خداوند نیرو و سپر من است
مزمور داوود.
1 ای خداوند، ای صخرۀ من، تو را میخوانم
گوش خویش بر من مبند.
مبادا اگر خاموش بمانی،
همچون کسانی گردم که به گودالفرو میروند.
2 چون تو را به یاری میخوانم،
و دستانم را به سوی قُدسالاقداس تو برمیافرازم
فریاد التماسم را بشنو.
3 مرا با شریران محکوم مکن،
با آنان که شرارت را پیشۀ خود ساختهاند؛
که با همسایگانشان دَم از صلح و صفا میزنند،
اما بدی در دل ایشان است.
4 آنان را بر حسب اعمالشان جزا ده،
و بر طبق شرارتِ کَردههایشان؛
آری، بر حسب عمل دستهاشان جزایشان ده
و ایشان را به سزای اعمالشان برسان.
5 از آن رو که به کارهای خداوند اعتنا نمیکنند
و نه به عمل دستهای او،
پس ایشان را منهدم خواهد ساخت
و دیگر هرگز بنا نخواهد کرد.
6 متبارک باد خداوند،
زیرا فریاد التماس مرا شنیده است.
7 خداوند نیرو و سپر من است؛
دلم بر او توکل دارد، و مدد یافتهام.
قلبم آکنده از شادی است
و با سرود، او را سپاس میگویم.
8 خداوند قوّت قوم خویش است،
و قلعۀ نجات برای مسیح خود.
9 قوم خویش را نجات بخش و میراث خود را مبارک فرما؛
ایشان را شبان باش و تا ابد بر دوش خود ببر.
—https://api-cdn.youversionapi.com/audio-bible-youversionapi/42/32k/PSA/28-4442c4fd93c1525043390f50158a9f20.mp3?version_id=118—