Categories
مزمور

مزمور 54

خداست یاور من

برای سالار سرایندگان: با همراهی سازهای زهی. قصیدۀ داوود، آنگاه که زیفیان نزد شائول رفته، گفتند: «آیا داوود در میان ما پنهان نگشته است؟»

1 خدایا، به نام خویش نجاتم ده!

به قدرت خود، دادرسی‌ام کن!

2 خدایا، دعایم بشنو،

و به سخنان دهانم گوش بسپار!

3 زیرا بیگانگان بر ضد من برخاسته‌اند،

و بیدادگران قصد جان من دارند،

آنان که خدا در برابر دیدگانشان نیست. سِلاه

4 هان، خداست یاور من؛

خداوندگار است زنده نگاهدارندۀ جان من.

5 بدیِ دشمنان مرا به خود ایشان بازگردان!

در وفاداری خویش، از میانشان بردار!

6 و من قربانی اختیاری به تو تقدیم خواهم کرد،

و نام تو را، ای خداوند، خواهم ستود،

چراکه نیکوست!

7 زیرا تو مرا از هر تنگی رهانیده‌ای،

و چشمانم پیروزمندانه بر دشمنانم نگریسته است.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/54-337fd9962a1540f0c4ba6b0032f16b0c.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 55

نگرانی خود را به خداوند بسپار

برای سالار سرایندگان: با همراهی سازهای زهی. قصیدۀ داوود.

1 خدایا، به دعایم گوش فرا ده،

و خود را از فریادِ التماسم پنهان مکن؛

2 به من گوش بسپار

و اجابتم فرما.

در شکایت خود بی‌قرارم،

و ناله برمی‌آورم،

3 از آواز دشمن،

و بیداد شریران؛

زیرا که رنجم می‌دهند

و خشمگینانه بر من دشمنی می‌ورزند.

4 دل در سینه‌ام به درد آمده،

و رعب و وحشتِ مرگ بر من مستولی شده است.

5 ترس و لرز مرا درگرفته،

و دهشت بر من چیره گشته است!

6 با خود گفتم: «کاش مرا بالهای کبوتر بود،

تا پرواز کرده، می‌آسودم؛

7 آری، به دوردستها می‌گریختم

و در صحرا مأوا می‌گزیدم؛ سِلاه

8 به سوی پناهگاهی می‌شتافتم،

به دور از تندباد و توفان!»

9 خداوندگارا، شریران را هلاک کن،

و زبانشان را مشوش گردان،

زیرا که در شهر خشونت و نزاع می‌بینم.

10 روز و شب بر حصارهایش می‌گردند،

و جنایت و شرارت در درون آن است.

11 ویرانگری در میان آن غوغا می‌کند،

و ظلم و تقلب از میدان آن دور نمی‌شود.

12 زیرا دشمنِ من نیست که بر من طعنه می‌زند،

وگرنه تاب می‌آوردم؛

و بدخواه من نیست که در برابرم قد برمی‌افرازد،

وگرنه از او پنهان می‌شدم.

13 بلکه تویی! مرد همتای من،

یار خالص و دوست نزدیکم،

14 که روزگاری با هم رفاقتی شیرین داشتیم،

آنگاه که با انبوه جمعیت در خانۀ خدا گام می‌زدیم.

15 مرگ بر ایشان ناگهان بیاید،

و زنده به گورفرو روند.

زیرا شرارت در مسکنهای ایشان و در میانشان است.

16 اما من خدا را می‌خوانم،

و خداوند مرا نجات می‌دهد.

17 شبانگاه و بامداد و نیمروز

شِکْوِه و ناله می‌کنم؛

و او صدایم را می‌شنود.

18 جانم را از جنگی که بر من بر پا شده است

به سلامتی فدیه می‌دهد؛

زیرا که بسیاری بر ضد منند.

19 خدا، که از ازل جلوس فرموده است،

خواهد شنید و خوارشان خواهد ساخت؛ سِلاه

زیرا تغییر نمی‌کنند

و ترسی از خدا ندارند.

20 همقطار من دست خویش بر دوستان خود بلند کرده،

و پیمان خود را شکسته است.

21 زبانش چرب و نرم است،

اما دلش خواهان جنگ است!

سخنش از روغن ملایمتر است،

لیکن شمشیری برهنه است.

22 نگرانیخود را به خداوند بسپار،

که او تکیه‌گاه تو خواهد بود؛

او هرگز نخواهد گذاشت

پارسایان جنبش خورند.

23 تو خدایا،

شریران را به گودال نابودی فرو خواهی آورد؛

مردمان خون‌ریز و خیانت‌پیشه،

حتی نیمِ عمر خود را نیز به سر نخواهند رسانید!

اما من، بر تو توکل خواهم کرد.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/55-7039816b922bf3a017e7ba4fee580fb9.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 56

بر خدا توکل خواهم کرد

برای سالار سرایندگان: در مایۀ ’کبوتر بر درختان بلوط دوردست‘. مزمور داوود. غزل. آنگاه که فلسطینیان او را در جَت گرفتار کردند.

1 خدایا، مرا فیض عطا فرما،

زیرا انسان بر من پا می‌گذارد!

همۀ روز، مهاجمان بر من ستم روا می‌دارند.

2 تمام روز، مخالفان مرا لگدمال می‌کنند،

زیرا بسیاری متکبرانه با من می‌جنگند.

3 آنگاه که ترسان شوم،

بر تو توکل خواهم کرد.

4 آری، بر خدا توکل خواهم کرد،

بر خدایی که کلامش را می‌ستایم.

و ترسان نخواهم شد؛

انسان خاکی به من چه تواند کرد؟

5 همۀ روز سخنان مرا تحریف می‌کنند،

و همۀ تدبیرهایشان برای آزار من است.

6 دسیسه می‌کنند،

در کمین می‌نشینند،

و گامهایم را می‌پایند،

زیرا قصد جان من دارند!

7 با این همه شرارت، آیا جان سالم به در خواهند برد؟

خدایا، در خشمِ خود قومها را سرنگون ساز!

8 تو شمار آوارگیهایم را نگاه می‌داری،

و اشکهایم را در مَشک خود می‌نهی!

آیا آنها در دفترِ تو نیست؟

9 پس آنگاه که یاری بخواهم،

دشمنانم واپس خواهند نشست.

این را نیک می‌دانم کهخدا با من است.

10 آری، بر خدا توکل می‌دارم،

بر خدایی که کلامش را می‌ستایم،

بر خداوندی که کلامش را می‌ستایم.

11 و ترسان نخواهم شد؛

آدمی به من چه تواند کرد؟

12 خدایا، نذرهایم را به تو باید ادا کنم؛

قربانیهای شکرگزاری به تو تقدیم خواهم کرد.

13 زیرا که تو خدایا،

جانم را از مرگ رهانیدی،

و پاهایم را از لغزش بازداشتی،

تا در نور زندگی در حضور خدا سالک باشم.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/56-afd46f58e77852bf4daac0cae5f09c65.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 57

جلالت بر تمامی زمین باشد

برای سالار سرایندگان: در مایۀ ’نابود مکن‘. مزمور داوود. غزل. آنگاه که داوود از چنگ شائول به غار گریخت.

1 مرا فیض عطا فرما، خدایا، مرا فیض عطا فرما!

زیرا جان من در تو پناه می‌جوید؛

زیر سایۀ بالهایت پناه می‌گیرم،

تا این بلایا بگذرد.

2 نزد خدای متعال فریاد برمی‌آورم،

نزد خدایی که مقصودش را برای من به انجام می‌رساند.

3 از آسمان فرستاده، مرا نجات خواهد داد؛

و آنان را که بر من پا می‌گذارند توبیخ خواهد کرد؛ سِلاه

خدا محبت و وفاداری خود را خواهد فرستاد.

4 جانم در میان شیران است،

در میان آتش‌افروزان می‌خوابم؛

در میان آدمیانی که دندانها‌یشان نیزه‌ها و تیرهاست،

و زبانشان شمشیرِ برّان.

5 خدایا، بر آسمانها متعال شو،

و جلالت بر تمامی زمین باشد!

6 در برابر پاهایم دام گستردند،

و جانم خم گردید!

بر سر راهم چاه کندند،

اما خود بدان فرو افتادند. سِلاه

7 دل من مستحکم است، خدایا،

دل من مستحکم است؛

سرود خواهم خواند و خواهم نواخت.

8 ای جان من، بیدار شو!

ای چنگ و بربط بیدار شوید!

من سپیده‌دم را بیدار خواهم کرد!

9 خداوندگارا، تو را در میان ملتها خواهم ستود،

و از بهر تو در میان طوایف خواهم سرایید.

10 زیرا محبت تو عظیم است،

تا به آسمانها،

و وفاداریت تا به ابرها!

11 خدایا، بر آسمانها متعال شو،

و جلالت بر تمامی زمین باشد!

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/57-ac24268997ca6b0d5e315dd75232647b.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 58

خدایی هست که داوری می‌کند

برای سالار سرایندگان: در مایۀ ’نابود مکن‘. غزل داوود.

1 ای حاکمان،آیا براستی به دادگری سخن می‌گویید؟

آیا در میان بنی‌آدم به انصاف داوری می‌کنید؟

2 چنین نیست! بلکه در دل خود مرتکب بی‌عدالتی می‌شوید،

و دستانتان خشونت بر زمین می‌گسترد.

3 شریران از رَحِم منحرفند،

و از بطن مادر، گمراه و دروغگو!

4 آنان را زهری است چون زهر مار،

چون مار کُبرایی که گوشهای خود را بسته باشد،

5 و به آواز افسونگران اعتنا نکند،

هرچند ماهرانه افسون کنند!

6 خدایا، دندانهای ایشان را در دهانشان بشکن!

خداوندا، دندانِ نیشِ این شیران درنده را بِکَن!

7 بگذار چون آبی که ریخته می‌شود، محو شوند،

و چون کمان خود را می‌کِشند، تیرهایشان بی‌اثر شود.

8 همچون حلزون باشند که در حین حرکت تحلیل می‌رود،

و مانند طفل سقط شده، هرگز رویِ آفتاب را نبینند!

9 پیش از آنکه دیگهایتان آتش خارها را حس کند،

باشد که آنها را چه تر و چه خشک، بروبد.

10 پارسا چون کشیده شدن انتقام را بیند شادی خواهد کرد،

چون پاهای خود را در خون شریران بشوید.

11 پس آنگاه مردمان خواهند گفت:

«به‌یقین پارسایان هنوز پاداش می‌گیرند،

به‌یقین خدایی هست که در جهان داوری می‌کند!»

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/58-10086d70badf2f29855ba469526c875a.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 59

مرا از دشمنانم برهان

برای سالار سرایندگان: در مایۀ ’نابود مکن‘. غزل داوود. آنگاه که شائول مردانی فرستاد تا خانۀ داوود را کشیک بکشند و او را بکُشند.

1 ای خدایم، مرا از دشمنانم برهان،

و از آنان که بر ضد من برمی‌خیزند، محافظتم فرما!

2 مرا از بدکاران رهایی بخش،

و از مردمان خون‌ریز نجاتم دِه!

3 بنگر که چگونه در کمین جانم نشسته‌اند!

زورمندان بر ضد من گرد آمده‌اند؛

بی‌آنکه نافرمانی و گناهی از من سر زده باشد، خداوندا.

4 بی‌آنکه تقصیری کرده باشم، می‌شتابند و خود را آماده می‌کنند!

پس بیدار شو و به دیدارم بیا و ببین!

5 تو یهوه، خدای لشکرها، خدای اسرائیلی.

بیدار شو و همۀ قومها را مجازات فرما!

بر خائنان شریر شفقت مفرما! سِلاه

6 شبانگاهان بازمی‌گردند،

و چون سگان پارس می‌کنند،

و گِرد شهر پرسه می‌زنند!

7 بنگر که چگونه عربده می‌کشند

و بر لبهایشان شمشیرهاست،

زیرا می‌گویند: «کیست که بشنود؟»

8 اما تو، خداوندا، بر ایشان می‌خندی،

تو همۀ قومها را ریشخند می‌کنی!

9 ای قوّت من، برای تو انتظار خواهم کشید؛

زیرا تو، خدایا، قلعۀ بلند منی!

10 خدا که مرا محبت می‌کند، پیش روی من خواهد رفت

و مرا قادر خواهد ساخت تا پیروزمندانه بر دشمنانم بنگرم.

11 اما، ای خداوندگار، که سپرِ ما هستی، ایشان را مکُش،

مبادا قوم من فراموش کنند!

ایشان را در قوّت خویش بلرزان،

و به زیر افکن!

12 به سبب گناهان دهانشان

و سخنان لبانشان،

در غرور خویش گرفتار آیند!

به سبب نفرینها و دروغهایی که می‌گویند،

13 ایشان را در خشم نابود ساز!

نابودشان کن تا دیگر نباشند!

آنگاه تا به کرانهای زمین خواهند دانست

که خدا بر یعقوب فرمان می‌راند. سِلاه

14 شبانگاهان بازمی‌گردند،

چون سگان پارس می‌کنند،

و گِرد شهر پرسه می‌زنند!

15 در پی طعا‌م می‌گردند،

و اگر سیر نشوند زوزه می‌کشند!

16 اما من در وصف قدرت تو می‌سرایم؛

صبحگاهان در وصف محبت تو شادمانه می‌سرایم؛

زیرا تو قلعۀ بلند منی،

و پناهگاه من در روز تنگی.

17 ای قوّت من، در وصف تو می‌سرایم؛

خدایا، تو دژ بلند منی،

خدایی که محبتم می‌کند!

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/59-e39222063d31249bbf6239ae5d6cf759.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 60

او دشمنان ما را پایمال خواهد کرد

برای سالار سرایندگان. غزل داوود. در مایۀ ’سوسن شهادت‘. برای تعلیم. آنگاه که داوود با اَرام نَهَرَین

و اَرام صوبه

جنگید و هنگامی که یوآب بازگشته دوازده هزار تن از اَدومیان را در وادی نَمک کُشت.

1 خدایا، تو ما را طرد کرده و بر ما رخنه کرده‌ای؛

خشمگین بودی؛ اما اکنون ما را برگردان!

2 زمین را لرزانده و از میان شکافته‌ای؛

شکستگیهایش را ترمیم کن،

زیرا به جنبش درآمده است!

3 قوم خویش را به سختیها دچار گردانیدی؛

بادۀ گیج‌کننده به ما نوشانیدی.

4 اما برای ترسندگانت، پرچمی افراشتی

تا از تیررَسِ کمان بِدان بگریزند. سِلاه

5 به دست راست خویش نجات ده،

و اجابتم فرما،

تا محبوبان تو رهایی یابند.

6 خدا در قدوسیتخود سخن گفته است:

«شِکیم را شادمانه قسمت می‌کنم

و دشت سُکّوت را اندازه می‌گیرم.

7 جِلعاد از آن من است و مَنَسی از آن من؛

اِفرایِم، کلاهخود من است،

یهودا عصای سلطنتم.

8 موآب ظرف دست‌شویی من است،

بر اَدوم پای‌پوش خود را می‌افکنم،

و بر فلسطین بانگ پیروزی برمی‌آورم.»

9 کیست که مرا به شهر حصاردار درآوَرَد؟

کیست که مرا به اَدوم رهنمون شود؟

10 مگر نه تو خدایا، که طردمان کرده‌ای،

و دیگر با سپاهیان ما بیرون نمی‌آیی؟

11 در برابر دشمن، یاریمان فرما،

زیرا یاری انسان عبث است.

12 با خدا پیروز خواهیم شد،

اوست که خصمان ما را پایمال خواهد کرد.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/60-ea60530d4a63dad0496ff6c310b6b69a.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 61

مرا به صخره هدایت فرما

برای سالار سرایندگان: با همراهی سازهای زهی. مزمور داوود.

1 خدایا، فریاد مرا بشنو

و به دعایم گوش فرا ده!

2 از کرانهای زمین تو را می‌خوانم،

هنگامی که دلم لرزان است.

مرا به صخره‌ای که بلندتر از من است

هدایت فرما.

3 زیرا که تو پناهگاه من بوده‌ای،

و برج نیرومند در برابر دشمن.

4 بگذار تا به ابد در خیمۀ تو قرار یابم

و زیر سایۀ بالهایت پناه گیرم. سِلاه

5 زیرا تو، خدایا، نذرهایم را شنیده‌ای،

و میراث ترسندگانِ نامت را به من ارزانی داشته‌ای.

6 بر ایام عمر پادشاه بیفزا

و بر سالهای او، تا نسلهای بسیار!

7 تا ابد در حضور خدا بر تخت شاهی نشیند،

محبت و وفاداری خود را به مراقبت او برگمار!

8 پس نام تو را پیوسته خواهم سرایید،

و نذرهای خود را هر روزه ادا خواهم کرد.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/61-c7efb116f65bcb7fc3e997d75ed74a24.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 62

جان من برای خدا انتظار می‌کشد

برای سالار سرایندگان: در مایۀ ’یِدوتون.‘

مزمور داوود.

1 تنها برای خدا جان من در سکوت انتظار می‌کشد،

زیرا نجات من از جانب اوست.

2 او یگانه صخره و نجات من است،

و دژِ بلند من،

پس هرگز جنبش نخواهم خورد.

3 تا به کِی بر مردی هجوم می‌آورید

تا جملگی وی را به قتل رسانید،

همچون دیواری خمیده و حصاری لرزان؟

4 به‌یقین بر آنند که او را از جایگاه بلندش سرنگون کنند؛

از دروغ گفتن لذت می‌برند؛

با دهان خود برکت می‌دهند،

اما در دلها‌یشان نفرین می‌کنند. سِلاه

5 تنها برای خدا، ای جان من، در سکوت انتظار بکش!

زیرا امید من از جانب اوست!

6 او یگانه صخره و نجات من است؛

و دژ بلند من،

پس جنبش نخواهم خورد.

7 بر خداست نجات و عزت من؛

صخرۀ نیرومند و پناه من در خداست.

8 ای قوم، همواره بر او توکل کنید،

و سفرۀ دل خویش را بر او بگشایید؛

زیرا که خدا پناه ماست. سِلاه

9 براستی که بنی‌آدم نَفَسی بیش نیستند،

و آدمیان فریبی بیش نی؛

در کفۀ ترازو بالا می‌روند،

زیرا جملگی با هم از بخار نیز سبکترند!

10 بر ظلم توکل مکنید

و به مالِ دزدی امید مبندید؛

و هرچند بر دارایی‌تان افزوده گردد،

دل بدان مبندید.

11 خدا یک بار گفته است

و من دو بار شنیده‌ام که:

قدرت از آن خداست

12 و محبت نیز از آن تو، ای خداوندگار.

به‌یقین که تو هر کس را سزا خواهی داد،

بر حسب آنچه کرده است.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/62-abbd536f1b94a46e13572dbf76dcd6b4.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 63

جان من تشنۀ توست

مزمور داوود، آنگاه که در بیابان یهودا به سر می‌برد.

1 خدایا، تو خدای من هستی،

با تمام وجود، تو را می‌جویم؛

جان من تشنۀ توست،

و پیکرم مشتاق تو،

در زمین خشک و بی‌طراوت و بی‌آب!

2 من در قُدس بر تو نگریسته‌ام

و قدرت و جلالت را نظاره‌گر شده‌ام.

3 از آن رو که محبت تو از حیات نیکوتر است،

لبهایم تو را خواهد ستود.

4 پس تا زنده‌ام تو را متبارک خواهم خواند،

و در نام تو دستهایم را بر خواهم افراشت.

5 جان من سیر خواهد شد چنانکه از مغز و چربی،

و دهانم با لبهایی شادمان تو را خواهد ستود.

6 در بستر خود تو را یاد می‌کنم؛

و در پاسهای شب به تو می‌اندیشم.

7 در سایۀ بالهایت شادمانه می‌سرایم،

زیرا تو یاور من بوده‌ای.

8 جان من به تو چسبیده است،

و دست راستت مرا حمایت می‌کند.

9 آنان که قصد جان من دارند هلاک خواهند شد،

و به ژرفای زمین فرو خواهند رفت.

10 به دم شمشیر سپرده خواهند شد

و خوراک شغالها خواهند گردید.

11 اما پادشاه در خدا شادی خواهد کرد،

و هر که به او سوگند خورَد فخر خواهد نمود،

زیرا دهان دروغگویان بسته خواهد شد.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/63-bd84d23f57733a143df839e606206e55.mp3?version_id=118—