Categories
تثنیه

تثنیه 13

1 «هرگاه از میان شما نبی یا خواب‌بیننده‌ای برخیزد و آیت یا علامتی به شما بدهد،

2 و آن آیت یا علامت که شما را از آن خبر داده، واقع شود، و به شما گوید: ”بیایید تا خدایانِ غیر را – که شما نمی‌شناسید – پیروی کنیم؛ بیایید آنها را عبادت نماییم،“

3 به سخنان آن نبی یا خواب‌بیننده گوش مگیرید، زیرا یهوه خدایتان شما را می‌آزماید تا بداند آیا یهوه خدای خود را با تمامی دل و تمامی جان خود دوست می‌دارید یا نه؟

4 شما باید یهوه خدای خود را پیروی کنید و از او بترسید و فرمانهای او را به جای آورید و به صدای او گوش فرا دهید و او را عبادت نمایید و به او بچسبید.

5 آن نبی یا خواب‌بیننده کشته شود، زیرا بر ضد یهوه خدایتان که شما را از سرزمین مصر بیرون آورد و از خانۀ بندگی فدیه کرد، سخنان فتنه‌انگیز گفته است تا شما را از راهی که به فرمان یهوه خدایتان باید در آن سلوک نمایید، منحرف سازد. بدین‌گونه بدی را از میان خود خواهید زدود.

6 «اگر برادرِ تنی تو یا پسرت یا دخترت یا زنی که هم‌آغوشِ توست یا رفیقت که همچون جان خویش عزیزش می‌داری، تو را در نهان فریفته سازد و بگوید: ”بیا تا رفته، خدایانِ غیر را عبادت کنیم،“ که نه شما آنها را می‌شناسید و نه پدرانتان،

7 از خدایان اقوامی که اطراف شمایند، خواه نزدیک به شما و خواه دور، از یک کران زمین تا کران دیگر،

8 تسلیم او مشوید و سخنش را گوش مگیرید. چشمان شما بر او شفقت نکند و دل بر وی مَسوزانید و او را پنهان مکنید.

9 بر شماست که او را بکشید. نخست، خود دست به کشتنش دراز کنید، و پس از شما، تمامی جماعت.

10 او را سنگسار کنید تا بمیرد، زیرا بر آن شد که شما را از یهوه خدایتان که شما را از سرزمین مصر، از خانۀ بندگی، بیرون آورد، منحرف سازد.

11 و چون قوم اسرائیل جملگی بشنوند، خواهند ترسید، و دیگر بار کسی در میان شما مرتکب این شرارت نخواهد شد.

12 «اگر دربارۀ یکی از شهرهایی که یهوه خدایتان برای سکونت به شما می‌دهد، بشنوید که

13 برخی اشخاص فاسد از میان شما بیرون رفته، مردمان شهر را منحرف ساخته و گفته‌اند: ”بیایید تا رفته خدایانِ غیر را – که شما نمی‌شناسید – عبادت کنیم،“

14 آنگاه تفحص و تحقیق کرده، به‌دقّت پُرس و جو کنید. اگر دیدید آن امر صحت دارد و شکی نیست که آن عمل کراهت‌آور در میان شما رخ داده است،

15 به‌یقین باید مردمان آن شهر را از دم تیغ بگذرانید. شهر را با هرآنچه در آن است همراهِ چارپایانش، از دم تیغ گذرانده، به نابودی کامل بسپارید.

16 همۀ غنایم آن را در وسط میدان شهر گرد آورده، شهر را با همۀ غنایمش برای یهوه خدایتان چون قربانی تمام‌سوز، به آتش بسوزانید، و برای همیشه تَلی باشد و دیگر بار ساخته نشود.

17 از چیزهایی که به نابودی کامل سپرده شده‌اند چیزی به دستتان نچسبد، تا خداوند از شدت خشم خود برگشته، بر شما رحم کند و شفقت نماید و بر شمارتان بیفزاید، همان‌گونه که برای پدرانتان سوگند خورده بود.

18 این در صورتی است که به صدای یهوه خدایتان گوش فرا داده، همۀ فرمانهایش را که من امروز به شما امر می‌فرمایم نگاه دارید و آنچه را که در نظر یهوه خدایتان درست است، به جای آرید.

Categories
تثنیه

تثنیه 14

حلال و حرام‌

1 «شما فرزندان یهوه خدای خود هستید. پس برای مردگان، خویشتن را مجروح مسازید و مابین چشمان خود را متراشید،

2 زیرا شما برای یهوه خدایتان قومی مقدسید، و خداوند از میان تمامی قومهای روی زمین، شما را برگزیده است تا قومی که گنج اوست باشید.

3 «هیچ چیزِ کراهت‌آور را نخورید.

4 این است چارپایانی که می‌توانید بخورید: گاو، گوسفند، بز،

5 آهو، غزال، گوزن، بز کوهی، بز وحشی، غزال وحشی و قوچ کوهی.

6 هر حیوان شکافته‌سُم را از چارپایان که سُمش به دو بخش شکافته باشد و نشخوار کند، می‌توانید بخورید.

7 اما از میان حیوانات نشخوارکننده یا شکافته‌سُم اینها را نباید خورد: شتر، خرگوش درازگوش و خرگوش کوتاه‌گوش، زیرا گرچه نشخوار می‌کنند ولی شکافته‌سُم نیستند، و از این رو بر شما حرامند؛

8 و خوک، زیرا گرچه شکافته‌سُم است، اما نشخوار نمی‌کند، و از این رو بر شما حرام است. گوشت چنین حیواناتی را نخورید و به لاشۀ آنها نیز دست نزنید.

9 «از هرآنچه در آب است، اینها را می‌توانید بخورید: هر چه را که باله و فلس دارد بخورید،

10 اما هر چه را که باله و فلس ندارد نخورید؛ بر شما حرام است.

11 «همۀ مرغان طاهر را می‌توانید بخورید.

12 اما اینها را نباید بخورید:عقاب، لاشخور و لاشخور سیاه؛

13 زَغَن، شاهین و شاهین به نوعش؛

14 هر قسم کلاغ به نوعش؛

15 شترمرغ، جغد، مرغ نوروزی و باز به نوعش؛

16 بوم، جغد بزرگ، جغد سفید،

17 و جغد صحرایی؛ کرکس، مرغ غواص،

18 لک‌لک و مرغ ماهیخوار به نوعش؛ هُدهُد و خفاش.

19 همۀ حشراتِ بالدار بر شما حرامند؛ نباید آنها را بخورید.

20 اما همۀ پرندگان طاهر را می‌توانید بخورید.

21 «هیچ مُرداری را نخورید. می‌توانید آن را به غریبی که در یکی از شهرهای شماست بدهید تا بخورد، یا آن را به بیگانه‌ای بفروشید. زیرا شما برای یهوه خدایتان قومی مقدسید.

«بزغاله را در شیر مادرش نپزید.

قانون ده‌یک

22 «از همۀ محصولاتِ مزرعۀ خود که سال به سال از زمین می‌روید، حتماً ده‌یک بدهید.

23 در حضور یهوه خدایتان، در آن مکان که او برمی‌گزیند تا نام خود را در آنجا ساکن سازد، ده‌یکِ غلّه و شراب و روغن، و نخست‌زاده‌های رمه و گلۀ خویش را بخورید، تا بیاموزید که در همۀ روزهای زندگی از یهوه خدایتان بترسید.

24 و اگر راهتان دراز باشد به گونه‌ای که چون یهوه خدایتان شما را برکت دهد، نتوانید ده‌یک خود را به آنجا ببرید، زیرا آن مکان که یهوه خدایتان برمی‌گزیند تا نام خود را در آن بگذارد از شما دور است،

25 پس آن را به پول تبدیل کنید و پول را به دست خویش گرفته، به مکانی که یهوه خدایتان برمی‌گزیند، ببرید

26 و پول را به مصرفِ هرآنچه دلتان بخواهد برسانید، از گاو و گوسفند و شراب و مُسکِرات و هرآنچه میلتان بر آن باشد. شما و اهل خانۀ شما در آنجا به حضور یهوه خدایتان بخورید و شادی کنید.

27 اما لاویانی را که در شهرهای شمایند فراموش مکنید، زیرا ایشان را چون شما نصیب و میراثی نیست.

28 «در پایان هر سه سال، تمامیِ ده‌یک محصولِ آن سالِ خود را بیاورید و در شهرهایتان ذخیره کنید

29 تا لاویان که آنان را چون شما نصیب و میراثی نیست، و غریبان و یتیمان و بیوه‌زنانی که در شهرهای شمایند، بیایند و بخورند و سیر شوند، تا یهوه خدایتان شما را در همۀ کارهای دستتان که انجام می‌دهید، برکت دهد.

Categories
تثنیه

تثنیه 15

سال بخشودگی بدهی‌

1 «در پایان هر هفت سال، باید بدهیها را ببخشید.

2 قانون بخشودگی چنین خواهد بود: هر طلبکار باید وامی را که به همسایۀ خود داده است، ببخشد. او نباید آن را از همسایه و برادرِ خویش مطالبه کند، زیرا بخشودگیِ خداوند اعلان شده است.

3 از بیگانه می‌توانید مطالبه کنید، اما هرآنچه از مال شما که نزد برادرتان باشد، باید آن را ببخشید.

4 البته در میان شما نباید نیازمندی باشد، زیرا خداوند شما را در سرزمینی که یهوه خدایتان به میراث به شما می‌بخشد تا آن را تصرف کنید، به‌یقین برکت خواهد داد؛

5 فقط باید صدای یهوه خدای خود را به‌دقّت بشنوید و به هوش باشید تا همۀ این فرمانها را که من امروز به شما امر می‌فرمایم، به جای آورید.

6 زیرا یهوه خدایتان شما را چنانکه گفته است، برکت خواهد داد؛ و شما به اقوام بسیار قرض خواهید داد، ولی خود از کسی قرض نخواهید گرفت؛ بر اقوامِ بسیار حکم خواهید راند، اما ایشان بر شما حکم نخواهند راند.

7 «اگر در میان شما، در یکی از شهرهای سرزمینی که یهوه خدایتان به شما می‌بخشد، یکی از برادرانتان نیازمند باشد، دل خود را سخت مسازید و دست خویش را به روی برادر نیازمند خود مبندید،

8 بلکه با گشاده‌دستی، به قدر کفایت، هرآنچه نیاز دارد به او قرض بدهید.

9 به هوش باشید که این فکرِ ناشایست به دل شما راه نیابَد که، ”سال هفتم، یعنی سال بخشودگی نزدیک است،“ تا بر برادر نیازمند خود با خساست نگریسته، چیزی به او ندهید، و او از دست شما نزد خداوند فریاد برآورد، و این برایتان گناه محسوب شود.

10 بلکه باید بی‌مضایقه به او بدهید و دل شما در دادنش خساست نورزد، تا یهوه خدایتان نیز شما را در همۀ کارهایتان و هرآنچه دست بر آن می‌گذارید، برکت دهد.

11 زیرا نیازمند از سرزمین شما رخت نخواهد بست. از همین رو، شما را فرمان داده می‌گویم: ”دست خویش را بر برادران فقیر و نیازمند خود که در سرزمین شمایند، بگشایید!“

12 «هرگاه یکی از برادران عبرانیِ شما، خواه مرد و خواه زن، به شما فروخته شود، و شش سال شما را خدمت کند، سال هفتم او را آزاد کرده، بگذارید از نزد شما برود.

13 و چون آزادش می‌کنید تا از نزدتان برود، تهیدست روانه‌اش مکنید.

14 بلکه فراخور برکتی که یهوه خدایتان به شما داده است، از گله و خرمن و چَرخُشتِ خود هدیه‌ای سخاوتمندانه به او بدهید.

15 به یاد داشته باشید که شما نیز خود در سرزمین مصر غلام بودید و یهوه خدایتان شما را فدیه کرد. از آن روست که من امروز شما را چنین فرمان می‌دهم.

16 اما اگر شما را گوید: ”نمی‌خواهم از نزد شما بیرون روم،“ زیرا شما و اهل خانۀ شما را دوست دارد و بودن با شما برایش نیکو بوده است،

17 آنگاه دِرفشی گرفته، نرمۀ گوش او را بَر در سوراخ کنید و او برای همیشه غلام شما خواهد بود. با کنیزتان نیز چنین کنید.

18 چون آزادش می‌کنید که از نزد شما برود، در نظرتان سخت نباشد، زیرا طیِ شش سال به اندازۀ دو برابر دستمزد یک کارگر شما را خدمت کرده است؛ پس یهوه خدایتان شما را در هر کاری که بکنید، برکت خواهد داد.

نخست‌زادۀ حیوانات

19 «همۀ نخست‌زادگان نرینه را که از رمه و گلۀ شما زاده شوند، به یهوه خدایتان اختصاص دهید. نخست‌زادۀ نرینۀ گاوِ خود را به کار نگیرید و پشم نخست‌زادۀ گوسفند‌تان را نچینید.

20 بلکه شما و اهل خانۀ شما آنها را در حضور یهوه خدایتان در مکانی که خداوند برگزیند، سال به سال بخورید.

21 اما اگر نقصی داشته باشد، مثلاً لنگ یا کور باشد، و یا هر نقص دیگری داشته باشد، آن را برای یهوه خدایتان ذبح مکنید.

22 بلکه آن را در شهرهای خود بخورید. اشخاص نجس و طاهر، هر دو می‌توانند از آن بخورند، چنانکه از گوشت غزال و آهو می‌خورند.

23 اما نباید خونِ آن را بخورید، بلکه آن را همچون آب بر زمین بریزید.

Categories
تثنیه

تثنیه 16

عید پِسَخ

1 «ماه اَبیب را نگاه دارید و پِسَخ را برای یهوه خدایتان به جای آورید، زیرا در ماه اَبیب یهوه خدایتان شما را شبانه از مصر بیرون آورد.

2 پس پِسَخ را از گله یا رمه برای یهوه خدایتان ذبح کنید، در مکانی که خداوند برمی‌گزیند تا نام خود را در آن ساکن سازد.

3 با آن، هیچ چیز خمیرمایه‌دار مخورید. هفت روز نانِ بی‌خمیرمایه یعنی نانِ مشقت با آن بخورید تا در همۀ ایام عمرتان روز خروج خود از سرزمین مصر را به یاد آورید، زیرا به‌شتاب از سرزمین مصر بیرون آمدید.

4 پس تا هفت روز در هیچ کجا از حدود شما خمیرمایه دیده نشود، و از گوشت قربانی نیز که شامگاهِ روز اوّل ذبح می‌کنید چیزی تا صبح باقی نماند.

5 پِسَخ را در هر شهری از شهرهایی که یهوه خدایتان به شما می‌دهد، ذبح نمی‌توانید کرد.

6 بلکه در آن مکان که یهوه خدایتان برمی‌گزیند تا نام خود را در آن ساکن سازد، آنجا پِسَخ را در شامگاه به هنگام غروب آفتاب، یعنی زمانی که از مصر خارج شدید، ذبح کنید.

7 و آن را در همان مکان که یهوه خدایتان برمی‌گزیند، بپزید و بخورید، و بامدادان برخاسته، به خیمه‌های خود بازگردید.

8 شش روز نانِ بی‌خمیرمایه بخورید، و روز هفتم گردهم‌آییِ مخصوص برای یهوه خدایتان باشد؛ در آن هیچ کار مکنید.

عید هفته‌ها

9 «هفت هفته برای خود بشمارید. شمردن هفت هفته را از آغاز فرود آوردن داس بر زَرع خود شروع کنید.

10 آنگاه عید هفته‌ها را با تقدیم قربانی اختیاری دستان خود، برای یهوه خدایتان برگزار کنید. هدیۀ شما متناسب با برکتی باشد که یهوه خدایتان به شما داده است.

11 و در حضور یهوه خدایتان شادی کنید، در آن مکان که یهوه خدایتان برمی‌گزینَد تا نام خود را در آن ساکن سازد، شما و پسران و دختران و غلامان و کنیزانتان، و نیز لاویانی که در شهرهای شمایند و غریبان و یتیمان و بیوه‌زنانی که در میان شمایند.

12 به یاد داشته باشید که در مصر غلام بودید، پس این فرایض را به‌دقّت به جای آورید.

عید آلاچیقها

13 «عید آلاچیقها را پس از گردآوریِ محصول از خرمن و از چَرخُشت خود، هفت روز برگزار کنید.

14 در عید خود شادی نمایید، شما و پسران و دختران و غلامان و کنیزانتان، و نیز لاویان و غریبان و یتیمان و بیوه‌زنانی که در شهر شمایند.

15 هفت روز در آن مکان که خداوند برمی‌گزیند، این عید را برای یهوه خدایتان جشن بگیرید، زیرا یهوه خدایتان شما را در همۀ محصول و در همۀ دسترنجتان برکت خواهد داد، و بسیار شادمان خواهید شد.

16 «سالی سه بار همۀ ذکوران شما به حضور یهوه خدایتان در آن مکان که او برمی‌گزیند حاضر شوند، یعنی برای عید نانِ بی‌خمیرمایه و عید هفته‌ها و عید آلاچیقها. و کسی به حضور خداوند دستِ خالی حاضر نشود،

17 بلکه هر کس به قدر توان خویش، متناسب با برکتی که یهوه خدایتان به وی بخشیده است، بدهد.

داوری با عدالت‌

18 «در تمامی شهرهایی که یهوه خدایتان به شما می‌دهد، بر حسب قبایلتان، داوران و صاحبمنصبان برای خود تعیین کنید تا قوم را عادلانه داوری کنند.

19 داوری را منحرف مسازید، جانبداری مکنید و رشوه مگیرید، زیرا رشوه چشمان حکیمان را کور می‌کند و سخنان عادلان را کج می‌سازد.

20 تنها و تنها عدالت را پیروی کنید، تا زنده بمانید و سرزمینی را که یهوه خدایتان به شما می‌دهد مالک شوید.

پرستش خدایانِ غیر

21 «در کنار مذبحی که برای یهوه خدایتان می‌سازید، هیچ درختی به عنوان اَشیرَهغرس مکنید،

22 و ستونهای سنگی به جهت پرستش بر پا مدارید، زیرا یهوه خدایتان از آن کراهت دارد.

Categories
تثنیه

تثنیه 17

1 «گاو یا گوسفندی را که در آن هر گونه عیب و نقصی باشد برای یهوه خدایتان ذبح مکنید، زیرا یهوه خدایتان از آن کراهت دارد.

2 «هرگاه در میان شما، در یکی از شهرهایی که یهوه خدایتان به شما می‌دهد، مرد یا زنی یافت شود که آنچه را که در نظر یهوه خدایتان بد است به جا آورده، از عهد او تجاوز نماید،

3 و بر خلاف فرمان من رفته خدایانِ غیر، یا خورشید و ماه، و یا یکی از لشکریان آسمان را عبادت و سَجده کند،

4 و به شما خبر دهند و دربارۀ آن بشنوید، آنگاه خوب تفحص کنید، و اگر راست و یقین باشد که چنین عمل کراهت‌آوری در اسرائیل رخ داده است،

5 آنگاه مرد یا زنی را که مرتکب این شرارت شده است بیرون آورده، در کنار دروازۀ شهر به سنگها سنگسار کنید تا بمیرد.

6 با گواهی دو یا سه شاهد، شخصِ مستوجب مرگ، کشته شود؛ با گواهی یک شاهد کشته نشود.

7 نخست شاهدان دست به کشتن او بلند کنند، سپس دستان تمامی قوم بر او بلند شود. بدین‌گونه بدیرا از میان خود خواهید زدود.

قوانین داوری

8 «اگر مرافعه‌ای نزد دروازه‌های شما آورده شود که حکم دربارۀ آن برای شما مشکل باشد، خواه قتل باشد، خواه دعوی، خواه ضرب، آنگاه برخاسته به مکانی که یهوه خدایتان برمی‌گزیند، بروید.

9 نزد لاویانِ کاهن و قاضیِ وقت رفته از آنها مشورت بخواهید و ایشان فتوا را به شما اعلام خواهند کرد.

10 مطابق فتوایی که ایشان از مکان برگزیدۀ خداوند به شما اعلام می‌کنند، عمل کنید. به هوش باشید تا بر طبق هرآنچه به شما حکم می‌کنند، به جا آورید.

11 مطابق شریعتی که به شما می‌دهند و حکمی که به شما اعلام می‌کنند، عمل نمایید و از فتوای ایشان به راست یا چپ منحرف مشوید.

12 آن که خودسرانه عمل کرده، به کاهنی که آنجا در حضور یهوه خدای شما به خدمت می‌ایستد، و یا به داور، گوش نسپارد، آن شخص باید کشته شود. بدین‌گونه بدی را از میان اسرائیل خواهید زدود

13 و همۀ مردم شنیده، خواهند ترسید و دیگر هرگز خودسرانه عمل نخواهند کرد.

انتخاب پادشاه اسرائیل

14 «چون به سرزمینی که یهوه خدایتان به شما می‌دهد، درآیید و آن را به تصرف آورده، در آن ساکن شوید و بگویید: ”ما نیز همچون دیگر اقوامِ پیرامونمان پادشاهی بر خود بگماریم،“

15 در آن صورت، حتماً پادشاهی را که یهوه خدایتان برگزیند، بر خود بگمارید. یکی از برادرانتان را بر خود پادشاه بسازید؛ مرد اجنبی را که از برادرانتان نیست نمی‌توانید بر خود بگمارید.

16 اما او نباید اسبانِ بسیار برای خود فراهم آورد، یا قوم را برای فراهم آوردن اسبان بیشتر به مصر باز فرستد؛ زیرا خداوند به شما گفته است که، ”دیگر هرگز بدان راه بازنگردید.“

17 نیز نباید زنان بسیار برای خود بگیرد، مبادا دلش منحرف شود. همچنین سیم و زر بسیار برای خود فراهم نیاورد.

18 «و چون بر تختِ پادشاهی خود نشیند، رونوشتی از این شریعت را چنانکه نزد لاویانِ کاهن است، بر طوماری برای خود بنویسد.

19 و آن نزد او باشد، و همۀ روزهای عمرش آن را بخواند، تا بیاموزد که از یهوه خدای خود بترسد، و همۀ کلمات این شریعت و این فرایض را نگاه داشته، به عمل آورد؛

20 تا دل او بر برادرانش مغرور نشود، و از این فرامین به طرف راست یا چپ منحرف نگردد، و تا ایام طولانی در اسرائیل پادشاهی کند، هم او و هم پسرانش.

Categories
تثنیه

تثنیه 18

سهم کاهنان و لاویان

1 «لاویانِ کاهن، و به‌واقع، همۀ قبیلۀ لاوی را نصیب و میراثی با اسرائیل نخواهد بود. میراث ایشان آن است که از هدایای اختصاصی خداوندبخورند.

2 آری، ایشان را در میان برادرانشان میراثی نیست، زیرا خداوند میراث ایشان است، چنانکه بدیشان وعده فرمود.

3 این است حق کاهنان از قوم، یعنی از آنان که قربانی، خواه از گاو و خواه از گوسفند تقدیم می‌کنند: آنان باید شانه، دو بناگوش و شکمبه را به کاهنان بدهند.

4 همچنین نوبر غلات و شراب تازه و روغن، و اوّل‌چینِ پشم گوسفندان خود را به ایشان بدهید،

5 زیرا یهوه خدایتان لاویرا از میان همۀ قبایل شما برگزیده است تا او و پسرانش همواره در نام خداوند به خدمت بایستند.

6 «هرگاه یکی از لاویان، از یکی از شهرهای شما، از هر جایی در اسرائیل که محل سکونت اوست، به میل خود به مکانی که خداوند برمی‌گزیند برود،

7 و همچون دیگر برادران لاوی خود که در آنجا در حضور خداوند به خدمت می‌ایستند، به نام یهوه خدای خود خدمت کند،

8 او نیز می‌تواند از سهم برابر خوراک برخوردار شود، صرف‌نظر از پولی که از فروش اموال خانوادگی خود عایدش شده باشد.

آداب و رسوم بت‌پرستان

9 «چون به سرزمینی که یهوه خدایتان به شما می‌دهد، درآیید، نباید آداب و رسوم کراهت‌آور اقوام آنجا را بیاموزید.

10 در میان شما کسی یافت نشود که پسر یا دختر خود را بر آتش قربانی کند،و نه فالگیر یا غیبگو، و نه افسونگر یا جادوگر

11 یا ساحِر، و نه مشورت‌کننده با ارواح، یا رَمال و یا کسی که با مردگان گفتگو کند.

12 زیرا هر که این کارها را می‌کند، خداوند از او کراهت دارد، و به سبب همین اعمال قبیح است که یهوه خدایتان این اقوام را از برابر شما بیرون می‌رانَد.

13 شما در حضور یهوه خدایتان بی‌عیب باشید،

14 زیرا این اقوام که شما سرزمینشان را تصرف خواهید کرد، به سخنِ غیبگویان و فالگیران گوش فرا می‌دهند. اما در خصوص شما، یهوه خدایتان اجازه نمی‌دهد چنین کنید.

وعدۀ ظهور یک نبی

15 «یهوه خدایتان، از میان شما، پیامبری همانند من، از برادرانتان، برای شما بر خواهد انگیخت؛ به اوست که باید گوش فرا دهید،

16 چنانکه در حوریب، در روز گرد‌هم‌آیی از یهوه خدای خود درخواست کرده، گفتید: ”صدای یهوه خدای خود را دیگر نشنویم و این آتش عظیم را نبینیم، مبادا بمیریم.“

17 پس خداوند به من گفت: ”آنچه می‌گویند نیکوست.

18 نبی‌ای برای ایشان از میان برادرانشان همچون تو بر خواهم انگیخت و کلام خود را در دهان وی خواهم نهاد، تا هرآنچه به او فرمان می‌دهم به ایشان بازگوید.

19 هر که سخنان مرا که او به نام من خواهد گفت نشنود، من خود از او بازخواست خواهم کرد.

20 اما اگر نبی‌ای خودسرانه به نام من سخنی بگوید که من به گفتنش فرمان نداده‌ام، یا به نام خدایانِ غیر سخن گوید، آن نبی باید کشته شود.“

21 ممکن است با خود بگویید: ”سخنی را که خداوند نگفته است چگونه تشخیص دهیم؟“

22 هنگامی که نبی‌ای به نام خداوند سخن می‌گوید، اگر کلام او به انجام نرسد و واقع نشود، کلام او از طرفِ خداوند نبوده، بلکه نبی خودسرانه آن را گفته است. پس از او مترسید.

Categories
تثنیه

تثنیه 19

شهرهای پناهگاه

1 «آنگاه که یهوه خدایتان اقوامی را که سرزمینشان را به شما می‌دهد منقطع سازد، و شما وارث ایشان شده، در شهرها و خانه‌هایشان ساکن شوید،

2 سه شهر در سرزمینی که یهوه خدایتان به شما به ملکیت می‌دهد، برای خود جدا کنید.

3 فاصله‌هارا اندازه بگیرید و سرزمینی را که یهوه خدایتان به شما به ملکیت می‌دهد به سه قسمت تقسیم کنید، تا هر قاتلی بتواند به آنجا بگریزد.

4 «این است حکم قاتلی که با گریختن به آنجا زنده می‌ماند: هرگاه کسی نادانسته همنوع خود را بکشد، بی‌آنکه با او دشمنیِ قبلی داشته باشد.

5 برای مثال، کسی که با همسایۀ خود برای بریدن درخت به جنگل برود، و هنگامی که با دستش تبر را برای قطع کردن درخت بلند می‌کند، سَرِ تبر از دسته جدا شده به همسایه‌اش برخورَد و او بمیرد. چنین کسی می‌تواند با گریختن به یکی از این شهرها زنده بماند،

6 مبادا خونخواهِ مقتول در شدت خشم خود قاتل را تعقیب کرده، به سبب راه طولانی، به او برسد و او را بکشد، حال آنکه سزاوار مرگ نبوده زیرا پیشتر بر مقتول بُغض نداشته است.

7 از این رو به شما فرمان می‌دهم که سه شهر برای خود جدا کنید.

8 اگر یهوه خدایتان، همان‌گونه که برای پدرانتان سوگند خورد، حدود شما را وسیع گردانید و تمامی سرزمینی را که به پدرانتان وعده داده بود، به شما بخشید –

9 مشروط به آن که همۀ فرامینی را که امروز به شما امر می‌فرمایم به‌دقّت به جای آرید، یعنی یهوه خدای خود را دوست داشته، پیوسته در راه او گام بر‌دارید – آنگاه سه شهر دیگر نیز بر این سه بیفزایید،

10 تا خون ناحق در سرزمینی که یهوه خدایتان به شما به میراث می‌دهد ریخته نشود، و خون کسی بر گردن شما نباشد.

11 «اما اگر کسی از همسایۀ خویش کینه داشته، در کمین وی باشد و بر وی حمله آورده، او را به ضربِ کشنده بزند که بمیرد، و به یکی از این شهرها بگریزد،

12 آنگاه مشایخ شهرش فرستاده، او را از آنجا بگیرند و به خونخواهِ مقتول تسلیم کنند تا کشته شود.

13 چشم تو بر او ترحم نکند. بر شماست که لکۀ خونِ ناحق را از میان اسرائیل پاک کنید تا برای شما نیکو باشد.

مرزهای مِلک شخصی

14 «در سرزمینی که یهوه خدایتان برای تصرف به شما می‌دهد، در مِلکی که به دست خواهید آورد، مرز همسایۀ خویش را که پیشینیان نهاده‌اند، تغییر ندهید.

قوانین مربوط به شاهدان

15 «شهادت تنها یک تن علیه کسی، برای اثبات هیچ جرم یا گناهی، از هر قبیل کارِ خلاف که شخص مرتکب شده باشد، کافی نیست. به گواهی دو یا به گواهی سه شاهد هر سخنی ثابت خواهد شد.

16 هرگاه شاهدی مُغرِض بر کسی برخاسته، او را به ارتکاب جرمی متهم کند،

17 آنگاه هر دو طرفِ دعوا باید در پیشگاه خداوند، نزد کاهنان و داورانی که در آن زمان بر سر کارند، حاضر شوند.

18 داوران باید به‌دقّت تفحص کنند، و اگر شاهد، شاهدی دروغین است و به دروغ بر ضد برادرش شهادت داده است،

19 آنگاه با وی همان کنید که قصد داشت با همنوعش کند. بدین‌گونه بدی را از میان خود خواهید زدود

20 و دیگران شنیده، خواهند ترسید، و دیگر هرگز مرتکب چنین عمل زشتی در میان شما نخواهند شد.

21 چشم تو ترحم نکند: جان به عوض جان باشد، چشم به عوض چشم، دندان به عوض دندان، دست به عوض دست، و پا به عوض پا.

Categories
تثنیه

تثنیه 20

قوانین جنگ

1 «چون برای جنگ با دشمن خود بیرون روید، اگر اسبان و ارابه‌ها و لشکریانشان را فزونتر از خود یافتید از ایشان مترسید، زیرا یهوه خدایتان که شما را از سرزمین مصر بیرون آورد، با شماست.

2 چون به جنگ نزدیک شوید، کاهن پیش آمده با مردم سخن بگوید

3 و ایشان را گوید: ”ای اسرائیل گوش فرا دهید! شما امروز به جنگ دشمنان خود بیرون می‌روید. دل شما ضعف نکند. از آنان ترسان و لرزان و هراسان مباشید.

4 زیرا آن که با شما می‌رود تا برای شما با دشمنانتان بجنگد و به شما پیروزی ببخشد، یهوه خدای شماست.“

5 سپس صاحبمنصبان به مردم چنین بگویند: ”کیست آن که خانه‌ای نو بنا کرده و هنوز آن را وقف نکرده است؟ او روانه شده، به خانۀ خود بازگردد، مبادا در جنگ بمیرد و دیگری آن را وقف کند.

6 و کیست آن که تاکستانی غرس کرده و هنوز از میوۀ آن بهره‌مند نشده است؟ او روانه شده، به خانه‌اش بازگردد، مبادا در جنگ بمیرد و دیگری از میوۀ آن بهره‌مند شود.

7 و کیست آن که با دختری نامزد کرده اما هنوز او را به زنی نگرفته است؟ او نیز روانه شده، به خانه‌اش بازگردد، مبادا در جنگ بمیرد و دیگری نامزدش را به زنی بگیرد.“

8 و صاحبمنصبان ادامه داده، بگویند: ”کیست آن که ترسان بوده، دلش ضعف کرده است؟ او روانه شده، به خانه‌اش بازگردد، تا دل برادرانش نیز مانند دل او گداخته نشود.“

9 چون صاحبمنصبان سخن خود را با مردم به پایان رسانند، سرداران لشکر بر مردم نصب شوند.

10 «هرگاه به شهری نزدیک شوید تا با آن بجنگید، بدان پیشنهاد صلح بدهید.

11 اگر به شما پاسخ صلح‌آمیز داد و دروازه‌های خود را بر شما گشود، آنگاه مردمانی که در آن یافت شوند، جملگی به کار اجباری برای شما گماشته شوند و شما را خدمت کنند.

12 ولی اگر با شما از در صلح درنیایند بلکه به جنگ داخل شوند، پس آن را محاصره کنید.

13 و چون یهوه خدایتان آن را به دست شما تسلیم کرد، تمامی مردانش را به دَمِ شمشیر بکشید.

14 اما زنان و کودکان و چارپایان و هرآنچه در شهر باشد، یعنی جمله غنیمتش را برای خود به تاراج برید و از غنائمِ دشمنان خود که یهوه خدایتان به شما بخشیده است، بهره‌مند شوید.

15 با همۀ شهرهایی که از شما بسیار دورند و از شهرهای اقوام اینجا نیستند، چنین عمل کنید.

16 اما از شهرهای اقوام اینجا که یهوه خدایتان به شما به ملکیت می‌دهد، هیچ ذی‌نَفَسیی را زنده مگذارید.

17 بلکه ایشان را، یعنی حیتّیان و اَموریان و کنعانیان و فِرِزّیان و حِویان و یِبوسیان را، بنا بر آنچه یهوه خدایتان به شما فرمان داده است، به نابودی کامل بسپارید،

18 تا نتوانند به شما بیاموزند که بر طبق همۀ کارهای کراهت‌آوری که ایشان برای خدایان خویش انجام می‌دهند، عمل کنید و به یهوه خدای خود گناه ورزید.

19 «هرگاه شهری را روزهای بسیار محاصره کرده، برای تصرف آن می‌جنگید، با فرود آوردن تبر بر درختان آنجا نابودشان مکنید. می‌توانید از میوۀ آنها بخورید، اما نباید آنها را قطع کنید. آیا درختان صحرا انسانند که آنها را محاصره کنید؟

20 فقط درختانی را که می‌دانید برای خوراک نیست می‌توانید از میان برده، قطع کنید و بر ضد شهری که با شما می‌جنگد سنگر بسازید تا زمانی که سقوط کند.

Categories
تثنیه

تثنیه 21

قتل نامعلوم

1 «اگر در سرزمینی که یهوه خدایتان به شما می‌دهد تا آن را به تصرف آورید، جسد مقتولی در صحرا پیدا شود، و معلوم نباشد که قاتل او کیست،

2 آنگاه مشایخ و داوران شما بیرون آمده، فاصلۀ جسد را تا شهرهای اطراف بپیمایند.

3 مشایخ شهری که به جسد مقتول نزدیکتر است، گوساله‌ای را که با آن شخم نزده و یوغ نکشیده‌اند، برگیرند.

4 مشایخ شهر گوساله را به وادی‌ای که آبِ روان در آن باشد و در آن شخم نزده و کشت نکرده باشند، فرود آورند و آنجا در وادی گردن گوساله را بشکنند.

5 سپس کاهنان قبیلۀ لاوی پیش آیند، زیرا یهوه خدای شما ایشان را برگزیده است تا او را خدمت کنند و به نام خداوند برکت دهند، و با کلام آنها هر مشاجره و تَعَرّضی فیصله یابد.

6 همۀ مشایخ شهری که نزدیکتر به جسد مقتول است دستان خود را بر گوساله‌ای که گردنش در آن وادی شکسته شده است، بشویند

7 و شهادت داده، بگویند: ”دستان ما این خون را نریخته و چشمان ما آن را ندیده است.

8 ای خداوند، این کفّاره را به جهتِ قوم خود اسرائیل که فدیه داده‌ای بپذیر و خون ناحق را به حساب قوم خود اسرائیل مگذار.“ بدین‌گونه، گناه آن خون بر آنها کفّاره خواهد شد.

9 پس شما لکۀ خونِ ناحق را از میان خود پاک خواهید کرد، آنگاه که آنچه را در نظر خداوند درست است به جای آرید.

ازدواج با زنان اسیر

10 «هرگاه برای جنگ با دشمنان خود بیرون روید و یهوه خدایتان آنان را به دستان شما تسلیم کند و شما ایشان را اسیر سازید،

11 اگر در میان اسیران زنی خوش‌سیما یافته، مجذوب او شوی و بخواهی او را به زنی بگیری،

12 می‌توانی او را به خانۀ خود ببری. او سر خود را بتراشد و ناخنهایش را کوتاه کند،

13 و جامۀ اسیری خود را بیرون کرده، در خانۀ تو بماند و برای پدر و مادرش یک ماه ماتم بگیرد. سپس با او همبستر شده، شوهرِ او باش و او همسر تو.

14 و چنانچه از او خرسند نباشی، آزادش کن تا به هر جا که دلش بخواهد، برود. نباید او را در ازای پول بفروشی یا چون برده با او رفتار کنی، از آن رو که وی را خوار کرده‌ای.

حق نخست‌زادگی

15 «هرگاه مردی را دو زن باشد، یکی محبوب و دیگری نامحبوب، و هر دو زن برایش پسران بزایند، هم زن محبوب و هم نامحبوب، اگر پسر نخست‌زاده از زن نامحبوب باشد،

16 روزی که دارایی خود را میان پسرانش تقسیم می‌کند، نمی‌تواند حق نخست‌زادگی را به جای پسر زن نامحبوب، به پسر زن محبوبش بدهد.

17 بلکه باید پسرِ زن نامحبوب را نخست‌زادۀ خود شناخته، سهم دو برابر از تمامی داراییِ خود به او بدهد، زیرا نخستین ثمرۀ قدرت پدرش است و حق نخست‌زادگی از آنِ اوست.

پسر سرکش

18 «اگر کسی را پسری لجوج و سرکش باشد که به سخن پدر و مادر خویش گوش فرا ندهد، و هرچند تأدیبش کنند ایشان را نشنود،

19 پدر و مادرش او را گرفته، نزد مشایخ شهر به دروازۀ محله‌اش ببرند،

20 و به مشایخ شهرش بگویند: ”این پسر ما لجوج و سرکش است، سخن ما را نمی‌شنود و بی‌بند و بار و میگسار است.“

21 آنگاه تمامی مردان شهر، او را به سنگ سنگسار کنند تا بمیرد. بدین‌گونه بدی را از میان خود خواهید زدود، و تمامی اسرائیل شنیده، خواهند ترسید.

قوانین گوناگون

22 «هرگاه مردی مرتکب جرمی شود که سزاوار مرگ باشد و کشته شود، و او را بر دار کشیده باشی،

23 جسدش در طول شب بر دار نماند، بلکه او را همان روز به خاک بسپارید؛ زیرا آن که بر دار آویخته شود، ملعون خداست. پس سرزمینی را که یهوه خدایتان به شما به ملکیت می‌بخشد، نجس مسازید.

Categories
تثنیه

تثنیه 22

1 «اگر گاو یا گوسفند برادر خود را سرگردان دیدی، به آن بی‌اعتنا مباش، بلکه حتماً آن را به برادرتبازگردان.

2 اگر برادرت به تو نزدیک نباشد یا او را نشناسی، آن را به خانۀ خود ببر و نزد تو بماند تا هنگامی که برادرت به جستجوی آن برآید، آنگاه حیوان را به او بازگردان.

3 با الاغش نیز چنین کن، و نیز با جامه یا هر چیز دیگر برادرت که گم شده باشد و تو آن را بیابی. به آن بی‌اعتنا مباش.

4 اگر دیدی الاغ یا گاو برادرت در راه افتاده است، به آنها بی‌اعتنا مباش، بلکه حتماً در بلند کردن آنها یاری‌اش کن.

5 «زن نباید جامۀ مردانه بر تن کند، و نه مرد جامۀ زنانه. زیرا یهوه خدای شما از آنان که چنین کنند کراهت دارد.

6 «هرگاه در راه به آشیانۀ پرنده‌ای بر هر درختی یا بر زمین برخوردی که در آن جوجه‌ها یا تخمها بود و پرندۀ مادر را دیدی که روی جوجه‌ها یا تخمها نشسته است، مادر را با جوجه‌ها مگیر.

7 بلکه جوجه‌ها را برای خود گرفته، مادر را رها کن، تا برای تو نیکو شود و عمر دراز کنی.

8 «چون خانۀ نو بنا می‌کنی، دیوار کوتاهی بر لبۀ بام خانه‌ات بساز مبادا کسی از بام به زیر افتد و خونش دامنگیر خانۀ تو شود.

9 «در تاکستان خود دو نوع بذر مکار، مبادا تمامی محصولت تباه شود،هم بذری که کاشته‌ای و هم محصول تاکستانت.

10 گاو و الاغ را با هم برای شخم‌زنی به کار مگیر.

11 جامه‌ای را که در آن هم پشم به کار رفته و هم کتان، بر تن مکن.

12 «بر چهارگوشۀ جامه‌ای که خود را به آن می‌پوشانی، منگوله‌ها بساز.

روابط جنسی

13 «اگر مردی برای خود زنی بگیرد و چون بدو درآید، از او بیزار شود

14 و به او تهمت زده، اسبابِ بدنامیِ وی گردد و بگوید: ”این زن را گرفتم و چون به او نزدیکی کردم، او را باکره نیافتم،“

15 آنگاه پدر و مادر آن دختر دلیل بکارت وی را نزد مشایخ به دروازۀ شهر بیاورند.

16 و پدر آن دختر به مشایخ بگوید: ”دخترم را به این مرد به زنی دادم، و حال از او بیزار است،

17 و اینک به او تهمت زده می‌گوید: ’دخترت را باکره نیافتم؛‘ و حال آنکه این است دلیل بکارت دخترم.“ و پارچه را در حضور مشایخ شهر بگسترانند.

18 آنگاه مشایخ شهر مرد را گرفته، تنبیه کنند

19 و او را صد مثقالنقره جریمه کرده، آن را به پدر دختر بدهند، زیرا باعث بدنام شدنِ باکره‌ای در اسرائیل شده است. او زنِ وی باقی خواهد ماند، و در تمامی عمرش نمی‌تواند دختر را رها کند.

20 ولی اگر این اتهام حقیقت داشته باشد و دلیل بکارت دختر یافت نشود،

21 آنگاه آن دختر را نزدِ در خانۀ پدرش بیاورند و همشهریانش او را به سنگ سنگسار کنند تا بمیرد؛ زیرا در خانۀ پدرش فاحشگی کرده و کاری ننگین در اسرائیل به عمل آورده است. بدین‌گونه بدی را از میان خود خواهید زدود.

22 «اگر مردی در حال زنا با زنی شوهردار یافت شود، هر دو باید کشته شوند، هم مردی که با آن زن همبستر شده و هم آن زن. بدین‌گونه بدی را از اسرائیل خواهید زدود.

23 «اگر مردی دختر باکره‌ای را که نامزد دارد در شهر بیابد و با او همبستر شود،

24 هر دو را باید به دروازۀ شهر بیرون آورده، سنگسار کنند تا بمیرند؛ دختر را از آن رو که هرچند در شهر بود فریاد برنیاورد، و مرد را از آن سبب که زن شخصی دیگر را بی‌عصمت کرده است. بدین‌گونه بدی را از میان خود خواهید زدود.

25 «اما اگر مردی در صحرا، دختری را که نامزد دارد بیابد و او را گرفته، به‌زور با وی همبستر شود، تنها آن مرد که با او همبستر شده است کشته شود.

26 به دختر هیچ مکنید، زیرا گناهی نکرده که مستحق مرگ باشد. این مانند آن است که کسی بر همسایه‌اش برخاسته، او را بکشد.

27 زیرا آن مرد، دختری را که نامزد دارد در صحرا یافته و با اینکه آن دختر فریاد بر‌آورده، برایش رهاننده‌ای نبوده است.

28 «اگر مردی دختر باکره‌ای را که نامزد نکرده است بیابد و او را گرفته، به زور با وی همبستر شود، و گرفتار آیند،

29 مردی که با آن دختر همبستر شده است باید پنجاه مثقال نقره به پدر دختر بپردازد، و آن دختر زن او خواهد بود، زیرا به او تجاوز کرده است. او در تمامی عمرش نمی‌تواند دختر را رها کند.

30 «هیچ‌کس نباید زن پدر خود را به زنی گرفته، عریانی پدر خود را آشکار کند.