Categories
اِرمیا

اِرمیا 20

آزار فَشحور بر اِرمیا

1 و اما فَشحورِ کاهن، پسر اِمّیر، که ناظر ارشد خانۀ خداوند بود، شنید که اِرمیا این نبوّتها را می‌کند.

2 پس فَشحور اِرمیای نبی را بزد و او را در کُنده‌ای نزد دروازۀ بالاییِ بنیامین در خانۀ خداوند نهاد.

3 فردای آن روز، چون فَشحور اِرمیا را از کُنده بیرون آورد، اِرمیا به او گفت، «خداوند تو را نه فَشحور، بلکه ’ماگور میسّابیب‘نامیده است.

4 زیرا خداوند چنین می‌فرماید: اینک تو را مایۀ وحشت خودت و همۀ دوستانت خواهم ساخت. ایشان در برابر دیدگانت به شمشیر دشمنانشان خواهند افتاد. من یهودا را یکسره به دست پادشاه بابِل تسلیم خواهم کرد، و او آنان را به بابِل به اسیری برده، به شمشیر خواهد کشت.

5 تمامی ثروت این شهر و همۀ دسترنجش و جمیع نفایس آن و تمامی گنجینه‌های پادشاهان یهودا را به دست دشمنانشان خواهم سپرد، که آنان را غارت کرده، گرفتار خواهند نمود و به بابِل خواهند برد.

6 و تو ای فَشحور، با همۀ اهل خانه‌ات به اسیری خواهید رفت. آری، تو و یارانت که بدیشان به دروغ نبوّت کردی، جملگی به بابِل خواهید رفت و در آنجا خواهید مرد و دفن خواهید شد.»

شکایت اِرمیا

7 خداوندا، تو مرا فریفتی، و فریفته شدم؛

از من نیرومندتر بودی، و غالب آمدی.

تمامی روز مضحکه شده‌ام،

و هر کس به ریشخندم می‌گیرد.

8 زیرا هرگاه زبان به سخن می‌گشایم، فریاد سر می‌دهم،

و ندا می‌کنم که: «خشونت و ویرانی!»

زیرا کلام خداوند برایم تمامی روز

مایۀ رسوایی و تمسخر شده است.

9 ولی اگر بگویم، «ذکری از او نخواهم کرد،

و دیگر به نامش سخن نخواهم گفت»،

آنگاه در دلم همچون آتشی سوزان می‌گردد،

محبوس در استخوانهایم،

و از نگاه داشتنش در درونم خسته شده،

توان خودداریِ بیشتر نخواهم داشت.

10 زمزمۀ بسیار به گوشم می‌رسد؛

از هر سو وحشت است!

دوستان نزدیکم جملگی می‌گویند:

«شکایت کنید! بیایید از او شکایت کنیم!»

و افتادن مرا انتظار می‌کشند.

می‌گویند: «شاید فریفته شود،

آنگاه بر او چیره خواهیم شد،

و انتقام خویش از او خواهیم ستاند!»

11 اما خداوند همچون جنگاوری مَهیب با من است؛

پس آزاردهندگانم خواهند لغزید و غالب نخواهند آمد.

به‌غایت سرافکنده خواهند شد، زیرا که کامیاب نخواهند گردید؛

و رسوایی ابدی‌‌شان هرگز فراموش نخواهد گشت.

12 ای خداوند لشکرها، که پارسایان را می‌آزمایی،

ای که دلها و ذهنها را می‌بینی،

باشد که انتقام تو را از ایشان ببینم،

زیرا که دعوی خویش به تو واگذارده‌‌‌ام.

13 برای خداوند بسرایید؛

خداوند را بستایید!

زیرا که جان نیازمندان را

از دست شریران رهانیده است.

14 نفرین بر روزی که زاده شدم!

فرخنده مَباد آن روز که مادرم مرا بزاد!

15 نفرین بر آن که پدرم را مژده داد:

«برایت پسری زاده شد!»

و او را بسیار شادمان ساخت.

16 باشد که چون شهرهایی گردد،

که خداوند بدون هیچ گذشتی سرنگون ساخت!

باشد که صبحگاهان آواز فریاد بشنود

و نیمروزان ندای خطر،

17 زیرا که مرا در رَحِم نکُشت،

تا مادرم گور من باشد،

و رَحِمش همیشه آبستن مانَد.

18 چرا از رَحِم به در آمدم

تا شاهد مشقت و غم باشم،

و روزگار خویش به شرمساری به سر آورم؟

Categories
اِرمیا

اِرمیا 21

نبوّت دربارۀ سقوط اورشلیم

1 این است کلامی که از جانب خداوند بر اِرمیا نازل شد، آنگاه که صِدِقیای پادشاه، فَشحور پسر مَلکیا و صَفَنیای کاهن پسر مَعَسیا را نزد وی فرستاده، گفت:

2 «برای ما از خداوند مسئلت کن، زیرا که نبوکدنصرپادشاه بابِل به جنگ با ما برخاسته است، شاید که خداوند بر وفق کارهای شگفت‌انگیز خود با ما عمل کند، تا او از جنگیدن با ما دست بَرکِشد.»

3 اما اِرمیا بدیشان گفت،

4 «به صِدِقیا بگویید، ”یهوه خدای اسرائیل چنین می‌فرماید: اینک من اسلحۀ جنگ را برمی‌گردانم، اسلحه‌ای که در دست شماست و شما بدانها با پادشاه بابِل و کَلدانیانی که از بیرونِ دیوارها شما را محاصره کرده‌اند می‌جنگید، و ایشان را جملگی در وسط این شهر گرد می‌آورم.

5 من خود با دستِ افراشته و بازوی نیرومند، در خشمی آتشین و غضبی عظیم با شما خواهم جنگید.

6 ساکنان این شهر را از انسان و حیوان خواهم زد، و آنها به طاعونی عظیم خواهند مرد.

7 همچنین خداوند می‌فرماید: پس از آن، صِدِقیا پادشاه یهودا و خادمانش و مردمان این شهر را که از طاعون و شمشیر و قحطی جان به در برده‌اند، به دست نبوکدنصر پادشاه بابِل و به دست دشمنانشان و آنان که قصد جانشان دارند، خواهم سپرد. او آنان را به دَم شمشیر از پا در خواهد آورد و بر ایشان رحم و شفقت و گذشت نخواهد کرد.“

8 «نیز به این قوم بگو: ”خداوند چنین می‌فرماید: اینک طریق حیات و طریق مرگ را پیش پایتان می‌نهم؛

9 هر که در این شهر بماند از شمشیر و قحطی و طاعون خواهد مرد، اما هر که بیرون رود و خود را تسلیم کَلدانیانی کند که شما را محاصره کرده‌اند، زنده خواهد ماند و جان خویش به غنیمت خواهد برد.

10 زیرا خداوند می‌فرماید: من روی خود را بر ضد این شهر نهاده‌ام تا بر آن بدی کنم و نه نیکی. این شهر به دست پادشاه بابِل تسلیم خواهد شد و او آن را به آتش خواهد کشید.“

پیامی به خاندان داوود

11 «و به خاندان پادشاه یهودا بگو: ”به کلام خداوند گوش فرا دهید.

12 ای خاندان داوود، خداوند چنین می‌فرماید:

«”هر بامداد به انصاف داوری کنید،

و غارت‌شدگان را از دست ظالمان برهانید،

مبادا به سبب اعمال شرارت‌بار‌تان،

خشم من همچون آتش شعله بَرکشد،

و بسوزاند و کسی را یارای خاموش کردن نباشد.“»

13 خداوند می‌فرماید:

«ای ساکن همواری و ای صخرۀ دشت،

اینک من بر ضد تو هستم،

تویی که می‌گویی، ”کیست که بر ضد ما فرود آید،

یا کیست که به مسکنهای ما درآید؟“

14 من تو را بر حسب ثمرۀ کردارت جزا خواهم داد،

و آتشی در جنگل تو خواهم افروخت،

که تمامی حوالی تو را در کام خواهد کشید؛»

این است فرمودۀ خداوند.

Categories
اِرمیا

اِرمیا 22

1 خداوند چنین می‌فرماید: «به خانۀ پادشاه یهودا فرود آی و این کلام را در آنجا بیان کن،

2 و بگو: ”ای پادشاه یهودا که بر تخت داوود نشسته‌ای، تو و خادمانت و قومت که از این دروازه‌ها داخل می‌شوید، کلام خداوند را بشنوید.

3 خداوند چنین می‌فرماید: عدل و انصاف را به جا آرید، و غارت‌شدگان را از دست ظالمان برهانید. بر غریبان و یتیمان و بیوه‌زنان جور و ستم مکنید، و خون بی‌گناهان را در این مکان مریزید.

4 زیرا اگر براستی این کلام را به جا آرید، آنگاه پادشاهانی که بر تخت داوود می‌نشینند، سوار بر اسبان و ارابه‌ها، به همراه خادمان و قوم خویش از دروازه‌های این خانه داخل خواهند شد.

5 اما اگر این کلام را نشنوید، به ذات خودم قسم که این خانه به ویرانه‌ای بدل خواهد شد؛“» این است فرمودۀ خداوند.

6 «زیرا خداوند دربارۀ خاندان پادشاه یهودا چنین می‌فرماید:

«”گرچه تو برای من همچون جِلعاد و مانند قُلّۀ لبنانی،

من تو را به بیابان و شهر غیرمسکون بَدَل خواهم کرد.

7 نابودکنندگان را بر ضد تو فراهم خواهم آورد،

هر یک را با اسلحه‌اش.

آنان بهترین سروهایت را خواهند بُرید،

و در آتش خواهند افکند.

8 «”و ملل بسیار چون از کنار این شهر بگذرند، به یکدیگر خواهند گفت: ’چرا خداوند به این شهر عظیم چنین کرده است؟‘

9 و پاسخ خواهند شنید: ’از آن رو که عهد یهوه خدای خود را ترک کردند و خدایانِ غیر را سَجده و عبادت نمودند.“‘»

10 برای آن که مُرده مگریید و برایش به سوگ منشینید،

بلکه برای آن که به تبعید می‌رود زاری کنید،

زیرا دیگر باز نخواهد گشت،

و زاد و بوم خویش دیگر نخواهد دید.

داوری بر پسران یوشیا

11 زیرا خداوند دربارۀ شَلّوم، پسر یوشیا پادشاه یهودا، که به جای پدرش یوشیا پادشاه شد اما از این مکان رفته است، چنین می‌فرماید: «او دیگر بدین‌جا باز نخواهد گشت،

12 بلکه در مکانی که او را به اسیری برده‌اند خواهد مرد، و دیگر هرگز این سرزمین را نخواهد دید.

13 «وای بر آن که خانۀ خویش با بی‌عدالتی بنا کند،

و بالاخانه‌اش را با بی‌انصافی؛

وای بر آن که همنوع خویش برایگان به خدمت گیرد،

و مزد او را به او نپردازد؛

14 که گوید: ”خانه‌ای بزرگ برای خویشتن خواهم ساخت،

با بالاخانه‌های وسیع“؛

که برای آن پنجره‌ها بگشاید،

و آن را به چوب سرو بپوشاند،

و به رنگ سرخ بیاراید.

15 «آیا از آن رو که در بهره‌وری از چوبِ سرو گویِ سبقت ربوده‌ای،

خود را پادشاه می‌پنداری؟

آیا پدرت نمی‌خورْد و نمی‌نوشید،

و عدل و انصاف را به جا نمی‌آورد؟

از همین رو سعادتمند بود.

16 او ستمدیدگان و نیازمندان را دادرسی می‌کرد،

و از همین رو سعادتمند بود.

آیا شناختن من جز این است؟»

این است فرمودۀ خداوند.

17 «اما چشمان و دل تو

تنها معطوف به سودِ نامشروع است،

و به ریختن خون بی‌گناهان

و ظلم و اخاذی.»

18 پس خداوند دربارۀ یِهویاقیم، پسر یوشیا پادشاه یهودا، چنین می‌فرماید:

«برای او به سوگ نخواهند نشست،

و نخواهند گفت: ”آه ای برادرم!“ و یا ”آه ای خواهرم!“

و برایش مرثیه نخواهند خواند،

که ”آه ای سرور ما!“ یا ”آه ای اعلیحضرت!“

19 او را کشیده، بیرون دروازه‌های اورشلیم خواهند افکند،

و همچون الاغی دفن خواهد شد.

20 «به لبنان برآی و بانگ برآور؛

آواز خود را در باشان بلند کن؛

از عَباریم فریاد سر ده،

زیرا که عاشقانت جملگی نابود گشته‌اند!

21 در سعادتمندی با تو سخن گفتم،

اما گفتی، ”نخواهم شنید!“

از روزگار جوانی‌‌ عادت تو همین بوده است،

که به آواز من گوش فرا ندهی.

22 بادْ همۀ شبانانت را شبانی خواهد کرد،

و عاشقانت به اسارت خواهند رفت؛

آنگاه به سبب تمامی شرارتت،

سرافکنده و رسوا خواهی شد.

23 ای که در لبنان ساکنی،

و آشیان خویش میان سروها بنا کرده‌ای،

آنگاه که دردها تو را مبتلا سازد،

درد همچون دردِ زنی در حالِ زا،

چگونه ناله سر خواهی داد!

داوری بر یِهویاکینِ پادشاه

24 «خداوند می‌فرماید: به حیات خودم قسم که حتی اگر تو ای یِهویاکین،پسر یِهویاقیم پادشاه یهودا، انگشتر خاتم بر دست راست من بودی، تو را به در می‌آوردم.

25 من تو را به دست کسانی که قصد جان تو دارند و از ایشان می‌هراسی، تسلیم خواهم کرد؛ آری، تو را به دست نبوکدنصر پادشاه بابِل و به دست کَلدانیان خواهم سپرد.

26 من تو را و مادری را که تو را بزاد به سرزمینی دیگر خواهم افکند که در آن زاده نشده‌اید، و هر دو در آنجا خواهید مرد.

27 شما هرگز به سرزمینی که مشتاق بازگشت به آنید، باز نخواهید گشت.»

28 آیا این مرد، یِهویاکین، کوزه‌ای حقیر و شکسته است؟

ظرفی که هیچ‌کس طالب آن نیست؟

چرا او و نسلش بیرون افکنده شده،

و به سرزمینی که نمی‌شناسند پرتاب گردیده‌اند؟

29 ای زمین، ای زمین، ای زمین،

کلام خداوند را بشنو!

30 خداوند چنین می‌فرماید:

«این مرد را بی‌فرزند بنگار،

مردی که در ایام خویش کامیاب نخواهد شد،

زیرا از نسل او هیچ‌کس توفیق نخواهد یافت

که بر تخت داوود بنشیند و دیگر بار در یهودا حکم براند.»

Categories
اِرمیا

اِرمیا 23

شاخۀ عادل

1 خداوند چنین می‌فرماید: «وای بر شبانانی که گلۀ چراگاه مرا نابود و پراکنده می‌سازند!»

2 پس یهوه خدای اسرائیل دربارۀ شبانانی که قوم مرا می‌چرانند چنین می‌فرماید: «شما گلۀ مرا پراکنده ساخته و رانده‌اید و از آنها مراقبت نکرده‌اید. پس، خداوند می‌فرماید، اینک من سزای اعمال بدتان را به شما خواهم داد.

3 باقیماندگانِ گلۀ خویش را از تمامی سرزمینهایی که ایشان را بدان رانده‌ام جمع خواهم کرد، و آنها را بار دیگر به آغُلشان باز خواهم آورد، و بارور و کثیر خواهند شد.

4 و بر ایشان شبانانی خواهم گماشت که آنان را شبانی خواهند کرد، و دیگر ترسان و هراسان نخواهند شد؛ و از آنها یکی هم گُم نخواهد گشت.» این است فرمودۀ خداوند.

5 خداوند می‌فرماید:

«هان، روزهایی می‌آید

که ’شاخه‌‌ای‘ عادل برای داوود بر پا می‌کنم؛

پادشاهی که به خردمندی سلطنت خواهد کرد،

و عدل و انصاف را در این سرزمین به اجرا در خواهد آورد.

6 در ایام او یهودا نجات خواهد یافت،

و اسرائیل در امنیت به سر خواهد برد؛

و نامی که بدان نامیده خواهد شد این است:

’یهوه عدالت ما.‘»

7 پس خداوند می‌فرماید: «هان ایامی می‌آید که دیگر نخواهند گفت، ”سوگند به حیات یهوه که بنی‌اسرائیل را از سرزمین مصر بیرون آورد“،

8 بلکه ”سوگند به حیات یهوه که نسل خاندان اسرائیل را از سرزمین شمال و از تمامی سرزمینهایی که آنان را بدان‌جا رانده بود، بیرون آورده است.“ آنگاه آنان در سرزمین خویش ساکن خواهند شد.»

انبیای دروغگو

9 دربارۀ انبیا:

دلم در اندرونم شکسته،

استخوانهایم همه لرزان است؛

همچون مردی مستم،

مانند شخص مدهوش از شراب،

به سبب خداوند

و به سبب کلام مقدس او.

10 زیرا که این سرزمین از زناکاران آکنده است؛

زمین به سبب لعنت به ماتم نشسته،

و چراگاه‌های صحرا خشکیده است.

راه ایشان بد است،

و قدرتشان را به ناحق به کار می‌برند.

11 خداوند می‌فرماید:

«نبی و کاهن هر دو نجسند،

و شرارتِ ایشان را حتی در خانۀ خویش نیز دیده‌ام.

12 از این رو طریق ایشان برایشان

مانند جایهای لغزنده در تاریکی خواهد بود

که بدان رانده شده، در آن خواهند افتاد؛

زیرا که در سالِ مکافاتِ ایشان

بلا بر ایشان نازل خواهم کرد؛»

این است فرمودۀ خداوند.

13 «در میان انبیای سامِرِه قباحتی دیدم:

آنان به نام بَعَل نبوّت کرده،

قوم من اسرائیل را گمراه می‌کردند.

14 و در میان انبیای اورشلیم چیزی هولناک دیده‌ام:

آنان مرتکب زنا می‌شوند و در دروغ گام برمی‌دارند؛

ایشان دستهای بدکاران را تقویت می‌بخشند،

به گونه‌ای که هیچ‌کس از شرارت خویش بازگشت نمی‌کند؛

آنان جملگی برای من همچون سُدوم گشته‌اند،

و ساکنان آن همچون عَمورَه.»

15 بنابراین، خداوندِ لشکرها دربارۀ انبیا چنین می‌فرماید:

«اینک من بدیشان خوراکِ تلخ خواهم خورانید،

و آبِ مسموم خواهم نوشانید،

زیرا که از انبیای اورشلیم

نجاستی در سرتاسر این سرزمین منتشر شده است.»

16 خداوندِ لشکرها چنین می‌فرماید: «به سخنان انبیایی که برای شما نبوّت می‌کنند گوش مسپارید؛ زیرا شما را امیدِ واهی می‌بخشند. آنان رؤیای دل خود را بیان می‌کنند نه سخنان دهان خداوند را.

17 آنان همواره به کسانی که کلام خداوند را خوار می‌شمارند، می‌گویند: ”شما را سلامتی خواهد بود!“ و به کسانی که از سرکشیِ دلِ خود پیروی می‌کنند، می‌گویند: ”هیچ بلایی به شما نخواهد رسید!“»

18 اما کدام یک از ایشان در جمعِ مَحرمانِ اسرار خداوند ایستاده است تا کلامش را ببیند و بشنود؟ و کیست که به کلامش توجه کرده و بدان گوش سپرده باشد؟

19 هان، توفانِ خداوند برخاسته است،

خشم او چون گردبادی سهمگین پیش می‌رود

تا بر سر شریران فرود آید.

20 غضب خداوند بر نخواهد گشت

تا آنگاه که تدبیرهای دلش را

به کمال تحقق بخشد؛

در روزهای آخر،

این را در خواهید یافت.

21 «من این انبیا را نفرستادم،

اما ایشان دویدند؛

سخنی بدیشان نگفتم،

اما ایشان نبوّت کردند!

22 اگر در جمعِ مَحرمانِ اَسرارِ من ایستاده بودند،

کلام مرا به قوم من بیان می‌کردند،

و آنان را از راه بدشان،

و از کردار شرارت‌بارشان بازمی‌گرداندند.»

23 خداوند می‌فرماید: «آیا من فقط خدای جاهای نزدیکم و نه خدای دوردستها؟»

24 خداوند می‌فرماید: «آیا کسی می‌تواند خود را چنان پنهان کند که من او را نبینم؟ آیا من آسمان و زمین را پر نمی‌سازم؟» این است فرمودۀ خداوند.

25 «سخن انبیایی را که به نام من به دروغ نبوّت می‌کنند، شنیده‌ام. ایشان می‌گویند: ”خواب دیده‌ام! خواب دیده‌ام!“

26 تا به کی این در دل انبیایی که به دروغ نبوّت می‌کنند خواهد بود، انبیایی که به فریبِ دل خود نبوّت می‌کنند؟

27 ایشان سودای این در سر دارند که با خوابهایی که به یکدیگر بازمی‌گویند، نامِ مرا از یاد قوم من بزدایند، همان‌گونه که پدرانشان نام مرا به سبب بَعَل فراموش کردند.

28 آن نبی که خوابی دیده، خواب خویش بازگوید، اما آن که کلام مرا دارد، آن را با امانت بیان کند.» زیرا خداوند می‌گوید، «کاه را با گندم چه کار است؟»

29 خداوند می‌فرماید: «آیا کلام من همچون آتش نیست، و مانند پُتکی که صخره را خرد می‌کند؟»

30 از این رو خداوند می‌فرماید: «اینک من بر ضد انبیایی هستم که کلام مرا از یکدیگر می‌ربایند.»

31 آری، خداوند می‌فرماید: «اینک من بر ضد انبیایی هستم که زبان خود را به کار گرفته، پیامهای نبوّتی از خود می‌بافند.»

32 خداوند می‌گوید: «اینک من بر ضد آنانی هستم که به خوابهای دروغین نبوّت می‌کنند و آنها را بیان کرده، قوم مرا با دروغها و تَوهمات خویش به گمراهی می‌کشند، حال آنکه من ایشان را نفرستاده و مأمور نکرده‌ام. پس هیچ نفعی به این قوم نمی‌رسانند؛» این است فرمودۀ خداوند.

33 «و چون کسی از این قوم، یا نبی‌ای یا کاهنی از تو بپرسد، ”بارِخداوند چیست؟“ بدیشان بگو، ”بارْ شمایید،و من شما را طرد خواهم کرد“.» این است فرمودۀ خداوند.

34 «و اگر نبی یا کاهن یا کسی از قوم بگوید: ”این است بار خداوند!“، من آن شخص را با تمام اهل خانه‌اش مجازات خواهم کرد.

35 هر یک از شما باید به همسایه یا برادر خود بگوید: ”خداوند چه پاسخ داده است؟“، یا ”خداوند چه گفته است؟“

36 اما ”بارِ خداوند“ را دیگر ذکر نکنید، زیرا بار، سخن هر یک از شماست، چراکه کلام خدای زنده، خداوند لشکرها، خدای ما را مخدوش ساخته‌‌اید.

37 به نبی بگویید: ”خداوند تو را چه پاسخ داده است؟“ یا ”خداوند چه گفته است؟“

38 اما اگر بگویید، ”بارِ خداوند،“ خداوند چنین می‌فرماید، ”از آنجا که این سخن یعنی ’بارِ خداوند‘ را بر زبان راندید، با اینکه نزد شما فرستاده، فرمودم نگویید ’بارِ خداوند‘،

39 پس به‌یقین من شما را فراموش خواهم کردو از حضور خود طرد خواهم نمود،شما و شهری را که به شما و به پدرانتان بخشیدم.

40 و عارِ ابدی و رسواییِ جاودانی را که هرگز فراموش نشود، بر شما نازل خواهم کرد.“»

Categories
اِرمیا

اِرمیا 24

انجیر خوب و انجیر بد

1 پس از آن که نبوکدنصر پادشاه بابِل، یِهویاکینپسر یِهویاقیم پادشاه یهودا را به همراه صاحبمنصبان و صنعتگران و آهنگرانِ یهودا از اورشلیم به بابِل به تبعید برد، خداوند در رؤیا دو سبد انجیر به من نشان داد که در برابر معبد خداوند قرار داشت.

2 درون یکی از سبدها انجیرهای بسیار خوب بود که به انجیرهای نوبر می‌مانست؛ اما انجیرهای سبد دیگر بسیار بد بود، چندان که نمی‌شد خورد.

3 آنگاه خداوند مرا گفت: «ای اِرمیا، چه می‌بینی؟» گفتم: «انجیر؛ انجیرهای نیکو که بسیار نیکویند، و انجیرهای بد که بسیار بدند، چندان که نمی‌توان خورد.»

4 سپس کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

5 «یهوه خدای اسرائیل چنین می‌فرماید: ”همچون این انجیرهای نیکو، من تبعیدیان یهودا را که ایشان را از این سرزمین به سرزمین کَلدانیان فرستاده‌ام، نیکو خواهم شمرد.

6 چشمان من برای خیریت بر ایشان خواهد بود، و آنان را بدین سرزمین باز خواهم گردانید. ایشان را بنا خواهم کرد و نه خراب؛ و غَرْس خواهم کرد، نه ریشه‌کَن.

7 دلی به ایشان خواهم بخشید که بدانند من یهوه هستم. ایشان قوم من خواهند بود و من خدای ایشان خواهم بود، زیرا به تمامی دل نزد من بازگشت خواهند کرد.“

8 «اما خداوند می‌گوید: ”همچون انجیرهای بد که چنان بدند که نتوان خورد، من نیز با صِدِقیا پادشاه یهودا و صاحبمنصبانش و باقیماندگانِ اورشلیم، چه آنان که در این سرزمین به سر می‌برند و چه آنان که در مصرند، بدین‌گونه رفتار خواهم کرد:

9 ایشان را اسباب رُعب و وحشتِ تمامی ممالک روی زمین خواهم ساخت و مایۀ رسوایی و تمسخر و ضرب‌المثل و لعنت، در هر کجا که ایشان را بدان رانده باشم.

10 شمشیر و قحطی و طاعون بر ایشان نازل خواهم ساخت، تا از سرزمینی که به ایشان و به پدرانشان بخشیدم، به تمامی نابود گردند.“»

Categories
اِرمیا

اِرمیا 25

هفتاد سال تبعید

1 این است کلامی که در چهارمین سالِ یِهویاقیم پسر یوشیا پادشاه یهودا، که سال اوّلِ نبوکدنصر پادشاه بابِل بود، دربارۀ تمامی مردم یهودا بر اِرمیا نازل شد.

2 اِرمیای نبی آن کلام را برای تمامی مردم یهودا و همۀ ساکنان اورشلیم بیان کرده، گفت:

3 «از سالِ سیزدهمِ یوشیا پادشاه یهودا پسر آمون تا به امروز، به مدت بیست و سه سال کلام خداوند بر من نازل گشته و من بارها با شما سخن گفته‌ام، اما شما بدان گوش نسپرده‌اید؛

4 و اگرچه خداوند همۀ خادمان خود، انبیا را بارها نزد شما فرستاده است، به آنها نیز گوش نگرفته و به سخنانشان اعتنا نکرده‌اید.

5 آنها گفتند: ”هر یک از شما از رفتار زشت و کردار شرارت‌بار خویش بازگشت کنید و در سرزمینی که خداوند از ازل تا به ابد به شما و به پدرانتان بخشیده است، ساکن باشید.

6 از پی خدایانِ غیر مروید، آنها را عبادت و سَجده مکنید، و خشم مرا با ساخته‌های دست خود برمیانگیزید، تا بلایی بر شما نازل نکنم.“

7 اما، خداوند می‌فرماید، ”شما به من گوش نگرفتید، بلکه خشم مرا با ساخته‌های دست خود برانگیختید و خود را به بلا گرفتار کردید.“

8 «پس خداوند لشکرها چنین می‌فرماید: ”حال که به کلام من گوش فرا ندادید،

9 خداوند می‌فرماید، اینک من فرستاده، تمامی قبایل شمال و نیز خادم خود نبوکدنصر پادشاه بابِل را فرا خواهم خواند و ایشان را بر ضد این سرزمین و بر ضد ساکنانش و بر ضد تمامی قومهای اطراف خواهم آورد. و ایشان را به نابودی کامل سپرده،مایۀ حیرت و انگشت به دهان ماندنِ مردمان، و ویرانۀ ابدی خواهم ساخت.

10 و از میان ایشان فریاد هلهله و شادمانی و آواز عروس و داماد و صدای آسیاب و روشنایی چراغ را نابود خواهم کرد.

11 این سرزمین سراسر خراب و ویران خواهد شد، و این قومها هفتاد سال پادشاه بابِل را بندگی خواهند کرد.“

12 «اما خداوند می‌گوید: ”پس از پایان هفتاد سال، من پادشاه بابِل و آن قوم و سرزمین کَلدانیان را به سبب تقصیرشان مجازات خواهم کرد، و آن را ویرانۀ ابدی خواهم ساخت.

13 و بر آن سرزمین تمامی سخنان خود را که بر ضد آن گفته‌ام، نازل خواهم کرد، یعنی هر چه را در این کتاب مکتوب است و اِرمیا آن را دربارۀ همۀ قومها نبوّت کرده است.

14 زیرا قومهای بسیار و پادشاهانِ بزرگْ ایشان را بندۀ خود خواهند ساخت، و من ایشان را بر حسب کردارشان و اعمالِ دستهایشان جزا خواهم داد.“»

پیالۀ خشم خدا

15 یهوه خدای اسرائیل به من چنین فرمود: «پیالۀ شرابِ خشم را از دست من بگیر و آن را به تمامِ قومهایی که تو را نزدشان می‌فرستم، بنوشان.

16 آنان خواهند نوشید و به سبب شمشیری که میانشان می‌فرستم، گیج خواهند خورد و دیوانه خواهند شد.»

17 پس پیاله را از دست خداوند گرفتم و به تمامیِ قومهایی که خداوند مرا نزد آنها فرستاد، نوشانیدم؛

18 یعنی به اورشلیم و شهرهای یهودا، و به پادشاهان و صاحبمنصبانش، تا آنها را به ویرانه‌ای بَدَل کرده، مایۀ حیرت و انگشت به دهان ماندن و لعنت سازم، چنانکه امروز شده است؛

19 و نیز به فرعون پادشاه مصر و خادمان و صاحبمنصبان و تمامی قومش

20 و به تمامیِ قبایل مختلط آن سرزمین؛ و به تمامیِ پادشاهان سرزمین عوص و پادشاهان سرزمین فلسطینیان، یعنی پادشاهانِ اَشقِلون و غزه و عِقرون، و نیز به باقیماندگانِ اَشدود،

21 و به اَدوم و موآب و بنی‌عَمّون؛

22 و به تمامی پادشاهان صور و همۀ پادشاهان صیدون و پادشاهان سرزمینهای ساحلی که آنسوی دریا هستند؛

23 همچنین به دِدان و تیما و بُوز و به تمامی کسانی که گوشه‌های موی خود را می‌تراشند،

24 و به تمامی پادشاهان عرب و همۀ پادشاهانِ قبایل مختلطِ بادیه‌نشین؛

25 به تمامی پادشاهان زِمری و همۀ پادشاهان عیلام و همۀ پادشاهان ماد؛

26 و به تمامی پادشاهان شمال خواه نزدیک و خواه دور، یکی از پس دیگری، و تمامی ممالک جهان که روی زمینند. و پس از ایشان، پادشاه بابِلخواهد نوشید.

27 «آنگاه به ایشان بگو، ”خداوند لشکرها، خدای اسرائیل، چنین می‌فرماید: بنوشید و مست شده، قِی کنید و به سبب شمشیری که میانتان می‌فرستم، بیفتید و دیگر برنخیزید.“

28 اگر نخواستند پیاله را از دستت گرفته بنوشند، آنگاه بدیشان بگو، ”خداوند لشکرها چنین می‌فرماید: باید بنوشید!

29 زیرا اینک من به رسانیدن بلا بر شهری که نام مرا بر خود دارد، آغاز خواهم کرد. پس آیا شما به‌واقع بی‌سزا خواهید ماند؟ نه، بی‌سزا نخواهید ماند، زیرا من شمشیری بر تمامی ساکنان جهان مأمور می‌دارم.“ این است فرمودۀ خداوند لشکرها.

30 «پس تو تمامی این سخنان را بر ضد ایشان نبوّت کرده، بگو:

«”خداوند از اعلا خواهد غرّید،

و از جایگاه مقدس خویش ندا خواهد داد؛

او به‌شدّت بر ضد آغل خویش خواهد غرّید،

و بسان آنان که انگور می‌فشرند،

بر تمام ساکنان زمین بانگ خواهد زد.

31 صدای غوغا تا به کَرانهای زمین خواهد رسید،

زیرا خداوند علیه قومها اقامۀ دعوی خواهد کرد؛

او آدمیان را جملگی به محاکمه خواهد کشید،

و شریران را از دم شمشیر خواهد گذرانید؛“

این است فرمودۀ خداوند.

32 «خداوند لشکرها چنین می‌فرماید:

اینک بلا از قومی به قوم دیگر سرایت می‌کند؛

و توفانی عظیم از اقصای زمین به پا می‌خیزد.

33 «و آنان که در آن روز به دست خداوند کشته می‌شوند، از این کَران زمین تا کَران دیگرش خواهند بود. برای ایشان ماتم نخواهند گرفت و اجسادشان را جمع نخواهند کرد و به خاک نخواهند سپرد، بلکه روی زمین سِرگین خواهند بود.

34 «ای شبانان، شیون کنید و بانگ برآورید؛

ای رؤسای گله، در خاکستر بغلتید.

زیرا موعد کشتار و پراکندگیتان فرا رسیده است،

و شما همچون ظرفی مرغوب، خواهید افتاد و خُرد خواهید شد.

35 نه شبانان را پناهی خواهد بود،

و نه رؤسای گله را گریزی.

36 هان، بانگ شبانان و شیون صاحبان گله شنیده می‌شود!

زیرا خداوند چراگاه‌هایشان را ویران می‌کند.

37 به سبب خشم آتشین خداوند

آغلهای امن و آرام نابود گشته است.

38 او همچون شیری کُنام خویش را ترک گفته است؛

به سبب شمشیرِ ستمگر و خشمِ آتشینِ او،

سرزمین ایشان ویرانه گشته است.»

Categories
اِرمیا

اِرمیا 26

تهدید اِرمیا به مرگ

1 در آغاز سلطنت یِهویاقیم، پسر یوشیا پادشاه یهودا، این کلام از جانب خداوند نازل شد:

2 «خداوند چنین می‌فرماید: در صحن خانۀ خداوند بایست و بر ضد تمامی شهرهای یهودا که برای پرستش به خانۀ خداوند می‌آیند، همۀ سخنانی را که تو را امر می‌فرمایم بگو، و سخنی کم مکن.

3 شاید گوش فرا دهند، و هر یک از ایشان از راههای شریرانۀ خود بازگردند، تا از رساندنِ بلایی که به سبب کردار پلیدشان قصد آن نموده‌‌ام، منصرف شوم.

4 ایشان را بگو، ”خداوند چنین می‌فرماید: اگر به من گوش نسپارید و در شریعت من که پیش روی شما نهاده‌ام سلوک نکنید،

5 و به کلام خدمتگزاران من انبیا گوش نسپارید که ایشان را بارها نزد شما فرستادم، هرچند گوش فرا ندادید،

6 آنگاه من این خانه را مانند شیلوه خواهم ساخت، و این شهر را برای جمیع قومهای زمین لعنت خواهم گردانید.“»

7 کاهنان و انبیا و تمامی قوم، این سخنان را که اِرمیا در خانۀ خداوند بیان کرد، شنیدند.

8 و چون اِرمیا از گفتن هرآنچه خداوند او را به گفتن آنها به تمامیِ قوم امر فرموده بود فارغ شد، آنگاه کاهنان و انبیا و همۀ قوم بر او شوریده، گفتند: «تو باید بمیری!

9 چرا به نام خداوند نبوّت کرده، گفتی، ”این خانه همچون شیلوه خواهد شد و این شهر به ویرانه‌ای متروک بَدَل خواهد گشت“؟» پس قوم جملگی در خانۀ خداوند گِرد اِرمیا حلقه زدند.

10 چون این خبر به گوش صاحبمنصبان یهودا رسید، از خانۀ پادشاه به خانۀ خداوند برآمدند و در مدخلِ ’دروازۀ جدیدِ‘ خانۀ خداوند نشستند.

11 آنگاه کاهنان و انبیا خطاب به صاحبمنصبان و همۀ قوم چنین گفتند: «این مرد مستوجب اعدام است، زیرا چنانکه شما نیز به‌گوش خود شنیده‌اید، بر ضد این شهر نبوّت کرده است.»

12 پس اِرمیا خطاب به تمامی صاحبمنصبان و همۀ قوم چنین گفت: «خداوند مرا فرستاده است تا همۀ سخنانی را که شنیدید، بر ضد این خانه و بر ضد این شهر نبوّت کنم.

13 پس حال راهها و کردار خود را اصلاح کنید و به آواز یهوه خدایتان گوش فرا دهید، تا خداوند از بلایی که بر شما فرموده است، منصرف شود.

14 و اما من، اینک در دست شما هستم. هرآنچه در نظرتان نیکو و درست است، بر من روا دارید.

15 اما یقین بدانید که با کشتن من، خون فرد بی‌گناهی را بر خویشتن و بر این شهر و ساکنانش وارد خواهید آورد، زیرا که براستی خداوند مرا نزد شما فرستاده تا تمامی این سخنان را به گوش شما برسانم.»

رهایی اِرمیا

16 آنگاه صاحبمنصبان و تمامی قوم به کاهنان و انبیا گفتند: «این مرد مستوجب اعدام نیست، زیرا به نام یهوه خدایمان با ما سخن گفته است.»

17 سپس برخی از مشایخِ ولایت برخاستند و خطاب به تمامی جماعتِ قوم چنین گفتند:

18 «در ایام حِزِقیا پادشاه یهودا، میکاهِ مورِشِتی نبوّت کرده، به تمامی مردم یهودا گفت: ”خداوند لشکرها چنین می‌فرماید:

«”صَهیون همچون کشتزاری شخم زده خواهد شد؛

اورشلیم به تَلی از خاک بَدَل خواهد گشت،

و کوهِ این خانه به بلندیهای جنگل“.

19 آیا حِزِقیا پادشاه یهودا و تمامی یهودا او را کشتند؟ مگر نه اینکه او از خداوند ترسید و به خداوند التماس کرد و خداوند نیز از بلایی که بر ایشان اعلام داشته بود، منصرف شد؟ اما ما نزدیک است بلایی عظیم بر جان خود وارد آوریم.»

20 مرد دیگری نیز بود، اوریا نام، پسر شِمَعیا از قَریه‌یِعاریم، که به نام خداوند نبوّت می‌کرد. او نیز به سخنانی مانند سخنان اِرمیا بر ضد این شهر و این سرزمین نبوّت کرد.

21 و چون یِهویاقیمِ پادشاه و تمامی جنگاوران و صاحبمنصبانش سخنان او را شنیدند، پادشاه قصد جان او نمود. اوریا چون این را شنید، هراسان شده، بگریخت و به مصر رفت.

22 پس یِهویاقیمِ پادشاه کسان به مصر گسیل داشت: اِلناتان پسر عَکبور و چند تن دیگر را همراه وی.

23 آنها اوریا را از مصر بیرون آورده، او را نزد یِهویاقیمِ پادشاه بازگرداندند، که او را به شمشیر کشت و جسدش را در گورستانِ عوام افکند.

24 اما دست اَخیقام پسر شافان با اِرمیا بود، به گونه‌ای که او به دست قوم سپرده نشد تا کشته شود.

Categories
اِرمیا

اِرمیا 27

یوغ نبوکدنصر

1 در آغاز سلطنت صِدِقیاپسر یوشیا پادشاه یهودا، این کلام از جانب خداوند بر اِرمیا نازل شد:

2 خداوند به من چنین فرمود، «برای خود یوغی از بندها و چوبها بساز و آن را بر گردنت بگذار.

3 آنگاه به دست فرستادگانی که به اورشلیم نزد صِدِقیا پادشاه یهودا آمده‌اند، پیامیبرای پادشاهان اَدوم و موآب و بنی‌عَمّون و صور و صیدون بفرست.

4 این فرمان را بدیشان بده تا به سروران خود بازگویند: ”خداوند لشکرها، خدای اسرائیل، چنین می‌فرماید: این است آنچه باید به سروران خود بگویید:

5 ’مَنَم که به نیروی عظیم و بازوی افراشتۀ خود زمین را با مردمان و حیواناتی که بر آنند آفریدم، و آن را به هر که در نظرم پسند آید، می‌بخشم.

6 حال تمامی این ممالک را به دست خدمتگزار خود نبوکدنصر پادشاه بابِل سپرده‌ام؛ حتی وحوش صحرا را نیز به خدمت او گمارده‌ام.

7 همۀ قومها او و پسرش و پسرِ پسرش را بندگی خواهند کرد، تا اینکه موعد سرزمین خود او فرا رسد. آنگاه قومهای بسیار و پادشاهان نیرومند او را بندۀ خود خواهند ساخت.

8 «”اما هر قوم و مملکتی که به خدمت نبوکدنصر پادشاه بابِل درنیاید و یوغ پادشاه بابِل را گردن ننهد، آن قوم را به شمشیر و قحطی و طاعون مجازات خواهم کرد تا اینکه ایشان را به دست او به تمامی نابود سازم؛ این است فرمودۀ خداوند.

9 پس به انبیا و فالگیران و خواب‌بینندگان و احضارکنندگان ارواح و جادوگرانِ خود گوش مسپارید که به شما می‌گویند: «پادشاه بابِل را خدمت نخواهید کرد.»

10 زیرا آنان برای شما به دروغ نبوّت می‌کنند، و این نتیجه‌‌ای نخواهد داشت جز این که از موطن خویش دور شوید و من شما را بیرون برانم تا نابود گردید.

11 اما هر قومی که یوغ پادشاه بابِل را گردن نهد و او را بندگی کند، آن قوم را در سرزمینش باقی خواهم گذاشت تا آن را کِشت کند و در آنجا ساکن باشد؛ این است فرمودۀ خداوند.“‘»

12 نیز همین سخنان را به صِدِقیا پادشاه یهودا بیان کرده، گفتم: «یوغ پادشاه بابِل را گردن نهید و او و قومش را خدمت کنید تا زنده بمانید.

13 چرا باید تو و قومت به شمشیر و قحطی و طاعون بمیرید، آن‌گونه که خداوند در خصوص هر قومی که از خدمت پادشاه بابِل سر باز زند، گفته است؟

14 به سخن انبیایی که به شما می‌گویند: ”پادشاه بابِل را خدمت نخواهید کرد،“ گوش مگیرید، زیرا ایشان به دروغ برای شما نبوّت می‌کنند.

15 خداوند چنین می‌فرماید: من آنان را نفرستاده‌ام، بلکه آنان به نام من به دروغ نبوّت می‌کنند، که نتیجه‌‌ای جز این نخواهد داشت که من شما را بیرون برانم و شما با انبیایی که برایتان نبوّت می‌کنند، هلاک شوید.»

16 آنگاه خطاب به کاهنان و تمامی این قوم گفتم: «خداوند چنین می‌فرماید: به سخنان انبیای خود گوش مسپارید که برای شما نبوّت کرده، می‌گویند: ”اینک اسباب خانۀ خداوند به‌زودی از بابِل بازآورده می‌شود“، زیرا که به دروغ برایتان نبوّت می‌کنند.

17 بدیشان گوش مسپارید، بلکه پادشاه بابِل را خدمت کنید تا زنده بمانید. چرا باید این شهر ویران شود؟

18 اگر آنها نبی هستند و کلام خداوند با ایشان است، پس اکنون به درگاه خداوندِ لشکرها استدعا کنند تا اسبابی که در خانۀ خداوند و خانۀ پادشاه یهودا و در اورشلیم باقی است، به بابِل برده نشود.

19 زیرا خداوندِ لشکرها دربارۀ ستونها و ’دریاچه‘ و پایه‌ها و دیگر اسبابی که در این شهر بر جای مانده، چنین می‌گوید،

20 یعنی دربارۀ آنچه نبوکدنصر پادشاه بابِل، آنگاه که یِهویاکینپسر یِهویاقیم پادشاه یهودا و تمامی بزرگان یهودا و اورشلیم را از اورشلیم به بابِل به تبعید می‌بُرد، آنها را با خود نبُرد،

21 آری، خداوند لشکرها، خدای اسرائیل، درخصوص اسبابی که هنوز در خانۀ خداوند و خانۀ پادشاه یهودا و اورشلیم بر جای مانده است، چنین می‌فرماید:

22 آنها به بابِل برده خواهد شد و در آنجا خواهد ماند تا روزی که به یاری ایشان بیایم. آنگاه آنها را بیرون آورده به این مکان باز خواهم گردانید؛ این است فرمودۀ خداوند.»

Categories
اِرمیا

اِرمیا 28

حَنَنیا، نبی کاذب

1 در همان سال، در آغاز سلطنت صِدِقیا پادشاه یهودا، در ماه پنجم از سال چهارم، حَنَنیا پسر عَزّور، نبی‌ای از جِبعون، در خانۀ خداوند در حضور کاهنان و تمامی قوم خطاب به من چنین گفت:

2 «خداوند لشکرها، خدای اسرائیل، چنین می‌فرماید: من یوغ پادشاه بابِل را شکسته‌ام.

3 ظرف دو سال، همۀ اسباب خانۀ خداوند را که نبوکدنصر پادشاه بابِل از این مکان برگرفت و به بابِل بُرد، به اینجا باز خواهم آورد.

4 همچنین یِهویاکینپسر یِهویاقیم پادشاه یهودا و تمامی تبعیدیانِ یهودا را که به بابِل رفته‌اند، بدین مکان باز خواهم آورد، زیرا که یوغ پادشاه بابِل را خواهم شکست. این است فرمودۀ خداوند.»

5 آنگاه اِرمیای نبی در حضور کاهنان و تمام مردمی که در خانۀ خداوند ایستاده بودند، با حَنَنیای نبی سخن گفت.

6 اِرمیای نبی چنین گفت: «آمین! خداوند چنین کند! خداوند آنچه نبوّت کرده‌ای به تحقّق رسانَد و همۀ اسباب خانۀ خداوند و جمیع تبعیدیان را از بابِل بدین مکان بازآوَرَد.

7 با این همه، اکنون کلامی را که به گوش تو و به گوش تمامی قوم می‌رسانم، بشنو:

8 انبیایی که از روزگاران کهن، پیش از من و تو بوده‌اند، بر ضد سرزمینهای بسیار و ممالکِ عظیم به جنگ و قحطی و طاعون نبوّت کرده‌اند.

9 اما آن نبی‌‌ که به صلح و سلامت نبوّت کند، اگر سخن او واقع شود، آنگاه معلوم خواهد شد که براستی خداوند او را فرستاده است.»

10 آنگاه حَنَنیای نبی یوغ را از گردن اِرمیای نبی برگرفت و آن را شکست.

11 و حَنَنیا در حضور تمام مردم به اِرمیا گفت، «خداوند چنین می‌فرماید: به همین گونه ظرف دو سال یوغ نبوکدنصر پادشاه بابِل را از گردن همۀ قومها خواهم شکست.» پس اِرمیای نبی به راه خود رفت.

12 چندی پس از آنکه حَنَنیای نبی یوغ را از گردن اِرمیای نبی شکسته بود، کلام خداوند بر اِرمیا نازل شده، گفت:

13 «برو و به حَنَنیا بگو، ”خداوند چنین می‌فرماید: یوغهای چوبین را شکستی، اما به جای آنها یوغهای آهنین خواهی ساخت.

14 زیرا خداوند لشکرها، خدای اسرائیل، چنین می‌فرماید: اکنون یوغی آهنین بر گردن جمیع این قومها نهاده‌ام تا به بندگی نبوکدنصر پادشاه بابِل درآیند، و آنان او را بندگی خواهند کرد؛ آری، حتی وحوش صحرا را به او داده‌ام.“»

15 پس اِرمیای نبی به حَنَنیای نبی گفت: «ای حَنَنیا، گوش فرا ده! خداوند تو را نفرستاده است، و تو این قوم را بر آن می‌داری که به آنچه دروغ است اعتماد کنند.

16 از این رو خداوند چنین می‌فرماید: ”اینک تو را از روی این زمین محو می‌سازم. همین امسال خواهی مرد، زیرا بر ضد خداوند سخنان فتنه‌انگیز بر زبان رانده‌ای.“»

17 و حَنَنیای نبی در ماه هفتم همان سال مرد.

Categories
اِرمیا

اِرمیا 29

نامۀ اِرمیا به تبعیدیان بابِل

1 این است مضمون نامه‌ای که اِرمیای نبی از اورشلیم برای مشایخ بازمانده در تبعید و انبیا و کاهنان و همۀ آنان که نبوکدنصر از اورشلیم به بابِل به تبعید برده بود، فرستاد،

2 پس از آنکه یِهویاکینِپادشاه و ملکۀ مادر و خواجه‌سرایان و صاحبمنصبان یهودا و اورشلیم و صنعتگران و فلزکاران، اورشلیم را ترک گفته بودند.

3 این نامه به دست اِلِعاسَه پسر شافان و جِمَریا پسر حِلقیا فرستاده شد، که صِدِقیا پادشاه یهودا ایشان را به بابِل نزد نبوکدنصر پادشاه بابِل گسیل داشت. مضمون نامه چنین بود:

4 «خداوند لشکرها، خدای اسرائیل، به تمامی تبعیدیانی که من ایشان را از اورشلیم به بابِل به تبعید فرستادم، چنین می‌فرماید:

5 خانه‌ها بنا کنید و در آنها مسکن گزینید؛ باغها احداث کنید و از ثمرۀ آنها بخورید؛

6 زنان بگیرید و صاحب پسران و دختران شوید؛ برای پسرانتان زن بگیرید و دخترانتان را شوهر دهید تا آنان نیز صاحب پسران و دختران گردند؛ در آنجا زیاد شوید و کم نگردید.

7 جویای سعادت شهری باشید که شما را بدان‌جا به تبعید فرستاده‌ام، و برای آن به درگاه خداوند دعا کنید، چراکه سعادت شما در گرو سعادت آن شهر است.

8 زیرا خداوند لشکرها، خدای اسرائیل، چنین می‌فرماید: فریب انبیا و فالگیرانتان را که در میان شمایند نخورید، و به خوابهایی که ایشان را به دیدن آنها برمی‌انگیزید، گوش مگیرید.

9 زیرا که به دروغ به نام من برای شما نبوّت می‌کنند، حال آنکه من ایشان را نفرستاده‌ام؛ این است فرمودۀ خداوند.

10 «و حال خداوند می‌فرماید: چون هفتاد سالِ بابِل به سر آید، من به یاری شما خواهم آمد و با بازگردانیدن شما بدین مکان، وعدۀ خود را برای شما تحقق خواهم بخشید.

11 زیرا فکرهایی را که برای شما دارم می‌دانم، که فکرهای سعادتمندی است و نه تیره‌بختی، تا به شما امید بخشم و آینده‌ای عطا کنم؛ این است فرمودۀ خداوند.

12 آنگاه که مرا بخوانید و آمده، نزد من دعا کنید، شما را اجابت خواهم کرد.

13 آنگاه که مرا بجویید، مرا خواهید یافت؛ اگر مرا به تمامی دلِ خود بجویید،

14 از سوی شما یافت خواهم شد، و خداوند می‌فرماید که من سعادت را به شما باز خواهم گردانید، و شما را از میان تمامی قومها و سرزمینهایی که شما را بدان‌جا رانده‌ام، گرد خواهم آورد، و شما را به مکانی که از آنجا به تبعیدتان فرستادم، باز خواهم گردانید. این است فرمودۀ خداوند.

15 «از آنجا که گفته‌اید: ”خداوند در بابِل انبیایی برای ما برانگیخته است“،

16 پس خداوند دربارۀ پادشاهی که بر تخت داوود نشسته، و دربارۀ تمامی ساکنان این شهر یعنی آن برادران شما که با شما به تبعید نرفته‌اند، چنین می‌فرماید:

17 آری، خداوند لشکرها چنین می‌گوید: ”اینک من شمشیر و قحطی و طاعون بر ایشان خواهم فرستاد و آنان را مانند انجیر‌های بد خواهم ساخت که آنها را از بدی نتوان خورد.

18 آنان را به شمشیر و قحطی و طاعون تعقیب خواهم کرد، و ایشان را منفورِ تمامی ممالک جهان خواهم ساخت تا برای همۀ قومهایی که ایشان را به میانشان رانده‌ام، مایۀ لعنت و حیرت و انگشت به دهان ماندن و رسوایی باشند؛

19 زیرا خداوند می‌فرماید: به کلام من که به‌واسطۀ خادمان خود، انبیا نزد ایشان فرستادم گوش نسپردند. هرچند پی در پی آن را فرستادم، اما شما گوش فرا ندادید؛ این است فرمودۀ خداوند.“

20 پس شما، ای همۀ تبعیدیانی که از اورشلیم به بابِل فرستادم، کلام خداوند را بشنوید:

21 ”خداوند لشکرها، خدای اسرائیل، دربارۀ اَخاب پسر قُلایا و صِدِقیا پسر مَعَسیا که به دروغ به نام من برای شما نبوّت می‌کنند چنین می‌فرماید: اینک من آنان را به دست نبوکدنصر پادشاه بابِل تسلیم می‌کنم، و او آنها را در برابر دیدگان شما خواهد کشت.

22 و به سبب ایشان تمامی تبعیدیان یهودا که در بابِل‌اند این نفرین را به کار برده، خواهند گفت، ’خداوند تو را مانند صِدِقیا و اَخاب سازد که پادشاه بابِل آنها را در آتش سوزانید‘،

23 زیرا در اسرائیل مرتکب عمل هولناکی شدند و با زنان همسایگان خود زنا کردند و به نام من دروغها گفتند که ایشان را بدان فرمان نداده بودم. من خود واقف و شاهد هستم؛ این است فرمودۀ خداوند.“»

نبوّت دروغین شِمَعیا

24 و به شِمَعیایِ نَحَلامی بگو:

25 «خداوند لشکرها، خدای اسرائیل، چنین می‌گوید: تو به نام خود نامه‌ها برای همۀ مردمی که در اورشلیم‌اند و برای صَفَنیای کاهن پسر مَعَسیا و تمامِ دیگر کاهنان فرستاده و گفته‌ای،

26 ”خداوند تو را به جای یِهویاداعِ کاهن به کهانت گماشته تا متصدّی خانۀ خداوند باشی و هر دیوانه‌ای را که خود را نبی می‌نماید، به کُنده‌‌ها و زنجیر‌‌ها ببندی.

27 پس اکنون چرا اِرمیای عَناتوتی را که خود را برای شما نبی می‌نماید، توبیخ نمی‌کنی؟

28 زیرا او نزد ما به بابِل فرستاده و گفته است ’دوران تبعیدتان به درازا خواهد کشید، پس خانه‌ها بنا کنید و در آنها مسکن گزینید؛ و باغها احداث نمایید و از میوۀ آنها بخورید.“‘»

29 صَفَنیای کاهن این نامه را به گوش اِرمیای نبی خواند.

30 آنگاه کلام خداوند بر اِرمیا نازل شده، گفت:

31 «نزد تمامی تبعیدیان فرستاده، بگو، ”خداوند در بارۀ شِمَعیایِ نَحَلامی چنین می‌فرماید: از آنجا که شِمَعیا برای شما نبوّت کرده است، با اینکه من او را نفرستاده‌ام، و شما را بر آن داشته که به آنچه دروغ است اعتماد کنید،

32 پس خداوند چنین می‌فرماید: اینک من شِمَعیایِ نَحَلامی و نسل او را مجازات خواهم کرد. از او کسی در میان این قوم باقی نخواهد ماند و او آن احسانی را که در حق قوم خود می‌کنم، نخواهد دید؛ زیرا بر ضد خداوند سخنان فتنه‌انگیز گفته است؛ این است فرمودۀ خداوند.“»