Categories
مزمور

مزمور 14

ابله می‌گوید خدایی نیست

برای سالار سرایندگان. مزمور داوود.

1 ابلهدر دل خود می‌گوید:

«خدایی نیست!»

اینان فاسدند و کارهایشان کراهت‌آور است!

نیکوکاری نیست!

2 خداوند از آسمان

بر بنی آدم می‌نگرد،

تا ببیند آیا کسی هست که عاقلانه رفتار کند

و خدا را بجوید.

3 همه گمراه گشته‌اند،

و با هم فاسد شده‌اند!

نیکوکاری نیست،

حتی یکی!

4 آیا بدکاران را شناختی نیست؟

آنان که قوم مرا فرو می‌بلعند چنانکه گویی نان می‌خورند،

و خداوند را نمی‌خوانند؟

5 آنجا ایشان سخت ترسانند،

زیرا خدا با مردمان پارسا است.

6 شما تدبیرهای ستمدیدگان را باطل می‌سازید،

اما خداوند پناه ایشان است.

7 کاش که نجات برای اسرائیل از صَهیون فرا می‌رسید!

چون خداوند سعادت گذشته را به قوم خویش بازگردانَد،

یعقوب به وجد آید و اسرائیل شادی کند!

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/14-e8fc9d610fa0919397c2864008a0f2e0.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 15

کیست که در کوه مقدست ساکن گردد

مزمور داوود.

1 خداوندا، کیست که در خیمۀ تو میهمان شود؟

و کیست که در کوه مقدست ساکن گردد؟

2 آن که در صداقت گام بردارد،

و درستکار باشد،

و از دل، راست بگوید.

3 که به زبان خویش غیبت نکند،

و به همسایه‌اش بدی روا مدارد،

و ملامت را دربارۀ نزدیکانش نپذیرد؛

4 که شریران در نظر او حقیر باشند،

و آنان را که از خداوند می‌ترسند حرمت بدارد؛

که به قول خویش وفا کند،

هرچند به زیانش باشد؛

5 که پول خود را به ربا ندهد

و رشوه بر ضد بی‌گناه نپذیرد.

آن که اینها را به جای آرد

هرگز جنبش نخواهد خورد.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/15-cd8b606f98e282c1044a61c2ad0ce9f3.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 16

جان مرا ترک نخواهی گفت

غزل

داوود.

1 خدایا، مرا محافظت فرما،

زیرا که در تو پناه جُسته‌ام.

2 خداوند را گفتم: «تویی خداوندگار من؛

جز تو مرا چیز نیکویی نیست!»

3 و اما مقدسینی که بر زمینند،

آنانند والامرتبگانی که همۀ خوشی من در ایشان است.

4 غمهای کسانی که در پی خدایی دیگر می‌شتابند،

بسیار خواهد شد؛

هدایای خونی ایشان را نخواهم ریخت

و نامشان را بر زبان نخواهم آورد.

5 خداوندا، تویی نصیبِ مقرر و پیالۀ من؛

تو سهم مرا نگاه می‌داری.

6 حدود من به جاهای دلپذیر افتاده است؛

میراثی دل‌انگیز به من رسیده.

7 خداوند را که به من مشورت می‌دهد، متبارک می‌خوانم؛

شبانگاه نیز دلم مرا تأدیب می‌کند.

8 خداوند را همواره پیش روی خود می‌دارم.

چون بر دست راست من است،

جنبش نخواهم خورد.

9 از این رو دلم شادمان است و تمام وجودم در وجد؛

پیکرم نیز در امنیت ساکن خواهد بود.

10 زیرا جانم را در هاویه وا نخواهی نهاد،

و نخواهی گذاشت سرسپردۀ تو فساد را ببیند.

11 تو راه حیات را به من خواهی آموخت؛

در حضور تو کمال شادی است،

و به دست راست تو لذتها تا ابدالآباد!

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/16-6f357a58c1fb013e30b031bcf90ea0e9.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 17

در سایۀ بالهایت پنهانم کن

دعای داوود.

1 خداوندا، دادخواهی مرا بشنو؛

و به فریادم توجه فرما.

به دعایم گوش فرا ده،

که از لبانی بی‌ریا برمی‌آید.

2 دادِ من از حضور تو صادر شود؛

چشمانت منصفانه بنگرد.

3 تو دل مرا آزموده‌ای و شبانگاه به سراغم آمده‌ای؛

مرا در بوتۀ آزمایش نهاده‌ای و هیچ نیافته‌ای.

زیرا عزم کردم که زبانم تجاوز نکند.

4 و اما دربارۀ کارهای آدمیان –

به کلام لبان تو

خود را از راههای خشونتکاران به دور داشته‌ام.

5 گامهایم به راههای تو استوار است؛

پاهایم نلغزیده است.

6 خدایا، تو را می‌خوانم، زیرا که مرا اجابت خواهی کرد؛

گوش فرا ده و سخنانم را بشنو.

7 شگفتی محبتت را بنما،

ای که به دست راست خود

آنان را که به تو پناه می‌آورند،

از دست مخالفانشان نجات می‌بخشی.

8 مرا همچون مردمک چشم خود نگاه دار؛

و در سایۀ بالهایت پنهانم کن،

9 از شریرانی که مرا به نابودی می‌کِشند،

و از دشمنان جانم که احاطه‌ام کرده‌اند.

10 آنان دل سنگ خود را می‌بندند

و زبان به گستاخی می‌گشایند.

11 رد پای مرادنبال کرده و هم‌اکنون در محاصره‌ام گرفته‌اند؛

بر من چشم دوخته‌اند تا بر زمینم افکنند.

12 شیری را مانندکه در دریدن حریص باشد،

شیر ژیان را که در بیشه کمین گرفته است.

13 خداوندا، برخیز و به مقابله با ایشان بر آ و به زیرشان بیفکن؛

به شمشیر خود جان مرا از دست شریران خلاصی ده.

14 خداوندا، به دست خویش مرا از چنین مردمان برهان،

از مردمان این دنیا که نصیبشان تنها در این زندگی است و بس؛

که شکمشان را از ذخایر خود پر می‌کنی،

و به فرزندان سیر می‌شوند،

اما آنچه از اموالشان بر جا می‌ماند به اطفال ایشان می‌رسد.

15 و اما من، در پارسایی، رویِ تو را نظاره خواهم کرد؛

و چون بیدار شوم، از دیدن شباهت تو سیر خواهم شد.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/17-f04e0231e54cfaa1f63e170d00f758b4.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 18

خداوند صخرۀ من است

برای سالار سرایندگان. مزمور داوود، خدمتگزار خداوند. داوود این سرود را هنگامی سرایید که خداوند او را از چنگ تمام دشمنان و از چنگ شائول رهانید. داوود چنین سرود:

1 ای خداوند، ای قوّت من، تو را دوست می‌دارم.

2 خداوند صخرۀ من است، دژ من و رهانندۀ من؛

خدایم صخرۀ من است که در او پناه می‌جویم؛

او سپر من است، شاخنجات و قلعۀ بلندم.

3 خداوند را که شایان ستایش است می‌خوانم،

و از دشمنانم نجات می‌یابم.

4 بندهای مرگ مرا فرو پیچیده بود،

و سیلابهای نابودی بر من هجوم آوردهبود؛

5 بندهای هاویه به دورم تنیده بود،

و دامهای مرگ رویارویم بود.

6 در تنگی خویش، خداوند را خواندم،

و نزد خدایم فریاد کمک بلند کردم.

او از معبد خود صدایم را شنید،

و فریاد کمکم به درگاه وی، به گوشش رسید.

7 آنگاه زمین متزلزل شد و به جنبش درآمد،

بنیان کوهها بلرزید و مرتعش گشت؛

زیرا او به خشم آمده بود.

8 از بینی‌اش دود برآمد؛

از دهانش آتشِ سوزنده برجَهید،

و اخگرهای سوزان از او شعله برکشید.

9 آسمان را خم کرد و فرود آمد؛

تاریکی غلیظ زیر پاهایش بود.

10 سوار بر کروبی پرواز کرد؛

و بر بالهای باد اوج گرفت.

11 تاریکی را پوشش خود ساخت،

و ابرهای غبار و آبهای سیاه را

سایبان بر گِرداگِرد خویش.

12 از میان درخشش حضور وی

و از خلال ابرهایش

سنگهای گداخته و اخگرهای آتشین برون آمد!

13 خداوند از آسمان رعد کرد،

و آن متعال آواز خود را داد،

و سنگهای گداخته بود و اخگرهای افروخته.

14 او تیرهای خود را فرستاد و آنان را پراکنده ساخت؛

برقها افکند و ایشان را پریشان کرد.

15 آنگاه مجراهای دریا نمایان شد

و بنیان جهان آشکار گردید،

از نهیب تو، خداوندا،

و از وزش باد بینی تو!

16 از اعلی دست فرود آورده، مرا برگرفت،

و از آبهای بسیار بیرونم کشید.

17 مرا از دشمن زورآورم رهانید،

و از نفرت‌کنندگانم،

زیرا که از من نیرومندتر بودند.

18 در روز بلای من، به مقابله با من برآمدند،

ولی خداوند تکیه‌گاه من بود.

19 او مرا به مکانی فراخ بیرون آورد،

و مرا رهانید، زیرا که به من رغبت داشت.

20 خداوند فراخور پارسایی‌ام مرا پاداش داده است؛

فراخور پاکیِ دستانم، سزایم بخشیده است.

21 زیرا که راههای خداوند را نگاه داشته‌ام،

و شریرانه از خدایم روی نگردانیده‌ام.

22 قوانین او جملگی پیش رویم بوده است؛

و فرایض او را از خود دور نکرده‌ام.

23 در حضورش بَری از هر عیب بوده‌ام

و خویشتن را از تقصیر خویش نگاه داشته‌ام.

24 خداوند فراخور پارسایی‌ام مرا پاداش داده است،

فراخور پاکی دستهایم در نظر وی.

25 با وفادار، خود را وفادار می‌نمایی؛

با بی‌عیب، خود را بی‌عیب می‌نمایی؛

26 با پاک، خود را پاک می‌نمایی،

ولی با حیله‌گر، به زیرکی رفتار می‌کنی.

27 زیرا تو قوم افتاده را نجات می‌بخشی،

ولی چشمان متکبر را پست می‌گردانی.

28 تویی که چراغ مرا فروزان می‌داری؛

یهوه، خدای من تاریکی مرا روشن می‌گرداند.

29 به یاری تو بر سپاهیان یورش می‌برم؛

و با خدایم از دیوارها برمی‌جهم.

30 و اما خدا، راه او کامل است؛

کلام خداوند خالص است.

او کسانی را که بدو پناه می‌برند

جملگی سپر است.

31 زیرا کیست خدا جز یهوه؟

و کیست صخره، مگر خدای ما؟

32 خداست که کمر مرا به قوّت می‌بندد

و راهم را کامل می‌گرداند.

33 پاهایم را همچون پاهای آهو می‌سازد،

و مرا بر بلندیهایم بر پا می‌دارد.

34 دستانم را به جهت نبرد تعلیم می‌دهد؛

تا بازوانم کمان برنجین را خم کند.

35 تو سپر پیروزی خود را به من بخشیده‌ای،

و دست راستت پشتیبان من بوده؛

فروتنی تو مرا بزرگ ساخته است.

36 تو راهِ زیر پایم را فراخ می‌سازی،

تا پاهایم نلغزد.

37 دشمنانم را تعقیب کرده، به آنها می‌رسم،

و تا هلاک نشوند، بازنمی‌گردم.

38 چنان بر زمینشان می‌کوبم که یارای برخاستنشان نباشد،

و زیر پاهایم فرو می‌افتند.

39 تو کمر مرا برای جنگ به قوّت بسته‌ای،

و آنان را که به ضد من برخیزند زیر پاهایم می‌افکنی.

40 گردنهای دشمنانم را تسلیم من کرده‌ای

و نفرت‌کنندگانم را هلاک می‌سازم.

41 فریاد کمک برمی‌آورند اما فریادرسی نیست؛

از خداوند یاری می‌خواهند، اما اجابتشان نمی‌کند.

42 آنان را چون غباری بر باد، می‌سایم

و همچون گِلِ کوچه‌ها بیرون می‌افکنم.

43 تو مرا از ستیز مردمان خلاصی می‌بخشی،

و بر قومها سروَر می‌گردانی؛

مردمی که نمی‌شناختم، خدمتم می‌کنند!

44 به محض شنیدن صدایم، از من فرمان می‌برند؛

بیگانگان در برابرم سر فرود می‌آورند.

45 بیگانگان روحیۀ خود را باخته‌اند،

و لرزان از قلعه‌های خود بیرون می‌آیند.

46 خداوند زنده است! متبارک باد صخرۀ من!

متعال باد خدای نجات من!

47 اوست خدایی که انتقام مرا می‌گیرد،

و قومها را زیر سلطۀ من می‌آورد،

48 و مرا از دشمنانم خلاصی می‌بخشد.

آری، تو مرا بر مخالفانم برتری بخشیده‌ای،

و از مرد خشونتکار رهایی‌ام داده‌ای.

49 از این رو، خداوندا، تو را در میان قومها ستایش خواهم کرد،

و بهر نامت خواهم سرایید.

50 او به پادشاه خود پیروزیهای بزرگ می‌بخشد،

و مسیح خود را محبت می‌کند،

داوود و نسل او را، تا به ابد.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/18-a83d94d95c3df5b4b6679964f7d78e5c.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 19

شریعت خداوند کامل است

برای سالار سرایندگان. مزمور داوود.

1 آسمان جلال خدا را بیان می‌کند،

و فَلَک از عمل دستهایش سخن می‌گوید.

2 روز تا روز، کلام را جاری می‌سازد،

و شب تا شب، معرفت را اعلان می‌دارد.

3 نه سخنی است و نه کلامی،

و آواز آنها شنیده نمی‌شود.

4 با این همه، آوازشان در سرتاسر زمین منتشر می‌گردد،

و کلامشان تا به کرانهای جهان می‌رسد.

خیمه‌ای در آسمان برای خورشید بر پا کرده است؛

5 او همچون داماد از حجلۀ خویش بیرون می‌آید،

و چون پهلوان شادمانه در میدان می‌دود.

6 برخاستنش از یک کران آسمان است،

مدارش تا به کران دیگر،

و هیچ چیز از حرارتش پنهان نیست.

7 شریعت خداوند کامل است،

و جان را احیا می‌کند.

شهادات خداوند امین است،

و ساده‌لوحان را حکیم می‌گرداند.

8 احکام خداوند راست است،

و دل را شادمان می‌سازد.

فرمان خداوند پاک است،

و دیدگان را روشن می‌کند.

9 ترس خداوند طاهر است،

و پایدار تا به ابد.

قوانین خداوند حق است،

و به تمامی، عدل.

10 از طلا مرغوبتر است،

حتی از زر بسیار خالص؛

از شهد شیرین‌تر است

حتی از قطرات شانۀ عسل.

11 خدمتگزارت نیز از آنها هشدار می‌یابد،

و در حفظشان پاداشی عظیم است.

12 کیست که اشتباهات خود را تشخیص دهد؟

مرا از خطایای پنهان مبرا ساز!

13 خدمتگزارت را از اعمال گستاخانه بازدار؛

مگذار که بر من مسلط شوند!

آنگاه بی‌عیب خواهم بود،

و مبرا از عِصیان عظیم.

14 سخنان دهانم و تفکر دلم

در نظرت پذیرفته آید،

ای خداوند، که صخرۀ من و رهانندۀمن هستی!

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/19-75a6e20440105c9b7ada8a21b0b85bd9.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 20

ما نام یهوه را ذکر خواهیم کرد

برای سالار سرایندگان. مزمور داوود.

1 خداوند تو را در روز تنگی مستجاب فرما‌ید؛

نامِ خدای یعقوب تو را محافظت کند!

2 از قُدس برای تو کمک بفرستد،

و از صَهیون تو را حمایت نماید.

3 هدایای تو را جملگی به یاد آورد

و قربانیهای تمام‌سوز تو را قبول فرماید. سِلاه

4 آرزوی دلت را به تو عطا کند

و همۀ نقشه‌هایت را جامۀ عمل بپوشاند.

5 به سبب نجاتتو بانگ شادی برآوریم

و عَلَم‌های خود را در نام خدایمان برافرازیم.

خداوند همۀ مسئلتهای تو را به انجام رساند!

6 اکنون دانستم که خداوند مسیح خود را نجات می‌بخشد؛

او از آسمانِ مقدسش وی را اجابت می‌فرماید،

به نیروی نجاتبخشدست راست خویش.

7 اینان ارابه‌ها و آنان اسبها را،

اما ما نام یهوه خدای خود را ذکر خواهیم کرد.

8 آنها خم شده، خواهند افتاد،

اما ما بر‌خاسته، خواهیم ایستاد.

9 خداوندا، پادشاه را نجات ده!

در روزی که بخوانیم، ما را اجابت فرما!

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/20-11af1cac7ea6096206e8dc0e36f391d2.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 21

پادشاه در قوّت خداوند شادی می‌کند

برای سالار سرایندگان. مزمور داوود.

1 خداوندا، در قوّت تو پادشاه شادی می‌کند،

و در نجات تو چه بسیار به وجد می‌آید!

2 تو آرزوی دلِ او را برآورده‌ای

و خواهش لبانش را از وی دریغ نداشته‌ای. سِلاه

3 زیرا که با برکات فراوان بر مراد او سبقت جستی

و تاجی از زر ناب بر سرش نهادی!

4 حیات را از تو خواست، و بدو بخشیدی،

و طول ایام را تا ابدالآباد!

5 جلال او به سبب نجات تو عظیم گشته!

فرّ و شکوه به وی ارزانی داشته‌ای.

6 براستی که برکات جاودانی به وی عطا کرده‌ای

و به شادی حضور خویش، شادمانش گردانیده‌ای.

7 زیرا که پادشاه بر خداوند توکل می‌دارد؛

و از محبت آن متعال جنبش نخواهد خورد.

8 دست تو همۀ دشمنانت را در خواهد یافت؛

دست راست تو به بدخواهانت خواهد رسید.

9 زمانی که حضور به هم رسانی

ایشان را چون تنور آتش خواهی ساخت.

خداوند در خشم خود ایشان را فرو خواهد بُرد،

و آتش، ایشان را خواهد خورد.

10 نسلشان را از زمین نابود خواهی کرد،

و اولادشان را از میان بنی‌آدم!

11 هرچند بر ضد تو نقشه‌های پلید کِشند

و تدابیر بد اندیشند، کامیاب نخواهند شد؛

12 زیرا به سبب تو برگشته خواهند گریخت،

آنگاه که به کمانِ برکشیده‌ات به سویشان نشانه بگیری.

13 خداوندا، در قوّت خویش متعال شو!

دلاوری تو را می‌سراییم و می‌ستاییم.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/21-97f9cbe4a9b218364d268014fb7f86ac.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 22

چرا مرا واگذاشتی؟

برای سالار سرایندگان: در مایۀ ’غزال سحرگاهی‘. مزمور داوود.

1 ای خدای من، ای خدای من، چرا مرا واگذاشتی

و از نجات من و سخنان فغانم دوری؟

2 ای خدای من، همۀ روز فریاد برمی‌کشم و اجابت نمی‌کنی؛

همۀ شب نیز، و مرا خاموشی نیست!

3 اما تو قدوسی،

ای که بر سرودهای ستایشی اسرائیل جلوس فرموده‌ای.

4 بر تو پدران ما توکل کردند

آری، بر تو توکل کردند و ایشان را رهایی بخشیدی.

5 نزد تو فریاد برآوردند و خلاصی یافتند؛

بر تو توکل کردند و شرمنده نگشتند.

6 اما من کِرمی بیش نیستم و انسان نِی!

عار آدمیانم و تحقیرشدۀ قوم!

7 هر که بر من می‌نگرد ریشخندم می‌کند؛

دهان کج می‌کنند و سر جنبانیده، می‌گویند:

8 «بر خداوند توکل دارد!

پس بگذار او خلاصی‌اش دهد!

اگر به او رغبت دارد،

رهایی‌اش بخشد!»

9 اما تو مرا از شکم مادر بیرون آوردی،

و از شیرخوارگی اطمینانم بخشیدی!

10 از تولد بر تو افکنده شدم؛

از شکم مادرم، خدای من تویی.

11 از من دور مباش،

زیرا که تنگی نزدیک است

و کسی نیست که یاری کند.

12 گاوان نرِ بسیار دور مرا گرفته‌اند،

گاوان تنومندِ باشان احاطه‌ام کرده‌اند.

13 دهان خویش به فراخی بر من گشوده‌اند،

چون شیران درّندۀ غرّان.

14 همچون آبْ ریخته می‌شوم،

و استخوانهایم جملگی از هم گسیخته ا‌ست.

دل من چون موم

در اندرونم گداخته شده است.

15 قوّتم چون تکه سفالی، خشکیده است؛

و زبانم به کامم چسبیده!

مرا به خاک مرگ نشانده‌ای.

16 سگان مرا احاطه کرده‌اند؛

دستۀ اوباش گِردَم حلقه زده‌اند؛

دستها و پاهایم را سوراخ کرده‌اند!

17 می‌توانم همۀ استخوانهایم را بشمارم.

آنان خیره بر من چشم دوخته‌اند.

18 جامه‌هایم را میان خود تقسیم کرده‌اند

و بر تن‌پوش من قرعه افکنده‌اند.

19 اما تو ای خداوند، دور مباش!

ای قوّت من، به یاری‌ام بشتاب!

20 جان مرا از شمشیر برهان

و زندگی مرا از چنگ سگان!

21 مرا از دهان شیر نجات بخش،

ای که از میان شاخهای گاوان وحشی مرا اجابت کرده‌ای!

22 نام تو را به برادرانم اعلام خواهم کرد

و در میان جماعت، تو را خواهم ستود.

23 ای ترسندگان خداوند، او را بستایید!

ای همۀ نسل یعقوب، او را جلال دهید!

ای همۀ نسل اسرائیل، از هیبت او بترسید!

24 زیرا او مظلومیت مظلوم را حقیر و خوار نشمرده،

و روی خود را از او نپوشانیده است؛

بلکه فریاد کمک او را شنیده است.

25 ستایش من در جماعت بزرگ از توست.

نذرهای خود را در حضور ترسندگانت ادا خواهم کرد.

26 مسکینان غذا خورده سیر خواهند شد؛

و جویندگان خداوند او را خواهند ستود.

دلهای شما تا ابد زنده بماند!

27 همۀ کرانهای زمین به یاد آورده،

نزد خداوند بازگشت خواهند کرد.

همۀ طوایف قومها در حضور او پرستش خواهند نمود.

28 زیرا که پادشاهی از آن خداوند است؛

اوست که بر قومها فرمان می‌راند.

29 همۀ قوی‌بُنیِگانِ زمین غذا خورده، سَجده خواهند کرد؛

و آنان که به خاک فرو می‌روند، جملگی در حضورش زانو خواهند زد،

حتی آن که نمی‌تواند خویشتن را زنده نگاه دارد.

30 آیندگان در خدمت او خواهند بود؛

و به نسلهای بعدی دربارۀ خداوندگار خبر خواهند داد.

31 و آنان به قومی که در آستانۀ تولدند

عدالت او را اعلام خواهند کرد،

و خواهند گفت که او این را کرده است.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/22-7a60abad579d7ca5f4c5886ae165f71b.mp3?version_id=118—

Categories
مزمور

مزمور 23

خداوند شبان من است

مزمور داوود.

1 خداوند شبان من است؛

محتاج به هیچ چیز نخواهم بود.

2 در چراگاههای سرسبز مرا می‌خواباند؛

نزد آبهای آرامبخش رهبری‌ام می‌کند.

3 جان مرا تازه می‌سازد،

و به‌خاطر نام خویش،

به راه‌های درست هدایتم می‌فرماید.

4 حتی اگر از تاریکترین وادینیز بگذرم،

از بدی نخواهم ترسید،

زیرا تو با منی؛

عصا و چوبدستی تو

قوّت قلبم می‌بخشند.

5 سفره‌ای برای من در برابر دیدگان دشمنانم می‌گسترانی!

سَرَم را به روغن تدهین می‌کنی

و پیاله‌ام را لبریز می‌سازی.

6 همانا نیکویی و محبت،تمام روزهای زندگی‌ام در پی من خواهد بود،

و سالیان دراز در خانۀ خداوند ساکن خواهم بود.

—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/23-288927dc1cfec45668a41cf14eca31d8.mp3?version_id=118—