Categories
اِرمیا

اِرمیا 50

داوری بر بابِل

1 کلامی که خداوند دربارۀ بابِل و سرزمین کَلدانیان به واسطۀ اِرمیای نبی فرمود:

2 «در میان قومها ندا در دهید و اعلام کنید،

پرچم را برافرازید و اعلام کنید،

آن را پنهان مدارید، بلکه گویید:

”بابِل تسخیر شده،

’بِل‘ سرافکنده گردیده،

و مردوک هراسان گشته است.

بتهایش سرافکنده شده‌اند،

بتهای بی‌ارزش آن هراسان گشته‌اند.“

3 «زیرا که قومی از جانب شمال بر او می‌آید که سرزمینش را ویران خواهد ساخت، چندان که کسی در آن ساکن نشود؛ انسان و حیوان از آنجا خواهند گریخت.»

4 خداوند می‌فرماید: «در آن روزها و در آن زمان بنی‌اسرائیل و بنی‌یهودا با هم خواهند آمد؛ آری، اشک‌ریزان خواهند آمد و یهوه خدای خویش را خواهند جُست.

5 آنان راه صَهیون را خواهند پرسید، و روی به سوی آن نهاده، خواهند گفت: ”بیایید تا با عهدی جاودانی که هرگز از یاد نرود به خداوند بپیوندیم!“

6 «قوم من گوسفندانی گم‌گشته بوده‌اند. شبانانشان آنها را گمراه کرده، بر کوهها آواره ساختند. آنان بر کوهها و تَلها سرگردان شدند و استراحتگاه خویش را فراموش کردند.

7 هر که ایشان را یافت، ایشان را فرو بلعید و دشمنانشان گفتند: ”مقصر ما نیستیم، زیرا اینان به یهوه که چراگاه حقیقی ایشان است گناه ورزیدند، به یهوه که امید پدرانشان بود.“

8 «از میان بابِل بگریزید، و از سرزمین کَلدانیان بیرون آیید. همچون بزهای نر، پیشاپیش گله راه بروید.

9 زیرا اینک من جماعتی از قومهایی بزرگ را از سرزمین شمال برمی‌انگیزم و ایشان را بر بابِل می‌آورم. آنان در برابرش صف‌آرایی خواهند کرد، و او در آنجا گرفتار خواهد شد. تیرهای ایشان همچون پهلوانانِ رزم‌آزموده است که یکی از آنها خالی برنمی‌گردد.»

10 خداوند می‌فرماید: «کَلدِه غارت خواهد شد، و هر که او را تاراج کند، سیر خواهد گشت.

11 «ای غارتگرانِ میراث من!

اگرچه شاد و سرخوشید،

اگرچه همچون گوساله بر مراتع جست و خیز می‌کنید،

و مانند اسب شیهه می‌کشید،

12 مادرتان بس شرمسار خواهد شد،

و آن که شما را بزاد، رسوا خواهد گردید.

او در میان قومها آخرین خواهد بود

و به بیابان و زمین خشک و بَرَهوت بدل خواهد شد.

13 به سبب خشم خداوند مسکون نخواهد گردید،

بلکه یکسره ویران خواهد گشت؛

و هر که از بابِل عبور کند متحیر شده،

از دیدن صدماتش انگشت به دهان خواهد ماند.

14 «ای همۀ کمانگیران،

از هر سو در برابر بابِل صف‌آرایی کنید؛

او را هدف قرار دهید و از تیرها دریغ مکنید؛

زیرا به خداوند گناه ورزیده است.

15 از هر سو بر او نعره زنید؛

زیرا که خود را تسلیم کرده است.

حصارهایش فرو افتاده،

و دیوارهایش فرو ریخته است.

از آنجا که این انتقام خداوند است،

از او انتقام گیرید؛

بر او همان روا دارید

که او بر دیگران روا داشت.

16 برزگران را جملگی از بابِل منقطع سازید،

و هم آنان را که به هنگام درو داس خویش به کار می‌برند.

از بیم شمشیر آن ستمگر،

هر کس نزد قوم خود بازگردد،

و به سرزمین خویش بگریزد.

17 «اسرائیل بره‌ای را مانَد که شیران او را فراری داده‌اند. ابتدا پادشاه آشور او را خورد و در آخر نبوکدنصر پادشاه بابِل، استخوانهایش را جَوید.»

18 از این رو خداوند لشکرها، خدای اسرائیل، چنین می‌فرماید: «اینک من بر پادشاه بابِل و بر سرزمین او مکافات خواهم رسانید، همان‌گونه که بر پادشاه آشور مکافات رساندم.

19 من اسرائیل را به چراگاهش باز خواهم آورد، و او در کَرمِل و باشان خواهد چَرید و جان او بر بلندیهای اِفرایِم و جِلعاد سیر خواهد شد.»

20 خداوند می‌فرماید: «در آن روزها و در آن زمان، سراغ از تقصیر اسرائیل خواهند گرفت و اثری از آن نخواهد بود، و گناه یهودا را خواهند جُست و یافت نخواهد شد، زیرا آنانی را که باقی گذارم، خواهم آمرزید.

21 «بر سرزمین مِراتایِمبرآی،

و بر ساکنان فِقُودبتاز؛

آنان را بِکُش و به نابودی کامل بسپار،

و هرآنچه را به تو فرمان داده‌ام، به جای آور»؛

این است فرمودۀ خداوند.

22 «صدای جنگ و هلاکت عظیم

در این سرزمین شنیده می‌شود!

23 چگونه پُتکی که تمامی جهان را کوبیده،

در هم شکسته و خُرد شده است!

چگونه بابِل در میان قومها

مایۀ وحشت گشته است!

24 ای بابِل، برای تو دام گستردم

و تو ندانسته، بدان گرفتار آمدی؛

تو را یافتند و تسخیرت کردند،

زیرا با خداوند به مخالفت برخاستی.

25 خداوند اسلحه‌‌خانۀ خویش را گشوده

و اسلحۀ خشمش را بیرون آورده است؛

زیرا خداوندگار خداوند لشکرها را

با سرزمین کَلدانیان کاری است.

26 از هر سو بر او برآیید،

و انبارهای غَله‌اش را بگشایید؛

او را بسان تودۀ غله بر هم انباشته کنید،

و به نابودی کامل بسپارید،

تا باقیمانده‌ای برایش بر جای نماند.

27 همۀ گاوانشرا بکُشید؛

بگذارید به سلاخ‌‌خانه فرود آیند.

وای بر ایشان! زیرا که روز ایشان آمده،

و زمان مکافاتشان فرا رسیده است.

28 «آواز فراریان و پناه‌جویان سرزمین بابِل به گوش می‌رسد. آنان در صَهیون اعلام می‌کنند که یهوه خدای ما انتقام گرفته است، انتقام معبدش را.

29 «کمانداران را بر ضد بابِل فرا خوانید، همۀ آنان را که زِه بر کمان می‌کِشند. او را از هر سو احاطه کنید؛ به هیچ‌کس مجال گریختن ندهید. او را موافق اعمالش جزا دهید و مطابق آنچه کرده است، با او عمل کنید. زیرا خویشتن را بر ضد خداوند، قدوس اسرائیل، برافراشته است.»

30 پس خداوند می‌فرماید که، «در آن روز، جوانانش در کوچه‌هایش خواهند افتاد و جنگاورانش جملگی هلاک خواهند شد.»

31 اینک خداوند لشکرها می‌فرماید:

«ای متکبر، من بر ضد توام!

زیرا روز تو فرا رسیده است،

زمانی که تو را مکافات رسانم.

32 آن متکبر لغزیده، خواهد افتاد،

و کسی او را بر پا نخواهد داشت؛

در شهرهایش آتشی خواهم افروخت

که تمامی پیرامون آن را در کام خواهد کشید.»

33 خداوند لشکرها چنین می‌فرماید: «بر بنی‌اسرائیل ظلم شده، و نیز بر بنی‌یهودا. اسیرکنندگانشان آنان را محکم نگاه می‌دارند و از رها کردنشان ابا می‌کنند.

34 اما ولیّ ایشان نیرومند است؛ نام او خداوند لشکرهاست! او بی‌گمان دادِ ایشان را خواهد ستاند، تا زمین را آرامی بخشد اما ساکنان بابِل را ناآرام سازد.»

35 خداوند می‌فرماید:

«شمشیری بر ضد کَلدانیان،

بر ضد ساکنان بابِل

و بر ضد صاحبمنصبان و حکیمانش!

36 شمشیری بر ضد فالگیران،

تا احمق گردند!

شمشیری بر ضد پهلوانان،

تا هلاک گردند!

37 شمشیری بر ضد اسبان و ارابه‌هایش،

و بر ضد همۀ سربازان اجنبی در میانش،

تا همچون زنان گردند!

شمشیری بر ضد همۀ خزاینش،

تا به یغما روند!

38 خشکسالی بر آبهایش،

تا بخشکند!

زیرا آنجا سرزمین تمثالهای تراشیده است،

و مردمانش دیوانۀ بتهایند!

39 «پس در بابِل، حیوانات بیابانگرد با کَفتارها قرار خواهند گزید، و شترمرغان در آن ساکن خواهند شد. دیگر هرگز کسی در آن نخواهد زیست، بلکه نسل اندر نسل نامسکون خواهد ماند.»

40 خداوند می‌فرماید: «همان‌گونه که خدا سُدوم و عَمورَه و شهرهای مجاورشان را واژگون ساخت، در آنجا نیز کسی نخواهد زیست و هیچ انسانی در آن مسکن نخواهد گزید.

41 «اینک قومی از جانب شمال می‌آید؛

قومی عظیم و پادشاهان بسیار،

از کرانهای زمین برانگیخته می‌شوند.

42 آنان کمان و نیزه به دست می‌گیرند،

و ستمگر و بی‌رحمند.

صدایشان همچون خروش دریاست؛

سوار بر اسب، ای دختر بابِل،

همچون مردان جنگی در برابرت صف‌آرایی می‌کنند.

43 پادشاه بابِل آوازۀ ایشان را شنیده،

و دستانش سست شده است؛

درد شدید او را درگرفته،

همچون درد زنی در حال زا.

44 «اینک من همچون شیری که از بیشه‌های اردن به مرتع خرم برآید، به لحظه‌ای بابِل را از سرزمینش خواهم راند. و کسی را که برگزیده‌‌ام بر آنجا خواهم گماشت. کیست مانند من؟ کیست که مرا به محاکمه بیاورد؟ و کیست آن شبان که در برابرم بایستد؟

45 پس بشنوید تدبیری را که خداوند بر ضد بابِل اندیشیده است، و تقدیری را که بر ضد ساکنان تیمان کرده است: حتی کوچکانِ گله را کِشان کِشان خواهند بُرد، و به‌یقین مسکنشان به سبب ایشان یکسره متروک خواهد شد.

46 زمین از صدای تسخیر بابِل به لرزه در خواهد آمد، و فریاد ایشان در میان ملتها به‌گوش خواهد رسید.»

Categories
اِرمیا

اِرمیا 51

نابودی کامل بابِل

1 خداوند چنین می‌فرماید:

«اینک بر بابِل و بر ساکنان لِب‌کامای،

بادی ویرانگربر خواهم انگیخت.

2 من کسان به بابِل گسیل خواهم داشت،

تا آن را بر باد افشانند،

و زمینش را تهی سازند،

آنگاه که در روز بلا،

از هر سو به ضد وی برآیند.

3 کمانگیر کمان خویش را زِه نکند،

و زره‌پوش بر پای نایستد.

بر جوانانش رحم مکنید،

و سپاهش را به نابودی کامل بسپارید.

4 آنان مقتول بر زمینِ کَلدانیان خواهند افتاد،

و مجروح، در کوچه‌هایش.

5 زیرا اسرائیل و یهودا

از سوی خدای خویش، خداوند لشکرها، وانهاده نشده‌اند،

هرچند سرزمینشان آکنده از تقصیراتی است

که به قدوس اسرائیل ورزیده‌اند.

6 «از بابِل بگریزید!

هر یک جان خویش برهانید!

به سبب گناهان بابِل هلاک مشوید،

زیرا که موعد انتقام خداوند فرا رسیده

و او بابِل را سزا خواهد داد.

7 بابِل در دست خداوند پیاله‌ای زرین بود

که تمامی جهان را مست می‌ساخت؛

قومها از باده‌اش نوشیدند،

و از آن رو دیوانه گشتند.

8 بابِل به‌ناگه سقوط کرد و در هم شکست؛

بر او شیون کنید!

برای زخمهایش بَلَسان آورید،

تا مگر شفا یابد.

9 خواستیم بابِل را درمان کنیم،

اما شفا نمی‌پذیرفت.

پس ترکش کنید؛

بیایید هر یک به موطن خود بازگردیم،

زیرا که محکومیتش سر به فلک کشیده،

و تا به آسمانها رسیده است.

10 خداوند حقانیت ما را آشکار ساخته است؛

پس بیایید تا کارهای یهوه خدایمان را

در صَهیون اعلام کنیم.

11 «تیرها را تیز کنید!

سپرها را به دست گیرید!

خداوند روحِ پادشاهان ماد را برانگیخته است، زیرا قصد وی برای بابِل، نابودی آن است؛ این است انتقام خداوند، انتقام به جهت معبدش.

12 «بر حصارهای بابِل بیرقها برافرازید؛

حِراست آن را تقویت کنید.

نگهبانان قرار دهید،

کمینگاه‌ها را آماده سازید؛

زیرا خداوند آنچه را دربارۀ ساکنان بابِل گفته بود،

هم تدبیرکرده و هم به اجرا گذاشته است.

13 ای که در کنار آبهای فراوان ساکنی

و خزائن بسیار داری،

پایانِ کار تو فرا رسیده،

و رشتۀ حیات تو گسسته است.

14 خداوند لشکرها به ذات خود قسم خورده است که:

به‌یقین تو را از مردان جنگی همچون انبوهِ ملخان پر خواهم ساخت،

و آنان بر تو بانگ پیروزی سر خواهند داد.

15 «اوست که زمین را به نیروی خویش بساخت،

و جهان را به حکمت خویش استوار کرد،

و آسمانها را به عقل خویش گسترانید.

16 چون ندا در می‌دهد، غوغای آبها در آسمان پدید می‌آید؛

او ابرها را از کرانهای زمین برمی‌آورد.

او برق آذرخش برای باران می‌سازد،

و باد از خزانه‌های خویش بیرون می‌آورَد.

17 آدمیان جملگی ابلهند و نادان؛

هر زرگری از تمثالهای تراشیدۀ خویش سرافکنده خواهد شد،

زیرا بتهای ریخته‌شده‌اش دروغین است،

و هیچ نَفَسی در آنها نیست.

18 آنها بی‌ارزشند و اسباب تمسخر،

و در روز محاکمه‌، نابود خواهند شد.

19 اما آن که نصیب یعقوب است مانند آنها نیست،

زیرا اوست که همۀ موجودات را سرشته است؛

اسرائیل قبیلۀ میراث اوست؛

نام او خداوند لشکرهاست.

20 «تو گُرز و اسلحۀ جنگ من هستی!

با تو قومها را در هم می‌شکنم،

با تو حکومتها را نابود می‌کنم.

21 با تو اسب و سوارش را در هم می‌شکنم،

با تو ارابه و سوارش را خُرد می‌کنم.

22 با تو مرد و زن را در هم می‌شکنم،

با تو پیر و جوان را خُرد می‌کنم.

با تو مرد و زنِ جوان را در هم می‌شکنم،

23 با تو شبان و گله‌اش را خُرد می‌کنم.»

با تو برزگر و گاوانش را در هم می‌شکنم،

با تو حاکمان و والیان را خُرد می‌کنم.

24 خداوند می‌فرماید: «بابِل و همۀ ساکنانِ کَلدِه را به سبب تمامی بدی که به صَهیون کرده‌اند، در برابر دیدگان شما سزا خواهم داد.»

25 خداوند چنین می‌گوید:

«ای کوه ویرانگر که تمامی جهان را ویران می‌کنی،

من بر ضد هستم.

من دست خود را بر تو دراز کرده،

از فراز صخره‌ها تو را به زیر خواهم غلتانید،

و تو را همچون کوهی سوخته خواهم ساخت.

26 از تو هیچ سنگی برای سرِ زاویه نخواهند گرفت،

و نه هیچ سنگی برای پیِ بنا»؛

زیرا، خداوند می‌گوید،

«تو تا به ابد متروک خواهی ماند.

27 «بیرقها بر زمین برافرازید؛

در میان قومها کَرِنا بنوازید.

قومها را برای جنگ با او آماده سازید؛

ممالک را علیه او بسیج کنید،

آرارات، مینّی و اَشکِناز را.

سرداری بر ضد وی برگمارید؛

اسبانِ بی‌شمار همچون انبوه ملخان برآورید!

28 قومها را برای جنگ با او آماده سازید،

پادشاهان ماد را با والیانشان و معاونان آنها

و تمامی سرزمینهایی که بر آنها حکم می‌رانند.

29 زمین به لرزه درآمده، از درد به خود می‌پیچد،

زیرا تدابیر خداوند بر ضد بابِل تغییر نمی‌پذیرد،

تا سرزمین بابِل را به ویرانه‌ای بدَل سازد،

که کسی در آن مسکن نگزیند.

30 جنگاوران بابِل از نبرد دست برکشیده‌اند؛

آنان در دژهای خود می‌مانند.

نیرویشان تمامی گرفته،

و همچون زنان گشته‌اند.

مسکنهایش در آتش می‌سوزد،

و پشت‌بندهایش شکسته است.

31 پِیک از پی پِیک،

و قاصد از پی قاصد می‌دود،

تا پادشاه بابِل را خبر دهد

که شهرش از هر سو تسخیر شده است.

32 معابر به تصرف درآمده‌اند،

نی‌‌زارها در آتش سوخته‌اند،

و جنگاوران هراسانند.»

33 زیرا خداوند لشکرها، خدای اسرائیل، چنین می‌گوید:

«دختر بابِل همچون خرمنی است

به هنگام کوبیده شدن؛

اما پس از اندک زمانی

وقتِ دِروی آن خواهد رسید.»

34 «نبوکدنصر پادشاه بابِل

مرا خورده و لِه کرده است.

او مرا ظرفی تهی ساخته،

و همچون اژدهایی مرا فرو بلعیده است؛

شکم خود را از لذایذ من انباشته،

و مرا چِلانده و به دور افکنده است.»

35 ساکنان صَهیون بگویند:

«باشد خشونتی که بر من و بر خویشانم رفته

دامنگیر بابِل شود!»

اورشلیم بگوید:

«خون من بر گردن ساکنان کَلدِه باد!»

36 از این رو خداوند چنین می‌گوید:

«اینک به دفاع از تو برمی‌خیزم

و انتقامت را می‌ستانم.

دریای او را خواهم خشکانید،

و چشمه‌اش را کور خواهم کرد.

37 بابِل به تَلی از خاک بدَل خواهد شد،

به مسکن شغالان و مایۀ حیرت و انگشت به دهان ماندن،

و احدی در آن ساکن نخواهد گشت.

38 مردمانش جملگی همچون شیران خواهند غرّید،

و به‌سان شیربچگان نعره خواهند زد.»

39 و خداوند می‌فرماید:

«آنگاه که گرم شوند،

از بهرشان بزمی به پا خواهم کرد،

و مستشان خواهم ساخت،

تا به وجد آیند،

و آنگاه به خواب ابدی فرو روند،

و هرگز از آن برنخیزند.

40 آنان را همچون بره‌‌ها به کشتارگاه خواهم آورد،

همچون قوچها و بزهای نر.

41 «ببینید بابِلچگونه تسخیر شده،

و آن که افتخار تمامی جهانیان بود چگونه به تصرف درآمده است!

چگونه بابِل در میان قومها

مایۀ دِهشَت گشته است!

42 دریا بر بابِل برآمده،

و امواج پرتلاطمش آن را پوشانیده است.

43 شهرهایش مایۀ دِهشَت گشته،

و به زمین خشک و بیابان بدَل شده است،

زمینی که هیچ انسانی در آن ساکن نشود،

و بنی‌آدم از آن عبور نکند.

44 من ’بِل‘را در بابِل جزا خواهم داد،

و آنچه را فرو بلعیده، از دهانش بیرون خواهم کشید.

قومها دیگر به زیارت او نخواهند رفت،

و حصارهای بابِل فرو خواهد ریخت.

45 «ای قوم من، از میانش بیرون آیید،

و هر یک جان خویش از خشم آتشین خداوند برهانید!

46 دل شما ضعف نکند،

و از خبرهایی که در این دیار به گوشتان می‌رسد مهراسید؛

یک سال خبری پخش می‌شود

و سال دیگر، خبری دیگر؛

در این سرزمین، خشونت حکمفرماست،

و حاکمی بر ضد حاکم دیگر است.

47 بنابراین، هان روزهایی می‌آید

که من بتهای بابِل را جزا خواهم داد؛

تمامی سرزمین بابِل شرمگین خواهد شد،

و کشتگانش جملگی در میانش خواهند افتاد.

48 آنگاه آسمان و زمین و هر چه در آنهاست،

بر بابِل فریاد شادمانی سر خواهند داد»؛

زیرا خداوند می‌فرماید:

«ویرانگران از شمال به ضد او بر خواهند آمد.

49 بابِل باید به سبب کشتگانِ اسرائیل بیفتد،

همان‌گونه که کشتگانِ تمامی جهان به سبب بابِل افتادند.

50 ای شما که از شمشیر جان به در برده‌اید،

بروید و درنگ مکنید!

از سرزمین دور خداوند را به یاد آورید،

و به اورشلیم بیندیشید.

51 «”ما خجل گشته‌ایم،

زیرا که بر ما اهانت رفته،

و رسوایی روی ما را پوشانیده است،

زیرا بیگانگان به مکانهای مقدسِ

خانۀ خداوند داخل گشته‌اند.“»

52 بنابراین خداوند می‌گوید:

«اینک روزهایی می‌آید

که بتهای بابِل را جزا دهم،

و در سراسر سرزمینش

زخمیانْ ناله سر خواهند داد.

53 اگرچه بابِل تا به فلک سر بَرکِشَد

و دژهای بلندش را مستحکم سازد»،

اما خداوند می‌فرماید،

«ویرانگران از جانب من به ضد او بر خواهند آمد.

54 «صدای فریادی از بابِل می‌آید!

صدای شکستی عظیم از سرزمین کَلدانیان به گوش می‌رسد!

55 زیرا خداوند بابِل را ویران می‌کند

و آواز عظیمش را خاموش می‌گرداند.

امواج ایشان همچون آبهای بسیار می‌خروشد،

و صدای آوازشان به گوش می‌رسد،

56 زیرا ویرانگری بدان برمی‌آید،

یعنی به بابِل؛

پهلوانانش گرفتار شده‌اند،

و کمانهایشان شکسته است؛

زیرا یهوه خدایی است جَزادهنده،

و بی‌گمان مکافات خواهد رسانید.»

57 پادشاه که نامش خداوند لشکرهاست می‌گوید:

«من صاحبمنصبان و حکیمان بابِل را مست خواهم ساخت،

نیز والیان و سرداران و پهلوانانش را،

تا به خواب ابدی فرو روند

و دیگر برنخیزند.»

58 خداوند لشکرها چنین می‌فرماید:

«دیوارهای ضخیم بابِل

با خاک یکسان خواهد شد،

و دروازه‌های بلندش

به آتش خواهد سوخت.

قومها بیهوده محنت می‌کشند،

و ملتها به جهت آتش خود را خسته می‌سازند.»

59 این است کلامی که اِرمیای نبی به سِرایا پسر نیریا، پسر مَحسِیا، امر فرمود، آنگاه که سِرایا همراه صِدِقیا پادشاه یهودا، در چهارمین سال سلطنت وی، به بابِل می‌رفت. سِرایا مسئول تدارکات بود.

60 اِرمیا شرح همۀ بلایایی را که می‌بایست بر بابِل بیاید بر طوماری بنوشت، یعنی تمامی کلامی را که دربارۀ بابِل مکتوب است.

61 آنگاه اِرمیا به سِرایا گفت: «چون به بابِل رسیدی، حتماً همۀ این سخنان را قرائت کن،

62 و بگو: ”خداوندا، تو دربارۀ این مکان فرموده‌ای که آن را نابود خواهی کرد، چندان که هیچ انسان یا حیوانی در آن ساکن نشود، و تا به ابد متروک مانَد.“

63 پس از قرائت طومار، سنگی بر آن ببند و آن را به میان فُرات بیفکن،

64 و بگو، ”به همین‌گونه بابِل نیز به سبب بلایی که بر آن نازل خواهم کرد، غرق خواهد شد و دیگر بر نخواهد خاست.“»

سخنان اِرمیا تا بدین‌جاست.

Categories
اِرمیا

اِرمیا 52

ویرانی اورشلیم و در بند نهادن صِدِقیا

1 صِدِقیا بیست و یک ساله بود که پادشاه شد، و یازده سال در اورشلیم سلطنت کرد. نام مادرش حَموطَل بود، دختر اِرمیا، از مردان لِبنَه.

2 صِدِقیا بر وفق تمامی آنچه یِهویاقیم کرده بود، آنچه را که در نظر خداوند بد بود به جا آورد.

3 زیرا خشم خداوند بر اورشلیم و یهودا به حدی رسید که آنها را از حضور خویش به دور افکند.

و اما صِدِقیا بر پادشاه بابِل شورید.

4 پس نبوکدنصر پادشاه بابِل در نهمین سالِ سلطنت صِدِقیا، در روز دهم از ماه دهم، با تمامی لشکر خویش بر اورشلیم برآمد و در برابر آن اردو زده، سنگری دور تا دورش بنا کرد.

5 شهر تا یازدهمین سال سلطنت صِدِقیای پادشاه همچنان در محاصره بود.

6 و اما در روز نهم از ماه چهارم، قحطی در شهر چنان سخت شد که مردم دیگر چیزی برای خوردن نداشتند.

7 پس در حالی که شهر در محاصرۀ بابِلیان بود، به شهر رخنه شد، و همۀ مردان جنگی شبانه از راه دروازه‌ای که در میان دو حصار شهر، نزدیک باغستان شاه بود، گریختند و از شهر خارج شده، به سوی عَرَبَه رفتند.

8 اما سپاه کَلدانیان پادشاه را تعقیب کردند و در دشتهای اَریحا به صِدِقیا رسیدند، و در حالی که همۀ لشکریانش از نزد او پراکنده شده بودند،

9 پادشاه را گرفتار کرده، به رِبلَه در سرزمین حَمات نزد پادشاه بابِل آوردند، و او بر محکومیت وی حکم بداد.

10 آنگاه پادشاه بابِل پسران صِدِقیا را در برابر دیدگان او سلاخی کرد و همۀ صاحبمنصبان یهودا را نیز در رِبلَه از دم تیغ گذرانید.

11 او چشمان صِدِقیا را از حدقه بیرون آورد، و او را به زنجیرها بسته، به بابِل برد و تا روز مرگش در زندان نگاه داشت.

به آتش کشیده شدنِ معبد

12 و اما در روز دهمِ ماه پنجم از نوزدهمین سالِ سلطنت نبوکدنصر پادشاه، شاه بابِل، نبوزَرَدان فرماندۀ گارد سلطنتی، که به خدمت پادشاه بابِل می‌ایستاد، به اورشلیم درآمد.

13 او خانۀ خداوند، خانۀ پادشاه، و همۀ خانه‌های اورشلیم را به آتش کشید، و هر خانۀ بزرگ را سوزانید.

14 همۀ لشکر کَلدانیان نیز که همراه فرماندۀ گارد سلطنتی بودند، دیوارهای دورِ اورشلیم را به‌تمامی ویران کردند.

15 آنگاه نبوزَرَدان فرماندۀ گارد سلطنتی، برخی از فقیرترینِ قوم را با بقیۀ مردمی که در شهر باقی مانده بودند به اسیری برد، همراه با کسانی که به پادشاه بابِل پیوسته بودند، و بقیۀ صنعتگران.

16 اما نبوزَرَدان فرماندۀ گارد سلطنتی، برخی از فقیرترینِ مردم را باقی گذاشت تا در تاکستانها و مزارع کار کنند.

17 بابِلیان ستونهای برنجین و پایه‌ها و دریاچۀ برنجین را که در خانۀ خداوند بود خُرد کردند، و تمامی برنجِ آنها را به بابِل بردند.

18 نیز لگنها و خاک‌اندازها و گُلگیرها و کاسه‌ها و ظروف و تمامی اسباب برنجین را که بدانها خدمت می‌کردند، با خود بردند.

19 همچنین، رئیس گارد سلطنتی پیاله‌های کوچک و آتشدانها و کاسه‌ها و لگنها و چراغدانها و ظروف و کاسه‌هایی را که برای هدیۀ ریختنی به کار می‌رفت، یعنی هر چه را از طلا یا نقره بود، با خود برد.

20 برنجِ دو ستون و یک دریاچه و دوازده گاوِ برنجینِ زیرِ دریاچه و پایه‌ها، که سلیمان پادشاه آنها را برای خانۀ خداوند ساخته بود، بی‌اندازه بود.

21 در خصوص ستونها، بلندی هر یک هجده ذِراع،پیرامون آن دوازده ذِراع، و ضخامتش چهار انگشت بود. ستونها میان‌تهی بود.

22 بر هر ستون، سرستونی برنجین به بلندی پنج ذِراع قرار داشت که دور تا دورْ به شبکه و انارهایی برنجین مزین بود. ستون دوّم نیز با انارهایش، به همین شکل بود.

23 دور تا دورِ آن نود و شش انار بود، و شمار تمامی انارهایی که بر شبکۀ دور تا دور قرار داشت، یکصد بود.

تبعیدیانِ به بابِل

24 رئیس گارد سلطنتی، سِرایا کاهن اعظم و صَفَنیا کاهن دوّم و سه دربانِ آستانه را گرفتار کرد.

25 او همچنین از شهر، سرداری را که بر مردان جنگی گماشته شده بود و هفت تن از مشاوران پادشاه را که در شهر بودند و کاتبِ سردار لشکر را که مردم ولایت را بسیج می‌کرد، و شصت تن از اهالی ولایت را که در میان شهر یافت شدند، گرفتار کرد.

26 نبوزَرَدان رئیس گارد سلطنتی، ایشان را گرفته، به رِبلَه نزد پادشاه بابِل برد.

27 پادشاه بابِل نیز آنان را در رِبلَه واقع در سرزمین حَمات، زد و کشت. بدین ترتیب، مردمان یهودا از سرزمین خود به تبعید رفتند.

28 شمار آنان که به دست نبوکدنصر به اسیری رفتند از این قرار است: در سال هفتم، سه هزار و بیست و سه تن از یهودا؛

29 در سال هجدهمِ نبوکدنصر، او هشتصد و سی و دو تن را از اورشلیم به اسیری برد؛

30 و در سال بیست و سوّمِ نبوکدنصر، نبوزَرَدان رئیس گارد سلطنتی هفتصد و چهل و پنج تن از مردم یهودا را به اسیری برد. بدین ترتیب شمار تمامی آنان، چهار هزار و ششصد بود.

رهایی یِهویاکین از زندان

31 در بیست و پنجمین روزِ ماه دوازدهم از سی و هفتمین سالِ تبعیدِ یِهویاکین پادشاه یهودا، اِویل‌مردوک پادشاه بابِل در نخستین سال سلطنت خود، یِهویاکین پادشاه یهودا را سربلند ساخت و او را از زندان بیرون آورد،

32 و با وی به نرمی سخن گفت و بدو جایگاهی رفیعتر از دیگر پادشاهانی بخشید که با وی در بابِل بودند.

33 پس یِهویاکین جامۀ زندان از تن به در آورد، و در همۀ روزهای عمرش، همواره بر سفرۀ پادشاه غذا می‌خورد،

34 و پادشاه بابِل در تمامی ایام زندگی یِهویاکین، تا روز وفات او، مقرری روزانه برای مایحتاجش به وی می‌پرداخت.