Categories
مزمور

مزمور 84

جان من مشتاق صحنهای خداوند است

برای سالار سرایندگان: در مایۀ ’گیتّیت‘.

مزمور پسران قورَح.

1 ای خداوندِ لشکرها،

چه دلپذیر است مسکن تو!

2 جان من مشتاق بلکه مدهوش گشته است

برای صحنهای خداوند!

دل من و پیکرم

برای خدای زنده فریاد برمی‌آورد.

3 حتی گنجشک نیز برای خود خانه‌ای یافته،

و پرستو برای خویشتن آشیانه‌ای،

تا جوجه‌های خود را در آن بگذارد؛

در جوار مذبحهای تو، ای خداوندِ لشکرها،

که شاهِ من و خدای من هستی.

4 خوشا به حال آنان که در خانۀ تو ساکنند

و همواره تو را می‌ستایند. سِلاه

5 خوشا به حال مردمانی که نیرویشان از توست،

و دلشان در شاهراههای تو.

6 چون از وادی اشکهامی‌گذرند،

آن را به چشمه‌ساران بدل می‌سازند،

و باران پاییزی نیز آن را به آبگیرهامی‌پوشاند.

7 از قوّت تا به قوّت پیش می‌روند،

و هر یک در پیشگاه خدا در صَهیون حاضر می‌شوند.

8 ای خداوند، خدای لشکرها، دعایم را بشنو!

ای خدای یعقوب، گوش فرا ده! سِلاه

9 خدایا، بر سپرِما بنگر!

به روی مسیح خود نظر افکن!

10 زیرا یک روز در صحنهای تو

بهتر است از هزار در هر جای دیگر؛

دربانیِ خانۀ خدایم را ترجیح می‌دهم

بر سکونت در خیمه‌های شرارت.

11 زیرا یهوهْ خدا آفتاب و سپر است؛

یهوه لطف می‌کند و عزّت می‌بخشد.

او هیچ چیز نیکو را دریغ نمی‌دارد،

از آنان که در راستی گام برمی‌دارند.

12 ای خداوندِ لشکرها،

خوشا به حال کسی که بر تو توکل دارد!

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/84-2d26eeceabb60eda869e9c664101bba2.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 85

ما را بازگردان

برای سالار سرایندگان. مزمور پسران قورَح.

1 خداوندا، بر سرزمین خویش نظر لطف افکندی،

و سعادت گذشته را به یعقوب بازگردانیدی!

2 تقصیر قوم خود را آمرزیدی

و همۀ گناهانشان را پوشانیدی! سِلاه

3 تمامی غضب خویش را برگردانیدی

و از حدت خشم خویش بازگشتی!

4 ای خدای نجات ما،

ما را بازگردان،

و غضبت را از ما برگیر!

5 آیا تا ابد بر ما خشم خواهی گرفت؟

آیا خشم خود را نسل اندر نسل طول خواهی داد؟

6 آیا دیگر بار احیای‌مان نخواهی کرد

تا قومت در تو شادی کنند؟

7 خداوندا، محبت خویش را به ما بنما،

و نجات خود را بر ما عنایت فرما!

8 باشد که آنچه خداْ یهوه خواهد گفت، بشنوم؛

زیرا او به قوم خود، و به سرسپردگان خویش،

سلامتی را ندا خواهد کرد؛

اما مباد که به سوی جهالت بازگردند.

9 به‌یقین که نجات او به ترسندگانش نزدیک است،

تا جلال در سرزمین ما ساکن شود.

10 محبت و وفاداری با هم ملاقات خواهند کرد؛

عدالت و سلامتی یکدیگر را خواهند بوسید.

11 وفاداری از زمین خواهد رویید،

و عدالت از آسمان خواهد نگریست.

12 آری، خداوند آنچه را نیکوست، عطا خواهد فرمود،

و سرزمین ما حاصلخیز خواهد بود.

13 عدالت پیشاپیش وی خواهد رفت

و راهی برای قدمهای او مهیا خواهد ساخت.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/85-2ddc9920f71fcb44b71455daae6c597a.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 86

محبت تو به من عظیم است

دعای داوود.

1 ای خداوند، گوش فرا ده و اجابتم فرما،

زیرا که ستمدیده و نیازمندم!

2 جان مرا حفظ کن، زیرا سرسپردۀ توام.

تو خدای من هستی؛

خدمتگزار خود را که بر تو توکل دارد، نجات ده!

3 خداوندگارا، مرا فیض عطا فرما،

زیرا که تمامی روز تو را می‌خوانم.

4 جان خدمتگزارت را شاد کن،

زیرا، ای خداوندگار، جان خود را نزد تو برمی‌افرازم.

5 خداوندگارا، تو نیکو و آمرزنده‌ای،

و سرشار از محبت نسبت به همۀ آنان که تو را می‌خوانند!

6 خداوندا، به دعایم گوش فرا ده؛

فریاد التماسم را بشنو!

7 در روز تنگی خود تو را می‌خوانم،

زیرا که مرا مستجاب می‌کنی.

8 خداوندگارا، در میان خدایان کسی چون تو نیست،

و نه کاری چون کارهای تو!

9 خداوندگارا، قومهایی که آفریده‌ای،

جملگی خواهند آمد و به حضورت پرستش خواهند کرد،

و نام تو را جلال خواهند داد.

10 زیرا که تو بزرگی و کارهای شگفت می‌کنی؛

تنها تو خدایی!

11 خداوندا، راه خود را به من بیاموز،

تا در حقیقت تو گام بردارم.

دل مرا واحد گردان

تا از نام تو ترسان باشم.

12 ای خداوندگارْ خدای من، تو را به تمامی دل خواهم ستود؛

و نامت را تا به ابد جلال خواهم داد.

13 زیرا که محبت تو به من عظیم است؛

تو جان مرا از اَعماق هاویه رهانیده‌ای!

14 خدایا، متکبران بر ضد من برخاسته‌اند؛

گروهی از ستمگران قصد جان من دارند

و تو را در مد نظر خود نمی‌دارند.

15 اما خداوندگارا، تو خدایی رحیم و فیاضی!

دیرخشم و آکنده از محبت و وفا!

16 روی به سویم بگردان و مرا فیض‌عطا فرما!

قوّت خویش را به خدمتگزارت عنایت کن،

و پسر کنیزت را نجات بخش!

17 مرا نشانی از احسان خود مرحمت فرما،

تا نفرت‌کنندگانم ببینند و شرمنده شوند؛

زیرا که تو ای خداوند، مرا یاری کرده و تسلی داده‌ای!

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/86-6678c608cb808e784525af921794afc9.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 87

سخنان پرجلال درباره‌ات گفته می‌شود

مزمور پسران قورَح. سرود.

1 شهری که او بنیان نهاده

بر کوه مقدس واقع است؛

2 خداوند دروازه‌های صَهیون را دوست می‌دارد،

بیش از همۀ مسکنهای یعقوب.

3 ای شهر خدا،

سخنان پرجلال درباره‌ات گفته می‌شود. سِلاه

4 رَهَبو بابِل را در شمارِ شناسندگانم ذکر خواهم کرد،

فلسطین را نیز، و صور را، همراه با کوش؛

خواهند گفت: «این در آنجا زاده شده است!»

5 و دربارۀ صَهیون گفته خواهد شد که

«این و آن در او زاده شده‌اند»،

زیرا آن متعال، خودْ او را استوار خواهد ساخت!

6 آنگاه که خداوند قومها را ثبت می‌کند چنین خواهد نگاشت:

«این در آنجا زاده شده است.» سِلاه

7 سرایندگان و رقص‌کنندگان به یکسان می‌سرایند که:

«همۀ چشمه‌های من در توست!»

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/87-33f265d7a64bcc4a51c112ed538de9d6.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 88

روز و شب نزد تو فریاد برمی‌آورم

سرود. مزموری از پسران قورَح. برای سالار سرایندگان: در مایۀ ’مَحَلَت لِعَنوت.‘

قصیدۀ هیمانِ اِزراحی.

1 ای یهوه، خدای نجات من،

روز و شب نزد تو فریاد برمی‌آورم!

2 دعایم به حضور تو برسد!

گوش خود را به فریادم مایل گردان!

3 زیرا جان من از بلایا آکنده شده است،

و حیاتم به هاویه نزدیک گشته.

4 در شمار فرو روندگانِ به هاویه شمرده شده‌ام؛

همچون مردی هستم که او را توانی نیست.

5 در میان مردگان رها گشته‌ام،

همچون کشتگانی که در گور آرمیده‌اند؛

که دیگر به یادشان نمی‌آوری

و از دست تو بریده شده‌اند.

6 مرا در عمیق‌ترین حفره نهاده‌ای،

در تاریکیها، در ژرفناها!

7 خشم تو بر من سنگین شده است؛

با همۀ امواجت مرا مبتلا ساخته‌ای. سِلاه

8 همدمانِ مرا از من گرفته‌ای

و از من بیزارشان کرده‌ای!

محبوس گشته‌ام و مرا راه گریزی نیست؛

9 دیدگانم از اندوه تار شده است.

خداوندا، هر روزه تو را می‌خوانم،

و دستان خود را به سویت دراز می‌کنم.

10 آیا شگفتیهای خود را به مردگان می‌نمایانی؟

آیا رَفتگان برمی‌خیزند تا تو را بستایند؟ سِلاه

11 آیا از محبتت در گور سخن خواهد رفت،

یا از وفاداریت در دیار هلاکت؟

12 آیا شگفتیهایت در تاریکی شناخته می‌شود،

و کارهای عادلانه‌ات در دیار فراموشی؟

13 اما من نزد تو ای خداوند، فریاد کمک برمی‌آورم؛

بامدادان دعای خود را به پیشگاهت تقدیم می‌کنم.

14 خداوندا، چرا جان مرا ترک می‌کنی

و روی خود را از من می‌پوشانی؟

15 از جوانی، مبتلا و نزدیک به مرگ بوده‌ام؛

از تو به هراس افتاده و درمانده‌ام.

16 خشم تو از سر من گذشته،

و کارهای خوفناک تو هلاکم کرده است.

17 همۀ روز چون آب مرا احاطه کرده،

و از هر سو مرا محاصره نموده است.

18 یاران و دوستانم را از من دور کرده‌ای؛

تنها همدمم تاریکی است.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/88-dae95f3a68aaa99d3f630d4d837eb60f.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 89

محبتهای خداوند را خواهم سرایید

قصیدۀ ایتانِ اِزراحی.

1 محبتهای خداوند را تا به ابد خواهم سرایید؛

به دهان خویش امانت تو را به جمیع نسلها خواهم شناسانید.

2 زیرا گفتم که محبت تا به ابد بنا خواهد شد،

و وفاداریِ خود را در آسمانها استوار خواهی ساخت!

3 گفتی که «با برگزیدۀ خود عهد بسته‌ام،

و برای خدمتگزار خویش داوود سوگند خورده‌ام که:

4 ”نسل تو را تا به ابد استوار خواهم ساخت

و تخت تو را در تمامی نسلها بنا خواهم کرد.“» سِلاه

5 خداوندا، باشد که آسمانها شگفتیهای تو را بستایند،

و امانت تو را در جمع قُدْسیان.

6 زیرا کیست در آسمانها که با خداوند برابری تواند کرد؟

و کیست در میان موجودات آسمانی که مانند خداوند باشد؟

7 خدا در شورای قُدْسیان بی‌نهایت مَهیب است؛

از او می‌باید ترسید، بیش از همۀ آنان که گرداگرد اویند.

8 ای یهوه، خدای لشکرها، کیست مانند تو؟

خداوندا، تو نیرومندی و امانت تو احاطه‌ات کرده است.

9 بر خروش دریا فرمان می‌رانی،

و چون امواجش بر‌خیزند، آنها را فرو می‌نشانی.

10 رَهَبرا چون لاشه‌ای فرو کوفتی،

و به بازوی نیرومند خویش دشمنانت را پراکنده ساختی.

11 آسمان از آن توست و زمین نیز از آن تو.

جهان را، و هر چه را که در آن است، تو بنیان نهادی.

12 شمال و جنوب را تو آفریدی؛

تابور و حِرمون به نام تو بانگ شادی برمی‌آورند.

13 بازوی تو نیرومند است،

دست تو تواناست،

و دست راستت برافراشته.

14 عدل و انصاف اساس تخت توست،

محبت و وفاداریپیش رویت می‌خرامند.

15 خوشا به حال آنان که آواز شادمانی را می‌شناسند،

و در نور روی تو، ای خداوند، گام بر‌می‌دارند.

16 تمامی روز در نام تو وجد می‌کنند،

و در عدالت تو سرافرازند.

17 زیرا که تو جلال و قوّت ایشانی،

و به لطف خویش شاخما را برمی‌افرازی.

18 زیرا سپر ما از آنِ خداوند است،

و پادشاه ما از آنِ قدوس اسرائیل.

19 زمانی در عالم رؤیا سخن گفتی،

و به سرسپردگان خویش چنین فرمودی:

«دلاوری را یاری رسانده‌ام،

و برگزیده‌ای از قوم را سرافراز ساخته‌ام.

20 خدمتگزار خویش داوود را یافته‌ام،

و او را به روغن مقدسِ خویش مسح کرده‌ام.

21 دست من با او خواهد بود،

و بازوی من او را نیرومند خواهد ساخت.

22 دشمن از او بهره نخواهد کشید،

و ظالم بر او ستم نخواهد کرد.

23 خصمانش را از برابر او تار و مار خواهم کرد،

و نفرت‌کنندگانش را از پا در خواهم آورد.

24 امانت و محبتِ من همراه او خواهد بود،

و در نام من، شاخ او برافراشته خواهد شد.

25 دست او را بر دریا مسلط خواهم ساخت،

دست راست او را بر نهرها.

26 او مرا ندا در داده، خواهد گفت: ”تو پدر من هستی،

خدای من و صخرۀ نجاتم!“

27 من نیز او را فرزندِ ارشدِ خویش خواهم ساخت،

رفیع‌ترین در میان پادشاهان جهان.

28 محبت خود را به او تا به ابد پاس خواهم داشت،

و عهد من با او پایدار خواهد بود.

29 سلسلۀ او را تا به ابد استوار خواهم ساخت،

و تخت او را همچون روزهای آسمان.

30 اگر فرزندانش شریعت مرا ترک کنند،

و مطابق قوانین من سلوک ننمایند؛

31 اگر فرایض مرا زیر پا گذارند،

و فرامین مرا نگاه ندارند،

32 آنگاه عِصیان ایشان را به چوبْ تنبیه خواهم کرد،

و تقصیرشان را به تازیانه؛

33 ولی محبتم را از او دریغ نخواهم داشت،

و در وفاداری خویش خیانت نخواهم ورزید.

34 عهد خود را بی‌حرمت نخواهم ساخت

و آنچه را از دهانم صادر شد، تغییر نخواهم داد.

35 یک بار برای همیشه به قدوسیت خود سوگند خوردم،

و به داوود دروغ نخواهم گفت،

36 که سلسلۀ او تا به ابد پابرجا خواهد ماند

و تخت او در حضور من همچو خورشید؛

37 همچون ماه جاودانه استوار خواهد بود،

چون شاهدی امین در آسمان.» سِلاه

38 اما اکنون تو روی گردانیده، او را طرد کرده‌ای

و به‌غایت بر مسیح خود غضبناک گشته‌ای!

39 عهد خود را با خدمتگزارت باطل کرده‌ای،

و تاج او را بر زمین افکنده، بی‌حرمت ساخته‌ای.

40 همۀ حصارهایش را در هم شکسته‌ای

و استحکاماتش را یکسره ویران کرده‌ای.

41 رهگذران جملگی او را چپاول می‌کنند،

و مایۀ ریشخند همسایگان گردیده است.

42 دست راستِ خصمان وی را برافراشته‌ای،

و همۀ دشمنانش را شادمان ساخته‌ای.

43 دم شمشیرش را برگردانیده‌ای

و او را در نبرد بر پا نداشته‌ای.

44 جلال او را منقطع ساخته‌ای

و تخت سلطنتش را به خاک نشانده‌ای.

45 روزهای جوانی‌اش را کوتاه کرده‌ای،

و او را به ردای خجالت پوشانیده‌ای. سِلاه

46 ای خداوند تا به کِی؟ آیا تا به ابد خود را پنهان خواهی کرد؟

تا به کی آتش خشم تو افروخته خواهد بود؟

47 به یاد دار که ایام حیاتم چه کوتاه است!

تو جملۀ بنی آدم را برای چه بطالتی آفریده‌ای!

48 کدام انسان است که زیست کند و مرگ را نبیند،

کیست که جان خویش از دست هاویه خلاصی تواند داد؟ سِلاه

49 خداوندگارا، کجاست آن محبت نخستین تو،

که به امانت خویش برای داوود سوگند خوردی؟

50 خداوندگارا، طعنه‌هایی را که بر خدمتگزارت می‌زنند به یاد آر،

که آنها را در سینۀ خود از قومهای بسیار متحمل می‌گردم،

51 که دشمنانت بدانها ریشخندم می‌کنند،

و هر قدمی را که مسیح تو برمی‌دارد، به مسخره می‌گیرند.

52 خداوند تا به ابد متبارک باد!

آمین و آمین!

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/89-d6a50d0a8c2dda2f32ff67698d63e3c4.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 90

کتاب چهارم

از ازل تا به ابد تو خدایی

دعای موسی مرد خدا.

1 خداوندگارا، مسکنما تو بوده‌ای،

نسل اندر نسل.

2 پیش از آنکه کوهها زاده شوند،

یا تو زمین و جهان را به وجود آوری،

از ازل تا به ابد تو خدایی.

3 انسان را به خاک بازمی‌گردانی

و می‌گویی: «ای بنی آدم، بازگردید!»

4 زیرا هزار سال در نظر تو

همچون روزی است که گذشت

یا چون پاسی از شب.

5 ایشان را همچون سیلاب می‌روبی؛

همچون خوابند،

همچون علفی که بامدادان تازه می‌شود:

6 بامدادان می‌شکفد و می‌روید

و شامگاهان پژمرده و خشک می‌شود.

7 زیرا به خشم تو پایان می‌پذیریم،

و به غضبت پریشان می‌گردیم.

8 تقصیرهایمان را فرا رویت نهاده‌ای،

و گناهان پنهانمان را در پرتو حضورت.

9 زیرا روزهایمان به تمامی در خشمت کاهیده می‌شود،

و سالهایمان را چون آهی به سر می‌رسانیم؛

10 روزهای عمر ما هفتاد سال است

و اگر قوی باشیم، هشتاد سال.

اما مایۀ فخری در آنها جز محنت و اندوه نیست؛

زیرا به‌سرعت می‌گذرند و پرواز می‌کنیم.

11 کیست که از قدرت خشم تو آگاه باشد؟

زیرا خشم تو به عظمت ترسی است که باید از تو داشت.

12 پس ما را بیاموز تا روزهای خود را بشماریم،

تا دلی خردمند حاصل کنیم.

13 خداوندا، برگرد! تا چند؟

بر بندگانت شفقت فرما.

14 صبحگاهان ما را از محبت خود سیر کن

تا تمامی عمرمان شادمانه بسراییم و شادی کنیم.

15 شادمانمان گردان

در عوض روزهایی که مبتلایمان ساختی،

و سالهایی که بلا دیدیم.

16 اعمال تو بر بندگانت نمایان شود

و کبریایی تو بر فرزندان ایشان.

17 لطفخداوندگارْ خدای ما بر ما باد!

عمل دستهای ما را برایمان استوار گردان؛

آری، عمل دستهای ما را استوار گردان.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/90-9b41a697e86e0c61f018151ae06def74.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 91

پناه و دژ من خداست

1 آن که در مخفیگاه آن متعال قرار گزیند،

زیر سایۀ قادر مطلقبه سر خواهد برد.

2 دربارۀ خداوند می‌گویم: «اوست پناه من و دژ من،

خدای من که بر او توکل دارم.»

3 به‌یقین، اوست که تو را از دام صیاد خواهد رهانید

و از طاعون مرگبار.

4 او تو را با پرهای خویش خواهد پوشانید،

و زیر بالهایش پناه خواهی گرفت؛

امانت وی، تو را سِپَرِ محافظ خواهد بود.

5 از خوف شب نخواهی ترسید،

و نه از تیری که در روز می‌پرد؛

6 از طاعونی که در تاریکی راه می‌رود، بیم نخواهی داشت

و نه از وبایی که در نیمروز هلاک می‌سازد.

7 گرچه هزار تن در کنار تو فرو افتند،

و ده هزار بر جانب راست تو،

اما به تو نزدیک هم نخواهد آمد.

8 تنها با چشمانت خواهی نگریست

و سزای شریران را خواهی دید.

9 چون خداوند را پناهگاه خویش گردانیده‌ای،

و آن متعال را مأوای خود ساخته‌ای،

10 هیچ بدی بر تو واقع نخواهد شد

و هیچ بلا نزدیک خیمۀ تو نخواهد آمد.

11 زیرا فرشتگانش را دربارۀ تو فرمان خواهد داد

تا در همۀ راههایت، نگاهبان تو باشند.

12 آنها تو را بر دستهایشان خواهند گرفت

مبادا پایت را به سنگی بزنی.

13 بر شیر و افعی گام خواهی نهاد؛

شیر جوان و اژدها را پایمال خواهی کرد.

14 خداوند می‌فرماید: «چون مرا دوست می‌دارد،

او را خواهم رهانید؛

و چون نام مرا می‌شناسد،

از او محافظت خواهم کرد.

15 او مرا خواهد خواند و من او را اجابت خواهم کرد؛

در تنگی با وی خواهم بود؛

او را خواهم رهانید و عزّت خواهم بخشید.

16 به عمر دراز، او را سیر خواهم کرد

و نجات خویش را به او نشان خواهم داد.»

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/91-0f4db7333af9433be8f39fd13cf717e5.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 92

اعمال تو چه عظیم است

مزمور. سرودی برای شَبّات.

1 چه نیکوست خداوند را ستودن،

و در وصف نام تو، ای متعال، سراییدن؛

2 بامدادان محبت تو را اعلام کردن،

و شامگاهان وفاداری تو را،

3 با نوای بربطِ ده‌تار

و نغمۀ چنگ.

4 زیرا که تو ای خداوند، مرا به کارهایت شادمان ساخته‌ای؛

پس در وصف اعمال دستهای تو شادمانه می‌سرایم.

5 اعمال تو ای خداوند چه عظیم است،

و اندیشه‌هایت چه ژرف!

6 مرد وحشی نمی‌داند

و نادان این را درنمی‌یابد

7 که هرچند شریران چون علف برویند

و بدکاران جملگی بشکفند،

برای این است که تا به ابد هلاک گردند؛

8 اما تو ای خداوند، تا به ابد متعال هستی!

9 زیرا که دشمنانت، ای خداوند،

آری دشمنانت، به‌یقین نابود خواهند شد،

و بدکاران جملگی پراکنده خواهند گشت.

10 اما تو شاخمرا همچون شاخ گاو وحشی برافراشته‌ای،

و روغن تازه بر من فرو ریخته‌ای.

11 دیدگانم شکست دشمنانم را دیده است،

و گوشهایم خبر سقوط مخالفانِ شریرم را شنیده است.

12 پارسا چون درخت خرما خواهد شکفت،

و همچون سرو آزاد لبنان نمو خواهد کرد؛

13 آنان که در خانۀ خداوند غرس شده‌اند،

در صحنهای خدای ما خواهند شکفت.

14 در پیری نیز میوه خواهند آورد

و تر و تازه و سبز خواهند بود،

15 تا اعلام کنند که خداوند راست است؛

او صخرۀ من است و در او ذره‌ای بی‌انصافی نیست.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/92-bd61c5c45da80a3904c189426229a326.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 93

خداوند پادشاهی می‌کند

1 خداوند پادشاهی می‌کند،

او خویشتن را به جلال آراسته است؛

خداوند خود را آراسته است،

او کمر خود را به قوّت بسته است.

جهان مستحکم است

و جنبش نخواهد خورد.

2 تخت سلطنت تو از قدیم استوار گشته است،

و تو از ازل هستی.

3 سیلابها برافراشته‌اند، ای خداوند!

سیلابها آواز خود را برافراشته‌اند،

سیلابها خروش خود را برافراشته‌اند!

4 شکوهمندتر از آواز آبهای بسیار،

شکوهمندتر از امواج دریا،

شکوهمند است خداوند در عرش برین!

5 شهادات تو بی‌نهایت امین است،

خداوندا، قدوسیت زیبندۀ خانۀ توست، تا ابدالآباد.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/93-67860c9f9c6bbf4df8065106223d62cc.mp3?version_id=118—