Categories
حِزقیال

حِزقیال 20

سرکشی دائمی اسرائیل

1 در روز دهمِ ماه پنجم از سال هفتم، برخی از مشایخ اسرائیل آمدند تا از خداوند مشورت بخواهند، و در برابر من نشستند.

2 کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

3 «ای پسر انسان، مشایخ اسرائیل را خطاب کرده، بدیشان بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: آیا آمده‌اید تا از من مشورت بخواهید؟ به حیات خودم قسم که به شما اجازۀ مشورت‌خواهی از خود نخواهم داد؛ این است فرمودۀ خداوندگارْ یهوه.

4 «ای پسر انسان، آیا ایشان را داوری خواهی کرد؟ آیا ایشان را داوری خواهی کرد؟ ایشان را از اعمال کراهت‌آور پدرانشان آگاه ساز،

5 و بدیشان بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: آن روز که اسرائیل را برگزیدم، با دست افراشته برای فرزندان خاندان یعقوب سوگند خوردم و خود را در سرزمین مصر به آنان شناسانیدم. با دست افراشته، برایشان سوگند خورده، گفتم، من یهوه، خدای شما هستم.

6 آن روز برای ایشان سوگند خوردم که ایشان را از سرزمین مصر بیرون آورده، به سرزمینی خواهم برد که برایشان جستجو کرده بودم؛ سرزمینی که شیر و شهد در آن جاری است، و پرشکوه‌ترینِ همۀ سرزمینهاست.

7 بدیشان گفتم: هر یک از شما چیزهای قبیحی را که چشم بدانها دارید از خود دور کنید و خویشتن را به بتهای بی‌ارزش مصر نجس مسازید؛ زیرا من یهوه خدای شما هستم.

8 اما ایشان بر من عِصیان ورزیده، نخواستند به من گوش فرا دهند. هیچ‌یک از آنان چیزهای قبیحی را که چشم بدانها داشتند، از خود دور نکردند و بتهای مصر را ترک نگفتند.

«پس گفتم غضب خود را بر ایشان فرو خواهم ریخت و خشم خویش را در میان سرزمین مصر به کمال بر آنان جاری خواهم ساخت.

9 اما به پاس نام خود عمل کردم تا نامم در نظر قومهایی که ایشان در میان آنها بودند بی‌حرمت نشود، قومهایی که در نظر ایشان با بیرون آوردن بنی‌اسرائیل از سرزمین مصر، خود را به قوم خویش شناسانیده بودم.

10 پس ایشان را از سرزمین مصر به در آورده، به بیابان رهنمون شدم.

11 فرایض خود را بدیشان دادم و قوانین خویش را بدیشان آموختم، که هر که بدانها عمل کند، خواهد زیست.

12 نیز شَبّاتهای خود را بدیشان دادم تا نشانی میان من و آنان باشد، تا بدانند که من یهوه هستم که آنان را تقدیس می‌کنم.

13 اما خاندان اسرائیل در بیابان بر من عِصیان ورزیده، در فرایضم سلوک نکردند و قوانین مرا خوار شمردند، فرایض و قوانینی را که هر که بدانها عمل کند، خواهد زیست. آنان همچنین شَبّاتهای مرا بس بی‌حرمت کردند.

«آنگاه گفتم غضب خود را در بیابان بر ایشان فرو خواهم ریخت تا به‌کلی نابودشان کنم.

14 اما به پاس نام خود عمل کردم تا نامم در نظر قومهایی که ایشان را در نظر آنها بیرون آورده بودم، بی‌حرمت نشود.

15 همچنین در بیابان با دست افراشته برای آنان سوگند خوردم که ایشان را به سرزمینی که بدیشان داده بودم، درنخواهم آوَرد، سرزمینی که شیر و شهد در آن جاری است، و پرشکوه‌ترینِ همۀ سرزمینهاست.

16 زیرا ایشان قوانین مرا خوار شمرده، در فرایض من سلوک نکردند و شَبّاتهای مرا بی‌حرمت ساختند، چراکه دل ایشان پیوسته از پی بتهایشان می‌رفت.

17 با این حال، چشمانم بر ایشان ترحم کرد به گونه‌ای که هلاکشان نساختم و در بیابان به‌کلی نابودشان نکردم.

18 «در بیابان به فرزندانشان گفتم: در فرایض پدرانتان سلوک مکنید و قوانین ایشان را نگاه مدارید و خویشتن را به بتهای آنان نجس مسازید.

19 من یهوه خدای شما هستم. در فرایض من سلوک کنید و قوانین مرا نگاه داشته، آنها را به جا آورید.

20 شَبّاتهای مرا مقدس بدارید تا در میان من و شما نشانی باشد، تا بدانید که من یهوه خدای شما هستم.

21 «اما فرزندان بر من عِصیان ورزیده، در فرایض من سلوک نکردند و قوانین مرا به‌دقّت نگاه نداشتند، فرایض و قوانینی را که هر که بدانها عمل نماید، بدانها زیست خواهد کرد. آنان همچنین شَبّاتهای مرا بی‌حرمت کردند.

«پس گفتم که غضب خود را در بیابان بر ایشان فرو خواهم ریخت و خشم خود را به کمال بر آنان جاری خواهم ساخت.

22 اما دست خویش را بازداشتم و به پاس نام خویش عمل کردم تا نامم در نظر قومهایی که آنان را در نظر ایشان بیرون آورده بودم، بی‌حرمت نشود.

23 همچنین در بیابان با دست افراشته برای آنان سوگند خوردم که ایشان را میان قومها پخش خواهم کرد و در میان ممالک، پراکنده خواهم ساخت.

24 زیرا قوانین مرا به جای نیاوردند و فرایض مرا خوار شمردند و شَبّاتهای مرا بی‌حرمت ساختند و چشمانشان در پی بتهای پدرانشان بود.

25 بنابراین من نیز فرایضی بدیشان دادم که نیکو نبود و قوانینی که بدان زیست نتوانستند کرد.

26 و ایشان را به هدایای ایشان همچون قربانی نخست‌زادگانشان نجس ساختمتا ایشان را به هراس افکنم و دریابند که من یهوه هستم!

27 «بنابراین، ای پسر انسان، خاندان اسرائیل را خطاب کرده، بدیشان بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: در این نیز پدرانتان خیانت کرده، به من کفر ورزیدند.

28 زیرا هنگامی که ایشان را به سرزمینی درآوردم که با دست افراشته سوگند خورده بودم بدیشان بدهم، هر جا تپه‌ای بلند و یا درختی پر برگ می‌دیدند، همان‌جا قربانیهایشان را تقدیم می‌کردند و مرا با هدایایشان به خشم می‌آوردند و رایحۀ خوشایند خود را می‌پراکندند و هدایای ریختنی‌شان را می‌ریختند.

29 پس آنان را گفتم: این مکان بلند چیست که بدان‌جا می‌روید؟ پس نام آن تا بدین روز بامَهخوانده می‌شود.

30 «بنابراین به خاندان اسرائیل بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: آیا با در پیش گرفتن طریق پدرانتان، خویشتن را نجس می‌سازید و با پیروی از اعمال قبیح آنها فاحشگی می‌کنید؟

31 شما تا بدین روز وقتی هدایای خود را تقدیم می‌کنید و فرزندانتان را از آتش می‌گذرانید، خود را با همۀ بتهایتان نجس می‌سازید. ای خاندان اسرائیل، آیا به شما اجازۀ مشورت‌خواهی از خود بدهم؟ خداوندگارْ یهوه می‌فرماید، به حیات خودم قسم که اجازه نخواهم داد.

32 آنچه به ذهن شما خطور کرده، هرگز تحقق نخواهد یافت – آنگاه که می‌گویید: ”همچون قومها و طوایفِ دیگر ممالک گشته، چوب و سنگ را عبادت خواهیم کرد.“

احیای اسرائیل

33 «خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: به حیات خودم قسم که با دست قوی و بازوی دراز و غضبِ فرو ریخته، بر شما سلطنت خواهم کرد.

34 شما را از میان ملتها بیرون خواهم آورد و با دست قوی و بازوی دراز و غضب فرو ریخته، شما را از ممالکی که در آنها پراکنده شده‌اید، گرد خواهم آورد.

35 و شما را به بیابانِ ملتها آورده، در آنجا رو در رو بر شما داوری خواهم کرد.

36 خداوندگارْ یهوه می‌فرماید: همان‌گونه که در بیابانِ سرزمین مصر بر پدرانتان داوری کردم، بر شما نیز داوری خواهم کرد.

37 و شما را از زیر عصای خود گذرانیده، به پیوندِ عهد خود در خواهم آورد.

38 آنان را که سرکش شده و از من نافرمانی کرده‌اند، از میانتان خواهم زدود. آنان را از سرزمین غربتشان بیرون خواهم آورد اما به سرزمین اسرائیل در نخواهند آمد. آنگاه خواهید دانست که من یهوه هستم.

39 «و اما در مورد شما ای خاندان اسرائیل، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: هر یک از شما رفته، بتهای خود را عبادت کنید، اما پس از آن به‌یقین به من گوش فرا خواهید داد و دیگر نام قدوس مرا با هدایا و بتهای خود بی‌حرمت نخواهید ساخت.

40 «زیرا خداوندگارْ یهوه می‌فرماید: در کوه مقدس من، در کوه بلند اسرائیل، همۀ خاندان اسرائیل، آری همۀ آنها، در آنجا مرا عبادت خواهند کرد. آنجا ایشان را پذیرفته، اعانات و پیشکشهای مرغوب شما را با همۀ هدایای مقدستان خواهم طلبید.

41 چون شما را از میان ملتها بیرون آورم و از ممالکی که در آنها پراکنده شده‌اید، جمع کنم، آنگاه شما را همچون رایحه‌ای خوشایند خواهم پذیرفت و در نظر قومها، در میان شما مقدس شمرده خواهم شد.

42 و چون شما را به سرزمین اسرائیل درآورم، به سرزمینی که به دست افراشته سوگند خوردم به پدرانتان بدهم، آنگاه خواهید دانست که من یهوه هستم.

43 در آنجا راههای خود را به یاد خواهید آورد و نیز همۀ اعمال خود را که خویشتن را به آنها نجس ساختید، و به سبب همۀ شرارتهایی که به عمل آوردید، از خود کراهت خواهید داشت.

44 و ای خاندان اسرائیل، خداوندگارْ یهوه می‌فرماید: چون با شما نه بر وفق راههای شرارت‌بار و اعمال فاسدتان، بلکه به پاس نام خود عمل کنم، آنگاه خواهید دانست که من یهوه هستم.»

45 و کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

46 «ای پسر انسان، روی به سوی جنوب کرده، علیه آن موعظه کن، و بر ضد جنگل‌زار نِگِب نبوّت نما.

47 جنگل‌زار نِگِب را بگوی: کلام خداوند را بشنو؛ خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: اینک در تو آتشی بر خواهم افروخت که هر درخت سبز و هر درخت خشک را خواهد سوزانید. شعله‌های سوزانش خاموش نخواهد شد و همۀ رویها از جنوب تا شمال بدان خواهند سوخت.

48 تمامی بشر خواهند دید که من، یهوه، آن را افروخته‌ام تا خاموشی نپذیرد.»

49 آنگاه گفتم: «آه ای خداوندگارْ یهوه! آنان دربارۀ من می‌گویند: ”آیا فقط مَثَلها نمی‌گوید؟“»

Categories
حِزقیال

حِزقیال 21

شمشیر داوری خدا

1 و کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

2 «ای پسر انسان، روی به جانب اورشلیم کرده، بر ضد مکانهای مقدس آن موعظه کن و بر ضد سرزمین اسرائیل نبوّت نما.

3 سرزمین اسرائیل را بگوی که خداوند چنین می‌فرماید: اینک من بر ضد تو هستم؛ و شمشیر خویش از نیام برکشیده، پارسا و شریر را از میان تو منقطع خواهم ساخت.

4 و از آنجا که بر آنم پارسا و شریر را از میانت منقطع سازم، از این رو شمشیر من بر ضد تمامی بشر، از شمال تا جنوب، از نیام به در خواهد آمد.

5 و تمامی بشر خواهند دانست که من یهوه شمشیرم را از نیام برکشیده‌ام و دوباره در نیام نخواهد رفت.

6 «و اما تو ای پسر انسان، با دلی شکسته ناله کن! آری، به تلخیِ جان در برابر دیدگانشان ناله کن!

7 و چون تو را گویند: ”چرا چنین نالانی؟“ بگو: ”به سبب خبری که می‌رسد. زیرا هر دلی گداخته خواهد شد و همۀ دستها سست خواهد گردید و هر جانی بیهوش خواهد گشت و همۀ زانوان مانند آبْ لرزان خواهد شد. خداوندگارْ یهوه می‌فرماید: هان این فرا خواهد رسید و به وقوع خواهد پیوست.“»

8 و کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

9 «ای پسر انسان، نبوّت کرده، بگو: خداوندگار چنین می‌فرماید:

«شمشیر، شمشیرْ تیز گشته،

و صیقل دیده شده است؛

10 تیز گشته تا کشتار کند،

و صیقل دیده تا همچون برق بدرخشد!

پس آیا شادمان باشیم؟ شمشیر عصای پسرم را خوار خواهد شمرد، چنانکه هر چوبی را.

11 او شمشیر را سپرده تا صیقل بیند و به دست گرفته شود؛ این شمشیر تیز گشته و صیقل دیده تا به دست کشتارگر سپرده شود.

12 ای پسر انسان، فریاد برآور و شیون کن، زیرا که آن بر ضد قوم من و همۀ رهبران اسرائیل است. آنان همراه قوم من، به شمشیر سپرده شده‌اند. پس بر سینۀ خود بزن!

13 زیرا خداوندگارْ یهوه می‌گوید: این آزمایش است؛ و چه می‌شود اگر شمشیر حتی عصا را خوار شمارد؟ آن عصا دیگر نخواهد بود.

14 «اکنون تو ای پسر انسان، نبوّت کن و دست بر هم بکوب، و بگذار شمشیر دو بار بلکه سه بار فرود آید. این شمشیر به جهت مقتولان است، شمشیری برای کشتار عظیم که ایشان را در میان می‌گیرد.

15 از این رو دلها گداخته می‌شود و بسیاری می‌افتند. بر تمامی دروازه‌ها‌یشان شمشیری براق قرار داده‌ام. آه، شمشیری که چون برقِ آذرخش است و به جهت کشتار برگرفته شده است.

16 به جانب راست به تیزی بِبُر و به جانب چپ رویْ کن، به هر سو که لبه‌ات بدان میل می‌کند.

17 من نیز دستانم را بر هم خواهم کوفت و غضبم را جاری خواهم ساخت؛ من یهوه سخن گفته‌ام.»

18 بار دیگر کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

19 «و اما تو ای پسر انسان، دو راه به جهت آمدن شمشیر پادشاه بابِل تعیین کن که هر دو از یک جا بیایند. نشانی فراهم کن و آنرا در آغاز راهی که به شهر می‌رود، نصب نما.

20 راهی برای آمدن شمشیر به رَبَّۀ عَمّونیان، و به یهودا، و به قلعۀ اورشلیم تعیین کن.

21 زیرا پادشاه بابِل در جادۀ اصلی بر سر دوراهی خواهد ایستاد، تا فال بگیرد. او تیرها را تکان خواهد داد و از بتهای خانگی مشورت خواهد جست و به جگر خواهد نگریست.

22 به دست راستش، فال از برای اورشلیم خواهد بود تا مَنجِنیقها بر پا کند و دهان برای کشتار بگشاید و نعرۀ جنگ برآورد و بر ضد دروازه‌هایش مَنجِنیقها مستقر سازد و به جهت محاصره‌اش پشته‌ها بر پا داشته، سنگرها بسازد.

23 اما آن در نظر کسانی که برایش سوگند یاد کردند، فالی باطل بیش نمی‌نماید. اما او تقصیر ایشان را به یادشان خواهد آورد و ایشان را به اسارت خواهد برد.

24 «بنابراین خداوندگارْ یهوه چنین می‌گوید: چون شما سبب شده‌اید که تقصیراتتان به یاد آورده شود، در اینکه نافرمانیهای شما نمایان گشته است تا گناهانتان در همۀ کارهای شما به ظهور آید؛ پس چون به یاد آورده شده‌اید، گرفتار خواهید شد.

25 «حال تو ای حاکم کافر و شریر اسرائیل که روز تو یعنی زمان مکافات نهایی‌ات فرا رسیده است،

26 خداوندگارْ یهوه چنین می‌گوید: دستار از سر برگیر و تاج از سر فرو گذار! وضعیت چنین باقی نخواهد ماند. آنچه را پست است، برافراز و آنچه را افراشته است، پست کن.

27 ویرانی، ویرانی، من پادشاهی را ویران خواهم کرد. و دیگر نخواهد بود تا زمانی که آن که به حق به او تعلق دارد، بیاید، و آن را به وی عطا خواهم کرد.

28 «و تو ای پسر انسان نبوّت کن و بگو: خداوندگارْ یهوه دربارۀ عَمّونیان و اهانتهایشان چنین می‌گوید: بگو،

«شمشیر، شمشیر،

برکشیده شده به جهت کشتار،

صیقل خورده برای در کام کشیدن

و درخشیدن چون برقِ آذرخش.

29 هرچند رؤیاهای کاذب برایش می‌بینند

و غیبگویی دروغین برایش می‌کنند،

لیکن بر گردنهایِ شریرانِ کافر فرود خواهد آمد

که روز آنها یعنی زمان مکافات نهایی‌شان فرا رسیده است.

30 شمشیر در نیام کن! تو را آنجا که آفریده شدی، و در سرزمین نیاکانت، داوری خواهم کرد.

31 خشم خود را بر تو فرو خواهم ریخت و آتش غضبم را بر تو خواهم دمید، و تو را به دست مردان وحشی که در هلاک کردن چیره‌دستند، خواهم سپرد.

32 هیزمِ آتش خواهی بود و خون تو در میان سرزمینت ریخته خواهد شد و دیگر به یاد آورده نخواهی شد، زیرا من، یهوه، سخن گفته‌ام.»

Categories
حِزقیال

حِزقیال 22

شهر خون‌ریز

1 کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

2 «تو ای پسر انسان، آیا داوری خواهی کرد؟ آیا بر شهر خون‌ریز داوری خواهی کرد؟ پس آن را از همۀ اعمال کراهت‌آورش آگاه ساز.

3 بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: ای شهری که در میانت خون می‌ریزی تا اجلت برسد! ای که بتها می‌سازی تا خود را نجس سازی!

4 به سبب خونهایی که ریخته‌ای، تقصیرکار شده‌ای و به سبب بتهای بی‌ارزشی که ساخته‌ای، نجس گشته‌ای؛ بدین‌سان، اجل خویش نزدیک آورده و به پایان سالهایت رسیده‌ای. بنابراین تو را نزد قومها مایۀ رسوایی و نزد همۀ ممالک مایۀ تمسخر ساخته‌ام.

5 ای پلیدْ نام و ای آکنده از آشوب! آنان که به تو نزدیکند و آنان که از تو دورند، تو را تمسخر خواهند کرد.

6 «اینک حاکمان اسرائیل هریک به اندازۀ قدرت خویش، در پی خون‌ریزی در میانت بوده‌اند.

7 بر پدران و مادران در میان تو اهانت رفته است؛ بر غریبان در میانت ظلم می‌شود و یتیمان و بیوه‌زنان در میانت آزار می‌بینند.

8 چیزهای مقدس مرا خوار شمرده و شَبّاتهای مرا بی‌حرمت کرده‌اید.

9 کسانی در میان تو هستند که به جهت خون‌ریزی افترا می‌زنند، و کسانی که بر کوه‌ها طعام می‌خورند و دامن به هر بی‌عفتی می‌آلایند.

10 مردان، عریانی پدرشان را هویدا می‌کنندو زنان را در دورۀ نجاست ماهانۀ ایشان بی‌عصمت می‌سازند.

11 یکی با زن همسایۀ خود مرتکب قباحت می‌شود و دیگری بی‌شرمانه عروس خود را نجس می‌سازد، و باز دیگری خواهر یعنی دختر پدر خود را بی‌عصمت می‌کند!

12 خداوندگارْ یهوه می‌فرماید: در میان تو، مردم برای ریختن خون رشوه می‌گیرند. شما ربا و سود می‌ستانید و ظالمانه از همسایۀ خود بهره‌کشی می‌کنید، و مرا فراموش کرده‌اید!

13 «اینک من بر ضد سود نامشروعی که به چنگ آورده‌اید و خونهایی که در میان خود ریخته‌اید، خشمگینانه دست بر هم خواهم کوفت!

14 پس آیا در ایامی که تو را مکافات رسانم، دلت قوی و دستهایت محکم خواهد بود؟ من یهوه، چنین سخن گفته‌ام و آن را به عمل خواهم آورد.

15 تو را در میان قومها پراکنده خواهم ساخت و میان ممالک پخش خواهم کرد و بدین‌گونه ناپاکی‌ات را به تمامی از تو خواهم زُدود.

16 آری، تو خویشتن را در نظر قومها بی‌عصمت خواهی ساخت و آنگاه خواهی دانست که من یهوه هستم!»

17 و کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

18 «ای پسر انسان، خاندان اسرائیل برای من همچون دُرد شده‌اند؛ همۀ آنها مانند مس، قَلع، آهن و سُربند؛ ایشان در کوره مانند دُردِ نقره گشته‌اند.

19 بنابراین، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: از آنجا که همگی شما مانند دُرد شده‌اید، هان من شما را در میان اورشلیم گرد خواهم آورد.

20 چونان کسی که نقره و مس و آهن و سُرب و قَلع را در میان کوره‌ای گرد می‌آورد تا با دمیدن آتش آنها را بگدازد، من نیز به خشم و غضب خود، شما را گرد هم خواهم آورد و در میان اورشلیم قرار داده، خواهم گداخت.

21 من شما را گرد خواهم آورد و به آتش غضب خود بر شما خواهم دمید و در میان آن گداخته خواهید شد.

22 همان‌گونه که نقره در کوره گداخته می‌شود، شما نیز در میان آن گداخته خواهید شد و آنگاه خواهید دانست که من یهوه غضب خویش را بر شما فرو ریخته‌ام!»

23 و کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

24 «ای پسر انسان، او را بگو: تو زمینی هستی که در روز غضب شسته نشده و باران بر آن نباریده است.

25 دسیسۀ حاکمانش در میان آن، شیری غرّان را مانَد که شکار را می‌دَرَد و جان مردمان را می‌ستاند. آنان گنجینه‌ها و نفایس را به یغما برده‌اند و زنان بسیاری را در میان آن بیوه ساخته‌اند.

26 کاهنانش شریعت مرا زیر پا نهاده‌اند و چیزهای مقدس مرا بی‌حرمت کرده‌اند. آنان مقدس را از نامقدس تمییز نمی‌دهند و فرق میان طاهر و نجس را نمی‌آموزند؛ شَبّاتهای مرا نادیده می‌گیرند و بدین‌گونه در میان ایشان بی‌حرمت گشته‌ام.

27 صاحبمنصبان ایشان در میانش همچون گرگان شکار را می‌دَرَند و خون می‌ریزند و جانها را هلاک می‌کنند تا سود نامشروع به کف آورند.

28 انبیایش با رؤیاهای کاذب و فالگیریِ دروغین خود بر کارهای ایشان سرپوش گذاشته، می‌گویند: ”خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید،“ با اینکه خداوند سخن نگفته است!

29 مردمان این سرزمین ظلم کرده دست به چپاول زده‌اند. بر فقیران و نیازمندان ستم روا داشته‌اند و با غریبان بدرفتاری کرده و بی‌عدالتی نموده‌اند.

30 من در میان ایشان کسی را جستم که دیوار را بنا کند و برای این سرزمین به حضور من در شکاف بایستد تا آن را ویران نسازم، اما کسی را نیافتم!

31 پس، خداوندگارْ یهوه می‌گوید، خشم خود را بر آنان فرو ریختم و ایشان را به آتش غضب خویش هلاک ساخته، مکافات اعمالشان را بر سرشان آوردم.»

Categories
حِزقیال

حِزقیال 23

دو خواهر هرزه

1 و کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

2 «ای پسر انسان، دو زن بودند، دختران یک مادر.

3 هر دو در مصر روسپی شدند و در جوانیِ خود فاحشگی کردند. آنجا سینه‌های ایشان را فشردند و پستانهای بکرشان را مالیدند.

4 خواهر بزرگتر اُهولَه نام داشت و خواهرش اُهولیبَه. آنان از آنِ من بودند و پسران و دختران بزادند. و اما نامهای ایشان، اُهولَه، همان سامِرِه است و اُهولیبَه، اورشلیم.

5 «اُهولَه، آنگاه که از آنِ من بود، فاحشگی کرد و شهوتگرانه مشتاق معشوقانش یعنی آشوریان گردید، جنگاورانی

6 که جامۀ نیلگون بر تن داشتند، فرمانداران و سرورانی که همگی جوانانی دلربا و سوارکار بودند.

7 او فاحشگی خود را بدیشان که جملگی از برگزیدگان بنی‌آشور بودند بذل نمود، و خویشتن را به همۀ بتهای بی‌ارزش تمامی آنان که شهوتگرانه مشتاقشان بود، بیآلود.

8 آری، او فاحشگی خود را که از مصر آغاز کرده بود، رها نکرد، زیرا از دوران جوانی مردان با او همبستر شده، پستانهای بکرش را می‌فشردند و شهوت خود را با او ارضا می‌کردند.

9 پس او را به دست معشوقانش سپردم، به دست بنی‌آشور که شهوتگرانه مشتاق ایشان بود.

10 آنان عریانی او را منکشف ساختند و پسران و دخترانش را گرفتار کردند. او را به شمشیر کشته، مایۀ عبرتِ زنان ساختند و داوری را بر او به اجرا گذاشتند.

11 «خواهرش اُهولیبَه این را دید، و با این همه در شهوترانی خود از خواهر خویش فاسدتر شد و فاحشه‌گری او از فاحشه‌گری خواهرش بیشتر بود.

12 شهوتگرانه مشتاق آشوریان بود که فرمانداران و سروران بودند، و جنگاورانی ملبس به جامۀ فاخر. آنان سوارکار و همگی جوانانی دلربا بودند.

13 و دیدم که او نیز خود را نجس ساخته و هر دو به یک راه رفته‌اند.

14 اما اُهولیبَه فاحشگی‌اش را بس فزونتر ساخت. او نقش مردان را که بر دیوارها بود، یعنی تصاویر کَلدانیان را که به رنگ قرمز ترسیم شده بود، دید.

15 آنان کمربند بر میان و دستارِ بزرگ بر سر داشتند، و همگی به سرداران می‌مانستند و شبیه اهل بابِل بودند که زادگاهشان سرزمین کَلدانیان است.

16 چون چشمان اُهولیبَه بر آنان افتاد، شهوتگرانه مشتاق ایشان گشت و قاصدان نزد ایشان به سرزمین کَلدانیان گسیل داشت.

17 و بابِلیان به بستر عشق او درآمدند و با زناکاری خود، وی را نجس ساختند. پس چون از ایشان نجس شد، با انزجار از ایشان روی برتافت.

18 و چون فاحشه‌گری خود را آشکار کرد و عریانی‌اش را منکشف ساخت، من نیز با انزجار از او روی برتافتم، همچنان که از خواهرش با انزجار روی برتافته بودم.

19 با این همه، او ایام جوانی‌خود را که در سرزمین مصر فاحشه‌گری می‌کرد، به یاد آورده، بر فحشای خود افزود

20 و شهوتگرانه مشتاق معشوقانش گردید که آلتشان به آلت الاغان و مَنی‌شان به مَنی اسبان می‌مانست.

21 پس تو آرزومند هرزگی ایام جوانی خود بودی آنگاه که مصریان سینه‌هایت را می‌فشردند و پستانهای جوانت را می‌مالیدند.»

22 بنابراین، ای اُهولیبَه، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: «اینک من معشوقانت را که با انزجار از ایشان روی برتافتی، بر ضد تو برمی‌انگیزانم و آنان را از هر سو بر ضد تو گرد می‌آورم:

23 بابِلیان و همۀ کَلدانیان و فِقُود و شوعَ و قوعَ و تمامی آشوریان را با ایشان، که جوانانی دلربا و همگی فرمانداران و سروران و سرداران و نامدارانند، و جملگی سوارکار.

24 آنان همه با اسلحه و ارابه‌ها و کالسکه‌ها و لشکری از مردم بر ضد تو خواهند آمد، و از هر سو با سپرهای کوچک و بزرگ و کلاهخود بر ضد تو موضع خواهند گرفت، و من داوری را بدیشان خواهم سپرد تا به رسم خود بر تو مکافات رسانند.

25 و من غیرت خود را علیه تو بر خواهم انگیخت تا با تو به غضب رفتار کنند. آنان بینی و گوشهایت را خواهند برید و بازماندگانت به ضرب شمشیر از پا در خواهند آمد. پسران و دخترانت را گرفتار خواهند کرد و بازماندگانت در آتش خواهند سوخت.

26 جامه‌ات را از تنت خواهند کَند و جواهرات زیبایت را به یغما خواهند برد.

27 بدین‌سان به هرزگی و فحشایت که از سرزمین مصر آغاز کردی، پایان خواهم داد تا دیگر نه هوای آنها را در سر بپرورانی و نه مصر را به یاد آوری.

28 «زیرا خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: اینک تو را به دست آنان که از ایشان متنفری خواهم سپرد، به دست آنان که با انزجار از ایشان روی برتافتی.

29 آنان با تو به نفرت رفتار خواهند کرد و تمامی دسترنجت را به یغما خواهند برد و برهنه و عریان رهایت خواهند کرد و عریانیِ فحشایت عیان خواهد شد. هرزگی و فاحشه‌گری تو

30 اینها را بر سَرَت آورده است، چراکه با قومها زنا کردی و خود را به بتهای بی‌ارزش ایشان نجس ساختی.

31 تو راه خواهرت را در پیش گرفته‌ای، از این رو جام او را به دست تو خواهم داد.

32 «خداوندگارْ یهوه چنین می‌گوید:

«تو از جام خواهرت خواهی نوشید،

از جامی عمیق و بزرگ؛

که مایۀ تمسخر و استهزا خواهد شد،

چراکه بسیار پر است؛

33 و از مستی و غم آکنده خواهی شد.

جام دهشت و ویرانی،

جام خواهرت سامِرِه را،

34 تا به آخر سَر خواهی کشید

و آن را خُرد خواهی کرد

و سینه‌های خود را به آن خواهی درید؛

زیرا، خداوندگارْ یهوه می‌فرماید، من چنین گفته‌ام.

35 «بنابراین خداوندگارْ یهوه می‌فرماید: چون مرا از یاد برده‌ای و پشت سرت افکنده‌ای، تو خود متحمل عقوبت هرزگی و فحشای خود خواهی شد.»

36 و خداوند مرا گفت: «ای پسر انسان، آیا اُهولَه و اُهولیبَه را داوری خواهی کرد؟ پس اعمال کراهت‌آورشان را بدیشان خاطرنشان ساز.

37 زیرا ایشان مرتکب زنا شده‌اند و دستانشان به خون آلوده است؛ با بتهای بی‌ارزش خویش زنا کرده‌اند و حتی فرزندان خود را که برای من زاده بودند، به عنوان خوراک برای آنان از آتش گذراندند.

38 و این را نیز بر من روا داشتند که در همان روز، قُدس مرا نجس ساختند و شَبّاتهای مرا بی‌حرمت کردند.

39 زیرا در همان روز که فرزندانشان را برای بتهایشان ذبح کردند، به قُدس من درآمدند تا آن را بی‌حرمت سازند. هان در خانۀ من چنین به عمل آوردند!

40 آنان حتی قاصدی نزد برخی مردان فرستادند تا از راه دور بیایند، و هان ایشان آمدند. تو برای ایشان خود را شستشو دادی و بر چشمانت سرُمه کشیدی و خود را به زیورها آراستی.

41 و بر تختی پرشکوه که سفره‌ای پیش آن گسترده بود، نشسته، بخور و روغن مرا بر آن نهادی.

42 «آواز جمعی کثیر از خوش‌گذرانان گِرد او به گوش می‌رسید و جمعی مست نیز از بیابان آورده شدند، همراه با مردانی از میان عوام، که دستبندها بر دست و تاجهای زیبا بر سرِ آن زنان گذاشتند.

43 آنگاه دربارۀ آن که از فرط زناکاری رمقی برایش باقی نمانده بود گفتم بگذار همچنان با او زنا کنند، هرچند که در این حال است.

44 و آنان با او همبستر شدند چنانکه مردان با فاحشه‌ها همبستر می‌شوند. بدین‌سان، با آن زنان هرزه، یعنی اُهولَه و اُهولیبَه، همبستر شدند.

45 اما مردان پارسا بر ایشان قصاصِ زنان زناکار و خون‌ریز را جاری خواهند کرد، از آن رو که زناکارند و دستانشان به خون آلوده است.»

46 زیرا خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: «جماعتی بر آنان گرد آورید و ایشان را تسلیمِ وحشت و تاراج کنید.

47 آن جماعت ایشان را سنگسار کرده، به شمشیرهای خویش از پا در خواهند آورد، و پسران و دخترانشان را کشته، خانه‌هایشان را به آتش خواهند سوزانید.

48 بدین‌سان به هرزگی در این سرزمین پایان خواهم بخشید تا برای همۀ زنان عبرتی گردد و آنان هرزگی تو را پیشه نکنند.

49 سزای هرزگی شما به شما خواهد رسید و متحمل سزای بت‌پرستیِ گناه‌آلود خود خواهید شد و خواهید دانست که من خداوندگارْ یهوه هستم.»

Categories
حِزقیال

حِزقیال 24

دیگ جوشان

1 در روز دهمِ ماه دهم از سال نهم، کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

2 «ای پسر انسان، تاریخ این روز را بنویس، آری، تاریخ همین روز را. زیرا در همین روز، پادشاه بابِل اورشلیم را به محاصره درآورْد.

3 برای این خاندان عِصیانگر مَثَلی بیاور و ایشان را بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید:

«دیگ را بار بگذار، آن را بار بگذار،

و در آن آب بریز؛

4 تکه‌های گوشت در آن بیفکن،

هر تکۀ مرغوب یعنی ران و شانه را،

و آن را از بهترین استخوانها پر ساز.

5 بهترین گوسفند را از گله برگیر؛

پشته‌ای از هیزم زیر دیگ بگذار،

آن را خوب بجوشان،

و استخوانهایش را در درونش بپز.

6 «زیرا خداوندگارْ یهوه چنین می‌گوید: وای بر آن شهر خون‌ریز! وای بر آن دیگ که درونش زنگ زده، و زنگارش زدوده نمی‌شود! تکه‌ها را بدون قرعه افکندن، یک به یک از درون آن به در آر.

7 زیرا خونی که ریخته، در میانش است. او آن را بر صخره‌ای عریان ریخت، و نه بر زمین تا خاک آن را بپوشاند.

8 پس من نیز در ابراز خشم خود و کشیدن انتقامم، خون او را بر صخره‌ای عریان ریختم تا پوشانیده نشود.

9 آری، خداوندگارْ یهوه چنین می‌گوید: وای بر آن شهر خون‌ریز! زیرا من نیز پشتۀ هیزم را بزرگ خواهم ساخت.

10 هیزم بسیار بیاور و آتش افروخته، گوشت را خوب بپز و ادویه به آن بزن و بگذار استخوانها بسوزند.

11 آنگاه دیگ را خالی بر زغالهایش بگذار تا داغ شده، مِسش گداخته شود و نجاستش در آن ذوب گردد و زَنگارش به آتش بسوزد.

12 او خویشتن را با تلاشِ سخت خسته کرده، اما زنگار بسیارش از او زدوده نشده است. پس باشد که زنگارش به کام آتش فرو رود!

13 در نجاست تو هرزگی است. از آنجا که می‌خواستم تطهیرت کنم اما از نجاست خود طاهر نمی‌شدی، پس دیگر از نجاست خود طاهر نخواهی شد، تا آنگاه که خشم خود را به کمال بر تو فرو ریزم.

14 من، یهوه، سخن گفته‌ام و واقع خواهد شد. من آن را به عمل خواهم آورد. خداوندگارْ یهوه می‌فرماید: من باز نخواهم ایستاد و شفقت نخواهم کرد و منصرف نخواهم گردید. بلکه بر وفق راهها و اعمال تو، بر تو داوری خواهد شد.»

مرگ زن حِزقیال

15 کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

16 «ای پسر انسان، اینک بر آنم تا به ضربتی نور چشمانترا از تو بستانم؛ با این حال، ماتم و گریه مکن و اشکت جاری نشود.

17 در خاموشی آه بکش، اما برای آن مُرده ماتم مگیر. بلکه دستار بر سر بپیچ و کفش به پا کن؛ لبانت را مپوشان و از طعام مردگان مخور.»

18 پس بامدادان با قوم سخن گفتم و شامگاهان همسرم درگذشت. صبح روز بعد چنانکه فرمان یافته بودم، عمل کردم.

19 آنگاه قوم به من گفتند: «آیا به ما نمی‌گویی این چیزها که می‌کنی، چه ارتباطی به ما دارد؟»

20 بدیشان گفتم: «کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

21 ”به خاندان اسرائیل بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: اینک من قُدس خود را که فخرِ قوّت و نورِ چشمان و آرزویِ جانهایتان است، بی‌حرمت خواهم ساخت؛ و پسران و دخترانی که بر جا می‌گذارید، به شمشیر خواهند افتاد.

22 و شما نیز چنان خواهید کرد که من کردم؛ لبانتان را نخواهید پوشاند و از خوراک مردگان نخواهید خورد.

23 دستار بر سر و کفش به پا خواهید داشت؛ ماتم و گریه نخواهید کرد بلکه در گناهانتان خواهید پوسید و نزد یکدیگر ناله سر خواهید داد.

24 بدین‌گونه، حِزقیال برای شما نشانی خواهد بود؛ مطابق هرآنچه او کرد، شما نیز خواهید کرد. و چون این همه واقع شود، آنگاه خواهید دانست که من خداوندگارْ یهوه هستم.“

25 «و اما تو ای پسر انسان! به‌یقین در روزی که من مکان قوّت آنها را از ایشان بستانم، یعنی شادیِ فخر و نورِ چشمان و اشتیاقِ جانهایشان، و نیز پسران و دخترانشان را،

26 در آن روز، یکی که رهایی یافته نزدت خواهد آمد تا به تو خبر دهد.

27 در آن روز زبانت به سوی آن که رهایی یافته باز خواهد شد، و سخن گفته، دیگر گنگ نخواهی بود. و برای ایشان آیتی خواهی بود و خواهند دانست که من یهوه هستم.»

Categories
حِزقیال

حِزقیال 25

نبوّت بر ضد عَمّون

1 و کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

2 «ای پسر انسان، روی به جانب عَمّونیان کرده، بر ضد ایشان نبوّت کن.

3 عَمّونیان را بگو، کلام خداوندگارْ یهوه را بشنوید! خداوندگارْ یهوه چنین می‌گوید: چون آنگاه که قُدس من بی‌حرمت می‌شد و سرزمین اسرائیل ویران می‌گشت و خاندان یهودا به اسارت می‌رفت، گفتید: ”هَه“،

4 پس اینک من شما را به دست بنی‌مشرق تسلیم خواهم کرد تا به تصرفتان درآورند. و آنان در میان شما اردو زده، مسکن خود را در میانتان بر پا خواهند کرد، و میوه‌های شما را خواهند خورد و شیرتان را خواهند نوشید.

5 من رَبَّه را چراگاهِ شتران و عَمّون را استراحتگاه گله‌ها خواهم ساخت. آنگاه خواهید دانست که من یهوه هستم.

6 زیرا خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: از آن رو که بر ضد سرزمین اسرائیل دستک زدید و پای بر زمین کوبیدید و به تمامی کینۀ دل شادی کردید،

7 هان دست خود را بر شما دراز خواهم کرد و شما را به دست قومها به تاراج خواهم داد. و شما را از میان ملتها منقطع ساخته، از میان ممالک هلاک خواهم کرد و نابودتان خواهم ساخت. آنگاه خواهید دانست که من یهوه هستم.

نبوّت بر ضد موآب

8 «خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: از آن رو که موآب گفته است،”اینک خاندان یهودا مانند همۀ قومهای دیگرند،“

9 پس اینک من پهلوی موآب را خواهم شکافت و از شهرهای سرحدی‌اش که مایۀ فخر آن سرزمینند آغاز خواهم کرد، یعنی از بِیت‌یِشیموت و بَعَل‌مِعون و قَریه‌تایِم.

10 و موآب را با عَمّونیان به بنی‌مشرق به ملکیت خواهم داد تا در میان قومها دیگر ذکری از عَمّونیان به میان نیاید.

11 و بر موآب داوری خواهم کرد و آنگاه خواهند دانست که من یهوه هستم.

نبوّت بر ضد اَدوم

12 «خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: از آن رو که اَدوم علیه خاندان یهودا انتقام‌جویانه عمل کرده و در انتقام کشیدن از آنان مرتکب تقصیر عظیم گردیده است.

13 بنابراین، خداوندگارْ یهوه می‌گوید: من دست خود را بر اَدوم دراز کرده، آدمیان و بهایم را از آن ریشه‌کن خواهم کرد و آن را ویران خواهم ساخت؛ از تیمان تا دِدان، به شمشیر خواهند افتاد.

14 به دست قوم خود اسرائیل، انتقام خویش را از اَدوم خواهم گرفت، و آنان مطابق خشم و غضب من با اَدوم رفتار خواهند کرد. و خداوندگارْ یهوه می‌فرماید که اَدومیان طعم انتقام مرا خواهند چشید!

نبوّت بر ضد فلسطین

15 «خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: از آنجا که فلسطینیان انتقام‌جویانه عمل کرده و از کینۀ دل انتقام کشیده‌اند، و با دشمنیِ دیرینه کمر به نابودی یهودا بسته‌اند،

16 پس خداوندگارْ یهوه می‌گوید: اینک من دست خود را بر فلسطینیان دراز خواهم کرد، و کِریتیان را منقطع ساخته، باقیماندگان سرزمینهای ساحلی را هلاک خواهم کرد.

17 من به مکافاتی قهر‌آمیز از آنان انتقام عظیم خواهم کشید. و چون انتقام خود را از ایشان بکشم، خواهند دانست که من یهوه هستم.»

Categories
حِزقیال

حِزقیال 26

نبوّت بر ضد صور

1 در سال یازدهم، در روز اوّل ماه، کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

2 «ای پسر انسان، از آن رو که صور دربارۀ اورشلیم گفته است: ”هَه هَه، دروازۀ قومها شکسته شده و به روی من گشوده گردیده است. حال که او ویران گشته، من کامیاب خواهم شد!“

3 پس خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: اینک ای صور، من بر ضد تو هستم، و چنانکه دریا امواج خود را برمی‌انگیزد، من قومهای بسیار را علیه تو بر خواهم انگیخت.

4 آنان حصارهای صور را خراب کرده، برجهایش را فرو خواهند ریخت، و من خاکش را از او خواهم رُفت و او را به صخره‌ای عریان بدل خواهم کرد.

5 و او به محل گستردن تور در میان دریا بدل خواهد شد، زیرا خداوندگارْ یهوه می‌فرماید من این را گفته‌ام. قومها آن را به تاراج خواهند برد،

6 و دخترانش که در صحرایند، به شمشیر از پا در خواهند آمد. آنگاه خواهند دانست که من یهوه هستم.

7 «زیرا خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: اینک من شاه شاهان، نبوکدنصر،پادشاه بابِل را با اسبان و ارابه‌ها و با سواران و لشکری از سربازان بسیار، از جانب شمال بر ضد صور بر خواهم آورد.

8 او دخترانت را در صحرا به شمشیر خواهد کشت. و بر ضد تو سنگرها خواهد ساخت و پشته‌ها بر پا خواهد کرد و سپرها بر خواهد افراشت.

9 مَنجِنیقهایش را به سوی حصارهایت نشانه خواهد رفت و برجهایت را به تبرهای خود منهدم خواهد ساخت.

10 اسبانش آنقدر بی‌شمار خواهند بود که غبارشان تو را خواهد پوشانید. آنگاه که به دروازه‌هایت داخل شوند، چنانکه به شهری رخنه‌دار درمی‌آیند، حصارهایت از خروش سواران و ارابه‌ها و کالسکه‌ها به لرزه در خواهد آمد.

11 همۀ کوچه‌هایت را به سُم اسبانش پایمال کرده، مردمانت را به شمشیر خواهد کشت، و ستونهای نیرومندت به زمین فرو خواهد افتاد.

12 ثروتت را تاراج خواهند کرد و کالاهایت را به یغما خواهند برد. حصارهایت را فرو خواهند ریخت و خانه‌های زیبایت را منهدم کرده، سنگ و چوب و خاکت را به میان آب خواهند ریخت.

13 آواز سرودهایت را خاموش خواهم کرد و صدای چنگهایت دیگر به گوش نخواهد رسید.

14 تو را به صخره‌ای عریان بَدَل خواهم ساخت و به محل گستردن تور، و دیگر هرگز تجدید بنا نخواهی شد! زیرا خداوندگارْ یهوه می‌فرماید: من که یهوه هستم سخن گفته‌ام.

15 «خداوندگارْ یهوه به صور چنین می‌گوید: آیا سرزمینهای ساحلی از صدای سقوط تو نخواهند لرزید، آنگاه که مجروحان ناله سر دهند و در میان تو کشتار شود؟

16 آنگاه حاکمان دریا جملگی از تختشان به زیر خواهند آمد و ردا از تن به در کرده، جامه‌های گلدوزی‌شدۀ خویش را خواهند کَند و لرزه بر تن کرده، بر زمین خواهند نشست و هر دَم بر خود لرزیده، از دیدنت حیران خواهند شد.

17 و بر تو مرثیه خوانده، تو را خواهند گفت:

«”ای شهر پر آوازه، چگونه تباه گشتی،

ای که مسکن ساحل‌نشینان بودی!

ای که بر دریا زورآور بودی،

تو و ساکنانت؛

تو که ترس خود را بر همۀ سکنۀ آنجا

مستولی می‌کردی!

18 حال در روز سقوطت

سرزمینهای ساحلی بر خود می‌لرزند،

و جزایر دریا

از رحلت تو مدهوش می‌گردند.“

19 «زیرا خداوندگارْ یهوه چنین می‌گوید: چون تو را مانند شهرهای غیرمسکون ویران سازم و آبهای ژرف بر تو آورده، تو را به آبهای بسیار بپوشانم،

20 آنگاه تو را با آنان که به هاویه فرو می‌روند، نزد مردمان روزگاران کهن فرود خواهم آورد، و در اَسفَلهای زمین، در ویرانه‌های ابدی، با آنان که به هاویه فرو می‌روند، ساکن خواهم گردانید تا دیگر مسکون نشوی و در سرزمین زندگان جایگاهی نداشته باشی.

21 و خداوندگارْ یهوه می‌گوید: تو را به سرانجامی دِهشَتناک دچار خواهم ساخت و نابود خواهی شد! تو را خواهند جُست، اما دیگر هرگز یافت نخواهی شد.»

Categories
حِزقیال

حِزقیال 27

مرثیه‌ای برای صور

1 کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

2 «حال تو ای پسر انسان، بر صور مرثیه‌ای بسرا،

3 و به صور که نزد مدخل دریا ساکن است، و تاجرِ مردمان در تجارت با سرزمینهای ساحلیِ بسیار است، بگو که خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید:

«ای صور، تو می‌گویی،

”در زیبایی کاملم!“

4 حدودت در وسط دریاست

و بناکنندگانت زیبایی‌ات را به کمال رسانده‌اند.

5 تخته‌هایت را جملگی از صنوبر سِنیر ساختند،

و سرو آزاد لبنان را گرفتند تا برایت دَکَلها بسازند.

6 پاروهایت را از بلوطهای باشان ساختند

و عرشۀ مُزیّن به عاجت را از کاجهای سواحل قِپرس.

7 کتانِ نفیسِ گلدوزی‌شدۀ مصری بادبانت بود

تا تو را همچون عَلَمی باشد،

و لاجورد و ارغوانِ سواحل اِلیشَه،

سایبانت.

8 ساکنان صیدون و اَرواد

پاروزنانت بودند،

و استادکارانت، ای صور،

ناخدایان در میانت.

9 مشایخ جِبال و استادکارانش در میان تو بوده،

درزهایت را می‌گرفتند؛

همۀ کشتیهای دریا با ملوانانش در تو بودند

تا با کالاهایت تجارت کنند.

10 «پارس و لود و فوط در لشکرت جنگاوران تو بودند،

که با آویختن سپرها و کلاهخودها بر تو، زینتت می‌دادند.

11 مردمان اَرواد با سپاهیانتاز هر طرف بر حصارهایت بودند،

و جَمادیان بر برجهایت.

آنان سپرهایشان را از هر طرف بر حصارهایت می‌آویختند،

که زیبایی‌ات را به کمال می‌رسانید.

12 به سبب فراوانی دولت عظیمت، تَرشیش با تو داد و ستد داشت؛

آنان نقره و آهن و مَفرَغ و سرب در ازای کالاهای تو می‌دادند.

13 یاوان و توبال و ماشِک نیز با تو داد و ستد داشتند،

و نفوس آدمیان و ظروف برنجین در ازای مِتاع تو می‌دادند.

14 مردمان بِت‌توجَرمَه اسبان معمولی و اسبان جنگی و قاطران

با کالاهای تو مبادله می‌کردند.

15 بنی‌دِدان نیز با تو داد و ستد داشتند؛

سرزمینهای ساحلی بسیار بازار تو بودند،

و شاخهای عاج و آبنوس به تو می‌پرداختند.

16 اَرام به سبب فراوانی کالاهایت با تو داد و ستد می‌کرد

و فیروزه و ارغوان و پارچه‌های گلدوزی‌شده در ازای متاع تو می‌داد،

و هم کتان نفیس و مرجان و لعل.

17 یهودا و سرزمین اسرائیل نیز با تو داد و ستد داشتند

و گندمِ مینّیتو حلوادر ازای کالاهایت می‌دادند

و هم عسل و روغن و بَلَسان.

18 دمشق به سبب فراوانی محصولات و دولتِ بس عظیمت،

شراب حِلبون و پشم ساحار با تو مبادله می‌کرد.

19 دان و یاوان از اوزال با تو داد و ستد می‌کردند

و آهنِ مصنوع و سَلیخَه و نیشکر در ازای کالاهای تو می‌دادند.

20 دِدان در داد و ستد با تو،

زین‌پوشها به جهت سواری به تو می‌دادند.

21 عربستان و همۀ حاکمان قیدار از مشتریان تو بودند،

و بره و قوچ و بز با تو مبادله می‌کردند.

22 بازرگانان صَبا و رَعَمَه با تو داد وستد داشتند

و بهترینِ همه گونه ادویه و سنگهای گرانبها و طلا را در ازای کالاهای تو می‌دادند.

23 حَران و کَنِه و عدن، بازرگانان صَبا، آشور و کِلمَد، با تو داد و ستد داشتند؛

24 آنان در بازارهای تو نفایس و جامه‌های لاجوردی و پارچه‌های گلدوزی‌شده با تو مبادله می‌کردند،

و هم فرشهای رنگارنگ با نخهای محکمِ گره زده شده.

25 کشتیهای تَرشیش حاملانِ کالاهای تو بودند،

پس در قلب دریا آکنده و سنگین از بار گشتی.

26 پاروزنانت تو را به جایهای ژرفِ دریا بردند،

اما باد شرقی تو را در قلب دریا در هم شکست.

27 دولت و محصولات و کالاهای تو،

و ملوانان و ناخدایان و تعمیرکنندگانِ درزهایت،

و سوداگرانِ کالاها و همۀ مردان جنگی تو،

با تمامی کسانی که در میان تو هستند،

در روز سقوط تو

به قعر دریا فرو خواهند رفت.

28 از صدای فریاد ناخدایانت

سرزمینهای ساحلی به لرزه در خواهند آمد.

29 همۀ پاروزنان

از کشتیهای خود فرود خواهند آمد،

و ملوانان و همۀ ناخدایانِ دریا

بر زمین خواهند ایستاد.

30 آنان به سبب تو فریادِ بلند سر خواهند داد

و به تلخی خواهند گریست.

خاک بر سر خواهند افشاند

و در خاکستر خواهند غلتید؛

31 به سبب تو موی از سر برکنده،

پلاس در بر خواهند کرد

و به مرارتِ جان و نوحۀ تلخ

بر تو خواهند گریست.

32 در شیون خود، بر تو مرثیه خواهند خواند،

و برای تو نوحه‌گری کرده، خواهند گفت:

”کیست مانند صور؟

کیست مانند آن شهر که در میان دریا خاموش شده است؟

33 آنگاه که کالاهای تو از دریا می‌رسید،

مردمانِ بسیار را خرسند می‌کردی

و پادشاهان زمین را از فراوانی دولت و کالاهایت

توانگر می‌ساختی.

34 حال در عمق آبها

دریا تو را در هم شکسته،

و کالاها و همۀ خدمه‌ات با تو

فرو رفته‌اند.

35 تمامی ساکنان سرزمینهای ساحلی

به سبب تو در حیرتند؛

موی بر تن پادشاهانشان راست شده،‌

و رنگ از رخسار باخته‌اند.

36 تاجرانِ قومها به سبب تو انگشت به دهان می‌مانند؛

تو به فرجامی شوم رسیده‌ای

و دیگر تا به ابد نخواهی بود.“»

Categories
حِزقیال

حِزقیال 28

نبوّت بر ضد رئیسِ صور

1 کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

2 «ای پسر انسان، به حاکم صور بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید:

«از آن رو که دلت مغرور شده،

و می‌گویی، ”خدا هستم!

و در دلِ دریا

بر سَریر خدایان می‌نشینم!“

حال آنکه نه خدا، بلکه انسانی،

هرچند دل خویش را همچون دل خدایان می‌شماری؛

3 به‌درستی که از دانیال حکیمتری،

و هیچ رازی بر تو پوشیده نیست.

4 به حکمت و بصیرت خویش

برای خود ثروت اندوخته‌ای،

و خزاینت را

به طلا و نقره انباشته‌ای.

5 به فراوانیِ حکمتِ خویش در تجارت،

دولت خود را افزون ساخته‌ای،

و دلت به سبب توانگری‌ات مغرور گشته است.

6 بنابراین خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید:

از آن رو که دل خویش را

همچون دل خدایان می‌شماری،

7 اینک من بیگانگان را بر تو خواهم آورد،

ستم‌پیشه‌ترینِ قومها را؛

تا بر ضد زیباییِ حکمت تو شمشیر از نیام به در آورند

و فرّ و شکوه تو را بیالایند.

8 آنان تو را به هاویه فرو خواهند افکند،

و به مرگِ هولناک در دل دریا جان خواهی سپرد.

9 آیا در حضور قاتلانت

همچنان خواهی گفت که: ”خدا هستم؟“

حال آنکه در دستان قاتلانت،

نه خدا، بلکه انسان خواهی بود و بس؟

10 به دست بیگانگان،

به مرگ نامختونان خواهی مرد؛

زیرا خداوندگارْ یهوه می‌فرماید که من سخن گفته‌ام.»

مرثیه‌ای بر پادشاه صور

11 کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

12 «ای پسر انسان، بر پادشاه صور مرثیه‌ای بسرا و او را بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید:

«تو الگوی کمال بودی،

آکنده از حکمت و کامل در زیبایی.

13 تو در عدن بودی،

در باغ خدا،

و هر گونه سنگ گرانبها زینت تو بود:

لعل و یاقوت زرد و الماس،

زِبَرجَد و عقیق و یشب،

یاقوت کبود و فیروزه و زمرّد.

نگین‌دانها و کنده‌کاریهایت از صنعت طلا بود؛

اینها همه، در روز آفرینشت مهیا شده بود.

14 تو کروبیِ مسح شدۀ سایه‌گستر بودی،

و من تو را برقرار داشته بودم؛

تو بر کوهِ مقدسِ خدا بودی،

و در میان سنگهای آتشین می‌خرامیدی.

15 از روزی که آفریده شدی،

تا روزی که شرارت در تو یافت شد،

در طریقهایت کامل بودی.

16 اما از کثرت سوداگریت،

بطن تو از خشونت آکنده شد،

و گناه ورزیدی.

پس تو را چون چیزِ نجس از کوه خدا بیرون افکندم،

و تو را ای کروبیِ سایه‌گستر،

از میان سنگهای آتشین نابود کردم.

17 دلت از زیبایی‌ات مغرور گشت،

و به سبب فّر و شکوهت،

حکمت خویش را فاسد گردانیدی.

پس تو را بر زمین افکندم

و در معرض تماشای پادشاهان نهادم.

18 به واسطۀ کثرتِ گناهت و بی‌انصافیِ سوداگری‌ات،

مکانهای مقدسِ خویش را مُلَوّث ساختی؛

پس آتشی از میانت بیرون آوردم

که تو را سوزانید،

و در برابر دیدگان همۀ نظاره‌گرانت،

تو را بر روی زمین خاکستر ساختم.

19 جملۀ آنان، از میان قومها، که تو را می‌شناختند،

از تو در شگفت شدند؛

سرانجامی دهشتناک رسیده‌ای،

و دیگر تا به ابد نخواهی بود.»

نبوّت بر ضد صیدون

20 کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

21 «ای پسر انسان، روی به جانب صیدون کرده، بر ضدش نبوّت کن.

22 بگو خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید:

«ای صیدون، اینک من بر ضد توام،

و در میان تو جلال خواهم یافت.

و چون بر تو داوری کنم

و قدوسیت خویش را در تو آشکار سازم،

آنگاه همه خواهند دانست که من یهوه هستم.

23 زیرا طاعون بر تو خواهم فرستاد

و خون در کوچه‌هایت روان خواهم کرد.

آری، به شمشیری که از هر سو بر تو فرود خواهد آمد

کشتگان در میانت خواهند افتاد؛

آنگاه همه خواهند دانست که من یهوه هستم.

24 «دیگر برای خاندان اسرائیل، در میان مردمان پیرامونش که ایشان را تحقیر می‌کردند، نه خَلَنگی خراشنده خواهد بود و نه خاری آزاردهنده. آنگاه همه خواهند دانست که من یهوه هستم.

اسرائیل در امنیت ساکن خواهد شد

25 «خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: هنگامی که خاندان اسرائیل را از میان مردمانی که میان آنها پراکنده شده‌اند، گِرد آورم و در برابر دیدگانِ قومها قدوسیتم را در آنها آشکار سازم، آنگاه در زمین خودشان که به خادم خویش یعقوب دادم، ساکن خواهند شد

26 و آنجا در امنیت مأوا گزیده، خانه‌ها خواهند ساخت و تاکستانها غرس خواهند کرد. و چون داوری خود را بر مردمان پیرامونش که ایشان را تحقیر می‌کردند، اجرا کنم، آنگاه در امنیت ساکن شده، خواهند دانست که من یهوه خدای ایشان هستم.»

Categories
حِزقیال

حِزقیال 29

نبوّت بر ضد مصر

1 در روز دوازدهمِ ماه دهم از سال دهم، کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

2 «ای پسر انسان، روی به جانب فرعون پادشاه مصر کرده، بر ضد او و تمامی مصر نبوّت کن.

3 زبان گشوده، بگو: خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید:

«ای فرعون، پادشاه مصر،

اینک من بر ضد تو هستم؛

ای اژدهای بزرگ،

که در میان نهرهایت خفته‌ای،

که می‌گویی: ”نیلِ من، از آنِ من است؛

من خودْ آن را ساخته‌ام!“

4 پس من قلابها به چانه‌ات می‌گذارم،

و ماهیان نهرهایت را به فلسهایت خواهم چسبانید؛

و تو را با تمامی ماهیانی که به فلسهایت چسبیده‌اند،

از میان نهرهایت بیرون خواهم کشید،

5 و تو را در بیابان ترک خواهم کرد،

تو و جملۀ ماهیان نهرهایت را!

در صحرا خواهی افتاد،

و کسی تو را بر نخواهد گرفت و جمع نخواهد کرد.

تو را خوراک حیوانات زمین

و مرغان هوا خواهم ساخت.

6 آنگاه همۀ ساکنان مصر خواهند دانست که من یهوه هستم.

«از آن رو که برای خاندان اسرائیل عصایی از نی بیش نبودی،

7 چون تو را به دست خود گرفتند، خرد شدی و سبب چاک خوردنِ کِتفهای جمیع ایشان گشتی، و چون بر تو تکیه زدند، شکستی و کمرهای جملگی آنان را لرزان ساختی.

8 پس خداوندگارْ یهوه چنین می‌گوید: اینک شمشیری بر تو خواهم آورد و انسان و حیوان را از میانت منقطع خواهم کرد؛

9 و سرزمین مصر خراب و ویران خواهد شد. آنگاه خواهند دانست که من یهوه هستم!

«چون گفته‌ای: ”نیل از آنِ من است؛ من خود آن را ساخته‌ام!“

10 پس اینک من به ضد تو و نهرهایت هستم، و سرزمین مصر را از مِجدُل تا اَسوان و تا سرحدات کوش، به‌تمامی خراب و ویران خواهم کرد.

11 نه انسانی بر آن پا خواهد گذاشت و نه حیوانی از آن گذر خواهد کرد، و چهل سال نامسکون خواهد ماند.

12 من سرزمین مصر را به ویرانه‌ای در میانِ ممالکِ ویران بدل خواهم ساخت و شهرهایش در میان شهرهای مخروب، چهل سال ویران خواهد ماند. مصریان را در میان قومهای دیگر پراکنده خواهم کرد و آنان را در میان ممالک دیگر متفرق خواهم ساخت.

13 «اما خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: پس از پایان چهل سال، مصریان را از میان قومهایی که میانشان پراکنده شده‌اند، گرد خواهم آورد،

14 و سعادتِ گذشته را به مصر باز خواهم گردانید و آنان را به سرزمین فَتروس، یعنی به زمین مولِدشان باز خواهم آورد، اما در آنجا مملکتی ناچیز خواهند بود.

15 مصر ناچیزترینِ ممالک خواهد بود و دیگر بار خویشتن را بر قومهای دیگر بر نخواهد افراشت. و آنان را چنان کوچک خواهم ساخت که دیگر هرگز بر قومهای دیگر فرمان نخواهند راند.

16 مصر دیگر هرگز نقطۀ اتکای خاندان اسرائیل نخواهد بود، بلکه یادآور گناه ایشان در روی کردن به مصر. آنگاه خواهند دانست که من خداوندگارْ یهوه هستم.»

17 در روز اوّلِ ماه اوّل از سال بیست و هفتم، کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

18 «ای پسر انسان، نبوکدنصر، پادشاه بابِل، چنان سخت از لشکر خود بر ضد صور کار کشید که سرهای همه بی‌مو گشت و پوست از شانه‌هایشان کنده شد. با این حال نه او و نه لشکریانش را از زحمتی که بر ضد صور کشیدند، سودی حاصل نشد.

19 پس خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: اینک من سرزمین مصر را به نبوکدنصر پادشاه بابِل خواهم داد. او ثروتآن را با خود خواهد برد و آن را غارت و تاراج خواهد کرد تا مزد لشکریانش باشد.

20 و خداوندگارْ یهوه می‌گوید: من سرزمین مصر را به عنوان مزد خدمتی که کرده است به او خواهم داد، زیرا این کار را برای من کرده‌اند.

21 «در آن روز شاخی برای خاندان اسرائیل خواهم رویانید، و دهان تو را در میان ایشان خواهم گشود. آنگاه خواهند دانست که من یهوه هستم!»