همچون ایفود از طلا و نخهای آبی، ارغوانی و قرمز، و کتان ریزبافتِ تابیده دوختند.

9 پیش‌سینه مربع و دولا بود، درازای آن یک وجبو پهنای آن یک وجب، دولا.

10 آنگاه چهار ردیف سنگ گرانبها بر آن نشاندند. در ردیف اوّل لَعل، یاقوتِ زرد و زمرد؛

11 در ردیف دوّم فیروزه، یاقوتِ کبود و الماس؛

12 در ردیف سوّم سنگِ یَمانی، یَشم و لَعلِ بنفش؛

13 در ردیف چهارم زِبَرجَد، عقیق و یَشب.اینها بر نگین‌دانهای زرین نشانده شده بود.

14 شمار سنگها دوازده بود، یکی برای هر یک از نامهای پسران اسرائیل، و بر هر یک از آنها نام یکی از دوازده قبیله همچون نقشی که بر مُهر است، حک شده بود.

15 برای پیش‌سینه، زنجیرهایی تابیده از طلای ناب همچون ریسمان ساختند.

16 نیز دو نگین‌دانِ زرین و دو حلقۀ زرین ساختند و حلقه‌ها را بر دو گوشۀ پیش‌سینه گذاشتند.

17 دو زنجیر طلا را در حلقه‌های دو گوشۀ پیش‌سینه گذاشتند

18 و دو سر دیگر زنجیرها را به دو نگین‌دان زرین بسته، آنها را از جلو به سرشانه‌های ایفود متصل کردند.

19 دو حلقۀ زرین ساختند و آنها را به دو گوشۀ دیگر پیش‌سینه بر لبۀ داخلی آن در کنار ایفود بستند.

20 دو حلقۀ زرینِ دیگر نیز ساختند و آنها را در جلوی ایفود به قسمت زیر سرشانه‌ها، نزدیک درز، درست بالای کمربند ایفود متصل کردند.

21 حلقه‌های پیش‌سینه را با نوار آبی به حلقه‌های ایفود بستند، به گونه‌ای که بر روی کمربند قرار گیرند، تا پیش‌سینه از روی ایفود کنار نرود؛ همان‌گونه که خداوند به موسی فرمان داده بود.

دیگر جامه‌های کهانت

22 ردای ایفود را یکسره از پارچه آبی دوختند که کار بافندگان بود.

23 در وسط ردا، شکافی به شکل یقۀ زره بود، با لبه‌ای در اطراف آن، تا پاره نشود.

24 بر گرد دامن ردا، انارهایی با نخهای آبی، ارغوانی و قرمز و کتان ریزبافت تابیده دوختند.

25 سپس زنگوله‌هایی از طلای ناب ساختند و بر گِرد دامن ردا میان انارها بستند.

26 زنگوله‌ها و انارها یکی در میان بر گِرد دامن ردایی بود که به هنگام خدمت بر تن می‌کردند؛ همان‌گونه که خداوند به موسی فرمان داده بود.

27 برای هارون و پسرانش پیراهنهایی از کتان ریزبافت دوختند که کار بافندگان بود.

28 دستار را از کتان ریزبافت، کلاهها را از کتان ریزبافت، و زیرجامه‌ها را نیز از کتان ریزبافتِ تابیده دوختند.

29 شال کمر را نیز که ماهرانه بر آن گلدوزی شده بود، از کتان ریزبافتِ تابیده و نخهای آبی، ارغوانی و قرمز دوختند؛ همان‌گونه که خداوند به موسی فرمان داده بود.

30 لوح نیمتاج مقدس را از طلای ناب ساختند و این کلمات را به‌سان نقشی که بر مُهر است بر آن نگاشتند: «مقدس برای خداوند.»

31 آنگاه نواری آبی رنگ به آن متصل کردند تا آن را به دستار ببندند؛ همان‌گونه که خداوند به موسی فرمان داده بود.

دیدار موسی از مسکن

32 پس، تمامی کار مسکن، یعنی خیمۀ ملاقات، به پایان رسید. بنی‌اسرائیل همه چیز را همان‌گونه که خداوند به موسی فرمان داده بود، انجام دادند.

33 آنگاه مسکن را به حضور موسی آوردند، خیمه و همۀ لوازمش، گیره‌ها، تخته‌ها، تیرهای افقی، ستونها و پایه‌های آن؛

34 پوشش از پوستِ به رنگ سرخ درآمدۀ قوچ، پوشش از چرم نازک،حجاب حائل،

35 صندوق شهادت و تیرکهایش، جایگاه کفّاره؛

36 میز را با تمام وسایلش و نان حضور،

37 چراغدانِ طلای ناب را با چراغها و تمام لوازمش، و روغن مخصوص چراغ را؛

38 مذبح طلا، روغن مسح، بخور خوشبو، و پردۀ دَرِ خیمه را؛

39 مذبح برنجین را با شبکۀ برنجین آن، تیرکهایش و تمام وسایل مربوط به آن؛ تشت و پایه‌اش؛

40 پرده‌های صحن را با ستونها و پایه‌هایش، و نیز پردۀ مدخل صحن را، طنابها و میخهایش، تمامی اسباب لازم برای خدمت در مسکن، یعنی خیمۀ ملاقات را؛

41 و نیز جامه‌های بافته شده برای خدمت در قُدس، خواه جامه‌های مقدسِ هارونِ کاهن و خواه جامه‌هایی را که پسرانش به هنگام کهانت بر تن می‌کردند.

42 بنی‌اسرائیل این همه را درست همان‌گونه که خداوند به موسی فرمان داده بود انجام دادند.

43 موسی کار ایشان را بررسی کرد و دید که همۀ کارها را درست همان‌گونه که خداوند فرموده بود، انجام داده بودند. پس ایشان را برکت داد.